جامعه
بررسی مسائل و مشکلات موجود در جامعه
3 سال پیش / خواندن دقیقه

نقش رسانه و برساخت تبعیض علیه زنان

مهدی نوروزی*

نشست «نقش رسانه و برساخت تبعیض علیه زنان» پس از تلاش فراوان گروه جامعه شناسی صلح انجمن جامعه شناسی ایران، سرانجام در تالارشریعتی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. این نشست که قرار بود چهارم آذر ماه به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان برگزار شود، بنا به دلایلی، با چند هفته تاخیر در روز 25 آذر 1396 با حضور خلیل میرزایی (مدیرگروه جامعه شناسی صلح)، فاطمه راکعی (دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نواندیش و مشاور شهردار تهران در امور بانوان)، صدیقه ببران (عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی) و مریم رضایی (دبیر ماهنامه زنان امروز) برگزار شد.

در ابتدای این نشست حسن امیدوار دبیر گروه جامعه‌شناسی صلح، ضمن خوش آمد به مهمانان، اهمیت بحث مبارزه با خشونت علیه زنان را تشریح کرد. او با اشاره به نگاه تبعیض آمیزی که در برخی جوامع از جمله ایران، مانع رشد اجتماعی زنان می‌شود، گفت: خشونت یک امر غریزی نیست؛ بلکه یک ابدا اجتماعی-فرهنگی است. حساسیت گروه صلح انجمن جامعه شناسی بر پدیده خشونت، بخاطر رابطه ای است که میان کاهش خشونت و افزایش صلح بر قرار است.

نشست امروز به مناسبت روز جهانی نفی خشونت علیه زنان با تاخیر و البته با محوریت نقش رسانه برگزارمی گردد

-عطف به سلسله نشستهای گذشته گروه صلح انجمن جامعه شناسی ایران، دال مرکزی این مباحث مبتنی بر غریزی نبودن خشونت است و اينكه پديده خشونت و برساخت آن به عنوان ابداعی اجتماعی و فرهنگی است كه جامعه آن را به شیوه ای پیچیده توسط سازمان اجتماعی به وجود می آورد .

حساسیت و توجه گروه صلح به پديده خشونت، به جهت رابطه خشونت کمتر با صلح می‌باشد زیرا هیچ چیز به اندازه نابرابری و تبعیض و صور ديگر خشونت برای صلح در درون کشورها و بین کشورها خطرناک نیست.

-بررسی آمارهای خشونت خانگي در مطالعات خارجی و مقایسه آن با آمارهای مطالعات داخلی توجه گروه صلح را به شرایط حاد و نگران کننده و میزان گسترده شیوع پدیده خشونت خانگی در جامعه ما و در بين خانواده های ما جلب نمود.

در  يكي از پژوهشهای  بين المللي ميانگين حداکثر تجربه  خشونت  خانگي ۵۴/. متعلق به اتیوپی و حداقل  تجربه خشونت  خانگي  با ۰/۰۶  متعلق به كشور ژاپن  انتشار يافته است.

یافته هاي مهم پژوهش هاي خارجي۱-خصوصی نبودن امر خشونت خانگی علیه زنان بلکه تلقی آن به مثابه یک امر اجتماعی است .

۲-زنان نباید سکوت کنند و بایدهرگونه خشونت را گزارش کنند.

اما ايران، در پژوهش قاضی طباطبایی و همکاران (۸۳) در ۲۸استان کشور میزان ميانگين حداکثر تجربه خشونت  خانگي ۰/۶۶ اعلام شد.

يافته يمهم ديگر اين پژوهش شناخت نوع جدیدی از خشونت تحت عنوان «ممانعت یا جلوگیری از رشد اجتماعیگزارش  شد که در مطالبات خارجی دیده و یا گزارش نشده بود که به عنوان بدیهی ترین شکل تبعیض قابل توجه است از اين رو با توجه به نگران كننده بودن اين آمار باید توجه داشته باشیم که نابرابری ها و تبعيض ریشه همه تنش‌های اجتماعی است و خود باعث تولید تضاد اجتماعی و موجد تولید درگیری و خشونت می گردد.

همانطور که در ابتدا عنوان شد خشونت،  برساختی اجتماعی و فرهنگی  تعريف شد که جامعه آن را به شیوه ای پیچیده توسط سازمان اجتماعی به وجود می آورد .

از اين رو به نظر  مي رسد  رسانه به عنوان  رکن مهمی از این سازمان اجتماعی قادر است  با فراهم ساختن چارچوب های تجربه و نگرش های کلي، نقشي مهم ايفا نمايد.

-دال مرکزی این نشست توجه به ساز و کارهایی است که رسانه ها از خلال آنها شکل خاصی از خشونت نمادین را اعمال می کنند، تبعیض و نا برابری جنسیتی یکی از صور این خشونت نمادین می تواند قلمداد گردد.

-به گفته بوردیو :جامعه شناسی مانند تمام علوم این وظیفه را برعهده دارد که پرده از راز چیزهایی پنهان بر دارد، و با این کار می تواند به تقلیل دادن خشونت نمادینی که در روابط اجتماعی انجام می شود خاصه در روابط ارتباطات رسانه ای کمک نماید.

از میان رسانه های سرد و گرم، تلویزیون به نوعی دارای انحصاری عملی بر شکل دادن  به اندیشه و نگرش بخش  بزرگی از مردم استانحصار سبب یکسان شدن محصولات می‌شود و تولیدات همگن تلویزیون با شبکه‌های مختلف همانند آیینه هایی که در یکدیگر منعکس می شوند نوعی تاثیر محصور شدن ذهنی را به همراه دارد .

رسانه که ابزاری برای ثبت و انعکاس واقعیت بود بدل به ابزاری برای ایجاد (ساخت واقعیت) می شود و هر چه پیش می رویم نقش رسانه به سوی فضایی سوق می یابد که در آن رسانه ها جهان اجتماعی را توصیف و توصیه می نمایند. این نقش دارای قابلیت تحمیل اصولی خاص در بینش نسبت به جهان است، تحمیل عینکهایی که با آن انسانها را براساس آن تفكيك مي‌كنند يكي از تقسيم بندي ها، تقسيم انسان ها به زنان و مردان است. با تحمیل این تقسیم بندی ها، گروههایی به وجود می آید که برای اثبات خود، ایجاد فشار کرده که امتیازاتی بدست آورند، در این تعارضات، امروزه تلویزیون نقشی تعیین کننده دارد.

نقش رسانه در مبارزه با تبعیض علیه زنان

در ادامه فاطمه راکعی ضمن اشاره به اقدامات صورت گرفته در حوزه زنان، این اقدامات را ناکافی دانست و بر تلاش مضاعف فعالین این حوزه تاکید کرد. او افزود: نقش رسانه در تحولات اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. حدود چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران گذشته و به نظر می‌رسد رسانه‌ها آن طور که باید به وظیفه خود در زمینه برساخت تبعیض علیه زنان عمل نکرده‌اند.

او با انتقاد از عملکرد صدا و سیما در بحث «تبعیض علیه زنان» گفت: جای خوشحالی است که گسترش و فراگیری اینترنت، انحصار رسانه‌ای را شکسته و هنوز امید به تغییر و فرهنگ سازی در زمینه از بین بردن خشونت و تبعیض علیه زنان هست.

توانایی تغییر نگرش در رسانه

صدیقه ببران پژوهشگر حوزه رسانه در زمینه خشونت علیه زنان، سخنران بعدی این نشست، در ادامه صحبت‌های فاطمه راکعی، نقش رسانه در برساخت تبعیض علیه زنان را تشریح کرد و گفت: رسانه‌ها در جوامع مختلف به ویژه ایران به طور حتم توانایی و ابزار لازم برای تغییر نگرش و رفتار در زمینه خشونت و تبعیض علیه زنان را دارند. رسانه‌ها می‌توانستند بر روی بحث تبعیض علیه زنان به عنوان یک آسیب اجتماعی با پیامدهای بلند مدت تمرکز کنند اما متاسفانه در طول این سال‌ها رسانه‌ها نه تنها تلاش و اقدام جدی در جهت کاهش این موضوع انجام ندادند بلکه در برخی موارد تبعیض علیه زنان و شکاف جنسیتی را افزایش دادند.

رسانه و محدود کردن امکان عاملیت زنان

در ادامه این نشست مریم رضایی دبیر مجله زنان امروز، ضمن انتقاد از عملکرد رسانه ملی در حوزه زنان تصریح کرد: موضوع مدرنیته، بازنمایی است. اندیشه سیاسی مدرن به شکلی بنیادین با موضوع بازنمایی سر و کار دارد. اما ظهور رسانه‌های مدرن، مفهوم این بازنمایی را به شکلی اساسی دگرگون کرده است.

وی افزود: ماهیت رسانه به عنوان یک ابزار مانند بسیاری از ابزارهایی که مدرنیته به ما داد هم رهایی بخش و هم سرکوبگر و ایدئولوژیک است. ذات رسانه از یک طرف دموکراتیک است؛ زیرا با استفاده از رسانه امکان شفافیت سازی و مبارزه‌ با پرده پوشی وجود دارد. اما رسانه در عین حال می‌تواند گستره ادراکی و انتخاب‌های انسانی را به شکلی محدود کند که خارج از مرزهای بازنمایی آن قادر به اندیشیدن نباشیم. یکی از حوزه‌های بازنمایی در رسانه، ترسیم الگوهای نقشی برای زنانگی و مردانگی است. بخش فراوانی از آنچه به آن کلیشه های جنسیتی گفته می شود، توسط الگوهای رسانه‌ای مدرن ساخته می‌شود. هر گفتاری که زن را از توان و سوژگی اش بیگانه می کند، به طور خودکار، زن را به یک چهره و بدن اروتیک تقلیل می‌دهد. بنابراین نتیجه مستقیم مخدوشیت عاملیت زن در رسانه، چیزی بجز فرهنگ دافیسم نخواهد بود.

خلیل میرزایی (مدیرگروه جامعه شناسی صلح) نیز در پایان این نشست ضمن جمع بندی مباحث بر از بین بردن تبعیض علیه زنان تاکید کرد و گفت: معتقدم رسانه‌ها به ویژه صدا و سیما، نقش بالا دستی در برساخت تبعیض علیه زنان دارند. متاسفانه تبعیض علیه زنان قالبی نظامند به خود گرفته است. بخش عمده‌ای از تبعیض علیه زنان ریشه‌های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی داشته که نهاد قدرت آن را برساخت و نهاد ایدئولوژیک آن را نهادینه می‌کند.

شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع