کتب اربعه
در پهنه وسیع تاریخ اسلام الهام گیرندگان از مکتب حقایق ارزنده ائمّه(ع) کم نبودند، که در ضبط احادیث کوشیدند. و به دنبال این تلاش پی گیر بود که توانستند از عصر حضرت امام علی(ع) تا زمان امام حسن عسکری(ع) و عصر غیبت کبرا حداقل چهار صد کتاب و رساله را به رشته تحریر در آورند که به هر یک از آنها اصل، و به مجموعشان «اصول اربعمائه» گفته می شود .
چهار هزار نفر از مشاهیر اهل دانش از امام صادق(ع) روایت کردند و از جواب های آن حضرت چهار صد کتاب تصنیف کردند که به کتاب های «الأصول» شهرت یافت که اصحاب آن حضرت و اصحاب امام باقر(ع) و امام کاظم(ع) روایت کردند و فنّی از فنون دانش الهی نیست مگر این که در آن اصول، بابی را به خود اختصاص داد .
برخی نیز گفته اند این کتاب ها محصول سه قرن از زمان پیامبر اسلام(ص) تا زمان غیبت صغرا است. از عصر خود پیامبر تا اوائل عصر غیبت صغرا که ما این دوره را دوره (اصول اربعمائة:چهارصد رساله) می نامیم، در این دوره که حدود سه قرن طول کشید و تا بیش از دو قرن و نیم آن، خود معصوم(ع) مرجع عام بود در جامعه شیعه چهارصد کتاب در احکام دین تألیف شده بود و این کتاب ها همان سخنان صادر شده از معصوم(ع) بود که در هر موضوع جمع آوری شده و از روی آن احکام عموم مردم بیان می شد .
اصول اربعه یا کتب اربعه نام چهار مجموعه کتاب حدیثی است که از پراهمیت ترین کتاب های حدیثی نزد شیعه محسوب می شود .
به دلیل درهم آمیختگی احادیث صحیح و جعلی اسلامی، سه تن از بزرگان شیعه، اقدام به گردآوری و نوشتن چهار مجموعه کتاب روایی کردند که به کتب اربعه معروف هستند و مؤلفان آن ها را محمدین ثلاثه اول می نامند؛ زیرا اسامی هر سه محمد و کنیه هر سه ابوجعفر بوده است. این کتاب ها عبارت اند از :
1 . الکافی:گردآوری شده توسط محمد بن یعقوب کلینی (متوفای 328 یا 329ق)، و 16199 حدیث دارد .
2 . من لایحضره الفقیه:گردآوری شده توسط ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ملقب به شیخ صدوق(متوفای 381ق) و 5963 حدیث دارد .
3 . تهذیب الاحکام:گردآوری شده توسط ابوجعفر محمد بن الحسن طوسی معروف به شیخ طوسی(متوفای 460ق) و 13590 حدیث دارد .
4 . الاستبصار فِیمَا اختُلف مِن الاخبار:گردآوری شده توسط شیخ طوسی است و 5511 حدیث دارد .
کتب اربعه راجوامع حدیثی(اولیه) نیز می نامند.
کتب اربعه
اعتبار کتب اربعه
فقهای شیعه، اعتبار کلی کتب اربعه را پذیرفته اند، تا اندازه ای که شیخ انصاری بعید ندانسته که باور به اعتبار این کتاب ها، از از ضروریات مذهب باشد. با این حال در میان عالمان شیعه، درباره قطعیت یا عدم قطعیت صدور و پس از آن درباره اعتبار و صحت تمام روایات اختلاف است. در این باره می توان به سه دیدگاه اشاره کرد :
• قطعیت صدور و اعتبار تمام روایات:اخباریان تمام روایات کتب اربعه را معتبر دانسته و انتساب همه روایات این کتب را به معصومان قطعی می دانند. دیدگاه سید مرتضی به این نظر اخباریان نزدیک است. سید مرتضی اکثر اخبار را متواتر یا قطعی الصدور می داند .
• صحت همه روایات و عدم قطعیت:برخی از فقها مانند فاضل تونی، ملا احمد نراقی ،میرزا محمدحسین نایینی با آنکه عدم قطعیت همه روایات کتب اربعه را نپذیرفته اند اما به اعتبار روایات آن رأی داده اند. از نایینی نقل شده که خدشه سندی در روایات کافی تلاش نافرجام افراد ناتوان است .
• ظنی بودن اکثر و حجیت موثوق السندها:رأی رایج فقیهان اصولی شیعه این است که غیر از اخبار معدود متواتر، دیگر اخبار کافی ظنی اند و تنها آن دسته که از نظر سند واجد شرایط اعتبارند، حجتند. اگرچه درباره شرایط اعتبار خبر اختلاف است .
امتیاز دیگر کتب اربعه این است که غالب روایات آن دارای سند صحیح و یا لااقل ممدوح و موثق باشند و حتی بعضی اخباری ها که تمام آن را صحیح می دانند. در هر روایت تمام راویان آن یا تمام آنها عادل و امامی اند، و یا بعضی افراد موثق و یا ممدوح هستند مرحوم صدوق در اوّل من لا یحضره الفقیه می فرماید:بینی و بین الله روایاتی را در اینجا نقل می کنم که بدان ها عمل می کنم،
عامل دیگر مقبولیّت ممتاز هر یک از مؤلفین کتب اربعه، در نزد شیعه است به گونه ای که شیخ طوسی به شیخ الطائفه معروف شده است و بعضی از علما معتقدند که امام زمان (عج) دربارة کتاب او فرمود:«الکافی، کاف شیعتنا» کتاب کافی شیعیان، را بس است. و این باعث عظمت و اعتبار او شده است و مرحوم صدوق هم از موفقیت بالایی برخوردار است چون علاوه بر سیصد کتابی که تألیف نموده است، ولادت او در غیبت صغری و به دعای امام زمان (عج) واقع شده است .
الکافی
محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی معروف به ثقةالاسلام کلینی (م 328 هجری قمری)، از محدثان بزرگ شیعه است که در زمان غیبت صغرای امام مهدی (ع) به دنیا آمده و با برخی محدثان که بدون واسطه از امام حسن عسکری علیه السلام یا امام هادی علیه السلام حدیث شنیده اند، ملاقات کرده است. از کلینی بسیاری از محدثان بزرگ روایت نموده اند که از جمله می توان به ابن قولویه (مولف کامل الزیارات)، هارون بن موسی تلعکبری، ابوالفضل شیبانی و محمد بن ابراهیم نعمانی (صاحب الغیبة نعمانی) را نام برد .
کافی مهمترین اثر شیخ کلینی است و نجاشی مدت زمان تالیف آن را بیست سال گفته است. کلینی از جمله کسانی است که کلیه علمای رجال، وی را با عبارات موکد توثیق نموده اند .
نجاشی درباره اش می نویسد:«أوثق الناس فی الحدیث و أثبتهم»، موثق ترین و ثابت ترین کسان در حدیث است. و همین جمله را علامه حلی و ابن داوود تکرار می کنند. لذا کلینی به ثقه الاسلام معروف گردید .
علامه بحرالعلوم در رجال خود پس از ذکر روایت نبوی (که خداوند در رأس هر صد سال کسی را که دین را از اندلس تجدید کند برمی انگیزد.) می نویسد:ابن اثیر کلینی را مجدد مذهب امامیه در رأس قرن سوم شمرده .
آن گاه اضافه می کند:سخن این دانشمند کلام حقی است که خداوند بر زبانش جاری ساخته. کسی که در کافی، به دقت، نظر و تأمل کند برایش روشنی این سخن آشکار می گردد و می داند که وی مصداق این حدیث است. زیرا کافی کتاب مفیدی است که در تمام کتب حدیث نظیر ندارد. هم از لحاظ کثرت احادیث و حسن ترتیب و هم به واسطه ضبط در نقل. به علاوه که این کتاب در زمان غیبت صغری امام و پیش نظر سفراء آن حضرت در بیست سال انجام شده .
ابن طاووس حلی می گوید:توثیق و امانت کلینی مورد اتفاق همگان است. ابن حجر عسقلانی می گوید:کلینی از رؤسا فضلاء شیعه است در ایام مقتدر عباسی .
ملا محمدتقی مجلسی می گوید:حق این است که در میان علماء شیعه مانند کلینی نیامده است، و هر که در اخبار و ترتیب کتاب او دقت کند درمی یابد که او از جانب خداوند تبارک و تعالی مؤید بوده است .
انگیزه تالیف
از حاصل گفتار شیخ بزرگوار مرحوم ثقة الاسلام کلینی در مقدمه همین کتاب چنین بدست می آید که:یکی از شیعیان و برادران دینیش به او نامه نوشته و یا پیغام داده است که مردم زمان ما علم و دانش را رها کرده و در جهل و نادانی غوطه ور شده اند، نام خود را مسلمان گذاشته و از مقرّرات واقعی اسلام خبری ندارند. تنها از روی عادت و تقلید از نیاکان خود اعمالی را بنام دین انجام میدهند و در اعمال مهم و غیر مهم به عقل خود اکتفا می کنند. و از او خواسته است که به عنوان شخص آگاه به احادیث برای خود او و برای مردم زمانش کتابی بنویسید که مرجع همگان قرار گیرد. شیخ کلینی در پاسخ او می گوید :
و تو یادآور شدی که مطالبی برایت مشکل شده که بواسطه اختلاف روایات وارده در آنها حقیقت آنها را نمی فهمی و دانسته ای که اختلاف روایت مربوط باختلاف علل و اسباب آنست و بدانشمند مورد اعتمادی که در این قسمت وارد باشد دسترسی نداری تا با او مذاکره و گفتگو کنی و گفتی که میخواهم کتابی داشته باشم که تمام قسمتهای علم دین در آن باشد که دانشجو را بینیاز کند و مرجع هدایت خواه باشد و کسی که علم دین و عمل باخبار صحیح امامان صادق و سنتهای ثابته مورد عمل را خواهد از آن کتاب برگیرد و واجبات خدا و سنت پیغمبر (ص) را از روی آن کتاب انجام دهد و گفتی که اگر چنین کتابی باشد امیدوارم خدای تعالی به وسیله آن و به یاری و توفیق خویش برادران و هم مذهبان ما را اصلاح کند و بهدایتشان متوجه کند .
پس بدان ای برادر- که خدایت هدایت کند- کسی را نمیرسد که بنظر خویش روایات مختلفهای را که از امامان علیهم السّلام رسیده است تشخیص دهد مگر بدستور خود امام علیه السّلام. و آن به یکی از سه راه است :
1- روایت را با قرآن بسنجید آن را که مطابق قرآنست بگیرید و آن را که مخالف است رد کنید
2- روایتی که مطابق گفتار عامه است رها کنید زیرا هدایت در مخالفت ایشانست
3- روایتی که مورد اتفاقست بگیرید زیرا در مورد اتفاق تردیدی نیست. و ما با این دستور فقط مقدار کمی از روایات را تشخیص میدهیم و (نسبت بباقی روایات مختلف) راهی وسیعتر و بااحتیاطتر از این نمیدانیم که علم آنها را بخود امام رد کنیم و دستور آسانی که امام علیه السّلام داده است بپذیریم که فرموده است:هر کدام از دو روایت مختلف را که گردن نهید برای شما جایز است. خدا را شکر که تألیف کتابی را که خواستی میسر کرد. امیدوارم چنان که خواستی باشد. اگر در آن کوتاهی رفته باشد در نیت ما که خیرخواهی است کوتاهی نبوده. زیرا خیر خواهی برادران و هم مذهبان بر ما واجب است بعلاوه ما امیدواریم که با مردم این زمان و آنها که تا پایان دنیا از این کتاب استفاده و بآن عمل می کنند در ثواب شریک باشیم
کتب اربعه شیعه
علت نام گذاری
در علت نام گذاری کتاب به کافی دو نکته بیان شده است :
1. کلام خود کلینی در خطبه کتاب طهارت است که می گوید:این کتاب، برای همه فنون علم دین کافی است .
2. نام کتاب برگرفته از کلامی است که به امام زمان(عج) نسبت داده شده که فرمود:این کتاب، برای شیعیان ما کافی است. این جمله زمانی صادر گشته که کافی بر امام(ع) عرضه شده و ایشان آن را تحسین کرده است.(البته چنین حدیثی وجود ندارد و صرفاً یک ادعا است .)
کافی در کلام بزرگان
شیخ مفید می گوید:این کتاب، از برترین کتب شیعه بوده که دارای فائده های بسیار است .
شهید اول آن را کتابی در زمینه حدیث معرفی می کند که امامیه مانند آن را نیاورده است .
محمدتقی مجلسی می نویسد :
کتاب کافی از تمام کتب اصول، مضبوطتر و جامعتر است و بهترین و بزرگ ترین تألیف فرقه ناجیه(امامیه) است .
آقا بزرگ تهرانی می گوید :
کافی کتابی است که در نقل حدیث از اهل بیت(ع)، مانند آن نوشته نشده است .
استرآبادی از قول دانشمندان و اساتید خویش نقل می کند که برابر یا نزدیک کتاب کافی در اسلام نگاشته نشده است .
آیت الله خویی از قول استادش میرزا محمدحسین نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان و ناتوانان خوانده است .
تألیفات شیخ کلینی
تألیفات شیخ کلینی، عبارت اند از :
1 . کتاب «رسائل الائمة» (علیهم السلام) که سید بن طاووس مطالبی از آن را در کتاب «کشف المحجة» آورده است .
2 . کتاب «الرد علی القرامطة ».
3 . کتاب «ما قیل فی الائمة من الشعر ».
4 . کتاب «الرجال ».
5 . کتاب «تعبیر الرؤیا ».
6 . کتاب «الکافی ».
من لایحضره الفقیه
محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، مشهور به« شیخ صدوق »، در سال 305 هجری قمری، در خاندان علم و تقوی، در شهر قم دیده به جهان گشود.( سالهای 306 و 307 نیز برای ولادت شیخ ذکر شده است )
شیخ طوسی جریان ولادت وی را چنین نقل نموده:علی بن بابویه با دختر عموی خود ازدواج کرده بود; ولی از او فرزندی به دنیا نیامد. او در نامه ای از حضور شیخ ابو القاسم، حسین بن روح تقاضا کرد تا از محضر حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه بخواهد برای او دعا کند تا خداوند اولاد صالح و فقیه به او عطا نماید. پس از گذشت مدتی از ناحیۀ آن حضرت این گونه جواب رسید:« تو از این همسرت صاحب فرزند نخواهی شد; ولی به زودی کنیزی دیلمیه نصیب تو می شود که از او دارای دو پسر فقیه خواهی گشت .»
شیخ صدوق از بزرگترین شخصیت های جهان اسلام و از برجسته ترین چهره های درخشان علم و فضیلت است. او که نزدیک به عصر ائمه علیهم السلام می زیست، با جمع آوری روایات اهل بیت علیهم السلام و تالیف کتاب های نفیس و با ارزش، خدمات ارزنده و کم نظیری به اسلام و تشیع کرد. شیخ صدوق بیش از بیست سال از دوران پر برکت حیات پدر را درک کرد و در این مدت از محضر پدر و سایر علمای قم کسب علم و حکمت کرد. او در سن 22 یا 23 سالگی بود که پدر بزرگوارش دار فانی را وداع کرد. از آن پس وظیفۀ سنگین نشر احادیث آل محمد صلی الله علیهم اجمعین و هدایت امت به عهدۀ وی قرار گرفت و دوران جدیدی از زندگی او آغاز گردید .
معرفی کتاب
مجموع روایات اهل البیت - علیهم السلام - درباره مسائل فقهی و احکام شرعی در این کتاب جمع شده است. مؤلف، روایات فقهی ای را که از دیدگاه خود صحیح و معتبر می دانسته، جمع آوری نموده است. این کتاب یکی از ارزشمندترین منابع روایی شیعه به شمار می آید و یکی از چهار کتاب معتبر روایی شیعه است و هر مجتهد در اجتهاد و استنباط احکام شرعی باید به روایات آن توجه داشته باشد. این اثر از زمان نگارش مورد توجه و استقبال علمای شیعه قرار گرفته است و پیوسته در مجموعه های بزرگ و کوچک روایی به آن استناد نموده و از آن روایت نقل کرده اند .
انگیزه تالیف کتاب
شیخ صدوق این کتاب را به درخواست یکی از سادات بزرگوار شهر بلخ به نام شریف الدین ابو عبدالله محمد بن حسین، معروف به نعمت، نگاشته است. او از شیخ صدوق درخواست کرده بود که مانند کتابِ طبّی من لایحضره الطبیب، نوشته محمد بن زکریا رازی، او هم کتابی در علم فقه به نگارش درآورد تا مورد استفاده کسانی قرار گیرد که به علما و فقها ی بزرگ دسترسی ندارند و با مراجعه به آن بتوانند از احکام شرعی و وظایف خود آگاه گردند. شیخ نیز دعوت او را اجابت کرده است. شیخ صدوق می فرماید:«من در این کتاب بنا ندارم تا هرچه روایت شده را نقل نمایم؛ بلکه فقط آن روایاتی را نقل می کنم که آنها را صحیح و معتبر می دانم و به آن فتوا می دهم و عقیده دارم
نظر علما درباره کتاب
علامه بحرالعلوم بعد از تجلیل فراوان از مقام بلند شیخ صدوق می فرماید:برخی از اصحاب بزرگوار ما احادیث کتاب «من لایحضره الفقیه» را بر سایر کتب اربعه مقدم می دارند و این به علت این است که :
• مؤلف آن حافظه قوی و کم نظیری در زمینه حفظ احادیث داشته است؛
• بعد از کتاب کافی و با تأملات بیش تری تدوین شده است؛
• شیخ صدوق صحت روایات آن را تضمین کرده است. به همین دلائل، مراسیل آن را همانند مسانید پذیرفته اند .
شیخ طوسی در معرفی شیخ صدوق می گوید:«او دانشمندی جلیل القدر و حافظ احادیث بود. از احوال رجال، کاملا آگاه و در عرصه احادیث، نقادی عالی مقام به شمار می آمد. در میان بزرگان قم، از نظر حفظ احادیث و کثرت معلومات، مانند نداشت و در حدود سیصد کتاب نوشته است ».
موضوعات کتاب
مسئله آب ها و طهارت و نجاست آن، نماز، روزه، زکات و سایر مسائل مالی، احکام قضاوت، انواع مشاغل، مکاسب و معاملات، احکام ازدواج و طلاق، احکام ارث، حج و آداب سفرهای واجب و غیرواجب، بحث گناهان کبیره و صغیره، حدود و مجازات های شرعی، وصیت و... از موضوعات مطرح شده در این کتاب گرانسنگ می باشد .
درباره شیخ صدوق دیدگاه هایی بیان شده است :
دیدگاه علامه حلی
علامه حلی درباره وی چنین گفته است:«شیخ و فقیه ما و زعیم مذهب شیعه در خراسان که مردی کهن سال بود و همه مشایخ شیعه از او پی روی می کردند، به سال 355 ه. ق وارد بغداد شد. او از فقیهان عالی قدر، حافظان حدیث، عالمان علم رجال و راویان اخبار به شمار می رفت که در حفظ حدیث و کثرت دانش میان اهالی قم بی نظیر بود. وی در حدود سیصد تألیف داشته و به سال 381 ه. ق در شهر ری در گذشته است .
دیدگاه بحرالعلوم
علامه سید بحرالعلوم درباره او نیز گفته است :
« محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی یکی از شخصیت های بزرگ شیعه و رکنی از ارکان شریعت اسلام و سرآمد محدثان بود که در روایت حدیث از امامان راستین (علیهم السلام) صداقت داشت. او از برکت دعای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دیده به جهان گشود و بدان جهت به درجاتی عالی از فضل و کرامت نائل آمد و امام در توقیعی که از ناحیه مقدسش صادر شده بود، وی را چنین توصیف کرده است :
« صدوق فقیهی بزرگوار است که خداوند، مردم را به وسیله او بهره مند می گرداند ».
تألیفات شیخ صدوق
پاره ای از تألیفات شیخ صدوق، عبارت اند از :
1 . کتاب «علل الشرایع ».
2 . کتاب «عیون اخبار الرضا» و کتاب «الامالی ».
4 . کتاب «الخصال ».
5 . کتاب «ثواب الاعمال ».
6 . کتاب «من لا یحضره الفقیه ».
دیدگاه محدث نوری
محدث نوری نیز درباره کتاب مذکور گفته است :
« بسیاری از علما، احادیث موجود در کتاب «من لا یحضره الفقیه» را از چند نظر بر احادیث مذکور در سه کتاب دیگر از کتاب های چهارگانه ترجیح داده اند، چه آنان اعتقاد داشتند که شیخ صدوق احادیث بسیاری را حفظ بوده و آن ها را نیک ضبط کرده و در روایت تأمل روا داشته است و نیز کتاب خود را پس از کتاب «الکافی» تألیف نموده و صحت احادیثی را که در کتاب آورده، تضمین کرده است، و نه تنها مانند دیگر مؤلفان قصد گردآوری همه احادیث روایت شده را نداشته، بلکه به ثبت احادیث پرداخته است که بدان ها فتوا داده و بر صحت آن ها حکم کرده است و با اعتقادی راسخ آن ها را حجت میان خود و خدا می دانسته است .
تهذیب الاحکام
شیخ طوسی در رمضان 385 هجری قمری، 4 سال پس از وفات شیخ صدوق در طوس یکی از شهرهای مهم خراسان متولد شد. کنیه او ابوجعفر است که گاهی در برابر شیخ کلینی و شیخ صدوق که کنیه هر دوی آنها ابوجعفر بود به او ابوجعفر ثالث می گویند .
وی در 408 ق. در 23 سالگی به عراق رفت و 5 سال شاگرد شیخ مفید (متوفای 413 ق)، 3 سال شاگرد ابن غضائری (متوفای 411 ق) و نیز شاگرد ابن حاشر بزاز، ابن ابی جید، و ابن الصلت بود. بعضی از مشایخ وی و نجاشی ( 372-450 ق) مشترکند. او سید مرتضی (م 436) را درک کرد .
خلیفه عباسی، القائم بامر الله، کرسی علم کلام بغداد را بدو سپرد. در میان شاگردانش 300 تن از علما بودند. وی در این جایگاه بود تا اینکه بغداد به دست ترکان سلجوقی سقوط کرد و در سال 447 طغرل وارد بغداد شد و کتابخانه شاپور را سوزاند .
در سال 448 ق میان شیعیان و اهل سنت درگیری روی داد. ابن جوزی در حوادث این سال از گریختن ابوجعفر طوسی و غارت شدن خانه اش در سال 449 ق سخن می گوید. شیخ پس از آن به نجف هجرت کرد و حوزه علمیه نجف را بنا نهاد، هرچند گفته اند این حوزه قبل از او بوده است .
شیخ طوسی 12 سال آخر عمرش را در نجف گذراند .
شیخ مفید که استاد شیخ طوسی است، نخستین شخصیت علمی در شیعه است که علم کلام را تنظیم و تبویب نمود و آن را به عظمت و اعتبار خود رسانید شیخ طوسی نیز اکثر کتب خود را در علم اصول و عقاید با بیانات کلامی درآمیخته است. این کار شیخ به علمای دیگر نیز جرات داد که تفسیر قرآن را با مشرب های عقیدتی و فکری گوناگونی عرضه بدارند بدین ترتیب پس از شیخ، تفاسیری با مشرب های فلسفی و عرفانی و علمی به وجود آمد که تاثیر مهمی در تغییر افکار مسلمین باقی گذاشت .
یکی دیگر از تاثیرات و ابتکارات شیخ طوسی، استفاده از احادیث اهل سنت و استنتاج از مسائل کلامی آنان می باشد این استفاده باعث ورود فرهنگ اهل سنت در کتب شیعه و انتقال آرا شیعه به دیگران بود .
تفاسیر مهمی چون مجمع البیان و تفسیرابوالفتوح رازی نیز از این تاثیر فرهنگی در امان نمانده و یک سری مسائلی را که مورد اختلاف و یا انکار شیعیان می باشد، در متن خود آوردند که اخیراً عالم وارسته و مجاهد، علامه مرتضی عسکری با تحقیقات سی ساله خود ریشه این کجروی ها را یافته و آن ها را افشا نمود که تحقیقات ایشان در جای خود ارزشمند می باشد .
مجتهدی که مرجعیت مجتهدان را داشت:از خصوصیات دیگر شیخ طوسی آن است که تا مدت طولانی فقهای شیعه راتحت تاثیر آرا خود قرار داد، به طوری که هیچ یک از فقها جرات نیافتند که در برابر آرا فقهی شیخ، نظریات خود را ابراز نمایند. البته این مسائل باعث رکود تکامل فقهی در برهه ای از زمان گردید، ولی بعدها با درخششی که برخی از فقها از نسل آن بزرگ فقیه نمودند، این سد شکسته گردید و آرا و نظریات فقهی جدید در عرصه زندگی مسلمانان طلوع و تجلی نمود و افکار و آرا جدید فقهی در عرصه زندگی مردم تابش نمود و این یک حادثه تاریخی درک موقعیت شیخ طوسی را برای ما تسهیل می نماید .
در درک عظمت وی کافی است در نظر داشته باشیم که تا سال ها بعد از وی با وجود انبوه دانشمندان شیعه، هیچ عالمی توفیق نیافت که شخصیت علمی و موقعیت او را تحت الشعاع خود قرار دهد در علوم کلامی و فلسفی و معقول و منقول، تا ظهور خواجه نصیرالدین طوسی (متوفی 672) و علامه بی مانند حسن بن یوسف مطهر حلی (متوفی 726)، هیچ کس یارای برابری با عقاید کلامی وی را نداشت در تفسیر قرآن تا پیش از مجمع البیان امین الاسلام طبرسی (متوفی 548) هیچ کتاب تفسیری همتای التبیان او وجود نداشته است مجمع البیان نیز همچنان که مؤلفش گوید، از دریای بیکران معارف تبیان اقتباس نموده و خوشه هایی چیده است .
در فقه و اصول نیز تمام فقهای بعد از او، ناقل فتاوای وی بوده اند و به احترام فقاهت و دانش او از خود رای و نظری ابراز نمی داشتند تا این که محمد بن ادریس حلی (متوفی 598) برخاست و اجتهاد و مکتب فقهی شیعه را متحول نمود .
قدما تا حدود یک قرن پیش، اگر در فقه شیخ را به طور مطلق می گفتند، (منظور آنان) شیخ طوسی بود و اگر شیخان می گفتند مقصود شیخ مفید و شیخ طوسی بوده است .
شیخ طوسی یکی از چند چهره معروفی است که در سراسر فقه نامشان برده می شود خاندان شیخ طوسی تا چند نسل همه از علماء و فقها بوده اند پسرش شیخ ابوعلی ملقب به مفید ثانی، فقیه جلیل القدری است و بنابر نقل مستدرک (ج 3، ص 498) او کتابی دارد به نام امالی و کتاب النهایه پدرش را نیز شرح کرده است .
شیخ طوسی در مقدمه کتاب تهذیب انگیزه خود را از نگارش این کتاب این گونه بیان می فرماید:« یکی از دوستانم که مراعات حق ایشان بر من واجب است از من درخواست نمود تا احادیث اصحاب را جمع آوری و موارد اختلاف، تباین، منافات و تضاد میان آن روایات را بررسی نمایم زیرا خبری نیست مگر آنکه روایتی بر خلاف آن وارد شده است و حدیثی نیست مگر آنکه در برابر آن روایتی که با آن منافات دارد نیز روایت شده. کار اختلاف روایات به آنجا کشیده که مخالفان به ما طعنه می زنند و این را از بزرگترین عیب های مذهب ما به شمار آورده اند و با این وسیله می خواهند مذهب ما را باطل اعلام نمایند. آنها می گویند مشایخ و بزرگان شما همیشه بر مخالفان خود ایراد می گرفتند که شما در دینتان که با آن خدا را عبادت می کنید اختلاف دارید و دچار اختلاف کلمه در فروع دین هستید و چنین عقیده ای را خدای دانا و حکیم اجازه نخواهد داد؛ اما خودتان نسبت به مخالفانتان بیشتر با هم اختلاف دارید. پس این اختلاف با وجود آنکه اعتراف می کنید که دلالت بر فساد می کند دلالت بر فساد مذهب خودتان نیز دارد... در اینجا بود که تصمیم گرفتم درخواست آن دوست عزیز را اجابت کرده و این کتاب را به نگارش درآوردم و اخبار و روایات متعارض را جمع آوری نموده و راه جمع میان آنها را بیان کنم و احادیث صحیح و معتبر را از روایات غیر معتبر جدا سازم. من در این کتاب، رساله استادم شیخ مفید را متن قرار داده ام و در شرح هر بخش از آن به روایات و احادیث وارده و جمع میان آنها اشاره دارم. در آغاز، شیوه من اشاره به تمام روایات بود اعم از روایات اصحاب و مخالفین ولی بعد دیدم که در این صورت نگارش کتاب خیلی به طول خواهد انجامید لذا فقط به روایات اصحاب اکتفا کردم .»
معرفی اجمالی کتاب
این کتاب یکی از معتبرترین مجموعه های روایی شیعه و سومین کتاب از کتب اربعه است و مورد قبول تمام علماء و فقهای شیعه می باشد. تهذیب الاحکام شامل مجموعه روایات فقهی و احکام شرعی است که از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام روایت شده است. شیخ طوسی این کتاب را در شرح و توضیح کتاب المقنعه از شیخ مفید، استاد بزرگ خود و به دستور ایشان نگاشته است .
کتاب تهذیب الاحکام، شامل تمام روایات فروع و احکام شرعی است و برای فقیه و مجتهدی که بخواهد اجتهاد نماید، بیشتر روایات مورد نیاز را فراهم آورده است. این کتاب شامل مباحث فقهی، اصولی، رجالی و بسیاری از مباحث سودمند دیگر است .
شیخ در این کتاب به مباحث اصول عقاید اشاره نکرده و فقط به بیان فروع و احکام شرعی، یعنی از اول تا آخر فقه و از کتاب طهارت تا کتاب دیات، پرداخته است. ترتیب عنوان های این کتاب، همانند کتاب المقنعه است .
ادله ای که شیخ طوسی در این کتاب به آن ها استدلال می کند، برگرفته از قرآن (ظاهر، صریح، محتوا، دلیل و یا معنای قرآن)، احادیث قطعی (مانند خبر متواتر و اخبار دارای قرائن قطعی دال بر صحت آن ها) و اجماع مسلمین و یا اجماع علمای شیعه است و در آخر به روایات مشهور میان اصحاب نیز اشاره دارد. البته شیخ به روایات مخالف و به وجه جمع یا وجه فساد آن ها مانند ضعف سند یا عمل اصحاب برخلاف آن نیز اشاره کرده است. این کتاب شامل 393 باب و 13590 حدیث است .
در آخر کتاب مشیخه آمده و آن، سند شیخ طوسی به کتاب هایی است که از آن ها روایت نقل کرده است. بر مشیخه کتاب تهذیب نیز شرح هایی نگاشته شده است؛ مانند شرح علامه سیدهاشم توبلی به نام تنبیه الأریب و تذکره اللبیب فی ایضاح رجال التهذیب .
شیوه نگارش
شیخ طوسی در این کتاب:1- به مباحث اصول عقاید اشاره ای ندارد و فقط به بیان فروع و احکام شرعی یعنی از اول تا آخر فقه و از کتاب طهارت تا کتاب دیات پرداخته است .
2- ترتیب عنوان های این کتاب همان ترتیب عنوان های کتاب المقنعه شیخ مفید است .
3- ادله ای که شیخ طوسی در این کتاب به آنها استدلال می کند :
از قرآن، ظاهر، صریح، فحوا، دلیل و یا معنای قرآن است. از روایات، احادیث قطعی مانند خبر متواتر و اخبار دارای قرائن قطعی دال بر صحت آنها است. از اجماع، به اجماع مسلمین و یا اجماع علمای شیعه است و در آخر به روایات مشهور میان اصحاب نیز اشاره دارد .
4- شیخ طوسی به روایات مخالف اشاره کرده و به وجه جمع یا وجه فساد آنها مانند ضعف سند یا عمل اصحاب به خلاف آن نیز اشاره می کند. تاریخ نگارش شیخ طوسی از سال 410 هجری، در سن 25 سالگی شروع به نگارش این کتاب کرده است. وی کتاب طهارت و صلات را در زمان حیات استاد خود شیخ مفید نگاشته است، یعنی تا قبل از 413 هجری و بقیه آن را بعد از آن زمان به اتمام رسانده است. شیخ طوسی این کتاب را قبل از کتاب استبصار نگاشته است .
الاستبصار فِیمَا اختُلف مِن الاخبار
این کتاب مشتمل بر احادیث فقهی است و مختصرتر از تهذیب الاحکام است. ترتیب ابواب الاستبصار بدین صورت است که دو جزء نخست آن (بخش اول و دوم) به مباحث عبادات (به جز جهاد) و جزء اخیر (بخش سوم) به دیگر ابواب فقهی مانند عقود، ایقاعات، احکام تا حدود و دیات اختصاص داده شده است .
برپایه آماری که مؤلف خود از احادیث یاد شده در الاستبصار به دست داده، شمار آن ها 5511 است، حال آن که در چاپ تحقیقی از کتاب الاستبصار، شماره احادیث به 5558 حدیث بالغ شده است و چنین اختلافی در شماره می تواند به شیوه شمارش درمورد پاره ای از احادیث خاص مربوط گردد .
شیخ طوسی در دو جزء نخست تقریبا این احادیث را با اسانید آن ها ثبت و ضبط کرده است اما در جزء اخیر، اسانید به اختصار آمده، و به سبک کتاب تهذیب الاحکام و بیش تر به سبک ابن بابویه در کتاب من لایحضره الفقیه، اسناد روایات به اصول روایی در پایان اثر آمده است .
هدف از تألیف
برخی از علما و شاگردان شیخ طوسی از ایشان درخواست کردند تا کتابی بنویسد که در آن روایات متعارض و مخالف را جمع آوری کند و به بررسی آن ها بپردازد و روایات صحیح و غیر صحیح را مشخص نماید. شیخ طوسی در این کتاب ابتدا روایاتی را که معتبر و صحیح می داند، آورده و سپس به روایات مخالف اشاره کرده و سعی داشته که روایتی را از قلم نیندازد، پس از آن نیز به جمع میان روایات و بررسی آن ها پرداخته است .
شیوه تألیف
طوسی در این اثر علاوه بر این که احادیث مربوط به هر باب را در یکجا فراهم آورده، به نقد و بررسی سندی و محتوایی آن ها نیز عنایت داشته، و در باب باب آن پیشنهاد خود را برای رفع ناهمخوانی ظاهری میان احادیث، یا ترجیح گروهی از روایات بر گروهی دیگر ارائه کرده است. شیوه های جمع بین احادیث و رفع ناهمخوانی ها که در فقه شیخ طوسی جایگاهی ویژه دارد، به خصوص در کتاب الاستبصار او بازتاب یافته است .
از همین رو، این کتاب را نمی باید تنها یک مجموعه محض از احادیث به شمار آورد و ارزش فقهی آن را از نظر دور داشت. ترتیب ابواب الاستبصار نیز همانند دیگر کتب اربعه، برپایه طبقه بندی معمول در آثار فقهی صورت گرفته است .
اگرچه شیخ طوسی در تألیف الاستبصار تا حد زیادی بر تألیف پیشین خود - تهذیب الاحکام - اتکا داشته است، اما الاستبصار از نظر هدف کلی تألیف، هم از دیدگاه باب بندی و هم از نظر شیوه ترتیب احادیث در هر باب ویژگی های خود را داراست و اثری مستقل شناخته می شود .
این استقلال در فهرستی که مؤلف از آثار خود به دست داده است و هم در کلام عالم معاصرش نجاشی به روشنی تأیید شده است .
ویژگی ها
• این کتاب اولین کتابی می باشد که برای جمع بین روایات مخالف نگاشته شده است .
• کتاب استبصار، علاوه بر اعتبار بالا، از جامعیت خوبی نیز برخوردار است، به حدی که ابن طاووس می گوید:اگر درباره مسئله ای روایت مخالف باشد، حتماً در کتاب استبصار نیز باید به آن اشاره شده باشد .
• در آغاز هر باب، نخست به روایات معتبر یا مورد قبول اشاره شده و پس از آن روایات دیگر مطرح شده اند .
• کتاب شامل همه ابواب فقهی نیست و فقط به ابوابی اشاره می کند که در آن روایات مخالفی وارد شده باشد، ولی ترتیب ابواب به ترتیب ابواب کتاب های فقهی است، یعنی از کتاب طهارت شروع شده و به کتاب دیات پایان می پذیرد .
جایگاه
این کتاب از معتبرترین مجموعه های روایی شیعه به شمار می آید و هر فقیه و مجتهدی هنگام استنباط احکام شرعی باید به روایات این کتاب توجه داشته باشد .
کتاب استبصار یکی از کتب اربعه و در ردیف کتاب کافی شیخ کلینی و کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق و تهذیب الاحکام، کتاب دیگر شیخ طوسی، است و شیخ این کتاب را بعد از کتاب تهذیب الاحکام نگاشته است .
با توجه به اهمیت و ارزش کتاب استبصار نام آن پیوسته در فهرست کتاب ها بوده و علما و فقهای شیعه روایت آن را به یکدیگر اجازه می داده اند .
دیدگاه آقا بزرگ تهرانی
علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی به توصیف این کتاب پرداخته و چنین گفته است :
« این کتاب یکی از کتاب های چهارگانه و مجموعه های حدیث است که نزد فقیهان شیعی دوازده امامی مدار استنباط احکام شرعی بوده اند و مشتمل بر چندین کتاب تهذیب است که تنها موارد اختلاف اخبار در آن ذکر گردیده و روش جمع و ائتلاف میان اخبار مخالف و موافق بیان شده است
دیدگاه شیخ طوسی
شیخ طوسی گفته است :
« بدانید ـ خدایتان تأیید کناد ـ که من این کتاب را به سه بخش تقسیم کرده ام:بخش اول و دوم مسائل مربوط به عبادات را شامل می شود و بخش سوم در زمینه معاملات و دیگر ابواب فقهی است ».
دسته بندی احادیث کتاب
شیخ الطائفه ـ خدایش رحمت کناد ـ احادیث این کتاب را به ترتیب زیر دسته بندی کرده است :
1 . بخش اول:شامل 300 باب و 1899 حدیث .
2 . بخش دوم:شامل 217 باب و 1177 حدیث .
3 . بخش سوم:شامل 398 باب و 2455 حدیث .
بنابراین کتاب «الاستبصار» مجموعاً 915 باب و 5531 حدیث را دربر می گیرد .
نسخه های خطی
نسخه خطی این کتاب فراوان است که یکی از آن ها نسخه ای است به خط شیخ جعفر بن علی بن جعفر مشهدی که در روز هشتم ماه ذی قعده سال 573 ه. ق کتابت آن را به پایان برده است .
وی این نسخه را از روی نسخه دست نویس مؤلف، شیخ طوسی ـ درگذشته به سال 460 ه. ق ـ نوشته است که اکنون در کتاب خانه شیخ علی کاشف الغطاء در نجف اشرف وجود دارد .
تعداد چاپ
این کتاب چندین بار به چاپ رسیده است؛ از جمله :
أ. در لکهنوی هند به سال 1307 ه. ق، در دو مجلد بزرگ و حجیم .
ب. در نجف اشرف به سال 1375 ه. ق، در چهار مجلد .