انگار همین دیروز بود که اولین بار فرزندتان را در آغوش گرفته بودید. حالا او خانه را ترک کرده و بهدنبال ساختن زندگی خودش رفته است. شما ماندهاید و احساس غم و اضطراب و دلتنگی. این احساسات و چیزهایی که پس از ترک آخرین فرزند تجربه میکنید پدیدهای است که روانشناسان از آن بهنام سندرم آشیانه خالی یاد میکنند. در این مقاله، درباره این سندرم و نشانهها و راههای مقابله با آن صحبت میکنیم.
سندرم آشیانه خالی چیست؟
وقتی آخرین فرزند خانه را ترک میکند تا زندگی جدیدی را شروع کند، پدر و مادر احساسات درهمآمیختهای را تجربه میکنند. آنها از مستقلشدن فرزندشان خوشحالاند؛ اما از سوی دیگر احساس غم و ناراحتی دارند. این غم و ناراحتی ممکن است به سندرم آشیانه خالی منجر شود.
شما در جایگاه والد، همیشه فرزندتان را به مستقلشدن تشویق کردهاید؛ اما ترک خانه و رفتن او بهسراغ زندگیاش ممکن است برای شما دردناک باشد: اینکه ناگهان خانه خالی از فرزندان شده و شما که سالها بزرگشدن او را تماشا کردهاید و با او همراه بودهاید باید بهتنهایی و فقط با همسرتان سر کنید. شما دلتنگ حضور او هستید و جای خالی او را حس میکنید.
مثل هر پدر و مادری نگرانی هم دارید؛ نگرانی از اینکه آیا فرزندتان میتواند با مشکلات بهتنهایی دستوپنجه نرم کرده و زندگی خودش را بسازد؟ زودتر یا دیرتر از انتظار ترککردن خانه نیز به این نگرانیها دامن میزند. همچنین، اگر فقط یک فرزند داشته باشید، بهاحتمال زیاد روزها و ماههای اولیه نبود او برایتان سخت خواهد گذشت.
با وجود این، اینطور نیست که همه والدین به یک اندازه سندرم آشیانه خالی را تجربه کنند. کیفیت رابطه والد و فرزند نقش مهمی در شدت این سندرم دارد؛ برای مثال، اگر رابطه والد و فرزند پر از درگیری و تنش بوده باشد، والد بیشتر درگیر آن خواهد شد.
مردم درباره سندرم آشیانه خالی جوک میسازند. بگذارید به شما بگویم، این موضوع خندهدار نیست! کنارآمدن با آن سخت است.
ــ میشل فایفر، هنرپیشه آمریکایی
نشانههای سندرم آشیانه خالی کداماند؟
سندرم آشیانه خالی نشانههایی دارد که کمکتان میکند بفهمید تا چه اندازه از نظر حسی درگیر شدهاید و آیا لازم است اقدامی انجام دهید یا نه.
۱. ازدستدادن یکی از اهداف زندگی
تا پیش از اینکه فرزندتان خانه را ترک کند، روزهایتان با دلمشغولی به مسائل مختلف او میگذشت، از بازی گرفته تا تفریحات مشترک، سفر، تحصیل و… . حالا که او خانه را ترک کرده، شما شاید ندانید با وقت آزاد خود چه کنید. گرچه هنوز هم دلمشغولیهای دیگری مثل همسر، کار، دوستان و… هستند؛ ممکن است کمی احساس خالیبودن کنید.
این حس ناملموس تهیشدن ناشی از آن است که شما مدتها در نقش یک والد همیشهحاضر که وظیفه مراقبت از فرزندش را دارد حضور داشتید و حالا باید با این واقعیت که این فصل مهم از زندگیتان به پایان رسیده کنار بیایید. این حس ازدستدادنِ هدف و تهیشدن معمولا برای والدینی که فرزندشان بهتازگی خانه را ترک کردهاند رخ میدهد.
۲. استرس زناشویی
طی سالیان، پدران و مادران چهبسا بسیاری از نیازهایشان را نادیده میگیرند تا زندگیشان را وقف پرورش فرزندان کنند. اگر سالهاست زندگی زناشوییتان وقف فرزندان شده، حالا در نبود آنها بازگشت به زندگیِ پیش از بچهدارشدن کمی سخت به نظر میرسد؛ مثلا شاید ندانید که حالا باید با وقتهای اضافیتان چه کنید.
اینگونه نیست که همیشه زن و شوهر به یک اندازه به این سندرم واکنش نشان دهند. ممکن است همسرتان راحتتر با این مسئله کنار بیاید و شما بیشتر درگیر غم و اندوه شده باشید. در چنین حالتی، امکان بروز تنش در رابطه وجود دارد.
۳. ازدستدادن کنترل و درماندگی ناشی از آن
سالها شما کنترل بخش مهمی از زندگی فرزندان را بر عهده داشتید؛ اما حال که او خانه را ترک کرده و زندگی مستقلی تشکیل داده. شما دیگر کنترلی بر او ندارید. از خیلی چیزهای او خبر ندارید و شاید ندانید چه میکند، کجا میرود و چگونه زندگی روزمره را پشت سر میگذارد. این حس ازدستدادن کنترل درماندهتان میکند. حس میکنید انگار از موضوعاتی که تا دیروز نقش مهمی در تعیین و تکلیف آن داشتهاید جا ماندهاید.
۴. پریشانی احساسات
والدینی که فرزندشان بهتازگی خانه را ترک کرده است دچار احساسات متضاد و گاه شدیدی میشوند. اگر هنگام رانندگی یا تماشای برنامه تلویزیونی ناگهان گریهتان گرفت، نترسید. شما در حال گذر از یک دوره هستید؛ دورهای که احساسات گوناگونی را تجربه میکنید، مانند ناراحتی از بزرگشدن فرزند، عصبانیت از دست خودتان که چرا بیشتر در کنار او نبودید، ترس از پیری، نگرانی و اضطراب برای خود و فرزندتان و… .
۵. نگرانی درباره فرزند
چه فرزند شما به شهری دور برای تحصیل رفته و چه ازدواج کرده و زندگی مستقلی را با فردی دیگر شروع کرده باشد، شما بهعنوان والد نگران او هستید. این نگرانی طبیعی است. آنچه غیرطبیعی است اضطراب دائم شما نسبت به حالواحوال اوست.
تماس گرفتن مدام با او یا چککردن وقت و بیوقت صفحاتش در شبکههای اجتماعی، فقط به اضطرابتان دامن میزند. این اضطراب ممکن است به غرزدن شما به او و خدشهدارشدن حریم خصوصیاش منجر شود.
راههای مقابله و کاهش اثرات سندرم آشیانه خالی
هرچند این سندرم بیماریای بالینی نیست و اغلب نشانهها و علائم آن بهمرور زمان از بین میروند، شدت این علائم در هر فرد متفاوت است. برای کاهش آثار منفی این سندرم (مانند حس غم و اضطراب) راهکارهای زیر پیشنهاد شده است:
۱. با زمان رفتن کنار بیایید
فرزند شما زمان مشخصی برای ترک خانه انتخاب کرده است. از مقایسه این زمان با انتظارات خود پرهیز کنید. بهجای این مسئله، بر این تمرکز کنید که چطور میتوانید به او در شروع فصل جدید زندگیاش کمک کنید.
۲. در تماس باشید
گرچه فرزندتان خانه را ترک کرده، هنوز عضوی از خانواده شماست. برنامهای منظم و معتدل برای درتماسبودن با او داشته باشید.
۳. کمک بگیرید
درباره احساسات خود با دوستان یا سایر آشنایان که تجربه مشابهی دارند صحبت کنید. اگر احساسات شدیدی را تجربه میکنید، مراجعه به مشاور بسیار مفید است.
۴. مثبتاندیش باشید
حال که فرزندتان خانه را ترک کرده، شما و همسرتان زمان زیادی در اختیار دارید. روی این موضوع فکر کنید که چگونه میخواهید زمان بهدستآمده را با یکدیگر صرف کنید. همچنین، حالا فرصت مناسبی است تا بهسراغ دغدغهها و علایق شخصی خود بروید.
۵. از خودتان مراقبت کنید
بهجای تمرکز بر اتفاقی که افتاده، رژیم غذایی سالمی برای خودتان ترتیب دهید، ورزش کنید، خوب بخوابید و مراقب سلامتیتان باشید.
آیا میتوان از بروز علائم این سندرم پیشگیری کرد؟
فرزندان معمولا خانه را ناگهانی ترک نمیکنند؛ بنابراین شما فرصت کافی برای آمادهکردن خود را دارید. پیش از آنکه زمان جدایی فرا برسد، روی زمان آزاد خود برنامهریزی کنید.
مشغولشدن به چالشها و اهداف جدید، به شما در گذار از این مرحله کمک میکند.
زمان مراجعه به درمانگر
در موارد معدودی، والد توان کنارآمدن با جای خالی فرزندش را ندارد یا علائمی مانند افسردگی و اضطراب چنان شدید است که فرد توان لازم برای رسیدگی به زندگی روزمره را از دست میدهد. در چنین شرایطی، مراجعه به رواندرمانگر توصیه میشود. درمانگر شما گاهی حتی ممکن است برایتان دارو تجویز کند.
فرزندان شما در کدام مرحله از زندگی هستند؟ آیا هنوز در کنار شما زندگی میکنند یا قرار است بهزودی مستقل شوند؟ اگر فرزندانتان را روانه زندگی جدیدشان کردهاید، چطور با احساسات پس از آن کنار آمدهاید؟ تجربه شما میتواند برای خیلیها مفید باشد.