معنی فال غزل 208 حافظ: خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

فال حافظ پلاس وی و غزل شماره 208 حافظ :خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

درصورتیکه پاسخ فال حافظ آنلاین شما، غزل شماره 208 یا همان شعر "خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود" است، تعبیر و تفسیر کامل غزل 208 حافظ را در این بخش از فال حافظ پلاس وی خواهید خواند.

متن شعر و غزل خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود

****

ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی

آنچه در مذهب ارباب طریقت نبود

****

خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق

تیره آن دل که در او شمع محبت نبود

****

دولت از مرغ همایون طلب و سایه او

زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود

****

گر مدد خواستم از پیر مغان عیب مکن

شیخ ما گفت که در صومعه همت نبود

****

چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکیست

نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود

****

حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه

هر که را نیست ادب لایق صحبت نبود

معنی و تفسیر غزل شماره 208 حافظ در فال شما

تعبیر فال این غزل حافظ به ما این پیام را می رساند که از هر فرد به اندازه توانایی و قدرتی که دارد، باید انتظار داشته باشیم. اگر از دوستان ریاکار و دورو کمک خواسته باشیم، به جایی نخواهیم رسید، زیرا آن‌ها تنها به منافع شخصی خود اهمیت می‌دهند.

بهتر است به جای درخواست از انسان‌ ih، به خداوند قادر متعال توجه کنیم و از او استعانت بجوییم. هر مشکلی راه حلی دارد و نمی‌توان با اجبار آن را حل کرد. ایمان و اراده برای رسیدن به هدف از مهمترین عوامل موفقیت هستند و بیش از نیمی از مشکلات توسط آن‌ها حل می‌شوند.

برای تحقق اهداف در جامعه، باید آگاهی خود را افزایش دهیم و اصول ادب و اخلاق را رعایت کنیم. اگر می‌خواهیم منشأ خوبی داشته باشیم، باید پاکی و عفت را به عنوان شرایط اساسی مد نظر قرار دهیم. از خداوند بخواهیم تا به ما قوت و توانایی روحی دهد.