وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

قالب شعری شاهنامه و تاثیر فردوسی بر زبان فارسی

قالب شعری شاهنامه و تاثیر فردوسی بر زبان فارسی

شاهنامه اثر بزرگ حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از بزرگترین شاعران ایرانی می باشد که تاثیر بسزایی در زبان فارسی و تاریخ و فرهنگ ایران داشته است.

آشنایی با قالب شعری شاهنامه و تاثیر فردوسی بر زبان فارسی

فردوسی یکی از بزرگترین شاعران ایرانی و سراینده شاهنامه، تقویم مصور حماسه و تاریخ و فرهنگ ایران زمین است. نام فردوسی با ماندگاری زبان فارسی گره خورده است چرا که زبان فارسی بالندگی خود را مدیون شاهنامه فردوسی است.

به مناسبت 25 اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی در این بخش از فرهنگ و هنر پلاس وی قالب شعری فردوسی و تاثیر شاهنامه بر زبان فارسی را آورده ایم.

قالب شعری شاهنامه چیست؟

شاهنامه اثر بزرگ حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، یکی از بزرگ ترین و برجسته ترین سروده های حماسه ای جهان و دربرگیرندهٔ نزدیک به 60٬000 بیت است. فردوسی برای سرودن شاهنامه سی سال از عمر گرانبهای خود را صرف نمود.

شاهنامه کتاب داستانهای کهن ایرانی و کتاب آداب و رسوم و آئینهای کهن نیاکان ماست که در آن چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده شده و به سه بخش اسطوره ای (از روزگار کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از خیزش کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و پیدایش اسکندر تا گشایش ایران به دست اعراب) بخش بندی می شود.

اصول ثابت انسانی ـ اخلاقیِ تمامی پهلوانان شاهنامه آزادگی و گردن فرازی و تسلیم نشدن در برابر ناحق است بنابراین شاهنامه حکیم توس سراسر درس انسانیت و اخلاق و فضیلت است.

قالب شعری شاهنامه مثنوی است. مثنوی از کهن ترین قالب های شعر فارسی است که تقریباً هم زمان با آغاز رواج شعر دری پدید آمده است و دارای ابیات زیادی بوده و برای سرودن داستان ها و مطالب طولانی کاربرد دارد. موضوعات مثنوی بیشتر حماسه، داستان، تمثیل یا حکایات اخلاقی و مضمون های فلسفی، دینی، عرفانی و اجتماعی بوده است.

شاهنامه فردوسی

در مثنوی هر بیت دارای قافیه ای جداگانه است و به همین دلیل به آن مثنوی (دو تا دو تا) گفته می شود زیرا در این گونه شعر هر بیت دو قافیه مستقل می آید؛ یعنی هر دو مصراع، قافیه دارد و قافیه آن با بیت بعدی فرق می کند.

مثنوی بهترین قالب شعری برای داستان سرایی است زیرا تعداد ابیات مثنوی نامحدود است و شاعر از نظر رعایت قافیه در محدودیت قوالب دیگر شعری نبوده و هر بیت قافیه ای جداگانه دارد.

به جز شاهنامه ی فردوسی، کلیله و دمنه رودکی و آفرین نامه ابوشکور بلخی نیز از اولین نمونه های مثنوی است. این قالب شعری خاص زبان فارسی است و در ادبیات عرب رواج چندانی ندارد زیرا پس از ظهور شعر فارسی شاعران کوشیدند تا خود را از زیر نفوذ دستورهای شاعری و بلاغی زبان عرب آزاد کنند، به همین دلیل قالب هایی را به کار بردند که در زبان عربی به آن توجه نمی کردند.

بشار بن برد اولین کسی بود که در عربی به این قالب شعر گفت، بعدها عبدالرحمن الرقاشی معروف به أبان لاحقی که در اصل ایرانی بود – که کلیله و دمنه را به عربی منظوم کرد - روش او را ادامه داد.

مثنوی در وزن های مختلف و متنوعی مانند فعولن فعولن فعولن فعول (یا فعل)؛ فاعلاتن فاعلاتن فاعلات (یا فاعلن)؛ مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل (یا فعولن) سروده شده است که وزن شاهنامه فردوسی، فعولن فعولن فعولن فعول (یا فعل) است.

اسرار شاهنامه فردوسی

تاثیر فردوسی بر زنده کردن زبان فارسی

شاهنامه، نامه هزاره های فرهنگ و هنر ایرانی است. ایرانیان، فارسی را به همت بزرگان و اندیشمندانش حفظ کرده و گسترش داده اند و اگر فردوسی شاهنامه را نمی سرود، امروزه ممکن بود زبان فارسی از بین می رفت و دیگر کسی با این زبان سخن نمی گفت.

فردوسی را باید قهرمان ملی ایران خواند چرا که جانی تازه به کالبد زبان فارسی دمید و زبان فارسی را به مرحله تثبیت رسانید و با سرودن شاهنامه توانست زبان فارسی را از نفوذ واژه های بیگانه حفظ کند و ساختار و هنجارهای نحوی زبان فارسی را از گزند بی هنجاری ها نگاه دارد.

شاهنامه فردوسی از گنجینه های زبان پارسی و بزرگترین و نخستین کتابی است که اصطلاحات و کلمه های فارسی زیادی در دل خود جای داده و پاسدار کلمات درست و زیبای زبان فارسی شده است و آنها را با صحت و امانت به نسل های بعدی سپرده است.

ویژگی مهم فردوسی در این است که با آنکه از سرایش شاهنامه اش هزار سال می گذرد، اما در خواندن شاهنامه کمتر به فرهنگ لغت نیاز داریم؛ چون فردوسی داستانش را به 'زبان معیار' و طبیعی زمان خود سروده است و در عین دقت و ظرافت های واژگانی بهترین کلمات را انتخاب کرده و تکلف و تصنعی در زبان به کار نبرده است.

یکی از دلایل مقبولیت عامه زبان شاهنامه فردوسی از کلمه های دور از ذهن و معمول بوده است و همین باعث شده که این متن در زندگی و فرهنگ مردم حضور چشمگیری داشته باشد و این دوست داشتن، خواندن و شنیدن شاهنامه سبب شده، لغات، ترکیبات و تعبیرات آن به نوعی در بین مردم متداول شود و بر سر زبان ها بیفتد.

در روزگاری که در ایران ، زبان عربی و عربی نویسی نفوذ یافت، فردوسی کسی بود که با سرودن شاهنامه اجازه نداد عربی زبان رسمی مردم ایران شود و با سرودن شاهنامه مایه و پایه زبان فارسی را غنی و محکم کرد تا جایی برای فراموشی این زبان در تاریخ نماند بر همین اساس شاهنامه فردوسی، از پایه ها و بنیادهای اتحاد قومی ایرانیان نیز به شمار می رود.

فردوسی و زبان فارسی

آیا در شاهنامه هیچ کلمه غیر فارسی به کار نرفته است؟

برخی می پندارند که فردوسی هیچ واژه عربی در کتابش به کار نبرده؛ اما این تلقی عمومی نادرست است و فردوسی چنانچه هنجار زبان عصر خودش بوده، از واژه های عربی نیز استفاده کرده است.

در برخی نسخه ها 706 واژه عربی و در برخی دیگر 500 واژه عربی را برشمرده اند که این تعداد در 50 هزار بیت یعنی یک بار در هر صد هزار بیت که بسامدی بسیار پایین را نشان می دهد. در شاهنامه، البته معدودی لغت ترکی هم به کار رفته است.

تاثیر فردوسی بر زنده کردن تاریخ گذشته ایران

فردوسی با نوشتن شاهنامه نه تنها زبان فارسی را از تحریف حفظ کرده بلکه تاریخ گذشته ایران را برای خود نگه داشته است.فردوسی مفاخر قومی و وصف تمدن باستانی ایران را زنده کرد و اگر فردوسی شاهنامه را نمی سرود، امروز به بسیاری از این اسطوره ها دسترسی نداشتیم.

او توانست حس دفاع از کشور را در بسیاری از مردم زنده کند به طوری که ایرانیان با خواندن شاهنامه نمی توانند از احساسات و تأثرات وطن دوستانه برکنار بمانند و به سلحشوری و دلاوری گرایش نیابند.

چالز ملویل استاد دانشگاه کمبریج در این باره می گوید:

"دستاورد بزرگ فردوسی این بود که تاریخ ایرانیان را حفظ کرد آنهم تاریخ دوران امپراطوری و اوج شکوهشان را. اما نکته مهم این است که آن را به زبان خود ایرانیان یعنی فارسی تدوین کرد. این کار فردوسی بخشی از مفهوم بزرگ ایرانی بودن است؛ آگاه بودن به هویت و درکی که از خود. این مسأله ای است که به نظر من در فردوسی بیش از هر کس دیگری متجلی شده است."

دانستنی شاهنامه فردوسی

تاثیر شاهنامه فردوسی در تغییر سرنوشت ایران

شاهنامه آیینه بخشی از هویت ایرانیان است و ایرانیان با کلمات فردوسی دوباره روییدند، رشد کردند و زاییده شدند. شاهنامه سرنوشت ایرانیان را تغییر داد و نقش بزرگی را در فرهنگ و سرنوشت یک ملت ایفا کرده است.

دکتر خالقی مطلق در این باره می گوید:

هیچ کتابی در ادبیات فارسی وحتی ادبیات جهان وجود ندارد که مانند شاهنامه فردوسی در سرنوشت و فرهنگ یک ملت نقش ایفا کند و تا به این پایه اثر گذار باشد.

محمد علی اسلامی ندوشن نیز می گوید:

"شاهنامه سرنوشت ایران را تغییر داد و اگر شاهنامه سروده نشده بود ما کشور دیگری بودیم. اگر شاهنامه نبود، همان اتفاقی که در برخی کشورها همچون مصر، سوریه و اردن افتاد، برای ایران نیز تکرار می شد. زنده ماندن تاریخ و فرهنگ ایران و زبان فارسی به برکت شاهنامه فردوسی است."

بنابراین فردوسی را نمی توان تنها یک شاعر دانست او یک ملت را دوباره ساخت. تنها در «شاهنامه» فردوسی است که سرشت و نهاد ایران را به شکلی گوهرین می توان یافت.

جهان کرده ام از سخن چون بهشت

ازین بیش تخم سخن کس نکشت

بناهای آباد گردد خراب

ز باران و از تابش آفتاب

پی افکندم از نظم، کاخی بلند

که از باد و باران نیابد گزند

نمیرم، ازین پس، که من زنده ام

که تخم سخن را پراکنده ام


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع