10 علامت که نشانه زمان تغییر زندگی است
رهایی از روزمرگی و رسیدن به شادی یکی از موضوعات مهمی است که هر فردی بایستی از آن بیشتر بداند . تغییر زندگی از سمت و سوی حالات منفی به مثبت ها یعنی رسیدن به یک دنیای خوب و دوست داشتنی .
چسبیدن به تصمیمات و احساسات قدیمی می تواند موجبات استرس، ناراحتی و تلخ کامی ما را فراهم آورد. این رویکرد ما را از بودن در لحظه حال و ساختن آینده بازمی دارد؛ بااین حال شما می توانید تصمیمات جدیدی بگیرید و خود را از قیدوبندهای قدیمی رها کنید.
تغییر زندگی برای رسیدن به شادی
نشانه های مهم که هشداری برای تغییر زندگی هستند
در ادامه با نشانه هایی آشنا می شویم که به ما می گویند بگذار و بگذر:
احساس ملال می کنید.
وقتی از خواب بیدار می شوید برای روزی که در پیش رو دارید، احساس هیجانی در خود ندارید. شما احساس بی حوصلگی و دل زدگی می کنید و فکر می کنید روز خوبی در پیش نخواهید داشت.
شما به فردی تبدیل شده اید که خود واقعی شما نیست.
ارزش ها، اهداف و آرزوهای ما همان چیزهایی هستند که ما را تعریف می کنند. اگر فکر می کنید که دیگر ارزش ها، اهداف و آرزوهایتان را از دست داده اید یا وضعیت آن ها رو به وخامت گذاشته، شاید شغل، همسر، دوست یا خانواده شما هستند که از شما فردی ساخته اند که خود واقعی شما نیست. اگر مساله این است زمان آن رسیده که خود را به حرکت درآورید زیرا ادای شخص دیگری را درآوردن هرگز نمی تواند از شما فرد خوشحالی بسازد.
احساس خستگی مفرط دارید.
هر روز احساس خستگی می کنید به خصوص زمانی که افراد یا کاری که انجام می دهید، انرژی شما را تحلیل می برند. اگر چنین احساسی دارید، منشا آن را پیدا کنید و در جهت حذف آن از زندگی تان تلاش کنید. چه چیز یا چه چیزهایی هستند که این طور انرژی شما را از بین می برند.
دسترسی به رویاهایتان سخت تر شده است.
زمانی رویاهایتان قابل دسترسی بودند، شما هر روز صبح که از خواب بیدار می شدید انگیزه ای قدرتمند برای برخاستن و ادامه دادن به رویاهایتان می دیدید اما اکنون دیگر دسترسی به آن ها را ناممکن می دانید یا فکر می کنید دیگر پرداختن به آن ها وقت تلف کردن است. اگر احساس شما این گونه است نیاز دارید که دست به عمل بزنید و دوباره رویاهایتان را دنبال کنید.
ادای شاد بودن را درمی آورید.
تغییر زندگی برای رهایی از تکرای بودن زندگی و احساسات منفی
اگر احساس می کنید که هر روز یک لبخند تصنعی بر چهره می نشانید شاید به این خاطر است که نمی خواهید خود واقعی و غمگین تان را به نمایش بگذارید. بگذارید چیزهایی که به شما چنین احساسی می دهند، به راه خود بروند زیرا این احساسات موقعیت شما را تنزل می دهند و کیفیت زندگی شما را پایین می آورند.
احساس تنهایی می کنید.
اگر همیشه احساس تنهایی و درک نشدن دارید به احتمال زیاد زمان آن رسیده است که افراد و گروه های جدیدی را در کنار خود داشته باشید. افرادی که برای شما ارزش قائل هستند، سعی می کنند به شما احساس مهم بودن بدهند و شما را همان طور که هستید، بپذیرند.
احساس می کنید قدر شما دانسته نمی شود.
احساستان این است که بقیه به شما اهمیت نمی دهند. افراد از شما انتظاراتی دارند اما در قبال انجام این کارها از شما تشکر نمی کنند. اگر افرادی در زندگی شما حضور دارند که برای شما احترامی قائل نیستند آن ها را از زندگی خود کنار بگذارید و افرادی را جایگزین آن ها کنید که با شما رفتار مناسبی دارند.
مجبورید به طور دائم فداکاری کنید.
همه از شما انتظاراتی دارند؛ انتظار دارند وقت، انرژی و پول خود را صرف آن ها کنید؛ ولی در عوض کاری برای شما انجام نمی دهند. شما به طور دائم رنج می کشید و اضطراب دارید درحالی که سایر افراد تمایلی برای انجام این کار به طور مشابه ندارند.
برای دیگران عذر و بهانه می تراشید.
شما رفتار دیگران را توجیه می کند زیرا از رها کردن و حرکت می ترسید و جملاتی ازاین دست را با خود بیان می کنید:«او بی عاطفه نیست فقط روز سختی را پشت سر گذاشته است»، «او آدم کم حوصله ای است اما من آرام تر هستم و درنتیجه برای من سخت نیست که با کم حوصلگی او کنار بیایم.»
شما به طور دائمی سعی می کنید اوضاع را به سامان کنید باوجودی که می دانید باید رها کنید.
بارها و بارها سعی کرده اید که صبر و تحمل بیشتری از خود نشان دهید و وضعیت را قابل تحمل تر کنید اما نتوانسته اید در این زمینه موفقیت چندانی کسب کنید. زمان آن رسیده است که بگذارید چیزهای ناخرسند از زندگی تان رخت ببندد و حرکت و شادی جایگزین آن شود.