ماجرا و جزئیات نماز ظهر عاشورای سالار شهیدان، امام حسین(ع)
نماز در نزد ائمه و معصومین همیشه از اهمیت والایی برخوردار بوده است. امام حسین (ع ) یکی از افرادی است که در برپایی نماز سهم وافری دارد. ایشان حتی در روز عاشورا، زمانی که دشمن از همه طرف او و یارانش را محاصره کرده بود، نماز را برپا داشت و اهمیت دادن به نماز اول وقت را به زیبایی در ظهر عاشورا به نمایش گذاشت. در ادامه این بخش از دین و مذهب پلاس وی درباره نماز ظهر عاشورا توضیحاتی را ارائه خواهیم کرد.
امام حسین (ع ) در روز عاشورا چگونه و چه نمازی خواند؟
امام حسین (ع) در روز عاشورا نماز خوف خواند. نماز خوف مثل نماز مسافر دو رکعت است اما چرا امام حسین نماز خوف خواند؟ امام حسین (ع ) از این رو نماز خوف خواندند زیرا مجالی برای خواندن نماز کامل نبود و اگر همه به نماز می ایستادند، وضع دفاعی شان بهم می خورد.
نحوه خواندن نماز خوف، نمازی که امام در ظهر عاشورا خواند
قرآن کریم می فرماید:
«وَاذا کُنْتَ فیهِمْ فَاقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا اسْلِحَتَهُمْ فَاذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَلْتَأْتِ طائِفَةٌ اخْری لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَاسْلِحَتَهُمْ...»
و چون (ای پیامبر(صلی الله علیه واله)) میان مؤمنان (رزمندگان( هستی و برای آنها نماز به پا می کنی، گروهی از آنها با تو بایستند و سلاحهای خویش را برگیرند، و چون سجده کردند، عقبدار شما شوند گروهی دیگر که نماز نخوانده اند، بیایند و با تو نماز گزارند. آنها باید وسایل دفاعی و سلاحهایشان را (در حال نماز) با خود حمل کنند. (نساء/سوره4، آیه102)
بدین ترتیب، امام جماعت، لشکریان را دو دسته کرده، یک گروه را در مقابل دشمن قرار می دهد دسته دوّم را برای اقتدا کردن به نماز فرا می خواند و یک رکعت را با این نمازگزاران خوانده، پس از برخاستن، رکعت دوم را تا آن حدّ طول می دهد که گروه دیگری که قبلًا در مقابل لشگریان دشمن قرار داشتند، جهت اقتدا به او می آیند، پس از رسیدن، آن دسته تکبیر گفته و با امام به رکوع می روند و پس از سجود، امام برای تشهد می نشیند و نماز گزاران جهت انجام دادن رکعت دوم بر خاسته، رکعت دوم را تمام می کنند و پس از تشهد به امام که تشهد را برای رسیدن دسته دوم طول داده، می پیوندند و با امام جماعت نماز را تمام می کنند. در نماز سه رکعتی امام مخیر است که با گروه اول یک رکعت و با گروه دوم دو رکعت نماز را جماعت بخواند و یا به عکس با گروه اول دو رکعت و با گروه دوم یک رکعت. (شرایع الاسلام، ج1، ص99-100)
اهمیت نماز در نزد امام حسین و تاخیر در جنگ
امام حسین (ع ) برای اینکه بتواند شبی را نماز بخواند و با خدا راز و نیاز کند، از دشمن شبی را مهلت خواست. عصر روز تاسوعا وقتی که عمرسعد با لشکر عظیمی به سوی خیمه گاه امام حسین(ع) به راه افتاد، حضرت، برادرش عباس بن علی را نزد آنان فرستاد تا خبری برای حضرتش بیاورد. آنان به حضرت عباس خبر دادند که مامور به جنگ هستند و آمادگی خود را برای جنگ اعلام کردند.
وقتی ابوالفضل این خبر را به برادرش حضرت اباعبدالله رساند، حضرت فرمود:به سوی آنان برو و اگر می توانی جنگ را تا فردا به تاخیر بینداز و امشب آنان را از ما منصرف کن تا شاید امشب برای خدا نماز و دعا بخوانیم و استغفار کنیم، خداوند می داند که من نماز برای او دوست می داشته ام، همچنین تلاوت قرآن و کثرت دعا و استغفار محبوب من بوده است.
ابوالفضل درخواست حضرت را به آنان رساند، آنان به فکر فرو رفتند که با چنین پیشنهادی چه کنند؟ عاقبت با پیشنهاد حضرت موافقت شد و فرستاده عمرسعد به همراه حضرت عباس خدمت امام حسین رسید و گفت:تا فردا به شما مهلت می دهیم، اگر تسلیم شدید، شما را نزد عبیدالله بن زیاد می بریم و اگر روی گرداندید از شما دست برنمی داریم. (بحارالانوار ج 44 ص 392؛ ارشاد مفید، ج 2 ص 90 )
سیدبن طاووس می گوید:امام حسین(ع) و اصحابش آن شب را به صبح رساندند درحالی که همانند کندوی زنبور عسل از آنان زمزمه به گوش می رسید. گروهی در حال رکوع و گروهی به سجده بودند، گروهی در حال قیام و گروهی نشسته بودند. (بحارالانوار ج 44 ص 394 )
شرایط حساس نماز امام حسین(ع) در ظهر عاشورا
امام حسین و یارانش شب عاشورا را به مناجات مشغول شدند و وقتی که صبح شد و دو لشکر درمقابل هم قرار گرفتند، امام(ع) خطابه هایی خواند و نصیحت هایی کرد اما بر دل های کوفیان اثری نکرد. پس از این مرحله درگیری شروع شد، خیمه های حضرت تیرباران گردید. این درگیری و دفاع تا ظهر ادامه یافت اما تا ظهر نزدیکان امام و بیشتر یارانش در قید حیات بودند.
در هنگام ظهر یکی از اصحاب امام حسین (ع ) به نام ابوثمامه صیداوی به امام حسین (علیه السّلام) عرض کرد:جانم فدای شما... این مردم به شما نزدیک شده اند، و لحظاتی بعد به شهادت می رسید، به خدا سوگند تا من زنده ام از شما حمایت می کنم، اکنون وقت نماز است، دوست دارم هنگام ملاقات خداوند، نماز ظهر را خوانده باشیم.
حضرت سر به آسمان بلند کردند و فرمودند:«ذکرت الصّلاة جعلک الله من المصلّین نعم اوّل وقتها»، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد، ما را به یاد نماز انداختی، آری اکنون اوّل وقت نماز است، سپس به یاران خود فرمود:
از اینان بخواهید چند لحظه دست از جنگ بردارند، تا ما نماز بگذاریم.
حصین بن نمیر بی شرمانه گفت:نماز شما پذیرفته نیست.
حبیب بن مظاهر بر او تاخت و از اسب به زمین افکندش، و شمشیر کشید تا او را به قتل برساند، یاران حصین به فریادش رسیدند و از مهلکه نجاتش دادند.
امام (علیه السّلام) به نماز ظهر ایستاد، دو تن از یاران دلیر امام به نام های زهیر بن قین، و سعید بن عبدالله در مقابل نمازگزاران ایستادند، تا از آنان محافظت نمایند. ( بحارالانوار، ج45، ص21)
سعید بن عبدالله حنفی سینه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و یاران او قرار داد تا نماز بخوانند، و چون زخمها بر بدن او فراوان شد و نتوانست روی پای خود بایستد بر زمین افتاد، در حالی که می گفت:«خدایا ایشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت خویش دور گردان، و پیامبرت را از طرف من درود فرست و این درد و رخمی را که به من رسیده به او ابلاغ فرما که هدف من در این کار یاری فرزند پیامبر تو بود.»
آن گاه روی خود را به سوی امام (ع) کرده عرض کرد:«آیا به عهد خود وفا کردم؟»
امام (ع) فرمود:«آری تو در بهشت پیش روی من هستی!»
به دنبال این سخن بود که روح از بدن او پرواز کرد، و در بدن او سیزده تیر مشاهده کردند و این غیر از زخمها و ضربه های دیگری بود که بر او وارد شده بود.
تاریخ نویسان می گویند ابوثمامه پس از اتمام نماز به میدان آمد و با خواندن ابیاتی به جنگ آن دشمنان خدا و رسول خدا اقدام نمود، و همچنان جنگید تا به شهادت رسید. ( برگرفته از کتاب زندگانی امام حسین (ع) نوشته سید هاشم رسولی محلاتی)