شعر زیبای عید آمد و عید آمد از مولوی؛ شعرهای زیبای عیدانه از مولوی
جلال الدین محمد بلخی که با عنوان "مولانا یا مولوی" شناخته می شود، یکی از بزرگترین شاعران ایران زمین است که اشعار و غزلیات عاشقانه و عارفانه زیادی سروده است. در ادامه این بخش از پلاس وی دو شعر زیبا از مولوی (تا باد چنین بادا) و (عید آمد و عید آمد) را منتشر نموده ایم که بارها توسط خوانندگان مشهوری چون علیرضا افتخاری، علیرضا عصار، حسن فدائیان و... خوانده شده است.
متن شعر زیبای عید آمد و عید آمد از مولانا
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل میزن کان ماه پدید آمد
عید آمد ای مجنون غلغل شنو از گردون
کان معتمد سدره از عرش مجید آمد
عید آمد ره جویان رقصان و غزل گویان
کان قیصر مه رویان زان قصر مشید آمد
صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی
کان خوبی و زیبایی بیمثل و ندید آمد
زان قدرت پیوستش داوود نبی مستش
تا موم کند دستش گر سنگ و حدید آمد
عید آمد و ما بیاو عیدیم بیا تا ما
بر عید زنیم این دم کان خوان و ثرید آمد
زو زهر شکر گردد زو ابر قمر گردد
زو تازه و تر گردد هر جا که قدید آمد
برخیز به میدان رو در حلقه رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
غمهاش همه شادی بندش همه آزادی
یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد
من بنده آن شرقم در نعمت آن غرقم
جز نعمت پاک او منحوس و پلید آمد
بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن
رو صبر کن از گفتن چون صبر کلید آمد
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
شعر عیدانه تا باد چنین بادا از مولوی
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی
غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا
هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی
نک سرده مهمان شد تا باد چنین بادا
زان طلعت شاهانه زان مشعله خانه
هر گوشه چو میدان شد تا باد چنین بادا
زان خشم دروغینش زان شیوه شیرینش
عالم شکرستان شد تا باد چنین بادا
شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد
خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا
از دولت محزونان وز همت مجنونان
آن سلسله جنبان شد تا باد چنین بادا
عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد
عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
ای مطرب صاحب دل در زیر مکن منزل
کان زهره به میزان شد تا باد چنین بادا
درویش فریدون شد هم کیسه قارون شد
همکاسه سلطان شد تا باد چنین بادا
آن باد هوا را بین ز افسون لب شیرین
با نای در افغان شد تا باد چنین بادا
فرعون بدان سختی با آن همه بدبختی
نک موسی عمران شد تا باد چنین بادا
آن گرگ بدان زشتی با جهل و فرامشتی
نک یوسف کنعان شد تا باد چنین بادا
شمس الحق تبریزی از بس که درآمیزی
تبریز خراسان شد تا باد چنین بادا
از اسلم شیطانی شد نفس تو ربانی
ابلیس مسلمان شد تا باد چنین بادا
آن ماه چو تابان شد کونین گلستان شد
اشخاص همه جان شد تا باد چنین بادا
بر روح برافزودی تا بود چنین بودی
فر تو فروزان شد تا باد چنین بادا
قهرش همه رحمت شد زهرش همه شربت شد
ابرش شکرافشان شد تا باد چنین بادا
از کاخ چه رنگستش وز شاخ چه تنگستش
این گاو چو قربان شد تا باد چنین بادا
ارضی چو سمایی شد مقصود سنایی شد
این بود همه آن شد تا باد چنین بادا
خاموش که سرمستم بربست کسی دستم
اندیشه پریشان شد تا باد چنین بادا
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
بیوگرافی مولانا، شاعر شعر عید آمد و عید آمد
جلال الدین محمد بلخی شاعر مشهور قرن هفتم هجری قمری و سیزدهم میلادی بوده است که با نامهایی نظیر مولوی، مولانا و رومی در جهان شناخته میشود. مولانا جلال الدین در تاریخ ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری قمری مصادف با پانزدهم مهر 586 هجری شمسی در بلخ متولد شد. او بیشتر زمان عمر خود را در قونیه گذراند و در همان شهر از دنیا رفت؛ اما در طول زندگی همواره از وطن اصلی خود در خراسان یاد میکرد. محل زندگی مولانا در طول عمرش شامل بخشهایی از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و ترکیه امروزی میشود؛ به همین دلیل، آثار مولانا در این کشورها ترجمه شدهاند و طرفداران زیادی دارند.
آثار مولانا جلال الدین محمد بلخی
مثنوی معنوی و دیوان شمس دو اثر برجسته و تاثیرگذار مولانا هستند، فیه ما فیه، مکتوبات، مجالس سبعه و... نیز از آثار دیگر این شاعر بزرگ می باشند. مولانا در زندگیش با افراد سرشناس زیادی برخورد داشته اما هیچ کس مانند شمس تبریزی در زندگی مولانا تاثیر گذار نبوده است، مولانا در آستانهٔ 40 سالگی با عارف و سالگی به نام شمس الدین محمد بن ملک داد تبریزی آشنا شد، آشنایی که قلب و روح مولانا را بگداخت و شیداییش کرد اما رفته رفته آتش حسادت مریدان مولانا زبانه کشید و فتنه جویی آغاز شد و مولانا را از شمس دور کردند.
مولانا در تاریخ پنجم جمادی الاخر سال 672 هجری قمری قمری، مصادف با چهارم دی ماه سال 652 هجری شمسی، بهدلیل تب سوزان و بیماری در 66 سالگی از دنیا رفت. آرامگاه و موزه مولانا در شهر قونیه و در میان استانهای آنکارا و آنتالیا واقع شده است.