شعر و شاعری از دیرباز در میان مردم عرب زبان جایگاه ویژه ای داشته است. شاعران عرب زبان شناخته شده ای در دنیا وجود دارند که اشعار آن ها به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است. برخی از شاعران معروف عرب زبان مانند محمود درویش، نزار قربانی، آدونیس، محمد الماغوط، سعاد الصباح، جبرا ابراهیم جبرا و …. می باشند. در ادامه چند شعر عاشقانه عربی با معنی فارسی را که از بین بهترین اشعار عاشقانه عربی گلچین نموده ایم تقدیمتان می کنیم و امیدواریم مورد توجه شما قرار بگیرد.
اشعار عربی عاشقانه با ترجمه فارسی
شعر عاشقانه عربی با ترجمه فارسی از نزار قربانی
دامك إنت الـلي رحـلـت وكـيف
و تا زمانيکه تو هجرت کرده اي من چگونه
باصبر على الـبعاد وكـيف بـنـثـر ها لـورود
چگونه مي توانم اين دوري تو را تحمل کنم و چگونه اين گلها را بدون تو پرپر کنم
ما وعـدت إنـك تـقـا سمـني المحبـة
مگر اين تو نبودي که با من پيمان بستي که در مهرباني با من سهيم باشي
وتـبـقى لي حب ولـدروبي دلـيـل
و عشق من باقي بماني و بهانه اي براي راه زندگي من باشي
بس حسـافة الـبعـد كان أقـرب وأرحم
وليکن افسوس که جدايي براي تو آسان تر و دلپذيرتر بود
حسبي الله وحده ونعم الوكيل
خدا برای من کافی است و او بهترین وکیل برای من است.
روح أنا راضي بغـيـابك يا حياتي
وجود من به اين دوري قانع مي باشد اي هستي من
هـذي قسمة لي وهـذي لي نصيب
اين سهم من از روزگار و تقدير من مي باشد
كنت شمعة تطـوي وتشـرق حياتي
تو همچون شمعي بودي که باعث طلوع عشق در زندگيم گشتي
إنطـفـيـت ورحت في وقت المغـيـب
وليکن خاموش شدي و به دوردستها سفر کردي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عاشقانه عربی زیبا از نزار قربانی
إنزعی الخنجرَ المدفونَ فی خاصرتی
و اترکینی أعیش..
إنزعی رائحتَک من مسامات جلدی
و اترکینی أعیش..
إمنحینی الفرصه..
لأتعرّف على امرأه جدیده
تشطب اسمَکِ من مفکّرتی
و تقطعُ خُصُلاتِ شعرک
الملتفّه حول عنقی..
ترجمه فارسی شعر عربی
دشنه ات را از سینه ام بیرون بکش
بگذار زندگی کنم
عطر تنت را از پوستم بگیر و
بگذار زندگی کنم
بگذار با زنی تازه آشنا شوم که
نامت را از خاطرم پاک کند و
کلاف حلقه شده گیسوانت را از دور گلویم بگشاید
شعر عاشقانه عربی نزار قربانی با ترجمه فارسی
الحب المستحیل
عشق محال و نشدنی
أحبکِ جداً وأعرف أن الطریق إلى المستحیل طویل
بسیار تو را دوست دارم و می دانم راه به سوی غیر ممکن ، بس راه درازی است
وأعرف انکِ ست النساء ولیس لدی بدیل
و می دانم که تو بانو زنان هستی و غیر از تو برایم هیچ گزینه ای نیست
وأعرف أن زمان الحنین انتهى ومات الکلام الجمیل
و می دانم که زمان و ایام مهربانی به پایان رسیده و سخنهای زیبا از بین رفت و مردند
فی ست النساء ماذا تقول؟؟
بانوی زنان من چه بگویم
أحبک جداً… أحبک
تو را دیوانه وار دوست دارم تو را واقعا دوست دارم …دوستت دارمِ
وأعرف أنی أعیش بمنفى وأنتِ بمنفى
و می دانم که که من در تبعیدگاه زندگی می کنم و تو نیز در تبعیدگاه دیگری هستی
و بینی وبینک ریح وغیم وبرق ورعد وثلج ونار
و بین من و تو باد و ابر و رعد وبرق و برف و آتش است
وأعرف أن الوصول لعینیک وهم
و می دانم که رسیدن به چشمان تو خیالی بیش نیست
وأعرف أن الوصول إلیک انتحار
و رسیدن به تو خودکشی است
ویسعدنی أن افجرو نفسی لأجلکِ أیتها الغالیه
ای بانوی من، من خوشحال میشوم اگر در راه رسیدن به تو تنم را تکه تکه کنم
ولو خیرونی لکررت حبکِ للمره الثانیه
و اگر مرا مختار گردانند برای بار دوم عشقم را نسبت به تو تکرار میکنم
یا من غزلت قمیصک من ورقات الشجر
ای کسی که پیراهنش را از برگهای درختان دوخته ام
أیا من حمیتک بالصبر من قطرات المطر
ای کسی که با صبر، تو را از قطرات باران پناه دادم
أحبکِ جداً … أحبک
تو را واقعا دوست دارم … دوستت دارم
و أعرف أنی أسافر فی بحر عینیکِ دون یقین
و می دانم که در دریای چشمانت مسافرت می کنم بدون هیچ یقینی
وأترک عقلی ورائی وأرکض .. أرکض خلف جنونی
و عقلم را در پشت سر خود رها میکنم و می دوم .. می دوم پشت دیوانگی خود
أیا امرأه تمسک القلب بین یدیها
ای زنی که قلبم را در بین دستانت قرار می دهی و لمس می کنی
سألتک بالله لا تترکینی .. لا تترکینی
تو را به خدا قسم دادم مرا تنها مگذار … مرا تنها مگذار
فما أکون أنا إذا لم تکونی
که من چیزی نیستم من هیچ هستم ، اگر تو در پیشم نباشی
أحبک جداً وجداً وجدا
واقعا تو را دوست دارم ….. دوستت دارم
ًوأرفض من نار حبکِ أن استقیلا
که خود را از عشق سوزناکت دور کنم
وهل یستطیع المتیم بالعشق أن یستقیلا
و آیا کسی که دل سوخته است ، می تواند معشوقه خودش را کنار بگذارد و از این عشق دور شود
وما همنی إن خرجت من الحب حیا
اصلا برایم مهم نیست که از این عشق زنده خارج شوم
وما همنی أن خرجت قتیلا
و نیز اصلا برایم مهم نیست که از این عشق مرده خارج شوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عربی عاشقانه با ترجمه فارسی
إني خيرتك فاختاري
من فرصت انتخاب کردن را به تو دادم , پس انتخاب کن
ما بين الموت على صدري
بین مرگ در آغوش من
او فوق دفاتر اشعاري
یا مرگ بر روی دفترهای شعرم
اختاري الحب اواللا حب
انتخاب کن , زندگی همراه با عشق یا زندگی بدون عشق
فجبن الا تختاري
که عدم انتخاب تو دلیلی بر هراس تو می باشد
لا توجد منطقة وسطى
هیچ حد میانی وجود دارد
ما بين الجنة والنار
بین بهشت و آتش دوزخ
ارمي اوراقك كاملة
تمام کاغذهایت را بر زمین پرتاب کن
وسأرضى عن أي قراري
و من به هر تصمیمی که تو بگیری راضی خواهم بود
قولي , انفعلي , انفجري
حرفی بزن , واکنشی نشان بده , طغیان کن
لا تقفي مثل المسمار
همچون میخی که در اعماق زمین فرو رفته است نایست
لا يمكن أن ابقى ابدا
هرگز امکان ندارد که من همیشه
كالقشة تحت الأمطاري
همچون گیاهی ناچیز در زیر قطره های باران باقی بمانم
مرهقة ها أنت وخائفة
تو پریشان هستی و وجودت را ترس فرا گرفته است
وطويل جدا مشـواري
درحالیکه مسیر من بسیار طولانی می باشد
غوصي في البحر أو ابتعدي
یا در اعماق دریا فرو برو و یا اینکه منصرف و دور شو
لا بحر من غير دواري
هیچ دریایی بدون آشفتگی و سرگیجگی وجود ندارد
الحب مواجهة كبرى
عشق , رویا رویی عظیمی است
إبحار ضد التياري
و همچون حرکت برخلاف جريان دریا می باشد
صيب وعذاب ودموع
سرشار از سختی و درد و رنج و اشک است
ورحيل بين الأقماري
همچون هجرتی در آسمان و در بین کواکب است
يقتلني جبنكِ
ترس تو باعث نابود کردن من است
تتسلى من خلف ستار
هر از چند گاه , نگاه دزدانه ای از پشت پرده می اندازی
إني لا اؤمن في حب
من به آن عشقی ایمان ندارم که
لا يحمل نزف الثوار
که همراه با خروشیدن انقلابیان نباشد
لا يضرب مثل الإعصار
و همچون طوفانی همه جا را در هم نکوبد
لا يكسر كل الأسوار
و همه دیوارها را درهم نشکند
آه لو حبكِ يبلعني مثل الإعصار
آه که ای کاش عشق تو , همچون گردبادی من را در خود فرو می برد
إني خيرتك فاختاري
و من قدرت انتخاب را به تو دادم , پس برگزین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اشعار عاشقانه عربی با معنی
إن کنت أعز علیک فخذ بیدی
فأنا مفتون من رأسی حتی قدمی
الموج الأزرق فی عینیک ینادینی نحو الأعمق
و أنا ما عندی تجربه فی الحب و لا عندی زورق
إنی أتنفس تحت الماء
إنی أغرق أغرق أغرق
ترجمه فارسی شعر عاشقانه عربی
اگر شما را گرامی می دارم ، دست مرا بگیرید
من مجذوب سرم به پاهایم
موج آبی در چشمان شما مرا عمیق تر می خواند
من نه در عشق تجربه دارم و نه قایق دارم
من زیر آب نفس می کشم
غرق شدم غرق شدم
شعر عاشقانه عربی کوتاه با ترجمه فارسی
انه ما بچانی دهری
آنه من حبک بچیت
چان مگفول باب گلبی
وانته من یا باب اجیت؟
ترجمه فارسی شعر
زمانه نتوانست اشک را مهمان چشمهایم کند
آنچه من برایش اشک ریختم عشق تو بود
درب قلب من بسته بود
تو از کدام در وارد شدی؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عاشقانه عربی به فارسی
لو حبنا غلطه
ترکنا غلطانین
ما زال عشقانین
مع بعض مرتاحین
ترجمه فارسی شعر
اگر عشقی که داریم اشتباه است
اجازه بدهید یک خطاکار باقی بمانیم
ما هنوز هم عاشق هم هستیم
و در کنار هم آرامش را حس میکنیم…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عاشقانه عربی ترجمه فارسی
والنور عم يمشي حفا
و روشنايي پابرهنه در بین ما راه می رفت
ويفارق غصون الشجر
و از شاخه درختان جدا می شد
انت وانا ونسمة جفا
من و تو و نسیم بی رحمی
هبت علي الحلم انكسر
نسیم بی رحمی بر رویا وزید و خوابمان را در هم کوبید
عندي الليل انطفا
شب برای من خاموش شد
وين القمر مافي قمر
ماه شبانه کجاست دیگر هیچ ماهی وجود ندارد
یا الشوق ياحرام الغفا
ای اشتیاق, دیگر خوابیدن حرام شده است
يامرخص دموع البشر
ای کسیکه باعث روان شدن اشکهای انسان ها گشته ای
يا حب لمحة واختفا
ای عشقی که به یکباره ظاهر شد و ناپدید گشت
ماعد شفتله اثر
و دیگر هیچ اثری از آن عشق ندیدم
يابرد عم يلغي الدفا
ای سرمایی که باعث نابودی گرما می گردی
يادموع عم تمحي الصور
ای اشکهایی که با ریختن بر روی عکسها آنها رانیست ونابود می کنی
حكمة وماكنا نعرفها
حکمتی بود که ما آن را نمی شناختیم
ان القدر هو القدر
اینکه سرنوشت همان سرنوشت است
شو صار يادرب الهوا
ای راه عشق به من بگو چه شد
يا زارع بقلبی التعب
ای کسیکه خستگی را در قلبم می کاری
مش مهم ما عدنا سوا
مهم نیست که ما با همدیگر نباشیم
ولامهم غلب علي السبب
و دیگر دلیل جدایی ما نیز مهم نیست
المهم من بعد الغنا
مهمترین چیز تنها این است که بعد از ترانه
ننسي العذاب اللي مرق
تمام درد و رنجی که کشیدیم را فراموش کنیم
بعدك ياقلبي اللي احترق
بعد از تو ، دلم سوخته است
مغروم حرقه من اللهب
دل شیفته که شعله های عشق باعث سوختـنـش شد
من وقتنا الكون ابتدا
جهان از وقتی آغاز شد که ما به همدیگر رسیدیم
كانوا اتنين بهالدنيي
زمانی که دو نفر در این دنیا بودند
وماكان في غيرهم حدا
و غیر ازآنان هیچ کس دیگری در دنیا نبود
ولاينطفي الحب الهني
و عشق خوب وزیبا هیچ وقت خاموش نمی شود
قلبهم علي الشوق اهتدا
و قلبهایشان به سوی شور و شوق رهسپار شد
صارت سنين تسرق سنين
سالها باعث از بین رفتن سالهای دیگر شدند
وصار يوسع هالمدا
و باعث طولانی شدن زمان جدایی ما شد
والبعد يكبر بالدني
و فاصله دوری و جدایی ما در این دنیا بیشتر و بیشتر می شود
واليوم صرنا ع الهدي
و امروز ما خوشبخت شدیم
نحرق حياة مزينين
و مشغول ساختن زندگی زیبایی هستیم
ما ضل بالوردي ندا
و دیگر هیچ شبنمی در هیچ گلی باقی نماند
ولافي غصن عم ينحني
و دیگر هیچ شاخه درختی خمیده نمی شود
وبايد وحدي ماعدا
و من به تنهايي دربین دستانم
احلام عمري الولدانين
روياهاي زندگیم متولد می شوند
لاصوت حتی ولا صدا
نه دیگر صدایی هست و نه فریادی
ينده ويسأل شو بني
که صدا بزند و بپرسد مرا چه شده است
اشعار عاشقانه عربی همراه با ترجمه فارسی
حلمت بکِ أمس.. وکأنکِ قطعه سکر..
تذوبین.. تنصهرین.. فی فمی.. فی أضلعی.. وهل یوجد أحلى من السکر؟
حلمت بک أمس وکأنک غصن أخضر..
تتمایلین.. ترقصین.. وتنحنین.. على تضاریسی.. وهل یسعدنی أکثر من کونک غصن أخضر؟
حلمت بکِ أمس.. وکأنک قطعه مرمر..
تتکسرین.. وتتجمعین.. ثم إلى حطام بین ثنایای تتحولین..
وهل یحلم الإنسان بأکثر.. من أن یملک.. یمسک.. قطعه من مرمر؟
حلمت بکِ أمس.. وکأنک مسک وعنبر..
تفوحین و تعبقین.. و فی أنفاسی تسکنین..
وهل یزیدنی نشوه أکثر.. من أن أستنشق مسکا وعنبر؟
ترجمه فارسی
دیروز تو را به خواب دیدم.. و انگار تکه نباتی بودی..
ذوب میشدی.. حل میشدی.. در دهانم.. درون دندههایم.. مگر شیرینتر از نبات هم یافت میشود؟
دیروز خوابت را دیدم و انگار شاخهای سبز بودی..
خرامان.. رقصان.. روی ناهمواریهایم.. خم میشدی.. مگر چیزی بیش از اینکه شاخهای سبز باشی، خوشحالم میکند؟
دیروز تو را در خواب دیدم.. و انگار قطعهای مرمرین بودی..
خرد میشدی و.. جمع میشدی.. بعد هم در اعماقم به آوار بدل میشدی..
مگر آدم آرزویی فراتر از تصاحب و.. در دست گرفتن تکهای از مرمر را در سر می پروراند؟
دیروز تو را در خواب دیدم و.. انگار که عود و عنبر بودی..
عطر تو میتراوید و جانفزا میشد.. و درون نفسهایم ساکن میشدی..
مگر جز بوییدن عود و عنبر هم.. چیزی بر وجد و سرمستیام میافزاید؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعرهای عاشقانه عربی
لا تسأل ما هي أخباري
لا شيءَ مهم إلا أنت
فإنك أحلى اخباري
لا شيء مهم إلا أنت
وكنوزُ الدنيا من بعدِك
ذرّات غُبارِ
لا تسأل ما هي أخباري
أنا منذ عرفتك لا أتذكر
حلمَ الفجر ووجهَ الورد ولونَ الأشجار
لا أتذكر صوتَ البحر وعزفَ الموجِ وشدوّ الأمطار
يا قدراً يسكنُ روحَ الروحِ ويرسمُ شكلَ الوقتِ
ويغزلُ بالحبِ نهاري
لا تسأل ما هي اخباري
وكنوزُ الدنيا من بعدك
ذرّات غُبارِ
ترجمه فارسی:
از من نپرس «چه خبر؟»
جز تو چیزی مهم نیست
چون تو شیرین ترین خبرم هستی
و گنجینه های دنیا بعد از تو
ذرات غبارند
از وقتی تو را شناختم
رؤیای سپیده دم و سیمای گل و رنگ درختان را به یاد ندارم
صدای دریا و نوای موج و آوای باران را به یاد ندارم
ای تقدیری که در روحِ روح خانه کرده ای و شکل زمان را ترسیم می کنی
و روزم را با تار و پود عشق می بافی
از من نپرس که «چه خبر؟»
شاعر: سعاد الصباح
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عاشقانه عربی زیبا با ترجمه فارسی
احبيني بلا عـقـد
بدون هیچ ترسی من را دوست داشته باش
وضيعي في خطوط يدي
و در لابه لای خطهایی که در کف دستان من وجود دارد ناپدید شو
احبيني لاِسبوع لِايام لِساعات
من را برای یک هفته , برای چند روز و حتی برای چند ساعت دوست بدار
فلست انا الذي يهتم بالابد
زیرا من آن کسی نیستم که برای ابدیت اهمیت قائل باشم
احبيني احبيني
دوستم داشته باش , دوستم داشته باش
تعالى واسقطي مطرا على عطشي وصحرائى
بیا و همچون قطره های باران بر تشنگی و خشکی که درصحرای من وجود دارد ببار
وذوبي في فمي كالشمع وانعجبي باجزائي
و همچون شمع دربین لبهایم بسوز و با روح من یکی شو
احبيني احبيني
دوستم داشته باش , دوستم داشته باش
احبيني بطهري او بأخطائى
من را همراه با پاکی و گناهی که دارم دوست داشته باش
احبيني وغطيني ايا سقفا من الازهار
دوستم داشته باش و مرا بپوشان ای که توهمانند تن پوشی از گلهائی
يا غابات حنائى
ای تویی که همچون جنگلی از مهربانی ومحبت هستی
انا رجلا بلا قدرا
من آن مردی هستم که هیچ سرنوشتی ندارم
فكوني انتي لي قدري
تو سرنوشت و هدف من باش
احبيني احبيني
دوستم داشته باش , دوستم داشته باش
احبيني ولا تـتـسائلي كيف
دوستم داشته باش بدون آنکه بپرسی چگونه و چطور,
ولا تـتـلعثـمي خجلا
و نگذار شرم و خجالتی که در تو می باشد باعث درنگ تو شود
ولا تـتـساقطي خوفا
و نگذار که ترس در وجود تو رخنه پیدا کند
كوني البحر والميناء
همچون دریای و بندرگاهی برای من باش
كوني الارض والمنفى
همچون سرزمینی برای راحتی من و تبعید گاهی برای من باش
كوني الصحوة والأعصار
همچون نسیم و طوفانی برای من باش
كوني اللـيـن والعنفـى
همچون نرمی و به سان خشونتی برای من باش
أحبيني أحبيني
دوستم داشته باش , دوستم داشته باش
معـذبتي وذوبي في الهواء مثلي كما شـئـتي
همانطور که می خواهی همانند من درعشق بسوز و با تمام وجود عاشق من شو
أحبيني بعيدا عن بلاد القهر والكبت
مرا به دور از سرزمین ترس و رنج دوست داشته باش
أحبيني أحبيني
دوستم داشته باش , دوست داشته باش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اشعار عاشقانه عربی کوتاه
منذ اليوم الذي عرفتك فيه،
والأسماك تطير في الفضاء
والعصافير تسبح تحت الماء
والديكة تصيح عند منتصف الليل
والبراعم تفاجئ أغصان الشتاء
والسلاحف تقفز كالأرانب
والذئب يُراقص ليلى في الغابة بحبور
والموت ينتحر ولا يموت.
منذ اليوم الذي عرفتك فيه،
وأنا أضحك وأبكي في آن.
فنصف حبك ضوء والباقي ظلام،
صيف وشتاء على سطح واحد،
وربما لذلك ما زلت أحبك..
ترجمه فارسی
از روزی که شناختمت،
ماهیان در فضا پرواز میکنند
گنجشککان در آب شنا…
و خروسها نیمهشب آواز میخوانند
لاکپشتها چون خرگوش میجهند
و گرگ شادمانه با شنلقرمزی در جنگل میرقصد
و مرگ خودکشی میکند اما نمیمیرد..
از روزی که شناختمت،
همزمان میخندم و میگریم
نیمی از عشقت روشنایی و نیم دیگرش تاریکیست
یک بام و دو هواست
شاید برای همین است که همچنان دوستت دارم..
شاعر: غاده السمان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عاشقانه عربی کوتاه با معنی
لو تغیب انغام حسک
لو تطول ایام بعدک
لا تضن انساک لحظه
ولا یقل مقدار حبک
ترجمه شعر عربی عاشقانه
در صورتی که آهنگ صدایت وجود نداشته باشد
در صورتی که روزهایی که نیستی طولانی شود
حتی تصورش را هم نکن که برای لحظهای فراموشت کنم
یا این که عشقم نسبت به تو کاهش پیدا کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عربی عاشقانه با ترجمه
مذ أحببتك..
صار العالمُ أجملَ ممّا كان!
الوردُ ينام على كتفي!
والشّمس تدور على كفّي!
و الليلُ، جداول من ألحان !
ترجمه فارسی
از آن دم که دوستت داشتم..
جهان، از آنچه بود، زیباتر شد!
گلها روی شانههایم به خواب میروند!
خورشید بر کف دستانم میچرخد!
و شب، جویبارهایی از نواهاست!
شاعر: عبدالقادر مكاريا، شاعر الجزایری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعرهای عربی عاشقانه با معنی فارسی
فی أی غرف بیتک تقع صور حبیباتک
لأعلق لهن الأزهار و زینات العید؟
اعذرنی… حبی لک غیر متحضر
یجهل الغیرة و شهیة التملک…
انه عفوی… بدائی.. ساذج… بسیط کالمطر
ینخرط فی قبیلة عشقک
دونما طقوس و مراسیم
أو اوسمة او فواتیر او دموع…
ترجمه فارسی شعر
عکس معشوقههایت را داخل کدامیک از اتاقهای خانهات آویزان میکنی،
تا برای آنان شکوفه و تزیینات عید آویزان کنم؟
مرا ببخش… که عشق ِ من به تو متمدن نیست…
حسادت و اشتهای مالکیت را ندیده میگیرد
سختگیر و بدَوی و سادهلوح و مثل باران ساده است…
و بیهیچ مراسم و آیین
و یا رنگ و فاکتور و اشکی
به قبیلهی عشق تو قدم میگذارد…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عربی عاشقانه کوتاه با معنی فارسی
کنت احبک فترة
الیوم احلم بک
وغدا
ترجمه فارسی شعر
عشق قهقرایی
زمانی دوستت داشتم
امروز خوابت را می بینم
فردا
ترا ،
شعری خواهم نوشت بر دیوارهای غار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عاشقانه عربی از محود درویش با ترجمه فارسی
یوماً ما قلنا لن نفترق إلا بالموت…
تأخر الموت و افترقنا..
ترجمه شعر
روزی گفتیم
فقط مرگ میتواند ما را از یکدیگر جدا کند…
مرگ دیر کرد
و ما از یکدیگر جدا شدیم…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عربی و عاشقانه با معنی
یه محبوب العشگ موکلمه تنگال
ولا کلمت احبک سهله عدنه
های ناس حبهه بس بل اوجوه
واحنه بل گلب خضر عشگنه
ترجمه فارسی
ای کسی که دوستت دارم، عشق را نمیتوان بیان کرد
و این که بگویم دوستت دارم برای من آسان نیست
مردم به ظاهر عاشق هستند
اما عشق من درون قلبم جوانه زده است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
متن عربی شعر عاشقانه کوتاه
رسالتُك في صندوق بريدي
جزيرةُ ياقوتْ..
وتسألين عن بيروتْ..
بيروت، ساحاتُها، مقاهيها، مطاعمُها،
مرفأها.. بواخرها.. كلُّها تصبُّ في عينيْكِ
ويوم تغمضين عينيكِ..
تختفي بيروتْ.
ترجمه شعر
نامه هایت در صندوق پستی من
کبوترانی خانگیاند
بیتاب خفتن در دستهایم
یاس هایی سفیدند
به خاطر سفیدی یاس ها از تو ممنونم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعرهای عربی احساسی با معنی فارسی
عندما یحب الرجل المرأة بصمت ..
یخسر کل شیء حتى هی…
وعندما تحب المرأة الرجل بصوت..
تخسر کل شیء حتى هو!
ففی الحب الصمت جریمة الرجل
والصوت جریمة المرأة…
ترجمه فارسی
آنگاه که مرد به زبان نمیآورد زن را دوست دارد
همه چیز را از دست میدهد، حتی آن زن را…
و آنگاه که زن به زبان میآورد مرد را دوست دارد
همه چیز را از دست میدهد، حتی آن مرد را…
در عشق
سکوت جنایت مرد است
و حرف زدن، جنایت زن…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عربی عاشقانه با ترجمه فارسی
أنا
لم أخفي السر
قلبي كتاب …
سهل القراءة.
أنا
أنا دائما أكتب تاريخ قلبي
من يوم أين
لقد وقعت في الحب معك!
ترجمه فارسی
من
رازی را پنهان نکرده ام
قلبم کتابی است …
که خواندنش برای تو آسان است.
من
همواره تاریخ قلبم را می نگارم
از روزی که در آن
به تو عاشق شدم!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر درباره معشوق به زبان عربی با ترجمه فارسی
مش هاممنی الدنیی کلاً وانت حدی
مش همی هنی شو بدون
بعرف شو بدی
بدی حبک أکتر بعد
ترجمه فارسی
وقتی کنارم هستی جهان برایم هیچ اهمیتی ندارد
برایم مهم نیست که دیگران چه چیزی میخواهند
یا من چه چیزی میخواهم
من میخواهم که تو را بیشتر از اکنون دوست داشته باشم…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عربی عاشقانه و غمگین با ترجمه
إذا كنت حبیبتي ، ساعدني في …
إذا كنت طبيبي ، ساعدني في علاجك …
إذا علمت أن الحب كان خطيرًا للغاية ، فلن أحبه …
إذا علمت أن البحر كان عميقًا جدًا ، فلن أذهب إلى البحر …
إذا كنت أعرف ما الذي سيحدث في النهاية ، فلن أبدأ أبدًا …
ترجمه فارسی
اگر یارم هستی، کمک کن از تو عبور کنم…
اگر طبیبم تویی، کمک کن از تو شفا پیدا کنم…
اگر میدانستم عشق تا به این اندازه خطرناک است، عاشق نمیشدم…
اگر میدانستم که دریا این قدر عمیق است، به دریا نمیزدم…
اگر میدانستم سرانجامم چه خواهد شد، هرگز شروع نمیکردم…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اشعار عاشقانه عربی با ترجمه فارسی
رسایل علی ما ترسل شمالک
وانه المحتاج بالشرجی شمالک
چنت تذکرنی کلوکتک شمالک
حتی ابمسج ما تنشد علیه
چه شده که برای من پیغامی ارسال نمیکنی و سراغم را نمیگیری
منی که محتاج یک نسیم گرم شمالی از سمت تو هستم.
همیشه به یاد من بودی، چه اتفاقی رخ داده است.
که حتی با ارسال یک پیغام نیز حال من را نمیپرسی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعرهای عاشقانه عربی با ترجمه فارسی
انت الحب اللی بکانی
نسانی حالی نسانی
یا منشف دمی بعروقی
اوعى تنسانی
تو عشقی هستی که باعث شدی اشک از چشمهای من روانه شود
تو باعث شدی من حس و حالی که دارم را به دست فراموشی بسپارم
تویی که باعث شدهای گردش خون درون رگهای من متوقف شود
مراقب باش برای لحظهای هم که شده مرا به دست فراموشی نسپاری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اضل الصوتک اتمنه واصبرلدنیتک جنه
واذار ادالگلب ینساک احرگه وانتقم منه
در آرزوی این که صدایت را بشنوم خواهم ماند و برای این که دنیایت بهشتی شود منتظر میمانم.
در صورتی که قلبم تلاش کند تا تو را به دست فراموشی بسپارد، قلبم را خواهم سوزاند و با این روش از آن انتقام خواهم گرفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر عربی عاشقانه کوتاه برای عشقم
ﻣﻦ ﻣﺬﻛﺮﺓ ﺍﻟﻠﻴﻞ
ﻋﻠﻰ ﺟﺪﺍﺭ ﻟﻴﻠﻲ ﺍﻟﺮﻫﻴﺐ
ﺭﺳﻤﺖ ﺻﻮﺗﻚ ﺍﻟﺤﺒﻴﺐ
ﻭاﺳﻤﻚ ﺍﻟﺤﺒﻴﺐ ﺯنبقة
ﻣﻦ ﺷﻂّ ﺑﺤﺮﻧﺎ ﻭﻣﻮﺟﺔ ﻣﺆﺭّﻗﻪ
ﻋﻠﻰ ﺭﻣﺎﻝ ﺳﻬﺪﻫﺎ ﺍﻟﻄﻮﻳﻞ ﺗﻨﺘﻈﺮ
ﻣﻦ ﺍﻟﻐﻴﻮﻡ ﻓﺎﺭﺱ ﺍﻟﻘﻤﺮ
ﺭﺳﻤﺖ ﺻﻮﺗﻚ ﺍﻟﺤﺒﻴﺐ
ﻭﺍﺳﻤﻚ ﺍﻟﺤﺒﻴﺐ
ﺑﺮﻋﻤﺎ ﻣﻦ ﺍﻟﻨﺴﻴﻢ
ﻣﻨﻮّﺭﺍ ﻓﻲ ﺟﺤﻴﻢ
ﺻﺤﺮﺍﺀ ﻋﺰﻟﺘﻲ ﻭﻟﻴﻠﻲ ﺍﻟﺮﻫﻴﺐ
ترجمه فارسی
خاطرات شب
بر دیوار شب هولناکم
صدای دوست داشتنیات را
و نام دوست داشتنیات را
سوسنی رسم کردم
از کرانه دریایمان و موج خوابزدهای
که بر ماسههای بیخوابی طولانیاش
از ابرها به انتظار شوالیهی ماه نشسته است
صدای دوست داشتنیات را رسم کردم
و نام دوست داشتنیات
جوانهای از جنس نسیم
که به دوزخ صحرای عزلت و شب هولناکم
روشنا میبخشد
شعر از معين بسیسو شاعر فلسطینی