آینده ی کودکان دارای والدین سمی
آن چه همیشه در طول تاریخ به چشم خورده است کودکانی است که درعین حال که به بزرگسالی رسیده اند اما هم چنان رفتارهای نابه خردانه کودکانه ای از خود نشان می دهند. از طرفی علائم افسردگی از خود نشان می دهند. به نوعی در روابط خود دچار مشکل هستند یا با کسی ارتباط نمی گیرند یا اگر بگیرند طاقت یک شب بیرون از خانه ماندن را ندارند چرا که در رابطه با تنهایی والدین سمی خود احساس گناه فزاینده و افراطی خواهند داشت.این افراد احتمالا شغل خود را به کرات از دست می دهند یا این که در شغل خود درحد پادو خواهند ماند و پیشرفت شایان توجهی نخواهند داشت. گاهی نیز چنین کودکانی که زیر دست والدین سمی بزرگ شده اند که مداوم از آن ها شجاعت طلبیده اند و آن ها را تحقیر کرده اند که تو هیچی نیستی و ... در آینده پلیس، زندانبان، وکیل یا فرمانده خواهند شد. شغل هایی که لازمه ی آن ها جدیت، استحکام و مقاومت است و از خود نسبت به زندانیان رفتاری خودخواهانه، مستبدانه، نشان می دهند و هربار در انتظار تایید آن ها یا تائید افراد زیردست خود یا بالاتر از رتبه ی خود هستند.
اینفوگرافیک معرفی کتاب والدین سمی
معرفی کتاب والدین سمی
اشتباه نکنید قصد ما در این مقاله دادن احساس گناه به شما مخاطبین نیست. احتمالا شما والدینی هستید که یا قربانی چنین والدینی بوده اید و ترس از این دارید که روزی فرزندان خود را قربانی سبک های فرزندپروری خود کنید، یا این که در بهترین حالت ممکن هیچ مشکل تربیتی از والدین خود به ارث نبرده و صرفا به دنبال کشف این نکته هستید که چگونه فرزندان خوبی تربیت کنید و اصلا والدین سمی به چه معنا است.همه ی والدین گاهی در زندگی خود کوتاهی می کنند چرا که انسان هستیم و ممکن الخطا. اما سوزان فوروارد در این کتاب در مورد والدینی صحبت می کند که کمبود های رفتاری آن ها به عنوان والدین، به حدی است که می تواند بال های پرواز کودکانشان را چیده یا به نوعی آن ها را عقیم کند!
کتاب والدین سمی یک راهنمای سریع و بدون قید و شرط برای غلبه بر دردها و رنج هایی است که حاصل دوران کودکی و دستکاری بی رحمانه ی والدین سمی است که البته شاید اصلا فکرش را هم نمی کردند که رفتارهایشان تا چه حد سمی است چرا که سطح اطلاعاتی شان کم بوده و تصورشان بر این بوده است که تمام والدین به همین شکل فرزندان خود را تربیت می کنند.
کتاب والدین سمی راهگشای قربانیان والدین سمی
دراین کتاب سوزان با استفاده از تاریخچه افرادی که قربانی چنین والدینی بوده اند، سعی می کند به مخاطب خود بگوید که چطور تلاش کنند تا خودشان را از چنین روابط مسمومی رها کنند و یک دنیای جدیدی از اعتماد به نفس و قدرت درونی و استقلال احساسی را کشف کنند. از طرفی شاید شما اصلا بزرگسالانی باشید که چنین والدینی در گذشته نداشته اید البته اگر واقعیت را انکار نکرده باشید این را بدانید که این کتاب می تواند حتی به شما نیز کمک کند اما بهتر است اول با خود صادق باشید آیا شما والدین سمی داشته اید یا خیر؟والدین سمی چه کسانی هستند؟
محققان روانشناس معتقدند که علی رغم تمام تلاشی که یک والد برای تربیت فرزند خود به بهترین شکل می کنند بازهم والدین به دلایلی نظیر آسیب هایی که خودشان در کودکی داشته اند، یا وضعیت اقتصادی مخربی که امروزه دارند، شرایطی مثل داشتن یک فرزند با شرایط خاص یا بیکاری و اعتیاد و ... رفتارهایی داشته باشند که اگرچه ناخواسته رخ می دهند اما می توانند در زندگی اینده ی فرزندشان تاثیرات منفی بگذارند.والدین سمی به طور کلی والدینی هستند که به جای این که فرزندان خود را رشد دهند درواقع بال و پر رشد آن ها را از ته می چینند! آن ها عشق و احترام، علاقه مندی و وفاداری را به فرزندان خود یاد نمی دهند بلکه درحال تخریب اعتماد به نفس فرزندان خود، حمله به عزت نفسشان هستند. دیگر والدین سمی نیز همواره در حال دادن احساس گناه و ترس به فرزندان خود هستند و طوری رفتار می کنند که کودک آن ها به مرور باور می کند که احساس خودش اشتباه است و آن چه که والدینش می گویند حقیقت است.
1-ویژگی های والدین سمی
مشخصه ی اصلی والدین سمی این است که آن ها به کودکان خود قول می دهند که عاشق آن ها باشند و از آن ها به بهترین شکل ممکن مراقبت کنند اما در عین حال با فرزند خود رفتارهای زشت و ناشایست داشته و روحیه خودباوری آن ها را تخریب می کنند. شما اگر پای صحبت والدین سمی بنشینید این را می گویند که فرزندان خود را دوست داشته اند منظورشان هم واقعا همین است، مگر می شود که فرزند خود را دوست نداشت اما متاسفانه آن چه که بیشتر به فرزند خود ابراز کرده اند رفتارهای زننده و پرتاب احساسات و افکار منفی بوده است تا ابراز عشق و محبت.متاسفانه ویژگی دیگری که والدین سمی دارند این است که آن ها رفتارهایی که عموم آن را عشق می نگارند را عشق ندانسته، بلکه رفتارهای عاری از محبت را عشق می دانند به این وجه است که آن ها می شوند والدین سمی و آسیب های عاطفی زیادی به فرزندان خود وارد می کنند.
2-عدم وجود تعادل در والدین سمی
هر خانواده ای سیستمی دارد که رعایت تعادل در سیستم با والدین است. مشخصا والدین سمی نمی توانند این تعادل را حفظ کنند چرا که جایگاه ها در این خانه بهم ریخته است اما بهترین کار و تنها کاری که خوب بلدند زدن به سیم آخر است طوری که انگار خطر مرگ در کمین خانواده ی آن ها است. اما این را بدانید آنچه که زندگی آن ها را واقعا می تواند در گذر زمان به کام مرگ بکشاند همین سمی بودن است که باعث افزایش هرج ومرج و از بین رفتن تعادل نظام خانواده گشته است.معرفی کتاب والدین سمی | مقایسه والدین معقول با والدین سمی
سوزان می گوید هر خانواده ای از یک سیستم تربیتی تبعیت می کند. اگرچه اغلب خانواده ها سیستم های تربیتی خاصی دارند اما قسمت کمی از سیستم قابل مشاهده در سطح است. برای دیدن قوانین عمیق و پنهان در خانه و محرک های احساسی که در آن خانه و خانواده رایج است باید بسیار عمیق تر به کنه ماجرا خیره شوید. قواعد پنهان و باورهایی که به مرور در مغز فرزندان کاشته شده و در نهایت قضاوت ها، نگرش ها و ادراکات آن ها را می سازند. همان ها که اغلب از آن به بایدها و نبایدها یاد می شود.ابراز نظر در خانواده های سمی و معقول
در خانواده های معقول که بالغ هستند و دلسوز، اغلب باورها و قوانین اساسی در مسیر شکل می گیرد که در آن خانواده هر فردی اجازه اظهار نظر دارد، اجازه ابراز عقیده و احساسات دارد و ساختار خانواده یک ساختار منطقی است نه جبری و خودکامه. اما در خانواده های والدین سمی اعتقادات اساسی و قوانین نانوشته تقریبا همیشه حول محور والد سمی گشته و خانواده باید همواره باب میل او رفتار کنند و همه چیز گویی در این خانواده در خدمت والدین سمی است. برای آشنایی با نحوه صحیح رفتار با کودک کلیک کنید.یک تفاوت دیگری که خانواده های معقول با خانواده های سمی دارند این است که در خانواده های معقول قوانین معمولا مبتنی بر واقعیت ها است، کودکان در مکانی قرار دارند که می توانند خودشان باشند نه این که از آن ها سواستفاده شود. در خانواده های سمی قوانین نوعی رنگ و بوی جبر دارند مثلا :
- کودکان در این خانواده ها باید تحت هر شرایطی به والدین خود احترام بگذارند
- جبر به حدی شایع است که انگار برای انجام کارها فقط دو راه وجود دارد راه والدین سمی و راه اشتباه!
- کودکان دیده می شوند اما حرف هایشان شنیده نمی شود.
- کودکان به هیچ وجه نباید از احساس خشم خود استفاده کنند، انگار باید همیشه کنار باشد مخصوصا زمانی که بخواهند ازوالدین خود عصبانی باشند که این اصلا امکان پذیر نیست!
آزادی در خانواده سمی و معقول
دومین تفاوت در داشتن آزادی است! در خانواده های سمی چیزی به اسم آزادی اصلا وجود ندارد. چه رسد در بین کودکان. یعنی حتی والدین با خودشان که انسان های مثلا بالغی هم هستند نزاع دارند چرا فلان ساعت از خانه بیرون رفتی؟ با چه کسی رفتی؟ با چه کسی برگشتی ؟ از این ساعت به بعد شام تعطیل؟ بازی با گوشی تعطیل؟ و.... چه برسد به این کودک حق آزادی و اختیار بین انتخاب دو موضوع داشته باشد! اما در خانواده های معقول این حق آزادی وجود دارد که خودشان را به عنوان یک من مستقل و محترم می شناسند چرا که در این خانواده این ویژگی ها تحسین و تشویق می شوند:- فردیت
- خودمختاری
- مسئولیت
- استقلال
- احساس ارزشمندی و خودکفایتی
دلسردی و دلگرمی در خانواده های سمی و معقول
انگار یک قاعده است که در خانواده های ناسالم طوری رفتار می شود که انگار هیچ فردی در این خانه حق تصمیم فردی ندارد طوری که انگار تصمیم همگان بهم گره خورده است! احساسات و رفتارها و تصمیمات فردی در سطح شخصی گرفته نمی شود همه باید روی میز گرد ریخته شده البته در بهترین شرایط وگرنه که از همان ابتدا تصمیم های فردی رد می شود!عوارض انکار مسئله؛ (والدین من سمی نیستند!)
شاید برای بعضی از افراد استفاده از مکانیسم دفاعی انکار حس خوب و ارامش بخشی به بار آورد اما بهتر است بدانید که مکانیزم های دفاعی روانی در وجود هر انسانی برای استفاده در مدت کوتاهی موثر و سالم واقع شده اند به حدی که اگر از حد مجاز خود دور شوند می توانند اتفاقا بسیار هم مخرب باشند و تاثیرات بدی روی روان فرد داشته باشند. این که شما بخواهید انکار کنید که یک والد سمی دارید شاید در وهله ی اول کمی هم احساس خوبی به شما بدهد اما به مرور مثل یک هیولا این حس اصلی سرکوب شده ناشی از داشتن یک خانواده سمی سر باز می کند و گردن کشی می کند. در این رابطه مطالعه مقاله ویژگی والدین سهل گیر پیشنهاد می شود.علت این اتفاق این است که شما هر آن چه که هستید اگر آگاهانه مقابلش نایستید درواقع همانی هستید که در خانه ی پدری با والدین سمی رشد کرده اید در نتیجه درروابط خود در مشاغل خود و در ارتباطات خود به طور کلی دچار ناکامی می شوید بارها و بارها! اما این بدان معنا نیست که شما هر رفتاری که از خانواده ی خود دیده اید را بگذارید بر اساس سمی بودنشان! شناسایی این که شما واقعا یک خانواده سمی داشته اید یا خیر با چند موردی که در ادامه آمده است می تواهند شما را کمک کند:
- اول از همه این که خانواده های سمی معمولا خیلی معمولی به نظر می رسند مثل دیگر خانواده ها اما درواقع وقتی پای صحبت تک تک آن ها می نشینید بوی پوسیدگی زیر بینی شما می زند.
- ویژگی دیگر والدین سمی بودن این ست که بسیار خودشیفته هستند گویی از آن ها والدی بهتر روی کره زمین وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت.
چرایی واکنش انکار به داشتن والدین سمی
پاسخ ساده است. شما والد سمی داشته اید که همواره احساس شما را رد کرده است نگذاشته تا شما با درون خود ارتباط بگیرید انگار که قلب شما مرده است و هشداری به شما نمی دهد. از طرفی همواره به شما درد و قضاوت تحمیل کرده است پذیرش این حقیقت که شما والد سمی داشته اید سخت است چون زیر دست والدینی خودشیفته بزرگ شده که تصور می کنند همه چیز خوب است و آن ها بسیار بهتر از آن چه هستندکه تصور می کنند. برای درک بهتر موضوع مشاوره کودک راهنمای خوبی برای شما خواهد بود.انتقال سیستم های سمی
همانطور که می دانید گرگ زاده گرگ می شود. والدین سمی معمولا خودشان قربانی والدین سمی دیگری بوده اند انگار یک حلقه زنجیر هستند که نسل به نسل منتقل می شوند. بنابراین سیستم سمی چیزی نیست که یک والدی که اتفاقا زندگی خوبی هم داشته ناگهان تصمیم به اتخاذ آن بگیرد بلکه مثل یک ارث زشت به نام شما منتقل خواهد شد. چندین راه برای منتقل شدن سیستم‌های سمی خانواده از نسلی به نسل دیگر وجود دارد که عبارتند از:- متاسفانه اجبارا به سمت تکرار تمایل دارید: اگرچه شما از این موضوع رنج کشیده اید اما ذهن شما متمایل است که به سمت تکرار چیزهایی که قبلا تجربه کرده اید حرکت کند.
- بروزخشم حبس شده: یکی از واضح ترین احساساتی که به شدت در کودکی سرکوب شده است احساس خشم است. کودکانی که سرپرست نداشته اند و در دست مکان های دولتی بزرگ شده اند گاها می توانند سالم تر از کودکانی باشند که زیر دست والدین سمی پرورش یافته اند. کودکان بدسرپرست خشم اندوخته شده وحشتناک زیادی دارند. از آن جائی که در کودکی از نشان دادن چنین خشمی محروم بوده اند ممکن است در آینده تبدیل به افراد بزهکار، خشن، سردرد، افسرده و عصبانی باشند.
- قربانی پس از مدتی قربانی کننده خواهد شد: این یک حقیقت تلخ است اما کسی که روزی مورد سواستفاده قرار گرفته احتمال زیادی دارد که خودش هم تبدیل به یک سواستفاده گر شود. گاهی اوقات کودک تصور می کند که اگر دارای ویژگی های مشابه والدین سواستفاده گرش باشد می تواند از خودمحافظت کند.
