پرطرفدارترین شغل در ایران
نگاه جامعه و خانواده ها به اشتغال فرزندان و آینده آنها در حال تغییر است و حالا پدر و مادرها تلاش می کنند تا امکانات و روش های بهتری برای تحصیل و اشتغال فرزندان خود فراهم کنند. به صورت مشخص، فکر استعدادیابی و شناخت توانمندی های بچه ها، موضوعی است که در چند سال گذشته مطرح و بسیاری از خانواده ها را به دنبال خود کشانده است.
شغل دولتی را خیلی ها دوست دارند، از آن جهت که به نظرشان امنیت شغلی در آن وجود دارد، تا کار می کنی حقوق می گیری و وقتی هم بازنشسته شدی، حقوق بازنشستگی ات تامین است و بسیاری دلایل دیگر. اما بسیاری هم هستند که ترجیح می دهند در بخش های غیر دولتی کار کنند.
مشاغل دولتی اساسا امنیت شغلی بیشتری نسبت به مشاغل بخش خصوصی دارند، چون از قوانین خاصی پیروی می کنند و هر کسی بیاید نمی تواند به راحتی و فردگرایانه راجع به اخراج افراد و جایگزینی آنها با افراد دیگر تصمیم بگیرد.
امنیت شغلی یکی از عمده ترین دلایل تمایل افراد به شغل دولتی است. سی سال کار و در نهایت حقوق بازنشستگی دلیل خوبی برای ترجیح شغل دلوتی به خصوصی است.
ایرانی ها بیشتر سمت چه شغل هایی میروند
حالا خانواده ها می خواهند بدانند که فرزندانشان در چه بخش های توانمندی و مهارت دارند و در آینده چه نوع مشاغلی می تواند برای آنها مناسب بوده و افراد در آن بخش ها موفق باشند. با این وجود، همچنان به دلیل اداره بازار کار ایران به روش سُنتی، انتخاب اول خانواده ها برای اشتغال فرزندان کار دولتی و استخدامی است.
به دلیل وجود ناامنی ها و مخاطرات اشتغال افراد در بخش خصوصی، بسیاری ترجیح می دهند برای جلوگیری از ریسک و هرگونه خطر کردن در آینده، شغلی دولتی به دست بیاورند. این مسئله باعث شده تا با وجود ظرفیت محدود اشتغال در این بخش، صف طولانی و ترافیک درخواست های شغلی در بدنه دولت شکل بگیرد.
صف تقاضای کار در بخش دولتی
کارشناسان عقیده دارند در ایران زیرساخت ها و ملزومات کافی برای هدایت شغلی افراد وجود ندارد، از اینرو حتی اگر استعدادیابی نیز انجام شود، افراد نسبت به آینده شغلی که انتخاب می کنند اطلاع چندانی به دست نخواهند آورد.
در برخی کشورها بانک هاب اطلاعاتی و سایت هایی وجود دارد که تمامی مشاغل موجود در جامعه را جمع آوری کرده، ظرفیت ها مشخص است، آینده شغلی، وضعت درآمدی و حتی تحلیلی از دورنمای کار نیز قابل دریافت است؛ از اینرو انتخاب شغل آینده و سرمایه گذاری در چنین فضایی قطعا با درصد موفقیت بسیار بیشتری همراه خواهد بود.
یک کارشناس با بیان اینکه اولین و مهم ترین گام در یافتن مسیر شغلی برای جوانان نهاد خانواده است گفت:این نهاد به عنوان بزرگترین نهاد آموزشی است که پایه های توسعه هر جامعه ای محسوب می شود را با موضوع کشف استعداد جوانان آشنا کنیم.
این کارشناس عالی کارآفرینی اظهارداشت:ممکن است پرسیده شود که چگونه و از چه راهی باید استعداد فرزندان شناسایی شود؟ آیا از طریق بازی هایی که انجام می دهد و یا بر اساس مهارت ها و تخصص های اجتمالی و یا ارتباطات با دوستان؟
او ادامه داد:در سایت وزارت کار آمریکا شناسایی استعدادهای افراد به این طریق است که اگر به عنوان نمونه فردی علاقمند است قصاب شود مشاوره های با ارزشی ارائه می شود. در اولین گام پراکندگی کل مشاغل قصابی در ایالات 52 گانه آمریکا به شما نشان داده می شود. کسانی که در این شغل هستند چقدر درآمد دارند و شرایط احراز این شغل چگونه است.
این کارشناس عالی بازار کار تصریح کرد:بنابراین در این سامانه یک تصویر کلی از شغل قصابی در آمریکا ارائه شده و شما می توانید وضعیت درآمدهای نسبی این شغل را بدانید. حال ما به عنوان نهاد خانواده وقتی ما می خواهیم فرزندانمان را هدایت کنیم که در چه رشته ای درس بخوانند و بعدا به چه شغلی در آینده برسند، این سایت ها امکان آشنایی با طیف گسترده ای از مشاغل را می دهند.
بروز پدیده «مدزدگی» اشتغال
وی افزود:یک از نکات با اهمیت و اطلاعاتی که در اینگونه سایت ها ارائه می شود دورنمای شغلی است که ما می توانیم درباره 5 تا 20 سال آینده شغلی که انتخاب می کنیم اطلاعات مفیدی را به دست بیاوریم. دورنمای شغلی به ما می گوید که برخی مشاغل هر روز روند رو به رشد و صعودی طی می کنند و تعداد تقاضاها نسبت به آنها در حال افزایش است. در عین حال، در برخی مشاغل مانند موادغذایی روند رشد خطی است و گرایش به آنها رشد چندانی ندارد و در برخی موارد گرایش به مشاغل رو به افول است.
به گفته این کارشناس ، بنابراین شما به عنوان یک دانش آموز و یا دانشجو باید اطلاعات کافی داشته باشید نسبت به اینکه در آینده ممکن است چه شغل هایی وجود نداشته باشند. اخیرا موضوع مهمی را در قالب تعیین الگوی شغلی بررسی کردیم که مشاغل نو را مورد تاکید قرار می دهد.
این کارشناس عالی کارآفرینی افزود:در طراحی مسیر شغلی و بررسی های انجام شده به این مسئله توجه شده که ما بنا به شرایط زمانی و مکانی مشاغلی را از دست می دهیم و از آنسو برخی مشاغل جدید نیز به وجود می آیند؛ بنابراین باید به این مسائل توجه داشته باشیم.
وی خاطرنشان کرد:ما در بازار کار با «مدزدگی شغلی» هم مواجه می شویم و به عنوان نمونه در حال حاضر مُد شده که افراد به سمت کسب و کارهایی در حوزه واردات بروند. همچنین در حوزه پوشاک نیز فعالیت شغلی مُد شده است.
این کارشناس عالی کارآفرینی گفت:در کارآفرینی قهری مدل و الگو نداریم و این موضوع در کشورهای کمتر توسعه یافته و یا در حال توسعه دیده می شود. از آنسو امروز با دستگاه ها و وزارتخانه های متعددی در صدور مجوز کسب و کار مواجه ایم.
اوتصریح کرد:یکی از دلایلی که با تکرار کسب و کارها مواجه می شویم و در نهایت آن شغل از رونق می افتد این است که مدل هدایت شغلی و طراحی نقشه شغل در کشور وجود ندارد و به این ترتیب صدور مجوزهای کسب و کار جدید هیچ رابطه ای با وضعیت و اشباع شدگی آن شغل در بازار کار و اقتصاد ندارد.
این کارشناس عالی بازار کار اظهارداشت:ما در حوزه اقتصاد دچار مشکل هستیم و نتوانسته ایم به بخش خصوصی اعتماد کنیم و میدان داری واقعی را به آنها بسپاریم؛ بنابراین مجموعه دُم اقتصاد دولتی ایران بسیار پهن شده است.
وی تصریح کرد:شما امروز به هر بخشی از اقتصاد دست بگذارید و حتی در صدور مجوزهای کسب و کار که ساده ترین نوع اقدامات کشورهای توسعه یافته است، باز هم با دولت و حاکمیت مواجه می شوید. بنابراین ما اگر بخواهیم نقشه راه کسب و کارها را به درستی بچینیم، یکی از الزامات این است که صدور مجوزهای قانونی را به نهادهای تخصصی واگذار کنیم.
این کارشناس عالی کارآفرینی بیان داشت:اگر ما توانستیم الگوهای توسعه کارآفرینی را از نهاد حاکمیت به نهاد ملت منتقل کنیم حتما راه درست را رفته ایم. ما اگر توانستیم موضوعی را به بدنه جامعه و نهاد مردم بسپاریم دولت ها مجبور خواهند بود خودشان را با آن مطابقت دهند.
به گفته او، در الگوی تعیین مسیر شغلی اگر به این باور برسیم که مدل های مردم ماندگارتر و کم هزینه تر هستند و اگر دولت ها بتوانند نقش مردم را بپذیرند و به حاکمیت آنها اعتماد کنند و سپس تصدی گری ها را واگذار نماید، بخش بزرگی از کارآفرینی واقعی در کشور اتفاق می افتد.
این کارشناس عالی بازار کار اظهارداشت:ایران در حال حاضر در مولفه صدور مجوزهای کسب و کار در بین سایر کشورها کمترین امتیاز را دارد و در بخش واردات و صادرات نیز با تعرفه های دولتی مواجه هستیم. شروع کسب و کار نیز در اختیار دولت ها است و آنها همه کاره هستند.
مدیران اتوبوسی و پرتابی
وی ادامه داد:اصل شایستگی نیز بسیار حائز اهمیت است. امروز ما در کشورهای توسعه یافته حتی وزر در سایه داریم و افراد برای سال های متمادی در مشاغل مختلف آموزش می بینند و کسب تجربه می کنند. ما در الگوی شایسته سالاری «مدیر اتوبوسی» و «مدیر پرتابی» نداریم که یک نفر بتواند از دانشگاه به یکباره بدون طی مراحل کسب تجربه و تخصص به یکباره در پُست مهمی قرار بگیرد.
این کارشناس عالی کارآفرینی گفت:در دنیا بزرگترین سرمایه انسان ها هستند و نفت، گاز و منابع به پایان می رسند؛ بنابراین در الگوی هدایت مسیر شغلی و مردمی کردن اقتصاد اگر بتوانیم مدل شایستگی را در کشور طراحی کنیم و به عنوان نمونه فردی که می خواهد در پسُتی قرار بگیرد، قبل از آن مراحل کسب تخصص را طی کرده باشد، به موفقیت خواهیم رسید.
او تاکید کرد:افراد باید از فیلترهای صلاحیت رد شده باشند و در الگوی هدایت مسیر شغلی با مدیرانی مواجه می شویم که سلسله مراتب قدرت را طی کرده اند و آموزش های لازم را دیده اند. بر اساس قانون برنامه چهارم و پنجم توسعه مکلف به کوچک سازی دولت بودیم.
به گفته وی، بررسی وضعیت فکری جامعه درباره شغل به نحوی است که به عنوان نمونه افراد می خواهند فرزندانشان در شغلی استخدام شوند با اولویت اشتغال در وزارتخانه های دولتی؛ بنابراین بخش خصوصی باید بزرگ شود تا مردم به آنها اعتماد کنند.
این کارشناس عالی بازار کار با تاکید بر اینکه امروز مهم ترین اولویت شغلی برای مردم استخدام در بدنه دولتی است گفت:پس اگر به شرایطی برسیم که در قالب الگوی شایسته سالاری افراد در جایگاه های واقعی خود قرار بگیرند آنوقت شاهد نقش آفرینی های جدی آنها خواهیم بود.