روزنامهنگاری در حوزه فناوری سالهاست که در ایران رواج دارد؛ اما شرایط امروز آن با هیچ زمان دیگری مقایسهکردنی نیست. سعید ارکانزادهیزدی، روزنامهنگار و پژوهشگر ارتباطات، در یادداشتی که دراختیار پلاس وی گذاشته است، چهره جدید و مختصات تازه روزنامهنگاری فناوری را که چهار ماه قبل ظهور کرده، بهتفصیل شرح داده است. درادامه، این یادداشت را میخوانید.
روزنامهنگاری تخصصی یکی از شاخههای روزنامهنگاری است و ما در دو دههی گذشته بهتدریج شاهد روزنامهنگاری تخصصی جدیدی بودهایم که اگر حالا بخواهیم نامی بر آن بگذاریم، میتوان به آن «روزنامهنگاری فناوری» گفت. روزنامهنگاری فناوری در اوایل کار خود زیرمجموعهای از روزنامهنگاری اقتصادی و گاهی هم روزنامهنگاری علم بهشمار میرفت؛ اما خود بهتدریج راه مستقلی پیش گرفت و بالید.
اکنون جمع زیادی از روزنامهنگاران که ترکیبی از افراد باسابقه و جوان هستند، در حوزهی روزنامهنگاری فناوری فعالیت میکنند و به رسانههای تخصصی آن در بازار رسانهای ایران عمق بخشیده و مخاطبان پرشماری پیدا کردهاند. بخش عمدهای از مطالب این حوزهی خبری به موضوعات ارتباطات نوین و فناوریهای ارتباطی اختصاص مییابد که اکنون در تنگنای محدودیت و هالههای ابهام گرفتار شده است.
در دو دههی گذشته و بهویژه در دههی ۱۳۹۰، روزنامهنگاری فناوری به حوزهای خبری تبدیل شد که جذابیت بسیاری برای مخاطبان جوان داشت و معمولاً از حاشیههای روزنامهنگاری روزمرهی اجتماعی و سیاسی دور بود. درواقع، روزنامهنگاری فناوری حوزهی امنی بود که میشد هم با آن مخاطب زیادی جذب کرد، هم درآمدزایی مطلوبی داشت و هم به موانع امنیتی و قضایی معمول در روزنامهنگاری سیاسی و اجتماعی برنخورد.
بااینحال، از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ که موج تازهی اعتراضها در جامعهی ایران بهپاخاست، اوضاع روزنامهنگاری فناوری تغییر کرد. تحلیلگران رسمی و مقامها در سخنان و اظهارنظرهای خود، دلیل اصلی رویدادهای پس از شهریور ۱۴۰۱ را رسانهها، مخصوصاً رسانههای جایگزین و فناوریهای نوین ارتباطی دانستند و بدین ترتیب، روزنامهنگاری فناوری به مرکز عرصهی سیاست در ایران پرتاب شد.
اختلالات وسیع اینترنت در کشور و برخورد با فعالان حوزهی فناوری و نظارت روزافزون بر رسانهها و افراد صاحبنظر در عرصه فناوری باعث شد که حوزهی خبری فناوری از حاشیه امن بیرون کشیده شود و در کانون تحولات سیاسی قرار بگیرد. بخشی از روزنامهنگاران حوزهی فناوری که از سیاست گریزان بودند، ناگهان خود را در موقعیتی یافتند که برایش برنامه و پیشبینیای نداشتند. بنابراین، محافظهکاری و دوری از انظار را در پیش گرفتند؛ چنان که میبینیم در چهار ماه اخیر، خبری از بسیاری از چهرههای رسانهای فناوری نیست که قبلاً حضور برجستهای در عرصهی عمومی و رویدادها و رسانههای اجتماعی داشتند.
بخش دیگری از روزنامهنگارانی که در این سالها بهتدریج به حوزهی فناوری وارد شده بودند، روزنامهنگارانی عمدتاً از حوزههای اجتماعی و اقتصادی بودند که با تنگشدن عرصه در حوزههای خبری سابق خود، به میدان خبری فناوری آمده بودند و بهتدریج در کارشان جا افتاده بودند. باوجوداین، با رخدادهای شهریور و پاییز ۱۴۰۱ دوباره خود را در وضعیتی میبینند که همچون گذشته، متحمل فشارهای شدیدی از خارج از رسانه بر خود هستند.
اکنون روزنامهنگاری فناوری بدون گزارش از وضعیت اینترنت و شرایط استفاده از فناوریهای ارتباطی در ایران بیمعنی و نامفهوم است. برای مخاطبی که نمیتواند فایل ساده ویدئویی را بهراحتی آپلود کند و پیامرسانهای اصلیاش فیلتر شدهاند و تقریباً تمام شبکهی اجتماعیاش که رابطه او با جهان را میساخته، مسدود شده است، چطور میتوان از پیشرفتهترین فناوریهای ارتباطات سخن گفت؟ مخاطبی که انجام بازی رایانهای آنلاین برایش بسیار دشوار شده و حتی برای چند دقیقه اتصال به اینترنت باید انواع ویپیانها را امتحان کند، چطور میتواند راغب باشد مطلبی دربارهی فعالیتهای آنلاین و ابزارهای دیجیتالیای بخواند که اینترنتی بدون محدودیت و با سرعت زیاد نیاز دارد؟
مخاطب حوزهی فناوری اکنون از رسانهها میخواهد برایش بگویند وضعیت اینترنت ایران چطور است و چه دورنمایی خواهد داشت و چه نقدی به مقامهای مسئول اینترنت وارد است و پدیدههایی مثل اینترنت طبقاتی یا تصمیمهایی مثل انسداد رسانههای پرکاربر اجتماعی چه تبعاتی دارند. مطلعکردن مخاطبان ایرانی از آخرین پیشرفتهای فناوری در جهان، مثلاً اینکه چه گیمهایی به بازار جهانی آمده یا متاورس چه سرنوشتی پیدا کرده یا گجتهای مربوط به اینترنت اشیاء چطور کار میکنند،ـ بدون اینکه به آن فناوریها دسترسی داشته باشند، مثل بردن فرد تشنه تا لب رودخانه، اما دوباره تشنه بازگرداندن اوست. اگر رسانهای اصرار داشته باشد که همچنان دربارهی فناوریهای روز محتوا منتشر کند، بدون اینکه این فناوریها بهطورملموس دردسترس مخاطبانش باشد، کارش بیشتر به نوعی روزنامهنگاری علمیتخیلی شبیه خواهد بود تا روزنامهنگاری فناوری.
علاوهبراین، محدودیتهای چندماههی اخیر نمیگذارد دربارهی وضعیت وخیم اینترنت و مصاحبههای صریح و آزاد درباره این شرایط و محدودیتهای استفاده از فناوریهای ارتباطی جهانی مطالب چندانی منتشر شود. بنابراین، جذابیتهای این حوزه خبری نزد مخاطب کاهش پیدا خواهد کرد و کاهش مخاطب به سقوط درآمد این رسانهها منجر خواهد شد. رسانههای حوزهی فناوری با جذابیتهای فراوانشان همواره نوعی استقلال مالی را تجربه میکردند که تا حدی به استقلال عمل آنها در کار حرفهای نیز منجر میشد؛ اما کاهش درآمدها به این استقلال نیز ضربه خواهد زد و احتمالاً در آینده نتایج آن روشنتر خواهد شد.
وضعیت اینترنت در ایران همانطورکه کسبوکار و تولید را تحتتأثیر قرار خواهد داد و حتی میتوان گفت روند توسعهی کلی کشور را متوقف خواهد کرد،ـ مسیر روزنامهنگاری فناوری را هم تغییر میدهد. تا وقتی اینترنت با کیفیت نامطلوب و محدودیتهای شدید نارضایتی کاربران را در پی داشته باشد، روزنامهنگاری فناوری شکوفایی سابق را بازنخواهد یافت و شاید با تأکیدی که بر شبکهی ملی اطلاعات و اینترانت داخلی وجود دارد، روزنامهنگاری فناوری به نوعی روزنامهنگاری محدودشده و حمایتی و تبلیغاتی هم مبدل شود.
از آنچه تاکنون رخ داده، میتوان پیشبینی کرد که روزنامهنگاری فناوری با شکل و نظم پیش از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ به پایان رسیده است و ما شاهد روزنامهنگاری فناوری با صورت و سیرت دیگری خواهیم بود. حال باید دید آیا روزنامهنگاران فعلی حوزهی فناوری خود را با شرایط جدید تطبیق خواهند داد یا با اتکا به تاریخ ارتباطات و فناوری در ایران و چشمانداز عرصهی جامعه و سیاست، صبر پیشه خواهند کرد و منتظر خواهند ماند تا شرایط اینترنت و فضای مجازی کشور را تغییر کند و دوباره روزنامهنگاری فناوری به روال سابق برگردد.