وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

جوک های خنده دار و بامزه لاین و وایبر

جوک های خنده دار و بامزه لاین و وایبر

سری جدید جوک لاین و وایبر که بسیار خنده دار و بامزه می باشند را در این بخش از سرگرمی پلاس وی می خوانید.

جوک لاین و وایبر

با گسترش شبکه های اجتماعی در فضای مجازی روز به روز نیز بر تعداد جوکها و مطالب طنز افزوده می شود مطالب طنزی که روزی چندین هزار بار در میان کاربران به اشتراک گذاشته می شود.در این بخش از سرگرمی سایت پلاس وی چند جوک خنده دار و با مزۀ لاین و وایبری را ملاحظه می کنید.
 

جوک لاین و وایبر

من یه بار تو جاده مشهد به طبس یه گوشه دور افتاده که پرنده پر نمیزد، حدود 1300 کیلومتر دور از خونه یه سیگار روشن کردم رفیق صمیمی بابام از رو به رو اومد.
 
**********************

دخترای دانشگاه اونقدیکه رقابـــــــت میکنن قبل از همه شوهر کنن
اگه تو درس خوندن رقابت میکردن الان ما دنیا رو تحــــــــریم کرده بودیم یه آب هم روش!!!!!

**********************

جاتووون خالی عروسی یکی از بستگان ﺗﻮ ﺑﺎﻍ ﺑﻮﺩ...
یه دفعهﺑﺎﺭﻭﻥ اومد ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺍﯾﺸﺎ ﭘﺎﮎ شد...!!!
.
.
.
.
.
.
.
عروسی ﺗﺒﺪﯾﻞ شد ﺑﻪ ﻫﺎﻟﻮﻭﯾﻦ
مردا در میرفتن؛ زنها هم مسه زامبی دنبالشون...
 
**********************


گه دیدین امروز یه کیف داره واسه خودش گوشه پیاده رو حرکت میکنه، تعجب نکنین. اینا کلاس اولی اند!
 
**********************

یه روز رفتم داخل آیدیم تو کلش اف کلنز بعد دیدم پسر عموم بهم اتک داده بعد هفت تا ده صبح سیاه و کبودش کردم تا اون باشه به من اتک نده

منو داداشم سرمـــــا نمیخوریم اصلا !!
مامانم میگه برای اینکه وقتی بچــــــه بودین ، از حمام که می اومدین
میذاشتمتون جلو پنکه خشـــک بشین حالا بدنتون مقاوم شده !
 
**********************

ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻭ ﺯﻥ ﻧﺰﺩ ﻋﻼﻣﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﻋﻼﻣﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﻭﺳﻂ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺯﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﺪ.
ﺁﻥ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯿﻦ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻧﺼﻒ ﺷﺪ.
ﻋﻼﻣﻪ ﮐﻤﯽ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:ﻗﺎﻋﺪﺗﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻣﯽﺷﺪ.
 
**********************


ابن کم کیست؟؟؟؟
.
.
.
.
برادر کوچکتر ابن زیاد!!!
بگی شنیدم جوری میزنمت به شناسنامه بگی شن و ماسه
 
**********************


برای پسر همسایه مون اومدن تحقیقات پیش من
من هم گفتم هر وقت دیدمش رفتار خوبـــــی با دوست دختراش داشته
ایشالا به پای هم پیـــــرشن خخخخخخخ

**********************


پیرمرد به تعمیرگاه موبایل رفت با دستان لرزان گوشیشو از جیبش درآورد داد به تعمیرکار. تعمیرکار که فهمیده بود قضیه چیه گفت :پدر جان گوشیت خراب نیست شاید بچه هاتون سرشون شلوغه زنگ نمیزنن. پیرمرد با صدای خسته گفت:زر نزن، مموری هشت گیگ گرفتم عباس قادری بریزی.
 
**********************

به نظر من باید سبد کالا رو عادلانه بدن ،
مثلا به من که ماشین ندارم ماشین بدن
به رفیقم که لیسانس نداره لیسانس بدن
.
.
.
به مرفهای بی درد هم درررررد بدن !
تز خوبیه نه ؟

**********************

 
دختره 4 ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺧﻤﺎﺵ ﺗﻮ ﻫﻤﻪ ﻣﯿﮕﻢ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﯼ؟! ﻣﯿﮕﻪ ﺳﻔﺎﺭﺷﺖ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻡ ﺗﺤﻮﯾﻠﺖ ﺑﮕﯿﺮﻡ. ﺍﻻﻥ ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻡ!
 
**********************


اینترنت اینجا از سیستم انرژی خورشیدی استفاده میکنه چون :
شب ها قطع میشه
هوا ابری باشه قطع میشه
برفی باشه قطع میشه
بارونی باشه قطع میشه
مودمت تو سایه باشه هم قطع میشه
نخند، بخندی هم قطع میشه!
جدیدا هم که داره خود به خود قطع میشه...!!!

**********************


دختره قیافش شبیه گودزیلاست میگه :
من هرکی سمــــــت ام میاد واسه قیافمه !!
منم کم نذاشتم گفتم آره شایـــــــد میخواد بزنه در قندون که بچه دیگه قند نخوره!!!!!
 
**********************


یه بار بابامو بردم دانشگاه،گفتم همین جا تو حیاط بچرخ تا من بیام.
بعد که برگشتم دیدم نشسته زیر آلاچیق با 7-8 تا دختر، براشون چایی گرفته از خاطرات جوونیش تعریف میکنه !!!خخخخ
وقتی نشستیم تو ماشین چند تا کاغذ داده به من میگه بیا برات شماره تلفن گرفتم، فقط دوتا که جلوش علامت گذاشتم شوهردارنا...

**********************


روزی مردی به همراه پسر بچه ای به ارایشگاه رفت .مرد از آرایشگر خواست تا ابتدا سر خودش را بتراشد و بعد موهای پسر را اصلاح کند مرد پس از تراشیده شدن سرش به ارایشگر گفت که پول نیاورده است و تا زمانی که موهای پسر را اصلاح میکند او از خانه پول میاورد موهای پسرک اصلاح شد ولی مرد نیامد آرایشگر از پسر پرسید که چرا پدرش نیامده است. پسر گفت او پدرم نبود!!!!او مرا در کوچه دید و گفت بیا با هم برویم و اصلاح مجانی کنیم .
 


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع