ژانر علمی تخیلی یکی از محبوبترین ژانرهاست چرا که به سازندگان و طرفداران فرصت میدهد وارد دنیای خیال شوند. تقریباً همه ما دوست داریم بدانیم آینده چه شکلی خواهد بود و گاهی این ژانر برای سوالهایمان جوابهایی دارد. به همین دلیل فیلمهای علمی تخیلی همیشه بخشی از سینما بودند، از همان ابتدا که اولین فیلمها در قرن نوزدهم ساخته شدند.
با در نظر گرفتن تاریخ طویل این ژانر فیلم که به بیش از ۱۰۰ سال میرسد، عجیب نیست که بعضی از آیندههایی که در این فیلمها به تصویر کشیده شدهاند را ما در دنیای واقعی پشت سر گذاشته باشیم. با اینکه گاهی برخی از این فیلمها در این کار ضعیف عمل کردند، تعدادی از این فیلمهای علمی تخیلی موفق شدند آینده را کم و بیش پیش بینی کنند.
۶. A Trip to the Moon (۱۹۰۲)
فیلم کوتاه A Trip to the Moon از دید همگان به عنوان اولین فیلم علمی تخیلی شناخته میشود. فیلم دارای داستانی نسبتاً ساده است اما شاید انسانها با الهام از این فیلم به ماه سفر کردند. در فیلم، گروهی از دانشمندان به ماه سفر میکنند، با ساکنین آن آشنا میشوند و سپس به زمین برمیگردند.
در دنیای واقعی، نحوهای که فضانوردان با آن به ماه سفر کردند با فیلم تفاوت داشت و تا جایی که ما خبر داریم، گروه فضایی آپولو ۱۱ در سال ۱۹۶۹ با هیچ موجود فضایی در ماه رو به رو نشد. بزرگترین تفاوت این است که در فیلم فضاپیمایی که دانشمندان توسط آن به ماه رفتند از طریق یک توپ جنگی پرتاب شد. کاری که در دنیای واقعی شدنی نیست.
۵. Metropolis (۱۹۲۷)
با اینکه Metropolis نزدیک به صد سال پیش اکران شد، به خوبی آینده را پیش بینی کرد. بخش جالبی که سازندگان فیلم در پیش بینی آن موفق بودند، وجود رباتهاست.
رباتها هنوز آنقدر که بعضی فیلمها روی آن پافشاری کردند در میان مردم حضور ندارند، اما در حال حاضر وجود دارند و طراحی آنها در فیلم شبیه به طراحیای است که ما امروز شاهد آن هستیم. البته، Metropolis تنها فیلم علمی تخیلی نیست که حضور رباتها در آینده را پیش بینی کرده باشد اما مطمئناً اولین فیلمی است که چنین تصویری را خلق کرد.
۴. Star Trek: The Motion Picture (۱۹۷۹)
اولین فیلم از سری فیلمهای Star Trek به اندازه سایر فیلمهای آن مثل Wrath of Khan (1982) محبوب نبود. اما کاری که این فیلم کرد معرفی وسیله ارتباطیای بود که شخصیتهای داستان قادر بودند توسط آن با یکدیگر صحبت کنند، حتی از راه دور. مسلماً طراحیای که این موبایلهای دارند با چیزی که ما امروز میشناسیم متفاوت است اما ایده پشت آنها یکی است.
میتوان گفت اگر Star Trek وجود نداشت ممکن بود هیچ تلفن همراهی هم اختراع نشود یا حداقل تولید و توسعه آنها بیشتر طول میکشید. این تنها چیزی نیست که فرنچایز Star Trek در پیش بینی آن موفق بود، اما یکی از مهمترینهاست.
۳. Blade Runner (۱۹۸۲)
به عنوان یکی از بزرگترین و کلاسیکترین فیلمهای علمی تخیلی، Blade Runner نه تنها الهام بخش بسیاری از فیلمهای دیگر بود بلکه موفق شد تا حدی آینده را نیز به تصویر بکشد. همانطور که طرفداران فیلم میدانند، داستان در سال ۲۰۱۹ رخ میدهد، که هم اکنون برای ما گذشتهای نزدیک است. با اینکه ماشینهای پرنده فیلم در دنیای ما جایی ندارند، Blade Runner یک چیز را درست پیش بینی کرد.
در فیلم، تماشاگران و همینطور شخصیتهای فیلم میتوانند بیلبوردهای دیجیتالی بزرگی را روی آسمان خراشها ببینند. همانطور که هر کسی که تا به حال به شهر بزرگی رفته میتواند شهادت بدهد، این بیلبوردها در دنیای واقعی وجود دارند. اگر هم این کافی نیست، Blade Runner به ایده تماس ویدیویی، مثل اسکایپ یا سایر برنامههای شبیه به آن نزدیک میشود.
۲. The Terminator (۱۹۸۴)
حتی طرفداران ژانر علمی تخیلی که اکثر اوقات علاقه دارند دنیاهای مورد علاقهشان را در دنیای واقعی تجربه کنند، دلشان نمیخواهد اتفاقات فیلم The Terminator به حقیقت بپیوندد. بیشک دلیل آن سیاه بودن آینده بشر در این فیلم است. چرا که بیشتر انسانها با حمله هوش مصنوعی اسکای نت و ترمیناتورها از بین میروند. البته، The Terminator توانست چیزی را درست پیش بینی کند که شاید (فقط شاید) به ترسناکی داستان فیلم نباشد. در فیلم، آینده پر از پهپادهایی است که مجهز به تسهیلات جنگی هستند.
پهپادها امروز کم نیستند، و استفاده از آنها منحصر به جنگ نیست. نکته جالب این است که امروزه از آنها برای ساخت و فیلمبرداری فیلمهای سینمایی نیز استفاده میشود که استفاده بسیار صلح آمیزتری است تا آنچه که در The Terminator انجام میدادند. البته، نباید پهپادهای جنگی واقعی را فراموش کنیم که اولین بار در سال ۲۰۰۱ مورد استفاده قرار گرفتند.
۱. The Running Man (۱۹۸۷)
The Terminator تنها فیلم علمی تخیلی نیست که در آن هم آرنولد شوارتزینگر به ایفای نقش پرداخته و هم آینده پیش بینی شده است. اما برخلاف فیلم قبلی، The Running Man هرگز مورد تحسین منتقدین قرار نگرفت. این فیلم بر اساس کتابی نوشته استیون کینگ است. داستان فیلم و همینطور شخصیت اصلی آن چندان به کتاب وفادار نبود و تغییراتی در فیلم ایجاد شده بود که تاثیر منفی از خود به جای گذاشت.
چیزی که این فیلم توانست درست پیش بینی کند محبوبیت و شهرت تلویزیون واقعنما (رئالیتی شو) در دنیاست، مخصوصاً برنامههای واقعنما رقابتی. البته برخلاف The Running Man در برنامههای دنیای واقعی شرکت کنندگان برای برنده شدن یکدیگر را به قتل نمیرسانند، اما در این حقیقت که تماشاگر مدرن، به اندازه مردم آینده در فیلم The Running Man از این برنامهها لذت میبرد تغییری ایجاد نمیشود.