عوامل موفقیت زنان در عرصه ی کارآفرین
بسیاری از زنان در بیان احساسات خود توانایی بیشتری دارند و از همتای مرد خود بهتر عمل میکنند و توان برقراری ارتباط موثرتری دارند؛ اغلب روابط آن ها عمیق تر و پایدار تر خواهد بود و هرجا لازم باشد میتواند به عنوان یک روانشناس خبره بر طرف مقابل خود تاثیر بگذارد.
اگر یک خانم هستید مطمئن باشید می توانید از عواطف و احساسات خود در محل کار بهره ببرید. اینکه می گویند محل کار جای عواطف و احساسات نیست لزوما صحت ندارد. نکات زیر را بخوانید تا بدانید چرا در آینده نزدیک سبک مدیریت زنانه گوی سبقت را از سبک مردانه خواهد ربود. شما زن هستید بنابراین:
عواطف زنان در موفقیت
می دانید چگونه از سیستم پاداش به طور موثر استفاده کنید.
دو راه برای ایجاد سیستم پاداش وجود دارد، روش اول بر فرد و روش دوم بر کل گروه تمرکزدارد. یک کارفرمای مرد به کارمند خوب خود مرخصی می دهد یا پاداش نقدی برای او در نظر می گیرد. اما پاداشی که یک کارفرمای زن در نظر می گیرد بر عملکرد گروهی متمرکز است. این روش (پاداش به مشارکت هرکس در فعالیت گروهی) در درازمدت باعث ایجاد فرهنگ رشد فردی و به طور کلی تعهد بیشتر نسبت به کار می شود، از نظر یک خانم "هدف همه ما یکی است، پس نیازهای ما هم یکی خواهد بود و این کار برای همه ما سودمند خواهد بود" .
از مشورت و همکاری با دیگران بهره می برید.
وقتی با موقعیت دشواری روبرو می شوید آن را با همکاران و دوستان در میان می گذارید. دلیل این امر آن است که اکثر خانم ها سبک مدیریت مشاوره ای و تعاونی را ترجیح می دهند. همین طور خانم ها می توانند به خوبی اطلاعات مورد نیاز خود را به دست آورند. مثلا یک مدیر خانم ممکن است ماهی یک بار جلسه ای را با حضور منشی ها برگزار کند چون معتقد است منشی ها بیش از دیگران شرکت را می شناسند و دیدگاه های آنها به تشخیص به موقع مشکلات کمک می کند.
به تفاوت های شخصی احترام می گذارید.
شما به کارتان اهمیت می دهید ولی این به آن معنا نیست که چیزهای دیگر از چشم تیزبین شما پنهان می مانند. طبیعت یک زن به او اجازه می دهد تا بین زندگی کاری، شخصی، خانوادگی و اجتماعی خود تعادل ایجاد کند، بنابراین یک زن به خوبی می داند که دیگران هم زندگی خود را دارند. زنان سعی می کنند دیگران را درک کنند. مثلا وقتی کارمندی به دلیل بیماری فرزندش ناچار است کارش را زودتر ترک کند، یک مدیر زن به او اجازه می دهند که برود و به زندگی شخصی خود رسیدگی کند (البته به این شرط که وقتی کودکش به خواب رفت کارها را در خانه انجام دهد).
تنها به ظاهر قضیه نگاه نمی کنید.
شما مسئولیت های دیگران را به خوبی درک می کنید بنابراین تعجبی ندارد که می توانید از ظاهر قضیه فراتر بروید. یک زن تنها به پرسیدن "چه چیز" اکتفا نمی کند بلکه می پرسد "چرا؟" . زنان حل مسئله را با احساسات همراه می کنند در نتیجه موضوع را به شکلی کاملا متفاوت می بینند و راه حلی ارائه می دهند که نه تنها به علایم بلکه به مشکلات در لایه های زیرین می پردازد.
علت موفقیت زنان
از کارشناسان نظرخواهی می کنید.
خانمی را تصور کنید که می خواهد مدرسه ای برای برای کودکش انتخاب کند. او ابتدا با دوستان و همسایه ها مشورت می کند، به اینترنت مراجعه می کند و نظرات کاربران را می خواند، سپس با معلمان و مدیران صحبت می کند. دلیل این امر آن است که خانم ها می دانند که هر فردی دارای اطلاعات خاص خود است و هرچه اعضای یک گروه بیشتر باشند، راه حل بهتری را می توان پیدا کرد. این مطلب در مورد کار هم درست است. زنان افراد مختلف را گرد هم می آورند و از دانسته ها و مهارت های هرکس در زمینه ای استفاده می کنند.
سوالات درست را مطرح می کنید.
وقتی با دیگران مشورت می کنید می دانید اطلاعات موردنیاز خود را چگونه به دست آورید. از آنجایی که خانم ها ذاتا توانایی درک اطرافیان را دارند و واقعا به آنها و نظراتشان علاقمندند، نه تنها سوالات خوب و مناسب می پرسند بلکه به پاسخ آنها فکر می کنند. زنان ابتدا مشکل را بررسی می کنند، سپس از خود می پرسند "آیا سوالات مهم را مطرح کرده ام؟" و سپس راه حل خود را پیدا می کنند. مثلا اگر مدیر مدرسه یک خانم باشد، قبل از اجرای برنامه کاهش هزینه ها از خود می پرسد " این کار بر زندگی دانش آموزان چه تاثیری خواهد داشت؟".
برتری دیگران را می پذیرید.
معنی این حرف این نیست که تنها مردان رقابت را دوست دارند و می خواهند بهترین باشند، ولی می توان گفت اکثر خانم ها راحت تر از آقایان می پذیرند که دست روی دست بسیار است و خیلی از افراد می توانند در بالای لیست قرار بگیرند. البته خانم ها باید مراقب باشند موفقیت های خود را دست کم نگیرند و اگر کسی از آنها تعریف کرد نگویند "من کاری نکردم" یا "کار من نبود کار گروه بود" بلکه فقط بگویند "ممنونم".
مراقب تاثیر تصمیم ها بر دیگران هستید.
تصور کنید امسال شرکت شما هیچ پاداشی به کارمندان نمی دهد یا این آخر هفته همه باید کار کنند. اگر شما یک خانم باشید خیلی بهتر از همکاران آقا می توانید این اخبار ناراحت کننده را به دیگران بدهید. زنان خیلی بهتر از مردان می توانند مطالب ناراحت کننده – مثلا تغییر ضرب الاجل یا ضرر یک پشتیبان مالی اصلی- را به دیگران منتقل کنند و این مطالب را با واقعیت های کاری که همه باید آنها را بپذیرند همراه کنند.
در انجام دادن چند کار به طور همزمان استاد هستید.
تنها 15 دقیقه وقت دارید. باید لباس بپوشید و به محل کارتان بروید ، همسرتان نمی داند کلیدهایش را کجا گذاشته، دخترتان یک سوال درسی دارد و مادرتان زنگ زده است. شما به عنوان یک کارمند، یک همسر، یک مادر و یک فرزند ناچارید به همه این مسائل رسیدگی کنید. کار آسانی نیست ولی همین مسائل هستند که به شما یاد داده اند چگونه زمان خود را مدیریت کنید، هنگام رویارویی با بحران خود را کنترل کنید و با موارد غیرمنتظره روبرو شوید. این مهارت ها خواه ناخواه به زندگی کاری شما هم منتقل خواهد شد.
حالت تهاجمی به خود نمی گیرید.
دانش عصب شناسی ثابت کرده است که زنان کمتر نسبت به دیگران پرخاشگری می کنند. زنان هم در موقعیت های گروهی و هم در برخوردهای دونفره ملایم تر رفتار می کنند. زنان به خوبی درک می کنند که عوامل زیاد و پیچیده ای در ایجاد یک اتفاق دخیل هستند. آنها به دنبال شفافیت و دلیل یک اتفاق هستند و می خواهند مطمئن شوند که این اتفاق دوباره نمی افتد. تصور کنید کارمندی هر روز با تاخیر در محل کارش حاضر می شود. یک مدیر زن به جای عصبانیت و توبیخ، سعی می کند دلیل آن را بداند و در صورت امکان به کارمندش کمک کند.