مجموعه ای از اشعار زیبای کودکانه شب یلدا را گردآوری کرد ایم. در ادامه شعر کوتاه و بلند با موضوع شب چله و شب یلدا را آماده کرده ایم که امیدواریم از خواندن این مجموعه شعر کودکانه لذت ببرید.
شعر کوتاه شب یلدا
آخ شب یلدا
واخ شب یلدا
چقد سیاه و سردی
آی شب یلدا
وای شب یلدا
پر از انار و قندی
آه شب یلدا
واه شب یلدا
خیلی خیلی بلندی
هی شب یلداهای شب یلدا
***
یه کاسهی بزرگ هست
انار دونه دونهکشمش و پسته میده
با آلو و توت خشکنقل و نبات شیرین
به هر کی میده یه مشتاخ که شبای یلدا
چه شور و حالی دارههر کسی زود نخوابه
یه شب عالی داره
بچهها آی بچهها
همگی پاشید زجا
خونهی مادر بزرگ
پرشور و شادیه
لبوی داغ بخورید
فصل سرما اومده
شب یلدا اومده
شب یلدا اومده
***
توی دلش این هندوانه
یک عالمه تخم است و دانه
در هر کدام از دانه هایش
خوابیده چندین هندوانه
ناصر کشاورز
***
شب یلدا آمد
مادرم شمع سفیدی آورد
روی کرسی بگذاشت
شمع را روشن کرد
چای در قوری چینی دم کرد
عطر چایش پیچید
خانه ما نفسی تازه گرفت
فال حافظ همه را نامه خوشبختی داد
فال بی تاب دل من اما….
همچنان در پی تو سرگردان
موسم رفتن پاییز آمد
پایش اما گیر است
گیر چشمان سیاهی که دلش را برده
شب یلدای من آن وقتی بود
که نگاهت به نگاهم برخورد
شب یلدای من آن وقتی بود
که صدایت همه ی هوش و حواسم را برد
تو کنار من باش
تار مویت شبِ بی پایانم
مژه هایت فالم
ضربان های نگاهت همه ی روشنی ام
و اناری خوش طعم
سرخی لبهایت
شک ندارم چو هم آغوش شویم
جای تخمه بغض را میشکنیم!
گریه مستی مان حال عجیبی دارد
این همه دوری را
این همه فاصله را
وقتِ وصالی باید
اشک شوقی باید
ما به هم دیوانه
ما به هم بیماریم
بی قراری از نگاهت پیداست
از نگاهم پیداست
تا زمانی که در این فاصله باشیم از هم
روز مان طولانیست
شب مان هم یلداستعلی سلطانی
شعر شب یلدا
این هندوانه سرخ بود
وقتی که با سینی رسید
ترسید چاقو را که دید
رنگش پرید و شد سفید
ناصر کشاورز
***
شب یلدا اومده
ننه سرما اومده (۲)حالا بارون می باره
برف دون دون می بارهبا تگرگ های درشت
سوز وسرما می بارهشب یلدا اومده
ننه سرما اومده (۲)بچه ها آی بچه ها
همگی پاشید زجاخونه ی مادر بزرگ
پرشور و شادیهلبوی داغ بخورید
فصل سرما اومدهشب یلدا اومده
ننه سرما اومده (۲)
***
اشعار شب یلدای کودکانه
شب قصه گفتن و یاد قدیما
قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما
شب یلدا که سحر شد،فصل پاییز میره
جای پاییز رو زمستون می گیره
ننه سرما باز دوباره برمی گرده
کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده
شاعر: خانم مهری طهماسبی دهکردی
***
چه خوبه شب یلدا
شبی بلند و زیبا
به جای حرف دنیا
کنیم یاد خدا راشعر انار
انار دونه دونه
هر کس باید بدونه
از آدما تو دنیا
فقط خوبی می مونه
ط .شامحمدی
***
وقتی پاییز تموم میشه
زمستونم شروع میشهبرف میاد فراوان
تو کوچه و خیابانیلدا شب اولشه
شادی و شور همراهشههمه میان به دور هم
می خوریم آجیل و انار و هندونههمیشه یلدا یادمون می مونه
همیشه یلدا یادمون می مونه
شعر زیبای شب یلدا
هندوانه
پوست تنم چه سبزه،
آبدارم و با مزه،
سرخ دلم همیشه،
بغیر ازین نمیشه،
با دانه های بسیار،
هم شیرین و هم آبدار،
مرا بخور نوشجان،
ای کودک مهربان
***
شب یلدا ، شبی زیبا، قشنگترین شب امشب تو این شبها
شبی زیبا، بلندترین شب امشب تو این شبها
شب یلدا، شبی زیبا، بلندترین شب امشب تو این شبها
وقتی زمستون میشه شب شب یلدا
ستاره بارون میشه شب شب یلدا
جمع میشیم به دور هم
ما بچه ها پدر و مادر ها بزرگترها
قصه میگه مادربزرگ از قدیما
آجیل و شیرینی می خوریم ما بچه ها
***
بلندترین شب کدومه
شبی که به یاد می مونه
شب قشنگ یلدا
شب بلند یلدا
در این شب سرد و قشنگ
با میوه های رنگارنگ
سیب و انار و هندونه
مزش چه به یاد می مونه
آخ مزش چه به یاد می مونه
مادر بزرگ خوبم
قصه می گه یه عالم
قصه خوب و زیبا
از شب سرد یلدا
شب قصه گفتن و یاد قدیما
قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما
شب یلدا که سحر شد،فصل پاییز میره
جای پاییز رو زمستون می گیره
ننه سرما باز دوباره برمی گرده
کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده
شاعر: خانم مهری طهماسبی دهکردی
***
شعر کوتاه شب یلدا
انار
میوه خوشمزه منم
یه تاج دارم روی سرممثل صدف توی دلم
هزار تا مروارید دارمبا مزهای ترش و شیرین
نمونه هستم رو زمینمنم میوه سرما
قرمز و سرخ و زیبا
***
باز شب یلدا اومد ، بلندترین شب سال
منتظرش میشینیم ، از سال پیش تا امسال
همون شبی که میگن بلندتر از هر شبه
شبهای بعد یلدا ، کوتاه و کوتاهتره
همه ی ما جمع میشیم ، خونه ی مادر بزرگ
میشینیم زیر کرسی ، هم کوچیک و هم بزرگ
روی میزش نشسته ، قاچهای هندوونه
یه کاسه ی بزرگ هست ، انار دونه دونه
کشمش و پسته میده ، با آلو و توت خشک
نقل و نبات شیرین ، به هر کی میده یه مشت
اخ که شبای یلدا ، چه شور و حالی داره
هر کسی زود نخوابه یه شب عالی داره
سی ام آذره و یک شب زیبا
یه شب بلند به اسم شب یلدا
شب شب نشینی و شادی و خنده
شبی که واسه ی همه خیلی بلنده
همه ی اهل خونه خوشحال و خندون
آجیل و شیرینی و میوه فراوون
***
شعر زیبا با موضوع شب یلدا
ننه سرما
عمو پاییز که رفت
شب یلدا اومد
خنده بر لب از راه
ننه سرما اومد
بقچه اش را وا کرد
توی دشت و صحرا
نقل ها باریدند
همه جا شد زیبا
***
شب یلدا می دونی خیلی درازه
یه شب سرده پُر از رمزه و رازه
فصل پاییز برگای درختُ ریخته
رنگ برگا چه قشنگه خیلی نازه
صحبت از فصل زمستون،برف و سرماس
خبراز شیطنتای ننه سرماس
همه امشب می شینیم قصه می گیم
قصه های شاد و شیرین،
بی غم و غصه می گیم
هندونه، انار و آجیل اگه باشه میخوریم
شعرای شاد و قشنگی واسهی هم میخونیم
شب یلدا پُره از خاطرههاس
شب قصههای شیرین واسهی ما بچههاس
شاعر : مهری طهماسبی دهکردی
***
شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره
شب شادی وشـــور و مهربانی است زمـــــــان همدلی و همزبانی است
در آن دیدارهــــــــــــا تا تـــــــــازه گردد محبت نیـــــــــــــــز بی اندازه گـردد
به هرجا محفلی گرم و صمیمی است که مهمانی درآن رسمی قدیمی است
به دور هم تمـــــــــــام اهــــــل فامیل شده بر پا بســــاط میــــوه – آجیل
ز خـــوردن خوردنِ این شـــــــــام چلّه شود مهمان حسابی چاق و چلّه!!
همــــــــــه با انتظاری عاشقــــــــــانه نظـــــــر دارند ســـــــــوی هندوانه!
نشسته با تفاخـــــــــر تــوی سینی کنارش چاقـــــــــــویی را هم ببینی
چو گــــــــردد قــاچ قــــاچ آن هندوانه شود آب از لب و لوچـــــــــــه روانه!
بســــــاط خنده و شادی فراهـــــــــم اس ام اس می رسد پشت سر هم
جوانان آن طرف تـــر جـــــــوک بگویند دل از گرد و غبــــــار غـــــم بشویند
کسی را گـــر صدایی نیم دانگ است در این محفل پی تولید بانگ است!!
زند بــــــــا “ای دل ای دل” زیـــــر آواز ز بعد آن “هاهاها”یی کند ســـــاز!
ببندد چشــــــــم و جنباند ســـرش را بخواند شعـــــــــــــرهای از برش را!
چنین با شور و نغمه – شعر و دستان خرامان می رســــــد از ره زمستان
شمردم مــــن ز چلّــــــــه تا به نـــوروز نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز !
کنـــــون معکــــــــــوس بشمارید یاران که در راه است فصــــــــل نوبهاران….
***
شب یلدا شده باز
بچه ها خبر خبرننه سرما دوباره
برمیگرده از سفربابا امشب خریده
آجیل و یه هندونهمامان مهربونم
فال حافظ میخونهننه جون کنار من
میشینه قصه میگههمه با هم دور هم
میره تا سال دیگه
شب یلدا شده باز
بچه ها خبر خبر
ننه سرما دوباره
برمیگرده از سفر
بابا امشب خریده
آجیل و یه هندونه
مامان مهربونم
فال حافظ میخونه
ننه جون کنار من
میشینه قصه میگه
همه با هم دور هم
میره تا سال دیگه
******
شب یلدا می دونی خیلی درازه
یه شب سرده پُر از رمزه و رازه
فصل پاییز برگای درختُ ریخته
رنگ برگا چه قشنگه خیلی نازه
صحبت از فصل زمستون،برف و سرماس
خبراز شیطنتای ننه سرماس
همه امشب می شینیم قصه می گیم
قصه های شاد و شیرین،
بی غم و غصه می گیم
هندونه، انار و آجیل اگه باشه میخوریم
شعرای شاد و قشنگی واسهی هم میخونیم
شب یلدا پُره از خاطرههاس
شب قصههای شیرین واسهی ما بچههاس
شاعر : مهری طهماسبی دهکردی
******
انار
میوه خوشمزه منم
یه تاج دارم روی سرم
مثل صدف توی دلم
هزار تا مروارید دارم
با مزهای ترش و شیرین
نمونه هستم رو زمین
منم میوه سرما
قرمز و سرخ و زیبا
***شعر کودکانه شب یلدا***
بلندترین شب کدومه
شبی که به یاد می مونه
شب قشنگ یلدا
شب بلند یلدا
در این شب سرد و قشنگ
با میوه های رنگارنگ
سیب و انار و هندونه
مزش چه به یاد می مونه
آخ مزش چه به یاد می مونه
مادر بزرگ خوبم
قصه می گه یه عالم
قصه خوب و زیبا
از شب سرد یلدا
******
باز شب یلدا اومد
بلندترین شب سال
منتظرش می شینیم
از سال پیش تا امسال
همون شبی که می گن
بلندتر از هر شبه
شب های بعد یلدا
کوتاه و کوتاه تره
همه ی ما جمع می شیم
خونه مادر بزرگ
می شینیم زیر کرسی
هم کوچیک و هم بزرگ
روی میزش نشسته
قاچ های هندونه
یه کاسهی بزرگش
انار دونه دونه
کیشمیش و پسته میده
با آلو و توت خشک
نقل و نبات شیرین
به هر کی میده یه مشت
آخ که شب های یلدا
چه شور و حالی داره
هر کسی زود نخوابه
یک شب عالی داره
******
سی ام آذره و یک شب زیبا
یه شب بلند به اسم شب یلدا
شب شب نشینی و شادی و خنده
شبی که واسه ی همه خیلی بلنده
همه ی اهل خونه خوشحال و خندون
آجیل و شیرینی و میوه فراوون
شب قصه گفتن و یاد قدیما
قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما
شب یلدا که سحر شد،فصل پاییز میره
جای پاییز رو زمستون می گیره
ننه سرما باز دوباره برمی گرده
کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده
******
وقتی پاییز تموم میشه
زمستونم شروع میشه
برف میاد فراوان
تو کوچه و خیابان
یلدا شب اولشه
شادی و شور همراهشه
همه میان به دور هم
می خوریم آجیل و انار و هندونه
همیشه یلدا یادمون می مونه
همیشه یلدا یادمون می مونه