آقای بازیهای استادانه
از «مخمصه»(Heat) تا «پدرخوانده»(The Godfather)، در این مطلب بهترین فیلم های آل پاچینو را در تمام کارنامهی حرفهای او معرفی میکنیم. آلفردو جیمز پاچینو، مانند هر بازیگر افسانهای دیگر سینما، ما را وادار میکند تا برای توصیف عظمت او به دنبال کلماتی ویژه باشیم. وجود فهرستی غیرقابل انکار از کاراکترهای نمادین سینما که به نام او ثبت شدهاند؛ نمیتوان با این واقعیت مخالفت کرد که آل پاچینو یکی از بزرگترین بازیگران و ستارههای سینمای تمام دوران است.
آل پاچینو در سال ۱۹۴۰ در نیویورک به دنیا آمد. او دوران کودکی و نوجوانی پر دردسری داشت، والدینش زمانی که او تنها ۲ سال داشت از هم جدا شدند. و مادرش آلفردو را در حالی که بسیار جوان بود با پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ کرد. پاچینو با وجود اینکه فرصتی برای ثبتنام در دبیرستان هنرهای نمایشی در منهتن یافت؛ مدرسه را رها کرد. انعطافپذیری و عشق آل به بازیگری، او را از آن دوران سخت فقر عبور داد.
وقتی پاچینو ۲۱ ساله شد، مادرش را از دست داد. مادربزرگ دلسوز او یک سال بعد از دنیا رفت. در ۲۳سالگی به استودیوی بازیگران پیوست و بازیگری را زیر نظر لی استراسبرگ آموخت. با این حال، تنها پس از کشمکش های فراوان، کار پیدا کرد و به سینما و برادوی راه یافت. در این مدت، آل پاچینو توسط مربی و بهترین دوست خود، چارلی لاتون، تشویق و حمایت شد.
در نهایت، آل پاچینو اولین نقش بزرگ خود را با فیلم «وحشت در نیدل پارک» (The Panic in Needle Park) در سن ۳۱سالگی تجربه کرد. یک سال بعد او برای نقش نمادینش در شاهکار کاپولا، «پدرخوانده»، نامزد جایزهی اسکار شد. با این وجود، پاچینو در تلاش بود تا با شهرت یکشبهاش کنار بیاید اما نشد. او پس از هر اجرای عالی در دهه ۱۹۷۰ از نظر عاطفی متزلزل شد. متأسفانه پاچینو در همان دوران به الکل روی آورد که در مقطعی باعث به خطر افتادن حرفهی او بهعنوان یک بازیگر شد. سالها جلسات درمانی و اشتیاق او به بازیگری در نهایت آلفرد جیمز پاچینو را از این وضعیت خارج کرد. بنابراین او از سال ۱۹۷۷ تاکنون از اعتیاد به الکل پاک بوده است. زندگی و حرفهی بازیگری پاچینو پر از چنین فراز و نشیبهای باورنکردنی است. بدون مقدمهی بیشتر، در اینجا نگاهی به بهترین فیلم های آل پاچینو داریم:
Insomnia (IMDb: 7.2)
وقتی کریستوفر نولان روی صندلی کارگردانی مینشیند، طرفداران میدانند که قطعاً چیز خاصی را دنبال میکنند و اگر آل پاچینو ستارهی اصلی او باشد، پس مطمئناً تماشای این فیلم اولویت دارد. هنگامی که یک دختر ۱۷ ساله در نایتموت آلاسکا به قتل میرسد، دو کارآگاه از ادارهی پلیس لسآنجلس وظیفه دارند پرونده را حل کنند. اما با درگیر شدن این دو فرد، پرونده به واسطهی یک حادثه دچار چالشی جدی میشود. اگرچه پاچینو برخلاف بسیاری از بازیگرانی که اغلب برای پروژههای بعدی نولان به کار میروند، در هیچ یک از فیلمهای آینده این کارگردان حاضر نشد، اما دیدن این بازیگر و کارگردان بزرگ با هم برای یک فیلم هیجانانگیز روانشناختی، اتفاقی بیسابقه بود.
در نگاه اول، «بیخوابی» انتخابی عجیب برای نولان بعد از فیلم «یادآوری» (Memento) به شمار میرفت، چرا که «یادآوری» ترکیبی بود از روایتی هوشمند و حیلههای ساختاری خاص، در مقابل «بیخوابی» بازسازی یک اثر خارجی زبان (نروژی) به حساب میآمد. و در ظاهر، چه چیزی سادهتر از بازسازی هالیوودی از یک فیلم خارجی زبان؟ اما این تصور بسیار اشتباه بود، چرا که اساساً «بیخوابی» یک تریلر پلیسی یک خطی معمولی نیست، بلکه این فیلم مانند تمام آثار این کارگردان، روایت خود را با نمادگراییهای بزرگ پیش میبرد، و این کار در راستای منعکس کردن بهتر لایههای داستان صورت میپذیرد. «بیخوابی» نیز مانند اکثر آثار نولان، وسواس او را بر روی مضامین درون فیلم نشان میدهد. اما در اینجا او مضامین و لحن اساسی فیلمش را به گونهای احساسی، دلهرهآور و تعلیقزا واکاوی میکند، که مخاطب را خودبهخود به سمت اثر میکشاند.
Scent of a Woman (IMDb: 8)
آل پاچینو تنها جایزه اسکار خود را برای بازی در نقش سرهنگ فرانک اسلید مرد خردمند در فیلم «بوی خوش زن» به دست آورده است. این فیلم یک نمایش عالی درام به همراه اولین بازیهای کریس اودانل و فیلیپ سیمور هافمن است که در کنار آل پاچینو میدرخشند. آل پاچینو با اجرای این نقش برای هشتمین مرتبه، نامزدی خود را برای جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد دریافت کرد. در آن سال رقابت سخت به نظر میرسید زیرا دنزل واشنگتن به دلیل نمایش دراماتیک «مالکوم ایکس» شانس بیشتری داشت. اما سرنوشت به نفع پاچینو بود زیرا او در نهایت برنده شد و حتی حین سخنرانی در لحظهی دریافت جایزه با گفتن «شما خط من را شکستید» با اشاره به هفت نامزدی قبلیاش، بدون حتی یک برد، به شوخی و کنایه با آکادمی پرداخت.
به طور کلی درام بهیادماندنی مارتین برست، تبدیل به یکی از لذتبخشترین فیلم های آل پاچینو در کارنامهاش شد. فیلم «بوی خوش زن» بازسازی فیلم کلاسیک ایتالیایی (۱۹۷۴) با همین عنوان است. داستان حول دوستی بین یک سرهنگ بازنشسته ارتش به نام فرانک اسلید که بینایی خود را در یک تصادف از دست داده و مرد جوانی شکل میگیرد. پاچینو به طرز شگفتانگیزی رفتارهای یک مرد کم بینا را به درستی دریافت و آن را به بیننده ارائه میکند. در عین حال، او کاملاً موفق به انتقال احساسات شخصیت با وجود این محدودیتها میشود.
And Justice for All (IMDb: 7.4)
این درام اجتماعی ساختهی نورمن جویسون، آل پاچینویی را نشان ما میدهد که برخلاف بازیهای مهار شدهاش در پدرخوانده قسمت اول و دوم و سرپیکو، اجرایی پر زرق و برق و البته ماندگار ارائه میدهد. پاچینو در اینجا به عنوان یک وکیل مدافع خشمگین در آستانهی فروپاشی و عصبی به شدت قانعکننده است. در این اثر سینمایی او نقش آرتور کرکلند را بازی میکند که از او خواسته شده از قاضی متهم به تجاوز دفاع کند. کرکلند به دلیل مهارتهای استثنایی خود در دادرسی معروف است. با این حال، قطبنمای اخلاقی او برایش دردسر ایجاد میکند و به همین دلیل او حتی پرونده را از دست میدهد. کرکلند تلاش میکند تا عدالت واقعی را در سیستم قضایی بیتفاوت و فاسد بیابد. دعواهای پاچینو در دادگاه و پاسخهای سریع او «… و عدالت برای همه» را جذابتر میکند.
این اجرای جذاب بدون شک یکی از بهترین بازیها در میان فیلم های آل پاچینو است، این بازیگر با اجرای این نقش نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد اما در نهایت به داستین هافمن برای بازی در نقش تد کرامر در «کرامر علیه کرامر» شکست خورد.
The Devil’s Advocate (IMDb: 7.5)
این عنوان نامآشنا به کارگردانی تیلور هاکفورد و تیم بازیگری فوقالعاده متشکل از آل پاچینو، کیانو ریوز، شارلیز ترون و کانی نیلسن یکی از فیلمهای بسیار موفق در ژانر فراطبیعی و ترسناک به شمار میآید. در «وکیل مدافع شیطان» بهطور عمده با سمبلها سر و کار داریم، به طوری که بخش زیادی از فیلم در قالب تمثیل به مفاهیمی مانند وسوسه، گناه، هبوط انسان و در نهایت نقش شیطان و وسوسههای او میپردازد.
این غول بازیگری در حرفهای که بیش از پنج دهه به طول انجامیده و همچنان ادامه دارد، به دلیل بازی در نقشهای مختلف، خود را به عنوان یک بازیگر منعطف و توانا ثابت کرده. در فیلم «وکیل مدافع شیطان» که یکی از ماندگارترین فیلم های آل پاچینو است، این بازیگر مسیر جذابش را ادامه میدهد و نقش شیطان را بازی میکند. کیانو ریوز در این فیلم یک وکیل مدافع موفق اهل فلوریدا به نام کوین لومکس است که تاکنون در هیچ پروندهای شکست نخورده و با پیشنهاد وسوسهکننده جان میلتون (آل پاچینو) که یک دفتر حقوقی را اداره میکند، زندگیاش دچار دگرگونیهای فراوان میگردد.
The Insider (IMDb: 7.8)
مایکل مان با اسطورههای هالیوود آل پاچینو و راسل کرو همکاری میکند تا یک قطعه درام عالی به نام «نفوذی» را به زمین بازی بیاورد. آل پاچینو در دومین باری که بعد از «مخمصه» با مایکل مان کار میکرد، وظیفهی سختی را بر عهده داشت، و باید نقش روزنامهنگار واقعی و تهیهکنندهی اخبار، لاول برگمن را بازی میکرد. این فیلم درباره شیمیدان وظیفهشناس جفری ویگاند (راسل کرو) است. او پس از اینکه متوجه میشود شرکتهای دخانیات آگاهانه محصولات سرطانزا را به مردم میفروشند، وارد یک جنگ صلیبی اخلاقی میشود تا پوششهای شرورانه صنایع را افشا کند. برگمن تنها کسی است که به ویگاند اعتقاد دارد و طرفدار اوست، اما باید او را متقاعد کند که حقایق را علنی سازد و برای افشای حقیقت همه چیز را به خطر بیندازد.
پاچینو با ظرافت حیرتانگیزی نقش برگمان را بازی میکند. در واقع، او تعادل کاملی را بین خشم صادقانه یک خبرنگار تحقیقی و خستگی از جهان اطرافش برقرار میکند. عظمت این بازیگر را میتوان در یک صحنهی خاص قضاوت کرد، جایی که او با تلفن در ساحل صحبت میکند و بیقرار در اطراف قدم میزند تا به حقیقت برسد. نقش کارآگاه آل در شاهکار قبلی، «مخمصه» به کارگردانی مان، شهرت بیشتری نسبت به این نقش خبرنگار دارد. اما، من احساس میکنم که پاچینو در «نفوذی» حضور بسیار قدرتمندتری دارد. دیدن این بازیگر که مضمون خالص اگزیستانسیالیستی مان را در اجرایش به نمایش میگذارد، خوشحالکننده است.
Serpico (IMDb:7.7)
صداقت بهترین سیاست است و سرپیکو بهطور دقیق این را نشان میدهد. این شخصیت با بازی آل پاچینو در نقش یک افسر پلیس نیویورکی به نام فرانک سرپیکو، فساد پلیس را آشکار میکند. درام جنایی «سرپیکو»، موفق به کسب دو نامزدی جایزهی اسکار شد که یکی از آنها در بخش بهترین بازیگر مرد برای پاچینو است. هرچند پاچینو آن سال از دریافت مجسمهی طلای بازماند، اما اولین جایزه گلدن گلوب خود را برای بهترین بازیگر مرد دریافت کرد. زمانی که داستان فرانک سرپیکو برای اولین بار در سال ۱۹۷۱ منتشر شد، سم پکینپا میخواست با رابرت ردفورد در نقش اصلی فیلمی بسازد. اما پس از موفقیت «پدرخوانده»، این پروژه به آل پاچینو رسید.
آل پاچینو با قبول این نقش طیف وسیعی از مرزهای عاطفی را به نمایش گذاشت تا بتواند آسیب پذیری پلیس، قدرت درونی هولناک و همچنین احساس انزوا را به نمایش بگذارد. اما صحنهی مورد علاقهی من آخرین لحظهای است که او درد درونی را به ظریف ترین شکل بیان میکند. نباید فراموش کرد اگر «سرپیکو» فیلمی چنین درخشان در کارنامهی فیلمسازی سیدنی لومت است و در میان فیلم های آل پاچینو صاحب چنین جایگاه رفیعی است، فقط به تصویرگری شورش یک فرد در برابر سیستم بازنمیگردد. سیدنی لومت تلاش میکند تا خلوتی شاعرانه برای شخصیت اصلی خود خلق کند که به هیچ وجه همسو با محیط پیرامون خود نیست. آدمی که انگار یاد گرفته خلاف جهت آب شنا کند و حتی در عاشقی و بیان احساسات هم تفاوت آشکاری با جامعهی اطرافش دارد.
Carlito’s Way (IMDb: 7.9)
این فیلم بر اساس رمانهای Carlito’s Way و After Hours نوشته قاضی ادوین تورس، حول محور کارلیتو بریگانته، یک جنایتکار آمریکایی میگذرد که پس از عهد کردن برای ورق زدن برگ جدید و ترک زندگی جنایتکارانه، از زندان آزاد میشود. اما این جنایتکار خود را قادر به انجام این کار نمیبیند و در نهایت به همان فعالیتهای جنایتکارانهای کشیده میشود که در وهله اول او را در زندان حبس کرد. در فیلم «راه کارلیتو» اثر برایان دیپالما، آل پاچینو نقش سلطان سابق مواد مخدر بدنام پورتوریکویی را بازی میکند. کارلیتو که به تازگی از زندان آزاد شده امیدوار است بتواند از زندگی قبلی خود فرار کند. اما سرنوشت نقشههای دیگری برای او دارد. مانند «صورت زخمی»، این فیلم نیز در مورد ضعفهای انسانی و حرص و طمع بیش از حد است. اما، به شیوهای تراژیکتر به این موضوعات میپردازد.
فیلم «راه کارلیتو» بازگشتی به نقشهای مردان سرسخت آل پاچینویی است. بعد از «صورت زخمی»، این بازیگر مدتی از کانون توجهات دور ماند و پروژههای به نسبت کوچکتری را انجام داد. اما«راه کارلیتو» دارای آل پاچینویی است که از همان اولین صحنه به شکلی بیمارگونه شروع به سوزاندن روان ما میکند. چهره پرشور و پر رنگ آل در سکانس اول تماشایی است. پاچینو علاوه بر ایجاد هیجانات عاطفی شدید، در به نمایش گذاشتن حس عمیقِ عاشقانهی خود نیز عالی است.
Donnie Brasco (IMDb: 7.7)
آل پاچینو عاشق بازی در نقش مردان مافیایی است، و به همین خاطر است که او بار دیگر نقش یک گانگستر بدنام را در «دنی براسکو» بازی میکند. بهترین قسمت «دنی براسکو» همبازی شدن او با جانی دپ است؛ دو تن از بهترین بازیگران زمان خود برای این فیلم درام-جنایی پرشور کنار یکدیگر هستند. این فیلم بر اساس یک داستان واقعی است و مطمئناً نامش در میان یکی از بهترین فیلم های آل پاچینو دیده میشود. داستان فیلم حول محور مامور مخفی افبیآی جوزف دی. پیستون میچرخد که با نام مستعار «مرد جواهر» دانی براسکو به خانوادهی جنایتکاران مافیا بونانو نفوذ میکند اما احساساتش باعث میشود تا دچار چالش شود.
جانی دپ نقش قهرمان داستان را بازی میکند، یک پلیس مخفی با دوراهیهای اگزیستانسیال. «دنی براسکو» یک مطالعهی شگفتانگیز و غیرعاطفی دربارهی جنایات سازمانیافته است. بنابراین، دنیای گانگستری در فیلم خالی از زرقوبرق و هیجان است. در واقع، اجرای آل پاچینو نیز چهرهی غمانگیز یک مرد شکستخورده را به نمایش میگذارد. علاوه بر این، بازی او دارای دامنهی وسیعی است، او در این نقش شوخ است و در عین حال بهطور ظریفی ناراحتیها و ناامیدیهای خود را بیان میکند. میتوان گفت که شخصیت آل پاچینو در این فیلم پادزهری عالی برای تونی مونتانا از «صورت زخمی» است.
Dog Day Afternoon (IMDb: 8)
سیدنی لومت بزرگ و فقید صاحب برخی از بهترین فیلمهایی است که تا به حال ساخته شدهاند، و به لطف بازی دلخراش پاچینو در نقش سانی، «بعدازظهر سگی» به حتم یکی از آنهاست. اینکه با فیلمی بر اساس یک داستان واقعی طرف هستیم، آن را بیش از پیش چشمگیر میکند! سانی برای پرداخت هزینهی عمل تغییر جنسیت معشوقش، در روز روشن از یک بانک سرقت میکند. اما دزدی با برنامهریزی ضعیف به یک خرابکاری مطلق تبدیل میشود و در حالی که رسانهها و نیروی پلیس بانک را محاصره میکنند، به یک گروگانگیری خطرناک تبدیل میشود.
هیچ چیز عادی در مورد سرقت جنونآمیز بانک که در سال ۱۹۷۲ اتفاق افتاد وجود ندارد، از جمله اینکه بانک پولی برای دادن به دزدان نداشت. آل پاچینو ستارهی این فیلم است، این اثر سینمایی اگرچه از داستان واقعی متمایز است، اما به خاطر لحن ضد حاکمیتیاش که در این ژانر کمیاب است به یاد آورده میشود. به طور کلی فیلم «بعدازظهر سگی» که با کارگردان عالی سیدنی لومت و اجرای جذاب آل پاچینو تقویت شده است، تصویری دقیق از مردم در بحران را ارائه میدهد که در آن درام پر تنش با طنز سیاه رنگآمیزی شده است.
این فیلم که نامزد شش جایزهی اسکار از جمله یک نامزدی برای پاچینو برای بهترین بازیگر مرد بود، تنها توانست یک جایزه را برای بهترین فیلمنامهی اصلی به دست آورد. در واقع، این چهارمین نامزدی این بازیگر برای این جایزه معتبر بود، اما او این جایزه را به جک نیکلسون برای بازی در نقش رندل مک مورفی در فیلم «پرواز بر فراز آشیانهی فاخته»(One Flew Over the Cuckoo’s Nest) باخت.
Heat (IMDb: 8.3)
این اثر در زمرهی بهترین فیلمهای اکشن جنایی تاریخ جای میگیرد و شامل بزرگترین صحنهی سرقت تمام دورانها و همچنینیکی از بهترین بازیهای رابرت دنیرو و آل پاچینو است. اگرچه در طول فیلم آل پاچینو و رابرت دنیرو فقط چند دقیقه روبهروی هم قرار دارند، اما «مخمصه» یک درام جنایی گیرا است که بازیهای جذابی را از ستارههایش میگیرد و تسلط مایکل مان بر این ژانر را تایید میکند. «مخمصه» به کارگردانی مایکل مان، آل پاچینو را در نقش ستوان وینسنت هانا نشان میدهد که مصمم است پرونده یک سرقت از بانک را مختومه کند.
«مخمصه» با الهام از رویدادهای واقعی به خوبی نشان میدهد که زندگی و کار در ادارهی پلیس لسآنجلس چهقدر میتواند خطرناک باشد. به غیر از پاچینو، در این فیلم ستارگانی چون رابرت دنیرو، وال کیلمر و جان وویت نیز حضور دارند.
Scarface (IMDb: 8.3)
«صورت زخمی» یکی از آن فیلمهای درام جنایی است که با دیدن آن نمیتوانید فیلم را تا مدتی از ذهن خود خارج کنید. از طرفی همهی دوستان و آشنایان مجرم و جنایتکار شما پوسترهای «صورت زخمی» را روی دیوار خود دارند که تصویر بهترین ضدقهرمان روی آن است: تونی مونتانا. «صورت زخمی»، فیلمی درام جنایی به کارگردانی برایان دیپالما، نویسندگی الیور استون و بازی آل پاچینو در کاراکتر تونی مونتانا است. این فیلم بازسازی اثری به همین نام محصول سال ۱۹۳۲ است. در یکی از ماندگارترین فیلم های آل پاچینو ، او در نقش «تونی مونتانا» یک مهاجر کوبایی است که به آمریکا آمده و با دوستش «منی» (استیون بائور) وارد دستههای مافیایی قاچاق مواد میشوند.
بدون شک یکی از خاطرهانگیزترین فیلم های آل پاچینو همین اثر است، این فیلم نشان میدهد که چهگونه تونی مونتانای مهاجر به بزرگترین رئیس جنایتکاران آمریکا تبدیل شد. مونتانای بدون با جرات فکر کردن به رویاهای بزرگ، زندگی جنایتکارانه را برای رسیدن به هدف خود انتخاب کرد. فرار مالیاتی، قتل، پولشویی، مواد مخدر و خیلی چیزهای دیگر! شما هر چیزی از جنایت نام ببرید، مونتانا آن کار را انجام داده است. پاچینو در فیلم «صورت زخمی» واقعاً از خودش پیشی گرفت و جای تعجب داردکه چرا او برای این نقش نامزد جایزهی اسکار نشد. با این حال، این فیلم به دلیل پُر بودن از نقل قولهای کلاسیک و نمادین مانند: «من همیشه حقیقت را میگویم. حتی وقتی دروغ میگویم.» در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند.
The Irishman (IMDb: 7.8)
آیا جای تعجبی وجود دارد که اولین همکاری این غول بازیگری با مارتین اسکورسیزی در بین برترین فیلم های آل پاچینو در تمام دورانها قرار گیرد؟ البته که نه! در فیلم «مرد ایرلندی»، پاچینو وظیفه دارد نقش جیمی هافا، یکی از بدنامترین گانگسترهای تمام تاریخ آمریکا را بازی کند. این فیلم نه تنها نشاندهندهی بازگشت اسکورسیزی به ژانر جنایی از زمان The Departed است، بلکه برای اولین بار پس از «مخمصه»، پاچینو و دنیرو را دوباره در یک فیلم میبینیم. جو پشی همچنین پس از حضور در فیلم The Good Shepherd در سال ۲۰۰۶ به عنوان لطف به دوست خودش دنیرو و کارگردان فیلم، به ژانر جنایی بازگشت.
همانطور که گفتم آل پاچینو در این فیلم نقش جیمی هافا، رییس افسانهای اتحادیههای کارگری آمریکا در دهههای پنجاه و شصت میلادی را بازی میکند. شیوهی اجرای نقش این غول پشت پردهی سیاستهای داخلی آمریکا توسط او مبتنی بر میزانسن فیلمساز است؛ قدرتمند همچون کسی که عادت کرده همیشه در مرکز قاب باشد. زمانی که او برای بزرگداشت شخصیت اصلی با بازی رابرت دنیرو سخنرانی میکند از بهترین قسمتهای فیلم است و حضور گرم و در عین حال مهیب جو پشی در همان زمان، این سکانس را به یاد ماندنی میکند.
Scarecrow (IMDb: 7.3)
از همان سکانس ابتدایی و ادای دین آشکار جری شاتسبرگ به ساموئل بکت و نمایشنامهی معروف او یعنی در انتظار گودو مشخص است که با فیلمی نبوغآمیز و درخشان طرف هستیم. ضمن آنکه پیتر بردشاو منتقد سرشناس گاردین اعتقاد دارد آل پاچینو و جین هاکمن هر دو بهترین نقش آفرینیهای خود را در این فیلم ایفا کردهاند. به همین دلیل فیلم در همان سال تولید موفق شد جایزهی نخل طلای کن برای بهترین فیلم را از آن خود کند.
جری شاتسبرگ که با فیلم «وحشت در نیدل پارک» هم سابقهی همکاری با آل پاچینو را در کارنامهی خود دارد، این بار روایت دو انسان طرد شده از جامعهی اطراف خود را تعریف میکند که در آرزوی یک زندگی بهتر هر روز دست و پا میزنند و احساس میکنند در حال پیشرفت هستند. این در حالی است که آنها با هر تلاشی موجبات غرق شدن خود را در گرداب زندگی فراهم میکنند. سفر جادهای آنها و کارهای گاه و بیگاهی که پیدا میکنند، مسکن موقتی است که درک درست هر دو شخصیت اصلی در فهم واقعیت اطرافشان را، به تعویق میاندازد وگرنه سرنوشت شوم آنها همچون شخصیتهای مخلوق ساموئل بکت از همان ابتدا مشخص است.
The Godfather (IMDb: 9.2)
یکی از بزرگترین موفقیتهای انتقادی و تجاری هالیوود؛ «پدرخوانده» همه چیز را به سود سینما تغییر داد. این فیلم نه تنها از انتظارات فراتر رفت، بلکه معیارهای جدیدی را برای سینمای آمریکا ایجاد کرد. «پدرخوانده» بهترین فیلم جنایی تمام دوران و همچنین نامزد اصلی بهترین فیلم مرجع ژانر جنایی گانگستری تاریخ سینما است. به جرات میتوان گفت که این اثر پدرخواندهی تمام درامهای جنایی آمریکایی است.
در شاهکار فرانسیس فورد کاپولا، خانوادهی مافیایی ایتالیایی کورلئونه با شروع جنگ بین پنج خانوادهی مافیایی داستان، متزلزل میشوند. مایکل با بازی آل پاچینو به شدت از پدرش دون ویتو با بازی مارلون براندو و بقیه اعضای خانواده در جنایات سازمان یافته فاصله میگیرد. با این حال، خانوادهی او پس از چندین مرگ غمانگیز به او نیاز دارند و مایکل به روشی بیرحمانه به ماجرا قدم میگذارد. بدون شک «پدرخوانده» شاهکار فیلمسازی و بلیت آل پاچینو برای سوپراستار شدن بود. پس از کار روی صحنه و در نقشهای کوچک در دو فیلم، این بازیگر تازهکار توسط فرانسیس فورد کاپولا برای بازی در نقش کوچکترین پسر دون ویتو کورلئونه در پدرخوانده استخدام و ستارهای متولد شد!
زمانی که کارگردان فرانسیس فورد کاپولا از آل پاچینو خواست نقش مایکل کورلئونه را در حماسه گانگستری مهم The Godfather بازی کند، مدیران استودیو وحشت زده شدند. آنها ستارهی جوانی مانند رابرت ردفورد، جک نیکلسون یا وارن بیتی را می خواستند. مورخان فیلم اغلب به نظر مدیران استودیو در مورد اینکه کاپولا کمی «دیوانه» است اشاره کردهاند؛ چرا که سرنوشت فیلم با حضور آن جوان (به جوانی پاچینو ارجاع دارد) به خطر میافتاد. اما درست در زمانی که مقابل تعداد فیلم های آل پاچینو باید عدد ۲ را مینوشتیم او با قدرت فوقالعادهای این نقش را بر عهده گرفت. هرچند که در ابتدا، آل نیز فکر می کرد که او برای این نقش مناسب نیست و به کاپولا گفته است که بازیاش در هنگام روخوانی فیلمنامه نمایش امیدوارکنندهای از آب درنیامد.
«پدرخوانده» تا حد زیادی در مورد سفر مایکل است، اگرچه بازی مارلون براندو در نقش ویتو کورلئونه به نقطه بحث تبدیل شد. اما مایکل با بازی پاچینو یک مرد جوان خوشاخلاق در صحنههای آغازین است. اما در سه ساعت آینده میبینیم که او رهبری خانواده کورلئونه را برعهده میگیرد و قدرت عظیمی که در اختیار دارد معنای متفاوتی به شیوهی زندگی او میدهد.
The Godfather: Part II (IMDb: 9)
بحث بزرگ در میان محافل منتقدان و اهالی هنر ادامه دارد که کدام فیلم بهتر است: اولین پدرخوانده یا قسمت دوم آن؟! شما در این مورد کدام سمت ایستادهاید؟ خب، طبق گزارش IMDb، نسخهی اصلی پیروز میشود. با این حال، «پدرخوانده ۲»، که در آن پاچینو دوباره نقش خود را در قامت مایکل کورلئونه بازی کرد، در حال حاضر در رتبهی چهارم فهرست ۲۵۰ فیلم برتر IMDb قرار دارد. این حماسهی جنایی به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا برندهی شش جایزهی اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد. بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (دنیرو)، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین موسیقی متن و بهترین کارگردانی هنری دیگر رشتههایی بودند که این فیلم موفق شد در آنها مجسمهی طلایی را کسب کند. پاچینو همچنین نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
فیلم «پدرخوانده ۲» ظهور قدرتمند مایکل کورلئونه را دنبال میکند. و در عین حال، ماهیت فاسد او را به تصویر میکشد، زیرا در آخرین لحظات با وجود قدرت و ثروت زیاد، مایکل در دنیا تنها است. خیانتها و تهدیدهای دلخراش با آغوش کشیدن مایکل از سمت تاریک مطابقت دارد. این فیلم اولین نمونهی «انفجار» معروف آل پاچینو را دارد. اما عظمت واقعی اجرا او در لحظات آرام و ظریف نهفته است، زیرا خشم بیان نشده تعادل اخلاقی او را از بین میبرد. او به یکباره مهار میشود و همچنین به طور نامحسوس خشم و شور افسارگسیختهای را که در اعماق وجود دارد نشان میدهد.
آل پاچینو برای برقراری ارتباط با این شخصیت و به تصویر کشیدن او کار بسیار سختی داشت. در واقع، اخیراً فاش شده است که این بازیگر در حین فیلمبرداری نزدیک بود از پا بیافتد. این تأثیر بر سلامت روان او در سراسر دههی ۱۹۷۰ ادامه یافت. با این وجود، تهیهکنندگان و مدیرانی که در ابتدا میخواستند او را از پدرخوانده اخراج کنند، به پاچینو در نقش مایکل کورلئونه اعتماد زیادی داشتند.
کلام پایانی
سوالات زیادی در مورد افت تواناییهای بازیگری آل پاچینو پس از دههی ۹۰ میلادی مطرح میشود. اما علیرغم اینکه پاچینو در انتخاب برخی پروژههای خود دچار اشتباه شده، اما با نگاه کلی به فیلم های آل پاچینو میتوان گفت او تا به امروز همواره به ارائه بازیهای قوی ادامه داده است. بازی او در سریال You Don’t Know Jack (2011)، «مرد ایرلندی» و سریال تلویزیونی The Hunters (2020) به ما نشان میدهند که پاچینو هنوز هم بزرگ و عالی است. او همچنین در نقش آلدو گوچی در درام جنایی «خاندان گوچی» اثر ریدلی اسکات عالی بود. با انتشار اخباری مبنی بر اینکه آل پاچینو این روزها نقش شاه لیر را بازی میکند، خود به خود بدیهی است که این بازیگر به توقف یا کنارهگیری اعتقادی ندارد. او به الهام بخشیدن به نسلهای مختلف بازیگری ادامه خواهد داد.
اجرای مورد علاقه شما از آل پاچینو چیست؟ بیایید در نظرات زیر صحبت کنیم.
آل پاچینو با کدام فیلم به شهرت رسید؟
بدون شک «پدرخوانده» شاهکار فیلمسازی و بلیت آل پاچینو برای سوپراستار شدن بود. پس از کار روی صحنه و در نقشهای کوچک در دو فیلم، این بازیگر تازهکار توسط فرانسیس فورد کاپولا برای بازی در نقش کوچکترین پسر دون ویتو کورلئونه در پدرخوانده استخدام و ستارهای متولد شد!
کدام فیلم آل پاچینو برندهی نخل طلای کن شده است؟
فیلم مترسک. پیتر بردشاو منتقد سرشناس گاردین اعتقاد دارد آل پاچینو و جین هاکمن هر دو بهترین نقش آفرینیهای خود را در این فیلم ایفا کردهاند. به همین دلیل فیلم در همان سال تولید موفق شد جایزهی نخل طلای کن برای بهترین فیلم را از آن خود کند.