وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

جالب ترین رسم چهارشنبه سوری در ایران

جالب ترین رسم چهارشنبه سوری در ایران

عید نوروز دارایی مراسم های زیادی است که چهارشنبه سوری نیز از این مراسم هاست و در هر استان روسوم خاص این روز را دارند.

جالب ترین رسم های مردم گوشه کنار ایران در چهارشنبه سوری 

چهارشنبه سوری یکی از مهمترین جشن های ایرانی که با نامهای چهارشنبه سرخ و چهارشنبه پایان سال نیز شناخته می شود در شب واپسین چهارشنبه سال برگزار شده و به نوعی می توان گفت به عنوان نخستین مناسبت های نوروزی معرفی شده است. 

آشنایی با جالب ترین آداب و رسوم چهارشنبه سوری 

با نزدیک شدن به سال نو همه در تکاپوی استقبال از آن هستند و پیش از هر چیزی در تدارک نخستین جشن عید نوروز که چهارشنبه سوری نام دارد هستند جشنی که با شادی و سرور همراه است و ریشه در آداب و رسوم کهن کشورمان ایران دارد. در این روز با جمع آوری هیزم ها و بوته ها که روی هم انباشته می شود به هنگام غروب خورشید اقدام به روشن کردن آتش در کوچه یا حیاط می کنند.

آجیل مشکل گشای چهارشنبه سوری 

پس از اینکه آتش افروزی پایان می یافت خیشآوندان و اهل خانه گرد هم در آمده و آخرین دانه های نباتی مانند:پسته ، تخم هندوانه ، تخم کدو ، بادام ، نخود ، گندم ، فندق و شاهدانه که زمستان ذخیره کرده اند را برای بو دادن روی آتش مقدس گذاشته و با نمک تبرک کرده و می خوردند. گذشتگان بر این باور بودند که هر کس این معجون را میل کند در مقایسه با دیگران مهربان تر و خوش رو تر می شود و کینه از او فاصله می گیرد. 

آجیل

فال گوش نشستن 

هر کدام از دختر ها یا زن ها که به ازدواج علاقه مند هستند و آرزوی یک سفر و زیارتی دارند نیتی در غروب شب چهارشنبه کرده و از خانه خارج می شوند و بعد بر سر راه ایستاده و یواشکی به صحبت های رهگذران گوش فرا می دهند و بر اساس صحبت کردن آن ها چه نیک و بد و چه تلخ و شیرین تفال می زنند.چنانچه سخنان دلنشینی از زبان آنها بشنوند حاجت های خود را روا شده می پندارند اما چنانچه سخنان تلخی بشنوند رسیدن به آمال و آرزو های خود را در سال جدید غیرممکن می دانند. 

آتش روشن کردن 

یکی دیگر از آداب مرسوم در شب چهارشنبه سوری که در این بخش از پلاس وی خواهید خواند آتش افروزی است و با وجود اینکه قرن ها از قدمت آن گذشته است اما هنوز پابرجاست و برخلاف آیین های دیگر که به دست فراموشی سپرده شده اند به قوت خود باقی است. 

کوزه شکنی 

پس از آتش افروزی مردم اقدام به بردن کوزه های جرم گرفته و ظرف های کهنه به پشت بام می کنند.آنها داخل کوزه های قدیمی مقداری نمک که نشانه شور بختی می باشد و مقداری ذغال که نشانه سیاه بختی است و همچنین یک سکه کم ارزش انداخته و سپس همه افراد خانه آن را به دور سر خود چرخانده و آخرین نفری که کوزه را دور سرش میچرخاند آن را از پشت بام به کوچه پرت می کند و در آخر زمزمه می کند.«درد و بلای خانه را ریختم به توی کوچه» تا بلا از آن خانه دور شود. 

کوزه شکستن

گره گشایی 

آن دسته از افرادی که بختشان گره خورده است گوشه دستمال یا لباس شان و یا چارقدی را در شب چهارشنبه سوری گره زده و بر سر راهی می ایستند و به محض اینکه اولین نفر از آنجا گذر کرد از او درخواست می کند که آن گره را برایشان باز کند. 

قاشق زنی 

دختران و زنانی که حاجت و آرزوی دارند کاسه ای با یک قاشق مسی برداشته به راه می افتند و پشت در هفت خانه ایستاده و بدون آن که صحبتی بکنند پی در پی قاشق را به کاسه می کوبند صاحب خانه که از این رسم قاشق زنی اطلاع دارد و می داند که قاشق زنان حاجت و نذری دارند اقدام به گذاشتن مبلغی پول یا برنج و یا شیرینی و آجیل داخل کاسه های آنها می کند و چنانچه قاشق زنان بعد از بجا آوردن این رسم چیزی نتوانستند به دست بیاورند از رسیدن به حاجت خود ناامید می شوند. جالب است بدانید بعضی مواقع مردها بخصوص جوانان برای تمسخر و خندیدن چادری را بر سر خود می کنند و برای قاشق زنی به در خانه دوست و آشنای خود می روند. 

شال انداختن 

پس از اینکه کوزه شکنی ، آتش افروزی ، فال گوشی ، گره گشایی و قاشق زنی به اتمام رسید نوبت به رسم رایج و جالب دیگر به نام شال اندازی میرسد. جوانان فامیل شروع گره زدن چندین دستمال ابریشمی و حریر کرده و طنابی رنگی به طول 3 متر به آن وصل می کردند سپس از روی دیوار یا راه پله ها به بالای پشت بام رفته و آن را از روزنه دودکش به داخل منزل می انداختند و آن را رها نمی کردند و سپس با یک سرفه بلند ورود به خود را به صاحب خانه اطلاع می دادند و صاحب خانه که در انتظار آویختن این شال ها هست همین که طناب رنگی را مشاهده میکند چیزی که از پیش حاضر کرده است را در گوشه شال ریخته و گریه ای بر آن می زند و بعد با یک تکان صاحب شال را مطلع می کند که هدیه ات حاضر است شال را بالا بکش و پس از آن که متوجه شدند آن را بالا می کشد. 

شاهنامه خوانی 

از جمله رسمهای ماندگار و جالب دیگر چهارشنبه سوری می توان به قصه گویی و شاهنامه خوانی اشاره کرد این رسم معمولاً در شب چهارشنبه سوری توسط یکی از بزرگان خانواده برگزار می شود اما این تمام ماجرا نیست و در این بین چنانچه فردی از خانواده یا فامیل دستی در هنر موسیقی داشت با ساز های خود هنرنمایی کرده و همچنین شعرهایی در وصف فرا رسیدن بهار و سال جدید می سراید. این رسم باستانی به بقدری جذاب و پابرجا است که در شب های همچون شب یلدا نیز انجام می گیرد. 

شاهنامه خوانی

قلیا سودن 

قلیا سودن یکی از راه ها و ابزار های دفع جادو در شب چهارشنبه سوری است.طبق این رسم کمی قلیای خشک داخل هاون برنجین کوچکی ریخته و توسط هفت دختر نابالغ کوبیده و با آب می سابند و سپس روی آن بول کرده و همان آب را دور تا دور خانه ای که جادو شده است می ریزند و یقین دارند که با این کار اقدام به باطل کردن جادو و جنبل کرده اند. 

بخت گشایی و دفع چشم زخم 

برای بخت گشایی در شب چهارشنبه سوری مواردی پیشتر اشاره شد اما نکته شگفت انگیزی که وجود دارد و مطرح نشده این است که به دباغ خانه رفته و کمی از آب دباغ خانه را برداشته و به منزل خود می آورند و سپس برای باز شدن بخت بر سر خود می ریزند. 

آش بیمار 

در شب چهارشنبه سوری در هر خانه ای که بیماری وجود دارد برای این که شفا یابد و بیماریش به سال دیگر نرسد برایش آشی می پختند که در بین زنان با نام «امام زین العابدین بیمار» و یا «آش بیمار» یاد می شود. برای پختن این آش کاسه و قاشقی مسی به دست گرفته و به در خانه همسایه ای رفته به طوری که او نداند این درخواست از طرف کیست و با قاشق بر آن کاسه مسی کوبیده تا صاحب خانه چیزی مانند آرد ، غلات ، برنج و یا پیاز داخل آن بریزد که بتوان از آن در آش استفاده کرد و چنانچه از این قبیل چیزها در خانه موجود نبود چند شاهی پول باید داخل آن بگذارد و چنانچه قرار بر گذاشتن پولی باشد باید با همان پول لوازم خریداری شده و به بیمار داده شود و چنانچه از آن باقی ماند باید به رهگذران تهیدست بدهند چرا که این آش دوای هر دردی است. 

آش بیمار

کندر و خوشبو 

منحصر به فردترین آدابی که در روز چهارشنبه سوری به آن عمل می کنند آن است که زنان به دکان عطاری مراجعه کرده تا از او «کندر وشابرای کارگشا» بخرند درخواست خود را از عطار کرده و همین که عطار اقدام به آوردن کندر می کند خریدار پا به فرار می گذارد این دکان بایستی رو به قبله باشد و بعد اقدام به رفتن به دکان دیگر که رو به قبله باشد می کنند و از او طلب «خوشبو» می کنند و باز هم چنانچه عطار اقدام به آوردن آن می کند خریدار پا به فرار گذاشته به سومین دکان که روبه قبله است می رود و کمی اسفند و کندر خریده و در منزل برای حل مشکل و دفع چشم زخم آن را دود می کند.


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع