هرگز با مادر طبیعت شوخی نکنید!
هیچ چیز به اندازه محیطی که از بدو تولد با آن احاطه شدهاید ترسناک نیست و برای زنده ماندن باید با آن مبارزه کنید. اما چرا؟ چون آن محیط زیست از شما بزرگتر است، مدت طولانی تری اینجا بوده، و میداند چگونه بهتر سازگار شود، و البته مادر طبیعت را در کنار خود دارد. یکی از آرامترین بخشهای انسان بودن، دانستن این است که محیط، در بیشتر موارد، قابل پیشبینی و آرام است. اما همین جغرافیای به ظاهر آرام، در چشم به هم زدنی ترسناک میشود. بله؛ ترسناک است وقتی کسی یا چیزی آن صلح را به سلاح تبدیل میکند و گیاهان و اقیانوسها را به چیزی شوم بدل میکند. چه بیگانگان، چه دریای یخ زده یا حتی انسانها، محیط بسیار وحشتناکتر از آن چیزی است که فکر میکنید.
Okja
فیلم Okja | آب و هوای محیطی کنونی و تغییرات فراوان آن سوالات زیادی را مطرح میکند، یکی از آنها این است: چگونه انسانها در آینده با کمبود مواد غذایی سازگار خواهند شد؟ اوکجا به این سوال و نظریههای دیگر در مورد مصرف گوشت در داستانی دلچسب درباره یک دختر و خوک جهش یافته غول پیکرش میپردازد. فیلم علمی تخیلی Okja محیط زیست خود را به روش حیوانات دستکاری شده ژنتیکی که برای مصرف انسان به عنوان فرآوردههای گوشتی انقلابی رشد میکنند، مسلح میکند.
داستان زمانی بدتر میشود که یک شخصیت عجیب با بازی جیک جیلنهال در یکی از بهترین اجراهای دوران حرفهایاش، میجا را ملاقات میکند تا سوپر خوک او را به نیویورک ببرد. هرج و مرج یک شرکت برای اثبات اینکه اوکجا گوشت خوش طعمی است، به جای معرفی یک حیوان همدل، منجر به این میشود که مردم شرکت را به چالش بکشند و آینده آن را نابود کنند.
Titanic
فیلم Titanic | تایتانیک در سال 1997 و پس از انتشار فیلم دراماتیک و استادانه جیمز کامرون درباره کشتی در حال غرق شدن، به غول فرهنگ عام تبدیل شد. در ساعات اولیه صبح 15 آوریل 1912، سفر کشتی تایتانیک در آبهای یخی اقیانوس اطلس به سرنوشت بد و شوم خود رسید. نسخه کامرون از فیلم، جنبههای زیست محیطی سفر تایتانیک را روشن میکند. به لطف سالها هوای غیرمعمول گرم قبل از حرکت کشتی که حاصل تولید گازهای گلخانهای توسط انسان بود، اقیانوس اطلس محل زندگی کوههای یخی شد که ممکن است به دلیل ضعیف شدن یخچالهای طبیعی در آنجا نبوده باشند. بنابراین، آب یخ زده یا نزدیک به انجماد به عنوان مرگبارترین دشمن در این فیلم خودنمایی میکند.
Annihilation
فیلم Annihilation | فیلم علمی تخیلی «نابودی» محیط زیست خود را به روشی متفاوت از بسیاری از فیلمها به سلاح تبدیل میکند، زیرا آلودگی و رفتار انسان مستقیماً باعث آن نمیشود – بله بیگانگان این کار را میکنند. در این فیلم، یک زیستشناس موافقت میکند تا منطقه خطرناک قرنطینهای معروف به «درخشش» را مطالعه کند، جایی که قوانین طبیعت در آن اعمال نمیشود. در ادامه همین که چگونه منطقه بیگانه باعث ایجاد یک تغییر وحشتناک در محیط میشود، این فیلم را بسیار وهم انگیز میکند. شخصیت ناتالی پورتمن هیچ چیزی را که انتظارش را دارد پیدا نمیکند. گیاهان جهش یافتهاند و موجودات با هم ترکیب میشوند و به هیبریدهای عجیبی از چندین حیوان مختلف و انسانهای در حال مرگ تبدیل می شوند. این محیط زسیت چیزی جز یک کابوس واقعی نیست.
Jumanji
فیلم Jumanji | جومانجی کاملاً به معنای واقعی کلمه محیط زیست را به برداشتی وحشتناک از خود تبدیل میکند. چه بادهای موسمی در داخل خانه باشد، چه پشههایی به اندازه شاهینها، این فیلم هر کودک خردسالی را در دهه 90 میلادی به وحشت انداخت. و شاید حتی برخی از بزرگسالان نیز. ضربات دردناک یک بازی رومیزی، یعنی جومانجی، مترادف با طبلهای جنگلی وحشی شد که میخواست در هر کابوس آلن پریش نفوذ کند. با قرار دادن تکههایی از جنگل در شهر کوچک و دنج آلن، این جنگل به نبردی پر هرج و مرج بین طبیعت وحشی وحشی و تمدن گیجشده قرن بیستم تبدیل شد.
Waterworld
فیلم Waterworld | دنیای آب یکی از گران قیمت ترین آثار محیط زیستی است که تاکنون ساخته شده است. پس از ذوب شدن کلاهکهای یخی در آینده، بیشتر کره زمین در فیلم زیر آب است. تعداد بسیار کمی از انسانها زنده ماندهاند و حتی تعداد کمی از آنها برای رشد آبشش تکامل یافتهاند. خوشبختانه شخصیت کوین کاستنر یکی از آن انسانها است و او میتواند با بدهای داستان مبارزه کند. فیلم دنیای آب مردم خود را مجبور میکند تا خود را با دنیایی تطبیق دهند که مملو از چیزهای دقیقی است که هم به آن نیاز دارند و هم از آن میترسند: حجمهای بزرگ آب. گروههای شیطانی از انسانها تلاش میکنند تا سرزمین خشک افسانهای، یکی از تنها جزایر باقی مانده در جهان را پیدا کنند. به نوعی خنده دار است که چگونه حتی در آینده، مردم همچنان سعی میکنند آنچه را که مال آنها نیست تسخیر کنند.
The Day After Tomorrow
فیلم The Day After Tomorrow | نمای جذابی از جیک جیلنهال که از میان امواج طوفانی سونامی مانند در روز پس از فردا میدود، یکی از به یاد ماندنی ترین صحنههای هر فیلم علمی تخیلی فاجعه آمیزی است. این نشان میدهد که آینده در شهرهای شلوغ مانند نیویورک چگونه خواهد بود، جایی که صدها هزار نفر باید در یک لحظه فرار کنند. این فیلم یک اثر اساسی پیرامون فاجعه زیست محیطی است که به موضوع تغییرات آب و هوا و گرم شدن اقیانوسها میپردازد. این فیلم با جک، یک اقلیم شناس آغاز میشود، که دیدن یک قفسه یخی را تجربه میکند که از هم جدا میشود و سپس با اقیانوس شناسی دوست میشود که همان ترسهای او را نسبت به گرم شدن زمین دارد.
یک طوفان مرگبار در جایی که پسر جک در آن اقامت دارد اتفاق میافتد و آنها باید در یک طوفان یخ به شدت وحشتناک زندگی کنند که مملو از حیوانات فراری از باغ وحش و جراحات تهدید کننده زندگی است. مشکل واقعی این فیلم این نیست که چگونه محیط را به سلاح تبدیل میکند، بلکه این است که چگونه فیلم در یک نور امیدوار کننده غیرقابل قبول به پایان میرسد، که فقط نشان میدهد که چقدر انسانهای کوچک میخواهند خطرات جبران ناپذیر آن را بپذیرند.
Nausicaa of the Valley of the Wind
انیمه Nausicaa of the Valley of the Wind | داستان علمی تخیلی نائوشیکا از دره باد پس از آن اتفاق میافتد که یک فاجعه آخرالزمانی بیشتر جهان را ویران کرده است. جهان به مجموعهای از سرزمینهای سمی تبدیل شده است که دیگر برای هیچ یک از انسانهای زنده قابل سکونت نیست. در این میان نائوشیکا در دره باد زندگی میکند و میتواند با حشرات غول پیکری که جنگلهای خطرناک را تسخیر میکنند صحبت کند. مانند بسیاری از فیلمهای استودیو گیبلی، نائوشیکا از دره باد نیز پوشیده از هشدارهایی در مورد فجایع زیستمحیطی است و داستان انسانها در تلاش برای صلح با محیطزیست خود را روایت میکند.
The Happening
فیلم The Happening | فیلم علمی تخیلی «اتفاق» با مرگ غیرقابل توضیح مردم در سراسر کشور آمریکا و حتی جهان آغاز میشود، علیرغم اینکه ظاهراً هیچ مشکلی وجود ندارد. نه بویی در هوا شنیده میشود، نه طوفان مرگباری دیده میشود، و نه موجودات بیگانه و نه حتی یک هیولا. در واقع این درختان هستند که مردم را میکشند. در حالی که بسیاری از طرفداران M. Night Shyamalan (و منتقدان) این فیلم را کمی دور از ذهن توصیف میکنند و عموماً از فیلم استقبال منفی میکنند، اما The Happening محیط را به طرز وحشتناکی به سلاح تبدیل میکند. دقیقاً به این دلیل است که به نظر میرسد هیچ تهدیدی وجود ندارد که مرگهای تصادفی را تا این حد ترسناک کند. در این مواقع وقتی نمیتوانید تهدید را ببینید، هیچ راهی واقعی برای غلبه بر آن وجود ندارد.
Stranger Things
سریال Stranger Things | این سریال نمونه بارز بشر خربکار را به نمایش میگذارد؛ بشری که به واسطه میل به قدرت بیشتر هم انسان را نابود میکند و هم با انجام آزمایشهای عجیب محیط زیست پیرامون خود را به ورطه نابودی میکشاند. سریال Stranger Things در اوایل دهه 1980 در شهر خیالی هاوکینز، ایندیانا اتفاق میافتد. آرامش نسبی شهر زمانی از بین میرود که پسری به نام ویل بایرز (نوآ اشنپ) ناپدید میشود و مادرش جویس بایرز (ویونا رایدر) هر کاری که لازم باشد برای یافتن و بازگرداندن او به خانه انجام میدهد، حتی اگر به معنای رفتن به بًعد دیگری باشد. میلی بابی براون نیز در این سریال در نقش Eleven، دختری جوان و با استعداد فوقطبیعی است که از آزمایشگاه ملی هاوکینز فرار میکند که در آنجا آزمایشهای عجیبی انجام میدهند، همان آزمایشهایی که منجر به ایجاد بعد تاریکی به نام «جهان وارونه» میشود.
این سریال علمی تخیلی با وجود فضایی جذاب و ماجراجویی و خلق داستانی نوستالژیک و هیولایی به گونهای پیش میرود که هنگام تماشای آن احساس میکنید دوباره دوران کودکی خود را تجربه کردهاید.
Westworld
سریال Westworld | احتمالا حدس زدهاید که این سریال در لیست ظاهر شود. این سریال بر اساس فیلمی به همین نام در سال 1973، در یک پارک تفریحی به نام Westworld شروع میشود، که در آن افراد ثروتمند و ممتاز پول میپردازند تا تجربه کنند که در غرب وحشی گذشته زندگی چگونه بوده است. در این دنیای آیندهنگر، فناوری برای ایجاد «میزبان» یا اندرویدی برنامهریزیشده که برای عمل کردن مانند انسانها پیشرفت کرده است، تا جایی که واقعاً نمیتوانید آنها را از افراد واقعی متمایز کنید.
اما در واقع این سریال با یک پیچش یک گام فراتر میرود، زیرا میزبانان در حال افزایش احساسات و عصیان هستند و سازندگان کنترل آنها را از دست میدهند. با چنین ایدههای وحشیانه و گسترده و بازیگری عالی از افرادی مانند ایوان ریچل وود، تندی نیوتن، جفری رایت، آنجلا سارافیان، اد هریس و غیره، Westworld یک نمایش علمی تخیلی عالی پیرامون دست کاری محیط است که باید تماشا کنید.