محبت های اشتباه و مخرب والدین امروزی به کودکان
همه افراد به خصوص کودکان در زندگی خود به محبت نیاز دارند اما گاهی اوقات والدین برخی رفتارها را انجام می دهند و آن را به حساب مهر پدر و مادر می گذارند در حالی که این رفتارها باعث می شوند شخصیت کودک راه تکامل را طی نکند و او یک فرد وابسته ضعیف بار بیاید.
محبت کردن اصولی دارد که دانستن آن به والدین کمک می کند به گونه ای با فرزندانشان رفتار کنند که آنها را مستقل بار بیاورند. در این مطلب از پلاس وی در مورد رفتارهایی می گوییم که در حقیقت محبت به کودک نیست بلکه ظلم به کودک است.
به زور غذا دادن به کودک
همه والدین خواهان این هستند که فرزندانشان تغذیه مطلوبی داشته باشند، به همین خاطر به زور کودک را وادار به خوردن غذا می کنند. این والدین فکر می کنند کودک همه غذاهایی که دوست ندارد را باید بخورد و در ظرفش غذایی باقی نماند زیرا اگر او کم غذا بخورد مواد مغذی لازم برای بدن او تامین نخواهد شد.
اگر بچه خردسال شما غذا نمی خورد و شما دنبال او راه می افتید و التماسش می کنید تا غذایش را بخورد، این کار محبت نیست بلکه لوس کردن بچه است. شما باید به او اجازه دهید تا در انتخاب وعده های غذایی تصمیم گیری کند و ترجیحات او را در نظر بگیرید و اگر کودک شما مشغول چیزی شده است و زمان وعده های غذایی را فراموش می کند بهتر است او را تنها بگذارید تا هر زمان که احساس گرسنگی کرد، غذا بخورد.
نابغه ساختن از کودک به هر قیمتی
وظیفه والدین این است که به فرزند خود کمک کنند تا توانایی های بالقوه اش را بشناسد و آنها را بالفعل کند تا در زندگی آینده اش فردی توانمند باشد و احساس خوشبختی نماید. متاسفانه برخی والدین به زور می خواهند از فرزند خود نابغه بسازند، آنها آرزوهای خود را در فرزندشان جستجو می کنند.
اینگونه از والدین همه کاری برای فرزندشان می کنند و سعی می کنند از او نابغه بسازند مثلا فرزند آنها در کارهای هنری توانایی زیادی دارد اما آنها دوست دارند که فرزندشان پزشک شود بنابراین او را در کلاس های مختلف ثبت نام کرده و مجبور می سازند تا در راستای آرزوی آنها قدم بردارند و همیشه در صورت اعتراض کودک به او می گویند بعدا که دکتر شدی از من تشکر می کنی. این والدین باید بدانند کودکان مسئول برآورده کردن آرزوهای آنها نیستند و کمال گرایی، آرمان گرایی و بی نقص بودن فرزندشان را کنار بگذارند و بدانند کودک را باید شناخت.
خریدن اسباب بازی زیاد برای کودک
داشتن اسباب بازی زیاد برای کودکان مناسب نیست. کودکانی که اسباب بازی های بی شماری دارند پریشان تر هستند و از بازی لذت نمی برند. کودکی که اسباب بازی کمتری داشته باشد قدر آن چه را که دارد، بیشتر می دانند و بسیار خلاق تر هستند.
بسیاری از والدین برای اینکه خودشان فرصت کمتری برای بازی با کودک دارند، برای کودکشان اسباب بازی های زیادی می خرند و نام این کار را محبت می دانند و با خرید اسباب بازی زیاد فرزندانی متوقع تحویل جامعه می دهند.
جدا نکردن کودک
بسیاری از والدین اجازه می دهند که کودکشان پیش پدر و مادر بخوابد و فکر می کنند جدا کردن اتاق خواب کودک ظلم و بی محبتی به کودک است. جدا خوابیدن کودکان، به اجتماعی شدن او کمک می نماید و اگر این اتفاق به تعویق افتد باعث ایجاد وابستگی بیمارگونه ای در کودک می شود.
جدا نمودن اتاق خواب کودک موجب تقویت حس استقلال در کودک می شود و سبب می شود کودکان حتی زمانی که والدینشان در کنار آنها نیستند احساس امنیت کنند.
تن دادن به خواسته های نامعقول کودک
بچه ها باید بفهمند که همیشه خواسته هایشان عملی نمی شود و برخی از خواسته ها با تلاش به دست می آید و برخی نیز اصلا به صلاحشان نیست که به دست آید.
بعضی والدین اجازه نمی دهند بچه ها سختی های معمول زندگی را تجربه کنند یا تبعات رفتارهای زشتشان را بفهمند و این کار را محبت می دانند اما تن دادن به خواسته های نامعقول کودک محبت نیست مثلا لازم نیست شما مشق کودک را بنویسید، اگر او تکالیفش را انجام نمی دهد، اشکالی ندارد اجازه دهید همانطور به مدرسه رود تا توسط معلم مواخذه گرددو با تبعات کارش آشنا شود. اگر به بهانه مهربانی کردن به هر نوع خواسته نامعقول فرزندتان تن بدهید، او فردی متوقع و خودخواه بار می آید که توانایی انجام کاری را نخواهد داشت.