وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

خشونت خانگی بدون درد و خونریزی علیه زنان!

خشونت خانگی بدون درد و خونریزی علیه زنان!

امروزه خشونت های خانگی فیزیکی یا غیر فیزیکی علیه زنان افزایش یافته است و بزرگترین مسئله در این زمینه پنهان کردن این خشونت ها توسط زنان می باشد.

دلیل سکوت زنان در مقابل خشونت خانگی

قانون همه جا از حقوق افراد دفاع می کند اما وقتی پشت در خانه می رسد دیگر همه چیز متفاوت است .خشونت خانگی علیه زنان این روزها رنگ دیگری دارد و زنان همچنان سکوت می کنند. خشونت برای بعضی از زنان به یک اصل جدایی ناپذیر در زندگی مشترک تبدیل شده که سکوت آنان نیز این رفتار نامناسب را تقویت کرده است.

خانه برای بسیاری از ما جایی است که خستگی خود را رفع کنیم و در آن آرامش به دست می آوریم اما همین محیط آرامش برای برخی از زنان معنی دیگری دارد و مترادف بادرد و تحقیر است.

خشونت علیه زنان نه تنها فقط خشونت فیزیکی نیست بلکه توهین و تهدید کلامی و روانی نیز می باشد. در این بخش از نمناک به بحثی بسیار مفید درباره این مقوله مهم پرداخته ایم، با ما همراه شوید.

خشونت خانگی علیه زنان

خشونت خانگی علیه زنان کلامی و روانی شده

گاهی فکر می کنیم دیگر در دنیای امروزی شخصی وجود ندارد که علیه زنان خشونت انجام دهد و در زمینه خشونت خانگی علیه زنان کشور ما پیشرفت زیادی کرده است اما باید متاسفانه بدانید نه تنها کشور ما پیشرفتی در این زمینه نداشته بلکه بر علیه زنان خشونت های زیادی صورت می گیرد.

آمارها در کشور ما در سال های اخیر نشان داده است 66 درصد زنان در دوره تاهل دچار خشونت میشوند. بیشترین میزان خشونت کلامی و روانی است. در کشور ما از هر 20 نفر یک نفر مورد خشونت های خانگی همسرش قرار می گیرد اما کمتر از 35 درصد از خشونت های خانگی به پلیس یا اورژانس اجتماعی گزارش می شود.

گاهی این تنبیه و خشونت خانگی علیه زنان از سوی خود آنها پنهان می شود و خانمها به خاطر فرزندانشان و یا ترس از آبرو از این خشونت صرف نظر می کنند و اگر هم از همسرشان شکایت کنند راه به جایی ندارد . بیشتر مردانی که زنان خود را مورد آزار و اذیت فیزیکی قرار می دهند تحصیلات دانشگاهی یا عالی ندارند.

بیشترین زنان حاضر نیستند پس از اعمال خشونت بر روی خود پیگیری قانونی انجام دهند. زنان 45 تا 49 ساله، بیشتر مورد خشونت خانگی قرار می گیرند و زنانی که مهارت های کلامی بالاتر دارند، کمتر مورد خشونت قرار می گیرند.

خشونت کلامی و روانی

بزرگترین مسئله خشونت خانگی علیه زنان

بزرگ ترین مسئله درباره خشونت علیه زنان این است که زنان زیادی مورد انواع خشونت قرار می گیرند اما این مسئله را پنهان می کنند. مهم ترین مشکل از دید کسانی که در زمینه مبارزه با خشونت خانگی علیه زنان فعالیت می کنند بیان نکردن مسئله از سوی زنان است.

بسیاری از زنان که مورد انواع خشونت همسرشان قرار می گیرند از او شکایت نمی کنند زیرا به قول خودشان نمی خواهند اوضاع را از آنچه که هست، بدتر کنند و فقط برای متوقف کردن شوهرشان راه حل می خواهند .

بهترین راه حل ممکن در برابر مردانی که نظر فیزیکی همسرشان را مورد آزار قرار می دهند و حاضر نیستند برای مشاوره و گرفتن کمک مراجعه کنند یک قوه قهریه است که برای توقف رفتار خشونت آمیز مرد لازم است اما خود زنان در این مورد بزرگ ترین مانع بر سر راه هستند زیرا آنها شکایت از مرد را مساوی با طلاق می دانند.

در کشور ما متاسفانه بسیاری از افراد فکر می کنند زنی که می خواهد از شوهرش شکایت کند طلاق می خواهد تا جایی که زنان فقط وقتی شکایت می کنند که می خواهند روی رأی دادگاه تأثیرگذار باشند اما باز هم مجبورند تمام حقوقشان را ببخشند تا بتوانند طلاق بگیرند.

خیلی از زنان هنگامی که می خواهند به اطرافیان ثابت کنند که واقعا مجبور بوده اند طلاق بگیرند روند شکایت را دنبال نمی کنند و اکثرا از حقوق خود می گذرند زیرا به دنبال مجازات شوهرشان نیستند.

رفتار خشونت آمیز علیه زنان

خشونت خانگی علیه زنان بدون درد و خونریزی

تحقیقات نشاندهنده این است که باوجود اینکه زنان زیادی مورد خشونت خانگی فیزیکی قرار می گیرند ، زنانی که مورد خشونت های غیر فیزیکی قرار می گیرند بسیار بیشتر است؛ اما بسیاری از این زنان قربانی به بیان مشکل نمی پردازند و به قول معروف صبوری را پیشه کار خود می کنند و اگر هم از همسرشان شکایت کنند ، چندان حمایتی دریافت نخواهند کرد.

اگر زنان بتوانند از راه قضائی در برابر خشونت خانگی مقاومت کنند باز هم تحقیر، توهین، رابطه جنسی بدون رضایت و... جایی درقانون ما ندارد و فقط زنی می تواند اثبات کند که مورد خشونت قرار گرفته است که مورد آزار جسمی قرار گرفته باشد و کتک خورده باشد در غیر اینصورت اثبات خشونت های دیگر قابل پیگیری نیست.

اگر همسر زن به او توهین کند و او را تحقیر نماید اثبات مسئله سخت است زیرا هم گوش شنوایی وجود ندارد و هم نمی توان اثبات کرد که مردی همسرش را این گونه شکنجه می کند. اگر هم زن پافشاری زیادی کند به او می گویند حقوقت را ببخش و طلاقت را بگیر.

خشونت های روانی علیه زنان

قوانینی خاص برای خانه

قانون در همه عرصه های جامعه از حقوق افراد دفاع می کند اما نمی تواند در خانه ای که زنی مورد اعمال خشونت همسرش قرار می گیرد وارد شود و وقتی پشت در خانه می رسد باید توقف کند.

همانطور که تبعیض جنسیتی در همه عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... بروز یافته در قانون هم دیده می شود اما در این زمینه مشکلات فرهنگی زیادی وجود دارد و بیشتر زنان به علت ترس از همسر خود بعد از شکایت، پیگیری قانونی نمی کنند و از شکایت صرف نظر می کنند. در برخی موارد نیز با اینکه قانون بین زن و مرد تبعیضی قائل نمی شود اما زنان به علت ملاحظات درون خانوادگی مطالبه ای از قانون در برابر همسرش ندارد.

بسیاری از خشونت ها در قانون ما جایی ندارد اما در قوانین کشورهای دیگر مطرح است مثلا در کشورهای دیگر اگر زن به برقراری رابطه جنسی با همسرش تمایل نداشته باشد، تجاوز محسوب شده و قابل پیگیری و شکایت است اما در کشر ما درباره این مورد نمی توان شکایت کرد زیرا قانون ما طبق عرف، اعتقادات به تمکین زن معتقد دارد یا اینکه برخی از انواع رابطه های جنسی در قوانین کشورهای دیگر ممنوع هستند اما ممکن است در کشور ما ممنوعه نباشند.

سکوت زنان در زندگی زناشویی

طبق قانون کشور ما توهین، تهمت و تهدید جرم محسوب می شود و قابل پیگیری است و اگر مرد همسر خود را تهدید یا به او توهین کند مجرم شناخته می شود و با او برخورد خواهد شد اما در صورتی با او برخورد می شود که زن بتواند این خشونت ها را اثبات کند و یا حتی بتواند دست به شکایت زند.

روند قانونی و قضائی در صورتی که مردی به همسرش توهین یا او را تهدید کند، طوری طی می شود که درباره افراد بیگانه با یکدیگر اما باید نحوه رسیدگی به این گونه جرایم، روندی متفاوت و تأثیرگذار داشته باشد تا زنان بتوانند قانون را به عنوان پشتیبان خود در نظر بگیرند و در برابر این نوع خشونتها مقاومت کنند.


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع