مشکلاتی که بهره وری ما را کاهش میدهند
برخی از مشکلات مانع پیشبرد فعالیت ها میشوند
مشکل 1:نداشتن اولویت بندی
گاهی اوقات کارهای زیادی انجام می دهید، اما در واقع کار خاصی انجام نداده اید. "من وقت ندارم" دروغی است که اکثر ما به آن عادت کرده ایم. همه ی ما 24 ساعت در روز زمان داریم. پس به جای "وقت ندارم" باید بگوییم:"این کار در اولویت من نیست."
در اینجا لازم است که کمی واقع گرایانه یا حتی بدبینانه به موضوع نگاه کنیم. این سوال را از خود بپرسید که آیا تمام کارهای لیست وظایف خود را انجام می دهید؟ طبیعتا پاسخ منفی است. از این رو می توان گفت اکثر مواقع، بعضی کارها از قلم می افتند. واقعیتی که بهتر است آن را قبل از هر چیز بپذیریم.
پس بهتر است سوال خود را این گونه مطرح کنیم:"انجام کدام کارها اهمیت دارد؟" قانون 80/20 را همه شنیده ایم که می گوید 80 درصد نتایج کارهای ما مربوط به 20 درصد فعالیت هایی که انجام می دهیم هستند. پس چنانچه بتوانیم این 20 درصد را به بهترین روش ممکن انجام دهیم، تحولات فوق العاده ای در برنامه های خود ایجاد خواهیم کرد.
نداشتن اولویت در کارها مانع پیشبرد کارها میشود
حال این پرسش پیش می آید که چطور این راهکار را پیاده سازی کنید. پرفسور "کال نیوپورت" از دانشگاه جورج تاون واشنگتن راه حل هوشمندانه ای را پیشنهاد می دهد؛ فرض کنید قرار است ساعت 5:30 (یا هر ساعت دیگری) به منزل بروید. پس باید طوری برنامه ریزی کنید که تمام کارهای شما در این بازه ی زمانی انجام شود. چرا که با محدود کردن زمان خود، دیگر نمی توانید خوش بین باشید و بهتر می توانید اولویت های خود را تعیین کنید.
مشکل 2:نبود فضای مناسب
از این رو سعی کنید که عوامل بر هم زننده ی تمرکز در محیط کار را از خود دور کنید. حتی اگر امکانش وجود دارد محلی دنج در محیط کار خود برای مخفی شدن پیدا کنید. از اتاق کنفرانس یا هر فضای دیگری که امکان مزاحمت بقیه وجود ندارد بهره بگیرید.
نبود فضای کاری مناسب در کارها مانع پیشبرد کارها میشود
از این رو به آن ها پیشنهاد شد که قبل از آمدن به شرکت، 90 دقیقه از کار خود را در منزل انجام دهند. چرا که فقط در محیط خانه شانس افزایش تمرکز وجود داشت. با این حال نبود تمرکز همه ی ماجرا نیست. همیشه نبود عوامل منفی باعث پیشرفت کارآیی و افزایش بهره وری نمی شود. یک سری عادات بی فایده وجود دارد که باید از آن ها دوری کرد.
مشکل 3- عادت های بد
فرض کنید روز کاری شما شروع شده است و با انگیزه ی بالا می روید که پشت میز خود بنشینید تا روی پروژه ی کاری خود مشغول شوید. قبل از شروع کار بنا به عادت همیشه سری به ایمیل ها می زنید و شروع به گلچین کردن آن ها در اینباکس شلوغ خود می کنید. فیسبوک و تلگرام هم که به قوت خود باقی هستند.
خیلی مواقع پیش می آید که عادت ها افسار ذهن را به دست می گیرند و اجازه نمی دهند که هدف اصلی خود را دنبال کنید.ریشه ی این مشکل در کجا است؟ مغز شما! "الکس کرب" عصب شناس دانشگاه کالیفرنیا (UCLA) در این خصوص می گوید:«عملکرد ماده ی خاکستری مغز پیچیده است.»
وقتی تصمیم می گیرید که بین انجام چند کار یکی را انتخاب کنید، سه بخش از مغز شما درگیر این انتخاب می شوند. لزومی ندارد که نام این بخش ها را حفظ کنید اما خوب است که با کارکرد و نحوه ی رای دهی آن ها آشنا شوید.
- قشر جلویی مغز :تنها بخشی که در مورد اهداف بلند مدت فکر می کند. برای مثال:"این گزارش کار باید آماده شود."
- درسال استریاتوم:این بخش از مغز به کاری رای می دهد که در گذشته انجام داده اید. برای مثال:"قبل از شروع کار ایمیل، فیسبوک و اینستاگرام خود را چک کنیم."
- هسته آکومبنس:این قسمت، بخش بازیگوش مغز است و معمولا هم پیامش این است:"ایمیل، فیسبوک و اینستاگرام جالب و جذاب هستند. کار که مزخرف است!"
حالا می توانید حدس بزنید که نتیجه ی نهایی چه می شود؟
موانعی که مانع پیشبرد کارها میشود
تحقیقات انجام شده توسط "برایان وانزینک"، استاد دانشگاه کرنل نشان داده است سخت کردن فرآیند تهیه ی غذا باعث کاهش وزن و کمتر خوردن افراد می شود."شان ایچور" کارشناس شادی دانشگاه هاروارد با اشاره به نتایج این پژوهش "قانون 20 ثانیه" را مطرح می کند. برای مثال شان در این خصوص می گوید:چنانچه بیش از حد تلویزیون تماشا می کنید، باتری های کنترل را برداشته و دوباره سر جای خود بگذارید. همین ایجاد تاخیر 20 ثانیه ای باعث می شود که تعداد دفعات تماشای تلویزیون کاهش پیدا کند.
قرار نیست مسیر را برای ادامه ی عادت های بد خود هموار کنیم. چرا که این عادت های ناسالم می توانند ساعت ها زمان مفید را از ما بگیرند. پس لازم است که برای انجام آن ها کمی به خود سخت بگیریم. نتایج یک بررسی نشان داده است که با افزایش میزان ساعت کار مدیران عامل در هند، فروش این شرکت ها افزایش پیدا کرده است.
مشکل 4:نبود احساس خطر
نتایج یافته های پژوهشگران نشان داده است که درک منافع شخصی می تواند نوعی احساس خطر به وجود آورد که همین عامل میزان تعهد کاری را افزایش می دهد. به طوری که می توان گفت، انگیزه های شخصی 75 درصد مسیر موفقیت ما را می سازند.
قرار دادن پاداش برای انجام وظایف کسل کننده و حتی ساده بسیار موثر است. اما در مورد کارهایی که پیچیده تر بوده یا نیاز به خلاقیت دارند، چندان کارآمد تلقی نمی شوند. "دن پینک" که یکی از نویسندگان آثار پرفروش است در این باره می گوید:پاداش گذاشتن برای کارهای خلاقانه یا پیچیده که افق زمانی بلند مدت دارند، جواب نمی دهد. البته نه به این علت که ما پاداش ها و تشویق ها را دوست نداریم. بلکه برعکس، ما عاشق پاداش هایمان هستیم. اما در بعضی زمینه ها، پاداش ها دید ما را نسبت به موضوع محدود می کنند.
بنابراین آگاهی به جای پاداش لازم است که به دنبال عمیق تر کردن انگیزه هایمان باشیم. برای مثال از خود بپرسید:"چرا انجام این کار برای من مهم است؟" وقتی "معنا" را در کار خود احساس نکنیم، انگیزه ی پیشبرد آن را هم نخواهیم داشت. "نوح گلدشتاین" نویسنده ی کتاب "بله! 50 روش معتبر برای ترغیب افراد" می گوید:آدام گرانت، پژوهشگر فعال در زمینه ی رفتار سازمانی، در بررسی های خود به این نتیجه رسید کارگرانی که معنا و اهمیتی در شغل خود نمی بینند، نمی توانند توانایی های بالقوه ی خود را به ثمر برسانند. از این رو گرانت، احساس اهمیت و ارزشمند بودن را عاملی برای ایجاد انگیزه برشمرده است که می تواند در سازندگی افراد تاثیر شگرفی داشته باشد.
دن پینک از این نیروی محرکه به نام "هدف" یاد می کند و در این خصوص می گوید که در حین کار ممکن است این سوالات در ذهن ما ایجاد شوند:" آیا کار من اهمیت دارد؟ اگر امروز این کار را انجام ندهم، اوضاع به هم می ریزد؟ آیا واقعا سهمی در به ثمر رساندن این کار دارم؟"
طبیعتا وقتی احساس کنیم که کار ما منجر به دستاورد خواهد شد، کارآیی لازم را از خود نشان خواهیم داد. البته این مسئله امری کاملا بدیهی و منطقی است. اما این نکته را هم در نظر بگیرید که ما انسان ها همیشه هم منطقی فکر نمی کنیم. پس چه مشکل دیگری وجود دارد که باعث رکود ما می شود؟
مشکل 5:وضعیت بد خلق و خو
وضعیت روانی هر کارمند تاثیر بارزی بر عملکرد وی و کم و کیف آن خواهد داشت. "استفانی ویلک" استادیار مدیریت و منابع انسانی کالج فیشر در این خصوص می گوید:"ما شاهد این موضوع بودیم کارمندانی که روز کاری خود را با روحیه ای بد شروع کردند عملکردی رو به افت داشتند."
سوال اینجا است که در این حالت چه باید کرد؟ پاسخ ساده است. کاری کنید که سریع حال تان خوب شود! بررسی ها نشان داده است دانش آموزانی که قبل از امتحان ریاضی خوشحال بودند نتایج موفق تری نسبت به دانش آموزان خنثی به دست آوردند. به نظر می رسد که مغز ما، بهترین عملکرد خود را در حالتی نشان می دهد که خل و خوی ما در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشد.
موانعی که مانع پیشبرد کارها میشود
خلاصه و جمع بندی
چگونه کارآیی و بازدهی خود را افزایش دهیم؟
- اولویت بندی:اولویت بندی را فراموش نکنید. قرار نیست تمام کارها را انجام دهید. قرار است مهم ترین ها را به پایان برسانید.
- فضای مناسب:عوامل پرت کننده ی حواس، شما را سردرگم می کنند. یا در محیط کار خود محلی مناسب و مخفی پیدا کنید یا بخشی از کار خود را قبل از رفتن به محل کار در خانه انجام دهید.
- عادت ها:از قانون 20 ثانیه برای کنترل عادت های بد استفاده کنید.
- احساس خطر:برای انجام کارهای کسالت بار و خسته کننده، پاداش در نظر بگیرید. برای انجام کارهای پیچیده به دنبال یافتن معنا و هدف باشید.
- خلق و خو:خلق و خوی خود را مدیریت کنید. این مسئله در صبحگاه اهمیت بیشتری پیدا می کند.