همه چیز درباره رابطه پدر و دختری و نقش پدر در ازدواج دخترش
والدین تاثیرگذارترین افراد در سرنوشت و زندگی هر کودکی می باشند طبق معمول بیشتر به نقش، اهمیت و مسئولیت مادر در نوع تربیت بچه ها اشاره شده است واکنش پیش آمده که پدر و تاثیر آن در زندگی کودکان مطالعه شود.
هنوز زمان زیادی از آن دوران که ریاست خانه بر عهده پدرها بود و پدر ها نقش رئیس خانه را داشتند نمیگذرد زمانی که تلاش می کردند بین خود و فرزندانشان شکاف ایجاد کنند تا حریم ها حفظ شوند. اما امروزه برعکس گذشته پدرها و فرزندان رابطه بسیار نزدیکی دارند و این موضوعی است که تکرارش به هیچ عنوان خطا نیست.
اینکه پدر هم میتواند همانند مادر ارزش و اهمیت بسیاری برای کودکان داشته باشد و برقراری تعادل بین این دو با فرزندان از نظر روانی رشد صحیح کودکان را در پی دارد. موضوع جالب دیگری که وجود دارد این است که معمولا به گوش ما خورده است که پدرها علاقه خاص و عجیبی به دختر هایشان دارند و از همان بدو تولد نگاه های مملو از عشق پدر را نسبت به دختر می توان درک کرد.
تفاوت عکس العمل پدر نسبت به فرزند دختر یا پسر
سوالی که در این مطرح می باشد این است که آیا تفاوتی در عکس العمل پدر نسبت به فرزند دختر یا پسرش وجود دارد؟ باید گفت در بین همه مردان این موضوع یکسان نیست و در اولین درجه به دوران کودکی خود باز می گردد.
بعضی از مردها گمان می کنند که میتوانند پدر خوبی در آینده برای دخترشان باشند اما گروه دیگر نیز بر این باورند که برای پسرشان پدره ایده آلی خواهند شد. اما این اصلاً به این معنی نیست که پدری که در انتظار تولد یک پسر می باشد و بعد از انجام سونوگرافی متوجه می شود فرزندشان دختر است نتواند پدر خوبی باشد.
تفاوتی در طرز رفتار پدرها در برابر فرزند دختر یا پسر وجود دارد به خاطر همین است که هیچکدام از ما تا زمانی که صاحب بچه نشدیم نمی توانیم بدانیم که چه والدینی هستیم با این حال از این رو باید تاثیر همه این مسائل را از جمله ابراز محبت ، نوازش و استفاده از کلمات محبت آمیز را در رشد کودک مهم و با اهمیت بدانیم.
نقش پدرها در زندگی مشترک دختران
اکثر دختر ها علاقه بسیار خاصی به پدر خود دارند و عاشق او هستند و الگویی که در ذهن خود از پدرشان ایجاد کرده اند باعث شده توقعات شان را از همسر آینده جور دیگر شکل دهد حتی جالب است بدانید دختری که از پدرش تنفر دارد و پدری ناشایست و بی کفایت داشته باشد باز هم از ذهنیتی که از او ساخته برای شکل دهی انتظاراتی که از همسر آینده اش دارد به کار می برد به نوعی می توان گفت که در معیارهای انتخاب همسر پدر نقش مهمی را ایفا می کند.
گاهی اوقات پدر نقش کسی را برای فرزند دارد که بین او و مادرش جدایی انداخته است. به دنیا آوردن فرزند بر عهده مادر است اما شناساندن دنیا به عهده پدر است و پدر هویتی مستقل در دنیا زیر سایه و پناه خود به او می بخشد.
پدر حامی همیشگی دختر در تمامی فعالیت های هوشی و اجتماعی محسوب می شود آموزش تربیت و اهمیت زیادی قائل است. باید بدانید که پدر تنها مردی است که برای اولین بار دختر به عنوان جنس مذکر می شناسد.
دیدگاه ارزشی به خانم ها و اثرات آن در رابطه پدر و دختری
یکی از مهمترین نکاتی که در این مورد بایستی در نظر داشت همین مسئله است. در عصر کنونی خانم ها به موقعیت های شغلی و تحصیلی مهمی دست پیدا کردند و در زندگی اجتماعی به موفقیت بسیاری رسیده اند این اتفاق باعث می شود نگرانی والدین تا حد زیادی درباره آینده دخترهایشان کمتر شود. ولی تنها دلیل این علاقه هم نمی تواند باشد اما با این اوصاف تصوراتی میباشد که در زندگی ما شکل گرفته است.
شاید متوجه شده باشید که دختر بچه ها خیلی نازتر و شیرین تر هستند و همیشه خودشان را برای پدر خود لوس می کنند و در یک کلمه می توان گفت بسیار مورد علاقه و محبت پدر میباشند. ناز و نوازش و محبت کردن پدرها نسبت به دختران برای همه انسان ها آشنا است و اکثر قریب به اتفاق پدرها همیشه تلاششان این است که در اوج عشق و علاقه نهایت دوست داشتنشان را به دختر کوچولویشان ثابت کنند.
اما موضوع مهمی که در این میان وجود دارد این است که چنانچه محدودیت هایی برای دختر کوچولوها که از 18 الی 20 ماهگی سعی بر ناز کردن دارند قائل نشوید ممکن است در آینده با مشکلات عدیده ای رو به رو شوید. اگر بخواهیم بی پرده بگوییم باید طوری با او برخورد کنید که او را برای ارتباط با دیگر مردان در آینده آماده کنید و از همین حالا بایستی در مواردی فاصله گرفتن را مد نظر داشته باشید.
ایجاد محدودیت در پیوند شیرین پدر و دختری
پدر خانواده بایستی با بروز رفتارهای صحیح و صحبت های منطقی این مسئله را به خوبی مدیریت کند. مشکل بزرگی که در این میان وجود دارد این است که در یک برهه زمانی آرزوی دختر بچه ها این است که پدر تنها برای آنها باشد و حتی دوست دارند مادرشان را نیز در این رابطه شریک نکنند.
چرا که رقابتی بین خود و مادر احساس می کنند. در این مواقع بایستی پدر کنترل هوشمندانه ای بر این رفتارها داشته باشد و به او بگوید:" من علاقه زیادی به تو دارم و خیلی تو را دوست می دارم ولی از طرفی همسر مادرت نیز هستم زمانی که تو بزرگ شدی با مردی که با تو تناسب دارد ازدواج خواهی کرد."
در رشد شخصیت زنانه دختر پدر چه نقشی دارد؟
یکی از مسائل مهمی که بسیار اهمیت دارد شناخت پدر از حالات زنانگی دخترش می باشد به طور مثال پدر باید همیشه زیبایی دخترش را او یادآوری کند، و به او بگوید که با کدام لباس خوش تیپ می شود ، هدایایی همچون گردنبند، عروسک و ... در روز تولدش به او بخرد.
چنانچه دختر از طرف پدرش احساس توجه و شناخت نکند و یا حتی برعکس این اتفاق به طور افراطی ارزشمند و برتر تلقی شود در آینده بر روی شخصیت او تاثیر گذاشته و حتی در پذیرش جنسیت خود نیز دچار اختلالاتی می شود.
در رابطه پدر و دختری مادر چه جایگاهی دارد؟
دختر بچه ها از بدو تولد تا سه سالگی تصوراتی که از جنس مونث دارند عملاً به خانم هایی که اطرافشان هستند بر می گردد ولی معمولاً تنها مردی که در زندگی آنها وجود دارد پدر است مسلماً در شکل گیری رابطه پدر و دختری مادر نقش بسزایی دارد چرا که رابطه با یکی از والدین در برقراری ارتباط با طرف دیگر نیز تاثیرگذار است.
والدین و فرزند مثلث اساسی خانواده را تشکیل می دهند و در اینجا هم باید بگوییم که پدر نیز نقش جدا کننده در رابطه مادر و فرزندی دارد پس بنابراین مادر باید به همسرش نیز اجازه رسیدگی به کارهای بچه بدهد حتی چنانچه مثل خودش مسلط به همه چیز نباشد.
خانواده های تک والدینی
در بیشتر جداییهایی که اتفاق می افتد نگهداری فرزند دختر به مادر سپرده می شود و این باهم بودن باعث وابستگی و دلبستگی عمیق بین آن دو می گردد و این با هم بودن ممکن است آنها را وادار کند تا برای همیشه پیش هم بمانند فرزند دختر به دلیل با هم بودن با مادر می تواند نقش حمایت کننده مادر را نیز داشته باشد و نوعی دلبستگی شدید به وجود آورد که این نوع وابستگی می تواند خطر ساز باشد چرا که اینگونه بچه ها اغلب از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند.
در این موارد مفهوم پدر باید تنها در قالب کلمه به کودک آموزش داده شود تا اشخاص دیگری از قبیل دایی؛ پدربزرگ، همسر جدید را بتواند بعنوان جایگزین پدر قبول کند .پدر و مادر مهمترین همراه برای فرزندان هستند و هرکدام وظایف و نقشهای مختص خود را دارند و هیچکدام نمیتوانند جای دیگری را گرفته وظایف او را انجام دهند در واقع پدر و مادر مکمل هم در کنار فرزندان هستند.
پدر دنیای زیبای دختر است عشق دختر و پدر نوع دیگری از لطف و محبتی است که خداوند در دل آنها قرار داده است وقتی دختری بهر دلیل پدر خود را از دست می دهد برای پر کردن خلأ ناشی از عدم وجود پدر مجبوراست جایگزینی برای او انتخاب نماید که در این میان برای خودش پدری خیالی ایجاد می کند .این خیال می تواند از تماشای فیلم یا خواندن کتاب و دیدن رفتارهای پدران دیگر در ارتباط با فرزندانشان نشات بگیرد و بعد تصوری از پدر رویایی و خیالی در ذهن او نقش می بندد.
در یکه در ذهن اوست از زیباترین و راحت ترین و دوست داشتنی ترین تصورات تشکیل شده است پدر خیالی او بسیار نیرومند و توانا و مهربان است و حامی وطرفدار دخترش.بودن چنین تصوراتی در دختری که بدون پدر بزرگ شده بسیار عادی است اما در مواردی دستخوش تغییر گشته است چرا که کم کم در این نوع پدر خیالی نقص و کمبودهایی به وجود می آید .
شوق و علاقه ی شدید برای برخورداری از وجود پدر مهربان موجب می شود که زن علاقه اش را در سنین بزرگی هم همچنان جستجو کند اگرچه تصویری که او دارد ممکن است واقعیتی نداشته باشد و یا هیچ مردی دارای همه خصوصیات مورد نظر نباشند.
تاثیر خلقیات پدر در شکل گیری شخصیت دختر
در این قسمت می خواهیم چگونگی تاثیر حضور و نوع رفتار پدران را در شکل دهی شخصیت دختران مورد کنکاش قرار دهیم.
پدر بی مهر
رابطه ای که بین پدر و مادر وجود دارد باید سرشار از عشق و مهربانی باشد تا فرزندانی که در خانه هستند بتوانند از عشق آنها لبریز شوند و خود نیز در آینده صاحب خانواده ای عاشق گردند اما اگر هیچ عاطفه و علاقه و عشقی در خانواده نباشد ممکن است در آینده عاطفی فرزندان خللی ایجاد گردد و آنها آنطور که باید زندگی عاشقانه و پر مهری نداشته باشند که در اینصورت در بزرگسالی با این فکر و خیال که تنها باید دریافت کننده عشق باشند موجب فاصله گیری از دیگران خواهند شد که نتیجه ی آن هم تنهایی و گوشه گیری است.
عدم وجود عشق در پدر و مادر باعث می شود که عشق کافی به فرزندان منتقل نشود و در آنها یک روحیه ی ضعیف با اعتماد به نفس پایین همراه با استرس به وجود آید و این موجب میگردد که آنها در بزرگسالی برای بدست آوردن عشق و محبت همسر آینده به هر راه ممکن و غیر ممکنی دست بزنند و هر مشکلی را تحمل کنند و حتی برای بدست آوردن محبت به قول معروف گدایی هم بکنند و اینکار اغلب موجب از دست دادن گزینه های بهتر ازدواج می گردد یا موجب می گردد فرد وارد رابطه ای شود که باید همیشه در آن باج بدهد تا بتواند عشق خود رانگه دارد.
زن و مرد همیشه نیاز مند و وابسته به هم هستند که این وابستگی گاهی ممکن است خطر آفرین و دردسر ساز باشد در اوان آشنایی وقتی دو طرف از عشق به هم می گویند در واقع اولین جرقه های وابستگی در ذهن آنها نسبت به هم ایجاد می گردد که در این موارد ممکن است این وابستگی باعث دوری یکی از طرفین گردد یا فرد یکه بیشتر وابسته شده به بازی گرفته شود.
پدران قوی
داشتن پدر نیرومند و قوی موجب میگردد تا ارتباطی که زنان و دختران با مردان دیگر دارند موجب دگرگونی شود چرا که داشتن پدر قوی باعث میشود تا دختران بیش از حد هدف گرا گردند چرا که دختران پدر را به عنوان یک موجود باشکوه می بینند در نتیجه مردانی که دارای چنین شکوه و عظمتی نیستند در نظر آنها حقیر هستند به همین دلیل دوری از پدر برای دختران دردناک است دختران فقط با دوری از پدر از وابستگیشان به پدر کم نمیشود بلکه تا زمانی که زنده هستند پدر برای آنها نماد قدرت است دختر با ازدواج کردن و یا رفتن به دانشگاه وسرکار،از تحت مراقبت بودن خارج نمیشوند بلکه این مراقبه به شخصی به نام همسر که در سرراه زندگی او قرارگرفته منتقل می یابد.
مهارتهایی که والدین در کودکی باید به دختر آموزش دهند تا خود را از زندان وابستگی نجات دهد و بتوانند با استرسهای ناشی از آن مبازره کنند و همچنین باید مهارتهای تصویری نیز در دختر تقویت گردد تا بتواند مرد را آنطور که هست قبول کند نه با تصوراتی که از پدرش در کودکی داشت مقایسه کرده و بپذیرد.
پدر عصبانی و کنترلگر
پدر برای دختر یک نماد است و رابطه ای که بین این دو وجود دارد برای هر دو طرف بسیار مهم است روابط کنترل شده پدر، احساسی ناشی از ترس گنگ و مبهم اما پایدار را در شخصیت دختر به وجود می آورد و این ترس موجب می شود که دختر یاد بگیرد که چگونه دل پدرش را به دست آورد و چه نوع رفتاری با پدر بکند تا این رابطه به منفعت دختر باشد اگر پدر در کنترل رابطه با دختر ناتوان باشد دختر نیز از صداقت پدر سو استفاده کرده و به پنهانکاری می پردازد و این کار سبب می شود تا دختر در بزرگسالی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به ارتباطش با مردان دیگر ادامه دهد.
گاهی مواقع رفتار غیر صریح مادر و پدر دختران را تحت تاثیر قرار می دهد. مادری که با پیش گرفتن ترفند های غیر صریح همسرش را ترغیب به اجابت خواسته هایش می کند در این کار موفق بوده است و ناخودآگاه به دخترش یاد می دهد که در ارتباط گرفتن با مردان به این شکل عمل کند چرا که دختر بچه ها و پسر بچه ها قدرت قضاوتی در دوران کودکی ندارند تا تشخیص دهند که چه رفتار هایی قابل قبول و چه رفتار هایی نامناسب و تحریف شده است. هر چیزی را که مشاهده می کنند به راحتی یاد می گیرند که این فرآیند همانند سازی و الگوبرداری نام دارد.
دخترانی که به این شکل بار می آیند در آینده و در برقراری ارتباط گرم و صمیمانه با مردان ، هر رفتاری از مرد ها که شبیه به پدرشان نباشد سریعاً گارد انتقادی و طلبکارانه به خود می گیرد. آنها انتظار دارند مردان دیگر همچون پدرانشان فریب رفتارهای متملقانه و غیر صریح آنها را بخورند و بدون هیچ قید و بندی تن به برطرف کردن خواسته هایشان بدهند و این موضوع کاملاً روشن است که چنین دخترانی توسط مردان شایسته کنار گذاشته می شود.
پدران بی خیال
یکی از عوامل دیگری که منجر می شود دختران و زنان موفق در مواجهه با مردان و جذب مرد دلخواه شان مشکلاتی را تجربه کنند وجود پدرانی می باشد که فقط تا سایه ای از آنها در خانه و کاشانه ملاحظه می شود. همان پدرهایی که بود و نبودشان به خاطر بی احساسی و بی مسئولیتی حس نمی شود.
پدران بی خیال علاقه زیادی از خود برای فرزندانشان و کارهای آنها نشان نمی دهند و از رابطه عاطفی گرمی برخوردار نیستند که همین اتفاق منجر می شود دختر در آینده به دنبال مردان پر زرق و برق و شیک باشد آن دسته مردانی که فقط به فکر جلب توجه می باشند.
آنهایی که ویژگی های خاص و برجسته ای دارند اما باید بدانید این افراد فقط در مرحله اول در نگاه دختران جذابیت دارند و به مرور زمان از این فراتر نخواهد رفت و در واقع کسانی نیستند که این دختران خاص دلشان می خواست داشته باشند.
این تیپ دخترها از درگیر شدن با مردانی که شبیه پدران خودشان هستند به شدت واهمه دارند و علاقه عجیبی به این دارند که به طور افراطی اقداماتی برای خوشحال کردن طرف مقابل کرده تا او را به سمت خود جذب کنند و نگه دارند ولی تجربه ثابت کرده همین تلاش ها فراری دادن مردها را به دنبال داشته است.
پدرانی که فرشته نجات اند
و در نهایت میرسیم به زنان و دخترانی که بدون این که معیار ها و قابلیتهای خود را بسنجند و بدانند که چقدر شایسته و قوی هستند در خفا نیاز به منجی دارند آنها همان کسانی هستند که هیچ وقت تشویق به استقلال پیدا کردن در دوران کودکی نشدند و فقط این را یاد گرفتند که همیشه چشم انتظار کمک های دیگران باشند و مهارت هایی که در وجود خودشان هست را نادیده بگیرند و در عوض به یک مرد تیکه کنند چرا که در بچگی پدرشان همیشه ناجی و حامی آنها بوده و هر کمکی که نیاز داشتند از طرف پدر دریافت کردند به نوعی می توان گفت بیش از حد مورد حمایت قرار گرفتند.
اما نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که این حس وابستگی و نیازمندی همیشگی ، معمولاً در مورد همسر آینده بی نتیجه می باشد چرا که هیچ مردی قادر به بازی کردن نقش پدر برای دختر نیست پس در این مواقع دختر احساس می کند که بدون حامی و درمانده شده است و نه کسی او را دوست دارد و نه مراقبتی از سوی کسی داشته است که این اتفاقات به مرور زمان و در نهایت رابطه زناشویی و مشترک را بین دختر و پسر را به بن بست می کشد.
موضوعی که قابل تامل است این است که بیشتر دخترها در زندگی شان یاد می گیرند که نیاز به مراقبت و حمایت را از طریق انتخاب همسر برطرف نموده و به احساس آرامش برسند ولی حقیقت این است که نقش شوهر بایستی چیزی فراتر از راه حل مشکل باشد.