تیمی از محققان استرالیایی نظریهای جالب را درباره موجود دریایی غولپیکری مطرح کردند که قبلا در دستنوشتههای قرن سیزدهم نورس (اسکاندیناوی) به آن اشاره شده بود. این هیولا که در نروژ به «هفگوفا (Hafgufa)» مشهور بود مدتها با یک هیولای افسانهای دیگر به نام «کراکن» یکی دانسته میشد.
به نقل از وبگاه Ancient Origins، این در حالی است که ماهیگیران و ملوانان زیادی در قرون وسطی ادعا کرده بودند این موجود دریایی را از نزدیک دیدهاند، با این حال، ادعای آنها تا همین اواخر جدی گرفته نشده بود. حال، محققان استرالیایی با نگاه دوبارهای به این ادعاها میگویند آنچه ملوانان و دریانوردان دیدهاند در واقع یک نهنگ در هنگام اجرای یک تکنیک جالب شکار ماهی بوده است. این تکنیک به نهنگها اجازه میداد همزمان ماهیهای زیادی را به درون شکم خود بکشند. به همین دلیل تماشای این صحنه میتوانست هر فردی را به این نتیجه برساند که در حال ملاحظهی یک هیولای دریایی خوفناک است.
این عقیده که افسانهی هیولای هفگوفا ممکن است بر اساس یک موجود واقعی شکلگرفته باشد فرضیه تازهای نیست. در گذشته پذیرفتهترین فرضیه این بود که ماهیگیران خرافاتی اهل نروژ که به کراکن اعتقاد داشتند یک اختاپوس غولپیکر را با هیولای دریایی اشتباه گرفتهاند و فکر میکردند که یک موجود دریایی مرموزِ آدمخوار دیدهاند. اما به گفته جان مککارتی، باستانشناس دریایی و همکارانش ارین سِبو و متیو فیرت، دو مورخ متخصص قرون وسطی از دانشگاه فلیندرز در آدلاید، استرالیا، هفگوفا به احتمال زیاد نه اختاپوس یا ماهی مرکب بلکه نهنگ بوده است.
محققان فرضیهی خود را بر اساس کشف تکنیک شگفتانگیز شکار نهنگهای بزرگ انجام دادند. همین یک دهه قبل بود که زیستشناسان دریایی برای اولینبار نهنگهای گوژپشت و نهنگهای براید را در حین شکار مقادیر زیادی ماهی در اقیانوس مشاهده کردند. این نهنگهای بزرگ در این روش شکار که «تغذیه تلهای یا تغذیه راکد با آب» نام گرفت با آروارههای کاملا گشوده همسطح آب شناور بودند. ماهیهایی که از این مسیر عبور میکردند نیز به تصور اینکه وارد یک غار یا پناهگاه شدند دستهدسته با جریان آب وارد دهان نهنگها میشدند و هیچوقت تا قبل از بلعیده شدن نمیفهمیدند که در واقع خودخواسته وارد یک تلهی زنده شدهاند.
به نقل از ارزتکنیکا، حتی یک ویدئوی اینستاگرام از نهنگهایی که مشغول این تغذیه بودند در سال ۲۰۲۱ به شدت پربیننده شد. جان مککارتی، نویسنده اصلی پژوهش جدید اظهار داشت که شباهت بین این نوع تغذیه و رفتاری که به هیولای دریایی هفگوفا نسبت داده شده، کاملا واضح است. او در همین مورد به خبرگزاری لایوساینس گفت: «من در حال خواندن برخی از اساطیر نورس بودم و متوجه شدم که این موجود رفتاری شبیه نهنگها دارد. وقتی که تحقیقات بیشتری را شروع کردیم فهمیدیم با چه شباهت خارقالعادهای مواجه شدیم.»
شرح مفصلی از هفگوفا و رفتار این هیولای دریایی در یک متن علمی نروژي از قرن سیزدهم به نام «آینهی پادشاه» آمده است. این دستنوشته را طبیعیدانی که در دربار هاکون هاکونارسون، پادشاه نروژ (فرمانروی کشور بین سالهای ۱۲۱۷ تا ۱۲۶۳) خدمت میکرد به رشته تحریر درآورده بود. تقریبا در همان زمان در یک حماسه قرن سیزدهمی ایسلندی اشاراتی به دو هیولای دریایی هفگوفا (مِه دریا) و و لینگبکر (خلنگپشت) شده بود.
حتی وقتی به عقبتر برگردیم متوجه میشویم که در یک متن به نام «فیزیولوگوس» که در اسکندریهی قرن دوم نوشته شده نقاشیهایی از موجودی شبیه به نهنگ به نام «آسپیدوکلون» ترسیم شده است. این موجود عظیمالجثهی شکم بزرگ خود را پر از ماهیهایی میکرد که به میل خود وارد دهان هراسآورش میشدند.
محققان استرالیایی میگویند با توجه به اینکه چند بار از هفگوفا نام برده شده، به نظر این موجود به شکلی وجود داشته و صرفا یک هیولای اسطورهای نبوده است. آنها همچنین اشاره کردند آنچه دریانوردان و وقایعنگاران قرون وسطایی از اعصار مختلف شرح دادند در واقع نوعی نهنگ در هنگام تغذیه تلهای بوده است که با شکار ماهیهای فراوان در یک لحظه واقعا موجبات رعب و وحشت دریانوردان آن روزگار را فراهم میکرد.
به هر حال، چنانچه مککارتی نیز عقیده دارد، دریانوردان قرون وسطایی میدانستند که آنچه میبینند نه یک هیولا بلکه یک نهنگ است، اما روایتهایی از این دست در دهههای اخیر هیچوقت جدی گرفته نشدند. مککارتی گفت: «عموما رویه این است که تمام روایتهای قرون وسطایی از جهان طبیعی را خلاف واقع و غیردقیق قلمداد کنیم. در واقع، اگرچه چارچوب علمی آنها با ما کاملا تفاوت داشت، اما همچنان توانستند توصیف دقیقی از این نوع نهنگ در قرن سیزدهم به دست دهند. بعدها به دلیل عدم اطلاع از این پدیده بود که نویسندگان قرن هجدهم مرتکب اشتباه شدند و این موجودات دریایی را اختراع کردند.»
به عبارت دیگر، شباهتهایی که بین هفگوفا که ظاهرا ملوانان و ماهیگیران دیده بودند و هیولای کراکن در اساطیر نورس کاملا تصادفی است و اینکه هر دو یکی هستند کاملا برداشت اشتباهی است. در نسخههای خطی نورس قدیم گفته میشود که هفگوفا عطری نیرومند و فریبنده را متصاعد میکند که ماهیها را دهانش میکشاند.
محققان استرالیایی میگویند که این میتواند اشارهای به بوی قوی شبیه به کلم گندیده باشد که در نزدیکی نهنگهایی که به روش تلهای تغذیه میکنند به مشام میرسد. این محققان همچنین اشاره کردند که نهنگهای گوژپشت و براید وقتی غذا را پس میدهند، بوی مخصوصی به وجود میآورند که به این جانوران کمک میکند طعمههای بیشتری را هم به درون دهان گرسنهی خود بکشانند.
اما آیا محققان استرالیایی بالاخره توانستهاند معمای هیولای افسانهای هفگوفا افسانه را حل کنند؟ شاید. دستکم در برداشت آنها یک ایراد دیده میشود. تغذیه تلهای نهنگها تنها در قرن بیستویکم مشاهده شده است و از آنجایی که این پستانداران دریایی به هوش و تطبیقپذیری بالا شناخته میشوند، ممکن است این روش شکار را به تازگی ابداع کرده باشند. بنابراین شاید نهنگهای قرون وسطی اصلا به این شیوه تغذیه آشنایی نداشتهاند.
جان مککارتی در اشاره به این ایراد عنوان میکند که فناوری پهپاد حالا توانسته مشاهدهی زندگی نهنگها در طبیعت را بسیار سادهتر کند. شاید بالا رفتن سطح مشاهده ما از زندگی این جانوران دریایی دلیلی باشد که بالاخره توانستهایم متوجه این روش تغذیه شویم.
به هر حال، هیچوقت نمیتوان به یقین به این نتیجه رسید که هفگوفا دقیقا همان نهنگ غولپیکری است که روزگاری در آبهای اقیانوس مجاور کشورهای اسکاندیناوی شنا میکرد. در این مرحله جایگزین تصورات اساطیری تنها همین فرضیهها هستند. بنابراین، شاید هیچوقت به درستی ندانیم موجودی که ملوانان و ماهیگیران نروژی قرون وسطی با چشمان هراسزده دیدهاند دقیقا چه جانوری بوده است.