اظهار نظرهای اخیر وزیر ارتباطات درباره وضعیت اینترنت از اشاره به استفاده از فیلترشکن بهعنوان دلیل اصلی کاهش سرعت اینترنت تا تکمیل شبکه ملی اطلاعات تا ۲۲ بهمن یا نهایتا پایان سال جاری، واکنشهای مختلفی در میان کاربران، کارشناسان و رسانهها ایجاد کرده است.
خبرگزاری خبرآنلاین در واکنش به همین اظهارات زارعپور، گزارشی درباره حقایق مربوط به قطع کامل دسترسی به شبکه بینالمللی اینترنت نوشته است که متن آن در ادامه آمده است:
وزیر ارتباطات با حضور در یک برنامه تلویزیونی درباره تسریع روند دسترسی به اینترنت ملی سخن گفت. از این گفت که دسترسی به فیلترشکنها باعث کاهش سرعت اینترنت افراد شده و از برنامههایی گفت که برای پلتفرمهای شبکههای اجتماعی داخلی در نظر گرفته شده. برنامههایی که هر روز دسترسی به شبکههای اجتماعی بینالمللی را سختتر می کنند اما این تصمیمات در بلندمدت اثربخش خواهند بود؟
وال استریت ژورنال در جدیدترین گزارش خود ادعا کرده است حدود ۲۰۰ دستگاه اینترنت ماهوارهای استارلینک در ایران فعال است. این گزارش در حالی منتشر شده که وزارت ارتباطات بهسرعت به دنبال تکمیل زنجیره اینترنت ملی است و سعی دارد با تکمیل این زنجیره، دسترسی به فیلترشکنها را سختتر و غیر ممکنتر از ماههای اخیر کند. زنجیرهای که قرار بود در افق ۱۴۰۴ به عدد ۷۰ درصد برسد حالا به شکلی در اولویت قرار گرفته که وزیر میگوید این زنجیره دسترسی به اینترنت ملی احتمالا در ۲۲ بهمن تکمیل میشود.
اگرچه زارعپور تأکید کرده آنچه برای اینترنت ملی رخ میدهد یک گام تکمیلی برای بیارتباطی مطلق با اینترنت بینالملل نیست اما بسیاری از کارشناسان این مسیر را گامهایی برای محدودیت بیشتر دسترسی به پیامرسانهای بینالمللی میدانند.
در سوی مقابل اما اخباری چون پیشرفت سریع دسترسی به زنجیره اینترنت ماهوارهای و راهاندازی زنجیره موبایلی این شبکه اینترنتی بر روی گوشیهای اسمارتفون حکایت از چرخه جدیدی از پیشرفت تکنولوژی دارد که در ابتدای مهرماه عیسی زارعپور دربارهاش گفته بود: «البته که هنوز تا آن زمان فاصله زیادی هست اما به هر حال این ذات تکنولوژی است که محدودیتپذیر نیست.»
بهتازگی استارلینک خبر از ارسال نسل دوم ماهوارههای پیشرفته نسل دوم خود به فضا داده است. ۷۵۰۰ ماهواره جدید که نسبت به ماهوارههای نسل نخستین در مدار نزدیکتری از زمین قرار میگیرند. ماهوارههایی که کار ویژهشان فراهم کردن دسترسی اسمارتفونها به زنجیره اینترنت ماهوارهای در هر فضا و مکانی است. یعنی هر گوشی همراه یک ترمینال دریافت و ارسال دادهها به ماهوارهها. این یعنی یک انقلاب جدید.
یعنی اگر فاصله زنجیره اولیه ماهوارهها بین ۴۷۰ تا ۵۳۰ کیلومتر از سطح زمین بود، حالا این ماهواره ها در فاصله ۳۳۰ کیلومتر از سطح زمین، منظومه جدیدشان را تشکیل میدهند و این گونه نیاز به ترمینالهای حامل دیش از بین میرود و هر گوشی همراه نسل جدید میتواند یک ترمینال برای اینترنت ماهوارهای باشد.
این زنجیره تا سال ۲۰۲۴ تکمیل میشود. از ابتدای پاییز تا امروز دولت هزینههای بسیاری را برای اعمال فیلترینگ متقبل شده و در سوی مقابل بازار پر سودی برای فروش فیلترشکنها ایجاد شده است. بازار مکارهای که در یک سو یک گروه هر روز فیلتر میکنند و در سوی مقابل چند درگاه متصل به اینترنت جهانی، با ایجاد تونلهایی به دنیای بیرون، با دریافت ارقامی که نسبت به ۶ ماه قبل تا ده برابر در ماه افزایش داشتهاند دسترسی به اینترنت آزاد و پلتفرمهای ارتباطی، بهخصوص پلتفرمهای محبوب شبکههای اجتماعی، را دوباره فراهم میکنند.
حالا وزارت ارتباطات و البته تصمیمسازان به دنبال بستن و محدودیت برای این تونلها هستند. زارعپور در آخرین حضور تلویزیونی خود فیلترشکنها را باعث تجربه ارتباط ناامن مردم در استفاده از اینترنت نامید. طرحهایی چون صیانت، اینترنت طبقاتی و توسعه آنها قرار است هر روز دسترسی به پهنای باند اینترنت بینالملل را محدود و محدودتر کند. آما آیا این تصمیم منجر به قطع ارسال پیام در این زنجیره میشود؟
در تئوریهای ارتباطی، استنلی میلگرام روانشناس انگلیسی در دهه ۶۰ تئوری جهان کوچک را طرح کرده است. صورت مسئله در واقع از این قرار است که انسانها چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند؟ آیا ما هر یک در دنیای خود سیر میکنیم و بهطور مستقل با فردی دیگر روابط برقرار میکنیم و در نتیجه ارتباط میان انسانها یک رابطه “یک به یک” است یا هر یک از ما در یک شبکه ارتباطی به دام افتادهایم و در محدوده آن شبکه روابط خود را با افراد دیگر شکل میدهیم؟ اگر چنین باشد آن وقت این شبکهها باید به نحوی با یکدیگر رابطه برقرار کنند و الا ما با یک تعداد افراد که هر یک درون یک شبکه گیر کرده و راهی به بیرون ندارند مواجه خواهیم بود.
یافتن پاسخ به این سؤال از این نظر حائز اهمیت است که به ما کمک خواهد کرد که دریابیم یک فکر، یک ایده و یا یک پیام که نهایتاً میتواند به تحولات اجتماعی، سیاسی و یا اقتصادی منجر شود با چه مکانیزمی در جامعه شیوع مییابد. این چه رمزی است که یک طرح بناگاه در جامعه “مد” میشود و طرحها و افکار و ایدههای دیگر به جایی نمیرسند؟ به طور خلاصه در این نظریه او ادعا و اثبات میکند که در شبکههای بههمپیوسته بشری، هر دو انسان بهطور متوسط حداکثر با ۶ واسطه با یکدیگر ارتباط موثر پیدا میکنند.
اگر این نظریه در بستر شبکههای اجتماعی گنجانده شود، بهعنوان مثال فیسبوک، اینستاگرام، تلگرام، روبیکا، سروش و یا بله؛ نشان میدهد که راه ارتباطی انسانها به یکدیگر باز است و در نتیجه فیلترینگ و بومیسازی قادر به قطع مسیر بین انسانها نیست. تنها کافی است درصد اندکی از کاربران به اخبار یک منبع مثل رسانههای فارسی زبان خارج از کشور دسترسی پیدا کنند، اخبار با متوسط حداکثر ۶ واسطه بین همه پخش میشود.
این تنها بدون در نظر گرفتن همه پیشرفتهای تکنولوژیک، مسیری است که در بستر آن انتشار اخبار منفی با ضریب تقریبا دو برابری نسبت به اخبار مثبت نشر خواهند یافت و این تئوری که با ایجاد محدودیت، پیام منتشره از منابع فارسی زبان به مخاطب از همه بسترهای موجود هم منتقل خواهد شد. نظریهای که البته حداقل وزیر ارتباطات و دولت و نهادهای مرتبط تصمیمساز خیلی اعتقادی به آن ندارند و اعتقاد دارند با قطع دسترسی افراد به این زنجیره ارتباطی میتوان این انتقال پیام را از بین برد.
گفتههای اخیر زارعپور با استناد به دیتای اسپیدتست در رد سرعت کم اینترنت و انتقاد از استفاده مردم از فیلترشکنها نشان میدهد او عزمی جزم برای کاهش دسترسی عمومی به پیامرسانهای خارجی دارد. او از این گفت که با یکدستسازی انتقال پیام تا بهمنماه بین پیامرسانهای داخلی، یک ظرفیت بزرگ عمومی ایجاد میکند. نکاتی که همگی موید تلاش برای کاهش دسترسی به پیامرسانهای اجتماعی بینالمللی و محدودیتهای بیشتر برای دسترسی به این پیامرسانهای فیلترشده است.
اثر انسدادهای فعلی اول کاهش سرعت اینترنت است؛ چراکه عدهای از فیلترشکن استفاده میکنند و حتی اگر فیبر نوری هم داشته باشند، سرعتشان معادل سرعت فیلترشکن است که معمولا سرعت پایینی دارد. نکتهای که زارعپور هم آن را تایید کرده و به مردم پیشنهاد عدم استفاده از فیلترشکنها و استفاده از قابلیتهای داخلی را داده است.
اثر دوم انسدادهای فعلی ایجاد مانع بر سر انتشار فیلمها و صحنههای هیجانانگیز در شبکههای اجتماعی است. پیامرسانهای بینالمللی یکی از کار ویژههای مهمشان در سالهای اخیر در کنار ایجاد زنجیره کسبوکار پر کردن بخش مهمی از اوقات فراغت بود. تصاویر زیبا و آموزشی در کنار محتواهای نامناسب. حالا با حذف این دسترسی و محدودسازیهای ایجادشده، این زنجیره سرگرمی هم از بین رفته است. همانطور که ضربهای مهلک به پیکره کسبوکارهای مردم خورده است.
حال اگر در پی این اعمال فشارها و ایجاد انسداد، دسترسی به پلتفرمهای بینالمللی مسدود شود، با ایجاد اقبال از شبکههای داخلی یکی از تهدیدها انتشار با وسعت زیاد چنین محتواهایی در پلتفرمهای داخلی است از یوزرهای مشخص و تعداد زیاد. حال نهاد تصمیمساز یا باید با پلتفرم داخلی برخورد کند یا برای تعداد زیادی از افراد جامعه جرمانگاری کند. اینها چالشهایی هستند که در کوتاهمدت به وجود خواهند آمد البته اگر سرعت این محدودسازیها بیش از پیشرفت دسترسی به تکنولوژیهای جدید باشد.
تکنولوژیهایی که مبارزه با آنها دیگر از راه ایجاد سیگنالهایی چون پارازیت یا عملیاتهای جمعآوری دیشها هم چندان مقدور نخواهد بود.