وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

داستان،معنی و ریشه ضرب المثل با همه بله با ما هم بله؟

داستان،معنی و ریشه ضرب المثل با همه بله با ما هم بله؟

ضرب المثل با همه بله با ما هم بله داستان جالبی دارد که مربوط به یکی از مردان بزرگ کشور ایران بوده است که به فرزندش پند می دهد چگونه با مردم برخورد کند.

معنی و ریشه ضرب المثل با همه بله با ما هم بله؟

ضرب المثل سخنی نغز و نیکو است که معنی لغوی آن "مثال زدن" است که از یک بیت شعر گرفته تا جمله و حکایت و داستان. ضرب المثل ها پیشینه ای کهن دارند و در ورای هر کدام، یک داستان عبرت آموز وجود دارد و هر ملتی که دارای تمدن و فرهنگ کهن باشد به الطبع ضرب المثل فراوانی نیز در ادبیاتشان خواهند داشت. در واقع هر وقت بخواهیم یک مفهوم را به زبان ساده و بی آلایش به کسی منتقل کنیم از ضرب المثل استفاده میکنیم.

اگرچه شاید امروزه بیشتر ضرب المثل های قدیمی از بین رفته یا فراموش شده اند ولی باز هم در فرهنگ و ادبیات غنی کشورمان می توان ضرب المثل هایی را یافت که با زبان بسیار ساده و دلنشین به بیان یک داستان پندآموز پرداخته است. در این بخش از پلاس وی از شما کاربران عزیز دعوت میکنیم تا ماجرای جالب ضرب المثل «با همه بله؟ با ما هم بله؟!» بخوانید.

ماجرای ضرب المثل با همه بله با من هم بله؟!

در روزگاران کهن (هشتاد سال قبل یعنی نیمه اول قرن چهاردهم) یکی از بزرگان معروف کشورمان به پسر بزرگش که برای نخستین بار معاون یکی از وزراتخانه ها شده بود نصیحتی کرد و گفت :پسرم، مردمداری در این کشور بسیار سخت است چرا که ملت از تو توقعات زیادی دارند که با قوانین و مقررات مطابقت نمی کند.

ضرب المثل با همه بله با من هم بله

شخص سیاسی و اجتماعی لازم است که در رفتار با مردم احتیاط و مدارا کند تا عمل خلافی از وی سرنزند و در ضمن موجب رنجش و ناراحتی کسی نشود.

پسرم از من به تو نصحیت در جواب هر جمله با خوشرویی تمام بگو "بله، بله" چرا که مردم از شنیدن جواب مثبت بسیار خرسند و شاد می شوند و هر چقدر انجام کارشان به تاخیر بیفتد با شنیدن جواب بله ناراحت نمی شوند.

پسر که نصیحت پدر را آویزه ی گوش کرده بود و در هر پست و مقامی که می رسید نصیحت پدر را بکار می بست و بسیاری از مشکلات روزانه را با گفتن کلمه" بله" رفع می کرد.

اتفاقا یک روز پدر از پسرش خواست که کاری برای پدرش انجام دهد. پسر یعنی جناب کفیل وزارتخانه سخنان پدر گرامی اش را گوش میداد و در جواب هر جمله ی پدر با فروتنی و ادب می گفت:"بله، بله قربان"

پدر هر کاری کرد که یک جواب درست و کاملی از پسر بشنود نشد که نشد و پسر همچنان میگفت:"بله قربان. کاملا متوجه شدم چه می فرمایید:بله بله"

سرانجام پدر به شدت عصبانی شد و با خشم فریاد زد:"ای پسر، این کار را من خودم به تو آموخته ام. حالا با همه بله. با من هم بله؟!"


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع