براساس مطالعهی جدیدی که چشمانداز تازهای از زندگی نئاندرتالها ارائه میدهد،تقریبا ۱۲۵ هزار سال پیش، این خویشاوندان انسان باستانی در سواحل گلآلود دریاچهای در شرق مرکزی آلمان گردهم میآمدند تا فیلهای غولپیکر را سلاخی و با ابزارهای سنگی تیزشان، از هر حیوان تا چهار تن گوشت برداشت کنند. درجهی سازماندهی مورد نیاز برای کشتار فیل و حجم زیاد غذای بهدستآمده، نشان میدهد که نئاندرتالها میتوانستند گروههای اجتماعی بسیار بزرگتری را درمقایسه با آنچه پیشتر تصور میشد، تشکیل دهند.
بهگزارش وبسایت ساینس، یافتهی جدید از گنجینهی ابزارهای سنگی و استخوانهای حیواناتی بهدست آمده است که در دههی ۱۹۸۰ به دست معدنچیان زغال سنگ در نزدیکی شهر نیومارک نورد کشف شدند. از سال ۱۹۸۵، باستانشناسان یک دهه را برای نظارت بر معدنکاوی و بازیابی استخوانهای حیوانات و ابزارهای سنگی از این محوطهی گسترده صرف کردند.
قدمت کاوشهای نیورمارک نورد به دورهای نسبتا گرم در اروپا به نام عصر میانیخبندانی پسین یا ۷۵ هزار سال پیش از ورود انسان امروزی به اروپای غربی بازمیگردد. این اکتشافات شامل استخوانها و عاج بیش از ۷۰ فیل راستعاج عمدتا نر بالغ هستند؛ گونهای منقرضشده از فیل که بیش از چهار متر ارتفاع داشت و وزنش تقریبا دو برابر فیلهای آفریقایی امروزی بود. بیشتر استخوانها درطول تقریبا ۳۰۰ سال در امتداد ساحل دریاچهی باستانی انباشته روی هم رها شده بودند.
لوتز کیندلر، جانورباستانشناس در مرکز پژوهشهای باستانشناسی مونروپوس میگوید: «ما تعجب کردیم. ۷۰ فیل در آنجا چه غلطی میکردند؟» بهمنظور کشف این موضوع، کیندلر بههمراه سابین گائودزینسکی ویندهوزر، همکار خود و دیگر جانورباستانشناس مونروپوس، بهمدت چندین ماه به بررسی ۳۴۰۰ استخوان فیل که اکنون در یک انبار نگهداری میشوند، پرداختند. برخی از استخوانها دهها کیلوگرم وزن داشتند و برای جابهجایی نیازمند لیفتراک بودند. بهگفتهی گائودزینسکی ویندهوزر، تقریبا هر استخوان زیر میکروسکوپ نشانههای سلاخی را نشان داد.
اپریل ناول، باستانشناس در دانشگاه ویکتوریا که در پژوهش جدید مشارکت نداشته است، میگوید: «هرچند دانشمندان از مدتها پیش نئاندرتالها را شکارچیانی توانا میدانستند، بهنظر میآید این بریدگیها نخستین شواهد از شکار فیل در مقیاس بزرگ باشند.»
بریدگیها و خراشهای موجود روی تقریبا هر استخوان، از دقت بالای شکارچیان حکایت میکنند. ویل روبروکز، باستانشناس در دانشگاه لیدن و نویسندهی همکار مطالعه میگوید: «آنها واقعا به سراغ تمام تکههای گوشت و چربی رفتند. استخوانها بهوسیلهی لاشخورهایی مانند گرگ یا کفتار ساییده نشده بودند که نشان میدهد چیزی برای آنها باقی نمانده بود.»
پژوهشگران برآورد میکنند که گوشت یک فیل برای غذادادن به ۳۵۰ نفر بهمدت یک هفته یا صد نفر برای یک ماه کافی بود. درگذشته تصور میشد که نئاندرتالها در گروههای کوچک و بسیار پرتحرکِ حداکثر ۲۰ نفره زندگی میکردند؛ اما براساس مطالعهی جدید پژوهشگران که هفتهی گذشته در نشریهی ساینس ادونسز منتشر شد، شکار فیل نشان میدهد که گروههای بسیار بزرگتر (به اندازهی کافی بزرگ برای سلاخی و قصابی کل فیل و بهقدر کافی بزرگ برای مصرف آن)، زمانی در نزدیکی محوطهی نیورمارک نورد زندگی میکردند.
نویسندگان خاطرنشان میکنند که فیلها، نمونههای ایدهآلی برای نشاندادن اسرار زندگی نئاندرتالها محسوب میشوند. در محوطههای باستانی که دارای صدها اسب یا غزال سلاخیشده هستند، هیچ راهی برای اطمینان از کشتهشدن تمام حیوانات در یکزمان وجود ندارد. «اگر صد اسب سلاخیشده پیدا کنید، نمیدانید کشتار آنها یکدفعه اتفاق افتاده یا شامل ۲۰ رویداد بوده است. [اما] واضح است که نئاندرتالها با فیلها میتوانستند یکجا با حجم زیادی از غذا سروکار پیدا کنند.»
آنمیکه میلکز، باستانشناس در دانشگاه ریدینگ که در پژوهش مشارکت نداشته است، میگوید: «پژوهشگران به خوبی ثابت کردهاند که این بستههای غذایی عظیم بهمعنای گروههای بسیار بزرگتر است. شاید [کشتار فیل] برای یک مهمانی بزرگ و فصلی یا ذخیرهی غذا یا هردو بود.»
ناول با اظهارات میلکز موافق است و میافزاید به زمین انداختن فیل قطعا نیازمند هماهنگی دقیقی بود. شکارچیان احتمالا نرهای بالغی را انتخاب میکردند که بهتنهایی و بدون محافظت از گلههای دارای سرگروه ماده پرسه میزدند. او میگوید: «این امر مستلزم سطح بالایی از صلاحیت در گزینش و برنامهریزی برای شکار و هماهنگی دیگران بود.»
بااینحال شکار فیلهای غولپیکر بدان معنا نیست که نئاندرتالها همیشه در گروههای بزرگ زندگی و کار میکردند؛ اما نتایج جدید مانند سایر یافتههای اخیر نشان میدهد که این خویشاوندان باستانی انسان پیچیدهتر از تصور پیشین بودند و میتوانستند رفتارهای خود را با طیف گستردهای از محیطها و اقلیمهای مختلف سازگار کنند. گری هینز، باستانشناس بازنشسته از دانشگاه نوادا رنو میگوید: «اگر گروهی محلی از نئاندرتالها قادر به چنین رفتاری بودند، سایر گروههای ساکن در نقاط دیگر نیز قطعا دارای این رفتار بودند. این یافته به ما امکان میدهد تا نئاندرتالها را بهجای موجودات انساننما، بیشتر شبیه به انسانهای امروزی تصور کنیم.»