تاریخ ایران از آغاز تا امروز
ایران ، سرزمینی پر از رشادت ها و حماسه های تاریخ ساز ، کشوری پهناور و همیشه حاضر در دل تاریخ جهان را نمیتوان در چند خط و نوشته گنجاند چرا که هرقدر بیشتر در تاریخ آن پیش میرویم دنیای وسیع تری را کشف می کنیم.
دوران باستانی که سلسه ها ، امپراطوری های عیلام ، ماد و هخامنشی آغاز گر آن بوده و به سلسله ها و امپراطوری های بزرگ و کوچک بعد از اسلام و تا امروز ختم شده است . بر اساس شواهد باستان شناسی بسیار متعدد ، ایران دارای تمدنی چند هزار ساله است که پیشینه آن به هزارهای قبل از میلاد مسیح برمی گردد که دارای فرهنگ و تمدنی غنی و بسیار درخشان که گاه کمتر شناخته شده است می باشد.
اما با وجود این تاریخ غنی و کهن ،ایران تاریخی به قدمت 2500 سال دارد که به طور کلی از دوران هخامنشیان شروع می شود و از آن گذشته غنی و کهن ، تنها سلسله عیلام و ماد تا حدودی توانسته اند در حد بیان آغاز تشکیل دوران هخامنشی ، در تاریخ رسمی ایران بمانند . در این بخش از فرهنگ و هنر پلاس وی سعی کرده ایم تا مروری بر حکومت ها از ابتدا تا پس از اسلام در ایران داشته و پادشاهان هر دوره را معرفی کنیم.
به طور کلی تاریخ ایران به دو بخش تقسیم می شود :
- تاریخ ایران قبل از اسلام
- تاریخ ایران بعد از اسلام
تاریخ ایران قبل از اسلام:
این دوره از تاریخ ، خود به سه بخش تقسیم می شود:
- ایران قبل از آریایی ها
- مهاجرت آریایی ها به ایران
- ایران باستان
تاریخ ایران قبل از آریایی ها
قبل از آریایی ها ، قوم های مختلفی در مناطق گوناگون ایران زندگی می کردند . در تاریخ ایران پیش از آریایی ها ، تمدن کاسی ها (در کرمانشاه و لرستان) ، تمدن ساکنان تپه سیلک (در کاشان) ،تمدن های شهر سوخته (در سیستان)، تمدن جیرفت (در کرمان)، تمدن اورارتو (در آذربایجان)، تپه گیان (در نهاوند) ، تپورها در تبرستان (مازندران) و تمدن ایلام (در شمال خوزستان) در سرزمین ایران وجود داشت.
دولت عیلام بزرگ ترین تمدن تاریخ ایران بود که سرزمین آنها در جنوب غربی ایران و تقریبا مطابق با خوزستان بود. شوش پایتخت آن بود که آثار مربوط به این تمدن نیز در همان جا یافت شده است . البته می توان گفت که حکومت های جداگانه ای در تمدن عیلام بر بخش های مختلف توسط پادشاهان متفاوت اداره می شد.
این مناطق شوش ، اَنشان، اَوان و سیمش نام داشت . دولت عیلام اکثرا با با بسیای از حکومت های تکامل یافته بین النهرین مانند بابلی ها ، اکدی ها ، سومری ها و آشوری ها در حال جنگیدن بودند.
در زمان ظهور امپراطورهای ایرانی (550 ق م) ، دولت عیلام از یکی از سرزمین های خراجگزار ایران شد. در این زمان شهر شوش بسیار باشکوه و ثروتمند بود و زبان عیلامی یک از 3 زبانی بود که نوشته های سلطنتی ایران به آن زبان نوشته می شد.
مهاجرت آریایی ها به ایران
آریایی ها شامل تعداد زیادی از نژاد سفید پوست هستند که احتمالا سرزمین اولیه آنها از شمال دریای سیاه و خزر تا حوالی رودهای سیحون و جیحون بوده است. بعد ها بخش از آریایی ها به سمت ایران و هند و بخشی دیگر به اروپا مهاجرت کردند به همین دلیل به اقوام آسیائی و زبان آنها، هند و اروپایی گفته می شود.
آریایی به معنای شریف می باشد . آریایی ایران و هند تا مدتها در کنار هم زندگی می کردند و پس از گذشت مدتها ، از هم جدا شدند . تا پیش از جدایی ، زبان ، سازمان اجتماعی و افسانه های مشترکی داشته اند.
در متون تاریخی ایران ، برخی زمان مهاجرت آریایی ها به ایران را 2000 سال ق م و بعضی دیگر قرن 14 ق م تا قرن 6 ق م ثبت کرده اند . زمانی که آریایی ها به فلات ایران رسیدند، در ابتدا با کشتار مردم بومی آن منطقه ، برخی از آنها را به کار گرفتند.
آنها بعد از ورد به سرزمین ایران به طایفه هایی مختلفی تقسیم شدند که مهم ترین آنها مادها و پارت ها و پارس ها نام داشتند . نام ایران برگرفته از اسم آریایی ها است که سرزمین آریایی معنا می شود.
تاریخ ایران باستان
تاریخ ایران باستان را از آغاز تشکیل دولت ماد تا پایان حکومت ساسانیان و حمله اعراب به ایران می دانند.
مادها
مادها پس از انتخاب هگمتانه به عنوان پایتخت خود ، حکومت خود را در ایران آغاز کردند . این حکومت به رهبری فردی به نام دیاکو منظم شد . افراد دیگری مانند هوخشتره و آزی دهاک نیز از حاکمان دیگر در دوران مادها بودند . مادها تا مدتهای طولانی بر ایران حکومت می کردند اما تاریخ دقیقی از این مدت در دسترس نمی باشد .
هخامنشیان
حکومت ماد ها توسط کوروش پایان یافت . او سپس حکومت جدیدی به نام هخامنشیان را پایه گذاری کرد که نخستین دولت متمدن در تمام دنیا در آن دوران بود . در این دوره که همراه با پیشرفت فرهنگ و تمدن بود می توان به جرات گفت که جهش بشریت و دوره جهش تاریخ ایران و جهان در دوران هخامنشی اتفاق افتاد.
پس از کوروش کبیر، کمبوجیه، گئومات، داریوش، خشایار شاه، اردشیر، خشایارشاه دوم، سغد پانوس یا سغدیان، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم، ارسس و داریوش سوم بر تخت پادشاهی حکومت هخامنشی فرمانروایی کردند .
سلوکیان
پس از مرگ اسکندر مقدونی ، سلوکوس سردار او با ایجاد حکومت سلوکیان فرمانروایی خود را شروع کرد . ریشه سلوکیان یونانیان بودند و به همین دلیل زبان و فرهنگ یونانیان را به ایران آوردند. این حکومت در نهایت در زمان آنتیوخوس دوم منقرض شد.
اشکانیان
پس از سلوکیان ، اشکانیان هم تمدن یونانی بودند که سلسه حکومت خود را آغاز کردند . این حکومت با پادشاهی اشک اول یا ارشک تاسیس شد و پس از آن تیرداد، اردوان، فری یاپت، فرهاد، مهرداد، فرهاد دوم، اردوان دوم، مهرداد دوم، گودرز، آرد، سیناتروک، فرهاد سوم، مهرداد سوم، آرد دوم، فرهاد چهارم، تیرداد دوم، فرهاد پنجم، آرد سوم، ونن، اردوان سوم، وردان، گودرز دوم، ونن دوم، به لاش، پاکور، اردوان چهارم، خسرو، به لاش دوم، به لاش سوم، به لاش چهارم، به لاش پنجم و در نهایت اردوان پنجم بر ایران فرمانروایی کرد.
ساسانیان
اردشیر بابکان پس از حکومت اشکانیان، حکومت ساسانیان را ایجاد کرد و شهر تیسفون در نزدیکی بغداد را پایتخت ساسانیان قرار داد . این پادشاه ، دین رسمی کشور را زرتشتی اعلام کرد . پس از مرگ اردشیر بابکان پسرش شاپور اول بر تخت شاهنشاهی نشست که یکی از شاهان بزرگ ساسانی محسوب می شد.
پادشاهان ساسانی به ترتیب اردشیر بابکان، شاپور اول، هرمز اول، بهرام اول، بهرام دوم، بهرام سوم، نرسی، هرمز دوم، شاپور دوم، اردشیر دوم، شاپور سوم، بهرام چهارم، یزدگرد، بهرام پنجم یا بهرام گور، یزدگرد دوم، هرمز سوم، پیروز، به لاش، قباد اول، زاماسب، انوشیروان دادگر، هرمز چهارم، خسرو پرویز، قباد دوم، اردشیر سوم، شیرویه، ملکه پوراندخت، هرمز پنجم و یزدگرد سوم نام داشتند.
حکومت های ایران بعد از اسلام
پس از پیروزی اعراب مسلمان بر ساسانیان ، دین اسلام در ایران استقرار یافت . در این دوران ، تاریخ ایران شاهد تحولات زیادی در عرصه های سیاسی ، اجتماعی و مذهبی بود . تسلط مسلمانان بر ایران ساده نبود زیرا شهرها سریع سلطه مسلمانان را پذیرفتند اما روستاها به سادگی تن به حکومت آنها و قبول مسلمانان نمی دادند . نقاط شرقی ایران و نیز طبرستان و گیلان دیرتر از نواحی غربی به تصرف مسلمانان درآمدند. مسلمانان مجبور به فتح چند باره برخی از نقاط می شدند.
مردم ایران که از اختلاف و تبعیض طبقاتی رضایت نداشتند ، با پذیرفتن اسلام در اشاعه و ترویج آن تلاش کردند .اما با این وجود در طول تاریخ ایران ، هرگز مخالفت خویش را با سلطه امویان و عباسیان بر خاک ایران پنهان نکردند و جنبش های استقلال طلبانه ای را به پا ساختند که منجر به تشکیل حکومت هایی چون طاهریان (881-826 م) و صفاریان (903-866 م) شد.
امویان
پس از پیروزی اعراب در برابر ساسانیان، حکومت اسلامی اعراب در ایران شروع شد ، که امویان اولین حکومت آنها بودند. این حکومت دمشق را پایتخت خود اعلام کردند . این حکومت در سال چهلم هجری به وسیله معاویه بن ابی سفیان تأسیس گردید. ( مقدسی، مطهر بن طاهر؛ آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، 1374ش، ج 2، ص 897. )
عباسیان
پس از تضعیف حکومت امویان ، ابومسلم خراسانی حکومت عباسیان را بنا کرده و بغداد را پایتخت آن انتخاب نمود . عباسیان بیش از 500 سال حکومت کردند.
طاهریان
اولین حکومت مستقل بعد از حمله و تهاجم اعراب ، حکومت طاهریان بود که توسط طاهر ذوالیمینین یکی از سرداران مأمون تاسیس شد . پایتخت این حکومت نیز نیشابور بود . حکومت طاهریان توسط یعقوب لیث صفاری در زمان محمد بن طاهر به کار خود پایان داد.
علویان
علویان از نسل امام حسن (ع) بوده و در طبرستان و دیلم حکومت خود آغاز کرده و پایتخت خود را آمل قرار دادند . داعی کبیر و ناصر کبیر دو حاکم در دوران علویان بودند . در نهایت علویان به دست سامانیان نابود شدند.
صفاریان
یعقوب لیث با پیروزی بر حکومت طاهریان ، سلسله صفاریان را ایجاد نمود . پس از یعقوب، عمرولیث بر تخت فرمانروایی نشست . این حکومت با 134 سال فرمانروایی در زمان پادشاهی خلف بن احمد توسط فرماندهان سامانی خاتمه یافت.
سامانیان
سامانیان پس از شکست صفاریان حکومت خود را تاسیس کردند و تا 124 سال حکومت کرده اند. بخارا پایتخت سامانیان بود و دانشمندان بزرگی همچون ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی در دوره سامانیان زندگی می کردند.
آل زیار
آل زیار یا زیاریان ، خاندان کوچک در مناطق گیلان بودند که به تدریج حکومت تمام ایران را در دست گرفتند . مرداویج بن زیار بنیان گذار زیاریان ادعا می کرد که یکی از خاندان سلطنتی پیش از اسلام است. این حکومت نیز در نهایت در دوران حکومت گیلانشاه به کار خود پایان داد.
آل بویه
حکومت آل بویه در واقع استقلال طلبانی بودند که پس از ورود اعراب برای برگشت به ایران قبل و به دست آوردن عزت ایرانی حکومت هایی مستقل را تشکیل دادند. عمادالدوله علی بنیانگذار حکومت آل بویه بود.
این حکومت توسط عمادالدوله علی آغاز شد . در میان فرمانروایان آل بویه ، عضدالدوله از حاکمانی بود که در عمران و آبادانی کشور نقش داشته و مشهورتر از دیگر حاکمان بود . این حکومت در دوران پادشاهی ملک رحیم به پایان رسید.
غزنویان
غزنویان یکی از حکومت های قدرتمندی بودند که حکومت خود را از افغانستان آغاز کردند و هندوستان را نیز فتح نمودند . آلپ تکین موسس حکومت غزنویان و خسروملک آخرین حاکم این دوران بود .حاکمانی مانند سلطان محمود غزنوی و سلطان مسعود نیز از فرمانروایان در این دوران بودند . حکیم ابواقاسم فردوسی در این دوران می زیسته است.
سلجوقیان
طغرل آغازگر حکومت سلجوقیان بود و پس از او آلب ارسلان، ملکشاه، سلطان سنجر و دیگر شاهان در این دوران حکومت می کردند سلجوقیان با شکست غزنویان حکومت خود را آغاز کردند و قدرت خود را با وزرای بزرگ تثبیت نمودند . اما در نهایت توسط خوارزمشاهیان، به حکومت خود پایان دادند.
خوارزمشاهیان
خوارزمشاهیان ، نیشابور را پایتخت خود قرار داده و 154 سال حکومت کردند. نظامی گنجوی و عطار نیشابوری در دوران خوارزمشاهیان زندگی می کرد. در نهایت مغولها با حکومت خوارزمشاهی را شکست داده و به سلطنت آنها ختمه دادند.
مغولان
مغولان با پیروزی بر خوارزمشاهیان تا مدتی تحت کنترل چنگیزخان مغول حکومت کردند . در این دوران ، ایران به نابودی کشیده شد.
ایلخانان
ایلخانان یکی از حکومت های مغول بود که توسط هلاکو تاسیس شده و با حکومت ابوسعید پس از 79 خاتمه یافت . گفته می شود که مولانا در این دوره از تاریخ زندگی می کرد. البته باید اشاره کرد که پس از حکومت ایلخانا، در نقاط مختلف ایران ، حکومت های کوچک دیگری وجود داشتند مانند سربداران ، جلایریان ، چوپانیان، مظفریان و دیگر حکومت های کوچک دیگر.
تیموریان
ریشه تیموریان به مغولها برمی گردد . تیمور لنگ که از بستگان چنگیز مغول بود حکومت تیموریان را آغاز کرد . حافظ در دوران تیوریان می زیسته است . حکومت تیموریان پس از 35 سال پایان یافت . البته در این دوران نیز حکومت های دیگری مانند آق قویونلو ، مرعشیان و قراقویونلو تشکیل شده بودند.
صفویان
حکومت صفویان با توسط شاه اسماعیل صفوی تاسیس شد . تهماسب اول، اسماعیل دوم، محمد خدابنده، شاه عباس، شاه عباس دوم، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین از دیگر امرای حکومت صفویان بود.
در این دوران برای اولین بار مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران معرفی شد . اصفهان ، قزوین و تبریز از پایتخت های دوران صفوی بود . این حکومت بیش از 200 سال به طول کشید.
افغان ها
افغان ها با پیروزی بر صفویان برای مدتی حکومت کردند . به طورکلی با حمله افغان ها و به تصرف گرفتن اصفهان ، حکومت صفویان منقرض شد.
افشاریه
نادرشاه افشار با شکست افغان ها و بازپس گرفتن ایران از دست آنها ، حکومت افشاری را پایه گذاری کرد .افشاریان مشهد را پایتخت خود انتخاب کرده و تا 46 بعد حکومت خود را ادامه دادند.
زندیه
پس از حکومت افشاریه، حکومت زندیه توسط کریم خان زند تاسیس شد .این حکومت شیراز را به عنوان پایتخت انتخاب نمود . پس از 34 سال در زمان فرمانروایی لطفعلی خان زند این حکومت نیز به سلطنت خود پایان داد.
قاجاریه
آقا محمدخان قاجار حکومت قاجاریه را بنیان نهاد . در این حکومت پادشاهانی چون فتحعلی شاه قاجار، محمدشاه، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه و در نهایت احمدشاه قاجار بر مسند پادشاهی نشستند . تهران پایتخت حکومت قاجار بود . این حکومت پس از 129 سال به پایان رسید.
پهلوی
آخرین حکومت پادشاهی در ایران ، حکومت پهلوی بود که توسط رضا شاه تاسیس شد و در دوران پادشاهی محمدرضا شاه پایان یافت .عمر حکومت پهلوی 54 سال بود.
نخستین زن پادشاه ایران
«پوراندخت» نخستن زنی است که در تاریخ ایران بر تخت سلطنت نشست و کمی آنطرف تر از پایتخت ساسانیان در «انشان» واقع در خوزستان کنونی، که مرکز پادشاهی عیلامیان بود تاجگذاری نمود.
پوراندخت برای بهبود وضعیت مردم در سرزمین خود نهایت تلاش خود را انجام داد و زمانی که متوجه شد این سلسله با سرعتی خارج از کنترل او در حال نابودی است و او توان تغییر شرایط و سرنوشت مردمش را ندارد از مسند پادشاهی کنار رفت زیرا تصور می کرد که شاید تصمیات او به ضرر مردم ایران تمام شود.
منفورترین شاهان ایران:
ناصرالدین شاه:
این پادشاه بی لیاقت ترین شاه تاریخ ایران بود که در دوران 50 سال حکومت خود در حالیکه جهان در اوج پیشرفت تمدن بود، ایران را پنجاه سال از تمدن عقب تر برد. این پادشاه منفور بیشتر عمر خود را به اندازه گیری طول سبیل و سپری کردن زمان خود با بیش از 120 زن در حرمسرا گذراند.
در دوران حکومت او پاکستن ، خیوه و ترکمنستان از ایران جدا شدند و انگلستان ، هرات و افغانستان را اشغال کرد .توسط انگلیس اشغال گشت . ناصرالدین شاه کوچکترین اهمیتی به این تکه تکه شدن ها نمی داد.
او در سن 68 سالگی عاشق دختری 12 ساله به نام ماه رخسار که خواهر زنش هم بود شد و او را به عقد خود درآورد . این پادشاه ظاهلم ، شکمباره و مغرور سهل انگاریهای بسیاری در برابر بیگانگان انجام داد.
فتحعلی شاه قاجار:
این پادشاه نیز مانند ناصرالدین شاه بیشتر زمان خود را به آرایش ریش بلند خود و خوشگذرانی با زنان حرمسرای خود سپری می کرد . در زمان حکومت او ، هنگام جنگ با روسها ، تفلیس ، ارمنستان ، گرجستان، باکو و بیشتر نواحی شمال غربی ایران توسط روسها اشغال شده و از ایران جدا شد.
سلطان محمد خوارزمشاه:
سلطان محمد پادشاهی ترسو و بی لیاقتی بود که در زمان او چنگیز خان به ایران حمله نمود . مغولان که خود را در برابر مردم ایران تها یافتند شروع به قتل عام کرده و ایران را به خاک و خون کشیدند و چیزی جز ویرانه باقی نگذاردند . سلطان محمد خوارزمشاه به جزیره آبسکون در دریاچه خزر فرار کرد و می گویند از ترس مغولان دق کرد.
شاه سلطان حسین صفوی:
چنانچه بخش فرهنگ و هنر پلاس وی بازگو کرده است این پادشاه در 30 سال حکومت خود هزاران زن گرفت . سرانجام جوانی دیوانه به نام محمود افغان که لشکر زیادی نداشت پایتخت را محاصره کرده و تاج را از سر بی کفایت او برداشت .هنگامی که محمود افغانن از افغانستان حرکت کرد در مسیر خود شهرهای بم و کرمان را اشغال نمود و به سرعت به سوی اصفهان در حرکت بود.
شاه سلطان حسین در همان زمان دستور داده بود تا هر سال یک روز مردی در دکان و بازار وجود نداشته باشد و به جای آنها دختران و زنان آنان در محل کسب پدران و همسران خود حضور داشته باشند تا طبق فتوای شاه که همه زنان به او محرم بوده و نباید از او رو می گرفتند توسط شاه دیده می شدند.
شاه از میان آنها ، دختران و زنان زیبا را انتخاب کرده و به حرمسرای خود می برد . بسیاری از مردم آن دوران متاسفانه اعتقاد داشتند که آبی که شاه با آن دستهای خود را می شست شفادهنده بود و اگر تنها قطره ای به بیمار داده می شد او را درمان می کرد.
محبوبترین شاهان ایران:
کورش کبیر (ذوالقرنین):
به طور یقین محبوبترین شاه تاریخ ایران کورش بزرگ است. تنها فردی که در قرآن نام او به افتخار به عنوان ذوالقرنین ذکر شده است .در تورات هم از اوو به عنوان بنده صالح خدا نام برده شده ست . پیامبران بنی اسرائیل کوروش هخامنشی را مسیح موعود و نجات دهنده ملت ها می دانستند.
این پادشاه بزرگ برای اولین بار منشور آزادی را در تاریخ بشریت مکتوب ساخت . کوروش اولین حکومتی را تاسیس کرد که وسعت آن از رود سند تا اطراف دریای مدیترانه بود . این پادشاه با شکست سه امپراتوری بزرگ در آن دوران به قلمرو حکموت خود اضافه کرد اما کوچکترین بی احترامی و ظلمی با پادشاهان مغلوب ننمود و در نهایت مهربانی و عطوفت با مردم آن ملل برخورد می کرد.
کورش بزرگ در دوران قدیم انقلاب اخلاقی را به وجود آورد. به همین دلیل و به حق عنوان برترین شاه تاریخ ایران و حتی جهان برازنده او است. از مهم ترین خصوصیات اخلاقی کورش بزرگ ، علاقه و محبت به دوام خانواده و وفاداری به همسرش کاساندان بود . او در تمام عم خود تنها با یک زن ازدواج کرد و پس از مرگ او هرگز ، همسر دیگر را اختیار نکرد.
داریوش بزرگ:
داریوش پادشاهی عاقل و دارای اراده ی قوی و عزم راسخ بود که حکومت هخامنشی را دوباره تاسیس کرده و تشکیلات بسیار مهمی در آن ایجاد نمود . به طوری که اسکندر و سلوکی ها و بعدها ساسانیان به همان شیوه حکومت کردند.
برخی از محققان ، مهمترین پادشاه ایران را داریوش می دانند و تنها کوروش و انوشیروان را قابل مقایسه با او می دانند . داریوش در زمان حکومت خود وسعت قلمرو خود را از شبه جزیره هند در آسیا تا مقدونیه و رود دانوب در اروپا و از سویی مصر و لیبی و قسمتی از سودان در افریقا گسترش داد.
انوشیروان عادل:
خسرو انوشیروان پادشاه محبوب ساسانیان بود که برخی از تاریخ نویسان ، او را بزرگترین پادشاه ایران دانسته اند، در این که او بزرگترین شاه سلسله ساسانی بوده تردیدی نیست زیرا پادشاهی عادل و سختگیر، جنگجو و مدبر، سردار و دلیر بود.
در زمان او بود که حکومت ساسانی با شکست چندباره سپاه روم به اوج عظمت خود رسید. این پادشاه دولت هیاطله را از صفحه روزگار محو نمود، ترک های آن طرف رود جیحون رادر جای خود نشاند ،خزرهای وحشی را گوشمالی داد ، حبشی ها را از یمن بیرون راند و این مملکت به تصرف خود درآورد . از سوی دیگر اصلاحات او در امور داخلی روح جدیدی به کالبد ایران دمید.
شاپور اول:
شاپور اول سه امپراتور روم را شکست داده و والریانوس امپراتور روم را اسیر کرد . او یکی از پادشاهان شکیل ، با عزم و به نام ساسانی بود که مردم ایران بسیار او را دوست داشتند.
شاپور دوم (ذوالاکتاف):
این پادشاه نامدار با 70 سال حکومت ،بیشترین مدت پادشاهی در تاریخ ایران را داشت . شاپور دوم با اقتدار و قدرت خود توانست دست اعراب وحشی ، هون ها ، گرجی ها را از تجاوز به ایران کوتاه کند. در چند نوبت امپراتورهای روم را شکست داده و از آنها غرامت گرفت.
مهرداد کبیر:
مهرداد کبیر یکی از پادشاهان بزرگ اشکانی است. این پادشاه توانست که بر سکاها و مردمان صحراگرد که از طرف شمال به کشور فشار می آوردند مسلط شدنه و ارمنستان به مساحت ایران اضافه کند . علاوه بر این حدود ایران را تا کوههای هیمالیا در تبت رساند.
ارد اول:
از پادشاهان نامی اشکانی که خاطره شکست رومیان به سرداری کراسوس از ایرانیان به سرداری سورنا در زمان او اتفاق افتاد که موجب افتخار تمام ایرانیان می باشد؛ چرا که سپاه ایران در این نبرد 10 هزار نفر و سپاه روم 50 هزار نفر بود و ایرانیان توسط تیراندازهای ماهر خود تمام سپاه روم را نابود کردند . این جنگ یکی از شگفت انگیزترین نبردهای باستانی به شمار می رود.
شاه عباس کبیر:
این پادشاه نامدار صفوی ، ایران را در زمان حکومت خود به اوج عظمت رساند و بارها بر سپاه عثمانی و ازبکان در دو جبهه متفاوت پیروز شد .علاوه بر این شاه عباس بندر گمبرون را از دست پرتغالی ها خارج کرد و بعد از آن این بندر ، بندرعباس نام گرفت.
این پادشاه اصلاحاتی را در ایران به وجود آورد و ایران در زمان او مهد تمدن جهان محسوب می شد. تا جایی که اصفهان به عنوان پایتخت قلمرو او ، نصف جهان نامیده شد . اما این پادشاه نامدار ایرانی در اواخر عمر خود به مردم ظلم و ستم روا داشته و فرزندان خود را کور کرده و آنها را به قتل رساند.
نادر شاه افشار:
پادشاهی که یکی از شیرین ترین درسهای تاریخ کتابهای دروس ابتدایی را به خود اختصاص داده است و هر کودک ایرانی با خواندن آن لذت می برد ، نادر شاه افشار دست افغانهای یاغی ، روس ها و عثمانی ها از ایران و تسخیر کننده هند را کوتاه کرد. این پادشاه سرداری قابل و بسیار شجاع بود اما در امور حکومتی موفق عمل نمی کرد.
کریم خان زند:
این پادشاه بیشتر به دلیل سادگی ، عطوفت ذاتی و بی آلایش بودنش ، در میان مردم محبوب بود تا جایی که خود را وکیل الرعایا می نامید.