سعید رمضانی تنها داماد مرحوم ناصر حجازی از نحوه آشنایی خود با دختر ایشان می گوید:در سال 77 زمانی که ناصر حجازی سرمربی ذوب آهن شد من شاگردش بودم، آتوسا را دیدم و به او علاقمند شدم.
مدت ها بود که می خواستم آتوسا را خواستگاری کنم اما این کار برایم بسیار سخت بود. حتی فکر خواستگاری از دختر ناصر حجازی ترس و دلهره در دلم راه می انداخت. ناصر خان آنقدر جذبه داشت که نه تنها من بلکه هیچ کس دیگری هم جرات خواستگاری از دخترش را نمی کرد و...
اما به خاطر دلم، پا روی ترس گذاشتم و جلو رفتم. موضوع را از طریق اصغر حاجیلو به ناصرخان اطلاع دادم و خود به همسر ناصر خان گفتم تا با ایشان صحبت کند.
واکنش ناصر خان این بود که آتوسا هنوز 18 سالش است و بچه است اما بالاخره بعد از اصرارها قبول کرد. آن موقع گفت که حالا که آمدید و صحبت کردید بروید و 4 سال دیگر بیایید چون آتوسا درس دارد من گفتم که 4 سال دیگر چه کسی مرده و زنده است بالاخره رساندیم به پایان فصل که چند بازی بیشتر نمانده بود. اتفاقی که باعث شد تا من در روز تولدم به خواستگاری آتوسا بروم و زمانی که ناصر خان موافقت خود را اعلام کرد، انگار دنیا را به من دادند. شاید ناصر خان هم هیچ وقت نفهمید که بهترین هدیه تولد زندگیم را به من داده است.
هر پدری اوایلش که می خواهد دخترش را به خانه بخت بفرستد نگران است و سخت می گیرد اما بعد از مدتی اعتماد کامل از طرف ناصرخان به وجود آمد.
آتوسا حجازی خود به عنوان خانم گل فوتبال بانوان مدتها در تیم فوتبال بازی می کد و به دلایل نامعلومی از ترکیب تیم ملی بانوان کنار گذاشته شد و بعد از ان این رشته ورزشی را برای همیشه کنار گذاشت.
ناصر حجازی و همسرش در کنار خانواده
