اینترنت با فیلترشدن دو پلتفرم محبوب خارجی از همیشه محدودتر شد و فیلترشکن در موبایل کودک و جوان و پیر جا باز کرد. پاسخ اینها تلاش بیوقفه برای ازکارانداختن فیلترشکنها و این جمله بود: «به پلتفرمهای وطنی کوچ کنید؛ پیامرسانها و شبکههای اجتماعی داخلی که چند سالی است دارند تلاش میکنند در روزمرهی مردم جا باز کنند».
ساختن پلتفرمی مثل پیامرسان یا شبکهی اجتماعی کار پیچیدهای است. برخی کارشناسان میگویند این کار در لبهی تکنولوژی قرار دارد. همچنین، به سختافزارهای قوی و تجهیزات پیشرفته نیاز دارد که تأمین آنها بودجهی فراوانی میخواهد. درعینحال، تجربه و امکان آزمونوخطا به رشد آن کمک میکند.
تجربهی داشتن کاربران فراوان و بهروزرسانی مداوم و بهکاربردن خلاقیت برای ایجاد پلتفرمی کاربرپسند میتواند آن را میان مردم جا بیندازد. علاوهبراین، مهم است که پلتفرم چه زمانی به بازار رسیده و چقدر در زمان خود پیشرو بوده است. سؤالی که بسیاری از کارشناسان مطرح میکنند، این است: آیا لازم است این تعداد پیامرسان یا شبکهی اجتماعی بومی داشته باشیم؟
کار پیامرسان داخلی دستکم گرفته شد
پیامرسان بومی یکی از برنامههای لایهی خدمات شبکه ملی اطلاعات است و از میان موتور جستوجو و مرورگر و بقیهی خدمات پایهی این شبکهی پیامرسانها احتمالاً بهدلیل کاربردشان بیش از موضوعات دیگر در کانون توجه قرار گرفتند. مدیرعامل سابق شرکت ارتباطات زیرساخت سال ۱۳۹۹ در گفتوگو با ایرنا، گفته بود که سال ۱۳۹۶ شورای عالی فضای مجازی در سندی به نام «سند سیاستها و اقدامات حمایت از پیامرسانهای داخلی» دستور خاصی برای رسیدگی به پیامرسانها داد
در فاز اول اجرایی این سند، حمایتهایی مثل ارتباطات موردنیاز برای اتصال به شبکهی داخلی، پهنای باند مدنظر، یکسومشدن تعرفه و وام پنجمیلیاردتومانی به پیامرسانها ارائه شد. در این فاز، مرکز ملی فضای مجازی هفت پیامرسان را معرفی کرد که پس از ارزیابی، سه پیامرسان از حمایتهای ویژهتری برخوردار شدند. حمایتهای فاز دوم درزمینهی امکانات مرکز داده و سرور بود.
او آن زمان گفته بود که مشکل عمدهی پیامرسانها سرور و سختافزار و پهنای باند نیست؛ بلکه مشکل خدمتی است که باید در این پیامرسانها ارائه شود تا به جذب کاربر بینجامد و آنها با جذب کاربر میتوانند چرخهی حیات خود را به جریان بیندازند و پسازآن موضوعات فنی را پوشش دهند.
بااینحال، موضوع دانش و زیرساخت و تجربه موضوعی است که اتفاقاً از دیدگاه برخی از کارشناسان در وضعیت امروز پیامرسانها تأثیرگذار بود. محمد دینمحمدآذری میگوید ایجاد پیامرسان شدنی است؛ اما کیفیت آن رضایتبخش نیست. رئیس کمیسیون مراکز داده نصر تهران دربارهی زیرساخت میگوید:
از دیدگاه دینمحمدآذری، چنین مشکلاتی ناشی از دستکم گرفتن کار است و همین باعث میشود که وقتی کاربر با حجم زیاد به آنها کوچ میکند، سرویسشان از دسترس خارج شود. مثل اتفاقی که در آبان ۱۳۹۸ و با قطعی کامل اینترنت بینالملل افتاد. حجم لازم برای ذخیرهسازی و حجم سرور برای پردازش اطلاعات و پاسخگویی بهموقع در نظر گرفته نشده بود. او بر پایداری موردنیاز مراکز داده برای پیامرسان تأکید میکند و میگوید:
پیامرسانهای داخلی با همهی پیچیدگیهایشان، مدتها است که یکی از موضوعات دلخواه مسئولان بهشمار میآیند و آنان بهدنبال تقویتش هستند؛ تقویت بهگونهای که به قول وزیر ارتباطات در مجلس، حتی اگر روزی تصمیم گرفته شد نسخهی خارجی در کشور فعالیت کند، امکانات داخلیها در حدی باشد که مردم داخلی را ترجیح بدهند. بااینحال، درحالحاضر این پلتفرمها انتظارات و تجربههای کاربران از پیامرسانهای خارجی را نمیتوانند برآورده کنند و دینمحمدآذری میگوید آنها در این زمینه عقب هستند:
آیا باید پیامرسان داخلی داشته باشیم؟
۱۳ پیامرسان و شبکهی اجتماعی داخلی که امروز در حال فعالیت هستند، سهم بازار یکدیگر را کوچک کردهاند و بهگفتهی کارشناسان، باعث رقابتی غیرمفید شدهاند. سیاستهای حمایتی از پیامرسانها نیز سازمانها و وزارتخانهها را بهسمتی برده است که هرکدام نصب یکی از این نمونهها را به مشتری تحمیل کنند تا کارشان راه بیفتد. موبایل کاربران احتمالاً پر از پیامرسانهای متنوعی است که برای دانشگاه، مدرسه، بیمه و سازمانهای دیگر بهصورت دستوری میگویند که مشتری کدام پیامرسان را نصب کند.
تازه نمونههای خارجی هم برای ارتباط با کاربران خارج از ایران لازم است؛ پس با وجود این همه امکانات، اصلاً لازم است پیامرسان یا شبکهی اجتماعی داخلی داشته باشیم؟ دینمحمدآذری معتقد است با اینکه میتوانیم پیامرسان ایجاد کنیم؛ اما لازم نیست:
بهگفتهی او، پلتفرمهای داخلی موفق آنهایی بودند که خودشان کار را شروع کردند و در رقابت با نمونههای خارجی توانستند خود را بهتر کنند و حمایتهای دولت هم مسیر رشد آنها را بهتر کرد. آنها فقط به حمایت متکی نبودند. دینمحمدآذری افزود:
بهعقیدهی او، فیلترینگ طوری مردم را عصبانی کرد که آسیب این نارضایتی به پیامرسانهای داخلی وارد شد. بهتر این بود که دوران گذاری برای بهبلوغرسیدن پلتفرمها و پیامرسانهای داخلی در نظر گرفته میشد و مردم آرامآرام با ایجاد آن پلتفرم مناسب به آن کوچ میکردند.
زمانیکه تلگرام در سال ۱۳۹۷ فیلتر شد، بعضی از صاحبان پیامرسانهای داخلی گفتند که این اولین ضربه به آنها بود. کارشناسان هم در این زمینه همنظرند. یکیدو سال قبل از این زمان، پیامرسانهای داخلی شروع به کار کرده بودند. بیسفون اولین پیامرسان داخلی محسوب میشد و سروش هم کار را شروع کرده بود و مجموعههای دیگر هم در مرحلهی تحقیقوتوسعه بودند. سرمایهگذاری دولتی و حاکمیتی از سال ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ جدی شد. زمانیکه تلگرام فیلتر شد، هنوز بعضی از پیامرسانها در مرحلهی تحقیقوتوسعه بودند یا هنوز تعداد کاربر زیاد و همزمان را تجربه نکرده بودند.
اگرچه خلاقیتهایی در پیامرسانهای داخلی اتفاق افتاد و مثلاً گفته میشود که اولینبار کانال در پیامرسان بیسفون ایجاد شد، عمدهی مشکلات آنها بهزعم برخی از کارشناسان در حوزههای تکنولوژی و سرمایهگذاری بود. حالا فاصلهی بین آنها و پیامرسانهای خارجی کمتر شده؛ اما همچنان ازنظر تجهیزات و سرمایهگذاری و نیروی انسانی با پیامرسانی مثل تلگرام فاصلهی زیادی دارد و هیچکدام از این ۱۳ پیامرسان بهتنهایی نمیتوانند به کاربران داخلی تلگرام یا واتساپ پاسخگو باشند و بار آن را به دوش بکشند.
پیچیدگی پلتفرمی مثل پیامرسان با نرمافزار پرداخت مقایسهکردنی نیست. در سال ۱۳۹۸ نیز، فقط سه چهار روز طول کشید تا پیامرسانهای داخلی یا فعالیتشان را محدود کنند یا بهدلیل حجم فراوان کاربران از سرویس خارج شوند.
اعتماد ازدسترفته بهراحتی برنمیگردد
پیامرسانهای داخلی بهدلیل برخی سیاستها نتوانستند مسیر رشد طبیعی داشته باشند، قدمبهقدم مشکلاتشان را حل و کاربر جذب کنند و به بلوغ برسند. البته پانگرفتن آنها در بین مخاطبان فقط بهدلیل مشکلات فنی و کاربرپسندنبودن نیست.
علی توسلی، عضو کمیسیون اینترنت و انتقال داده نصر تهران، معتقد است ازنظر فنی، راهانداختن پیامرسان داخلی پیچیدگی ندارد و پلتفرمهای موجود هم کیفیت مطلوبی دارند. از دیدگاه او، زمان راهاندازی پیامرسانها سیاستهای غلطی مثل مسدودکردن نمونههای خارجی و اعتماد ازدسترفته در میان مردم باعث شد پیامرسانهای داخلی مقبولیت پیدا نکنند. او به سیر رشد پلتفرمها در دنیا اشاره میکند که در وقتی هنوز رقیبی نداشتند، توانستند مخاطب جذب کنند:
از دیدگاه توسلی، اعتماد عمومی به پلتفرمهای داخلی از دست رفته است که بخشی از آن بهدلیل عملکرد اشتباه حاکمیت و صاحبان پلتفرمها و بخش دیگر بهدلیل موج رسانهای و عمومی علیه این پلتفرمها بوده است. او میافزاید:
نمونهی دیگر سیاستهای اشتباهی است که باعث عدم اعتماد مردم شد. از دیدگاه توسلی، شبکهی ملی اطلاعات است که از ابتدا اسم اشتباهی روی آن گذاشتند. او بیان میکند:
یکی از نگرانیهای مردم در مواجهه با پیامرسانهای داخلی که باعث بیاعتمادی آنها میشود، حریم خصوصی است که تابهحال سازوکار قانونی در این زمینه و ضمانت اجرایی آن ایجاد نشده است. محمد دینمحمدآذری میگوید این ماجرا باعث میشود آزادی و آرامش در استفاده از این پیامرسانها وجود نداشته باشد. نکتهی بعدی از دیدگاه او، امنیت سایبری است که مشخص نیست چقدر امنیت در آنها لحاظ شده باشد و این موضوع او را برای اشتراک دیتاهای محرمانه بهتردید میاندازد.
درزمینهی حفاظت از دادههای شخصی در کشور، پیشازاین هم مرکز پژوهشهای مجلس طرحی ارائه کرد و هم سال گذشته اعلام شد که لایحهی «حفاظت از دادههای شخصی» در جریان تصویب در دولت قرار گرفته است و ۲۱ آذر هم «مهر» خبر داد پیشنویس لایحهی حمایت و حفاظت از دادههای شخصی برای تأیید در دستورکار وزارت ارتباطات قرار گرفته است. البته معلوم نیست مواد آن چقدر ضمانت اجرایی دارند و آیا نگرانی مردم را حل میکند یا نه.
علی توسلی میگوید برای مقبولیت پیامرسانهای داخلی راه سادهای در پیش نیست. او تأکید میکند که با محدودکردن پلتفرمهای خارجی هم نمیتوان به نتیجه رسید:
شواهد نشان میدهد راه برای مقبولیت پیامرسانهای داخلی پیچیده و سخت است.