به گزارش "ورزش"، فصل عوض شده و بهار رسیده اما تهران هنوز آنقدری سرما داشت که کاپشن را برتن یحیی گلمحمدی نگه دارد. سرمای هوا رفته رفته بیشتر هم در جان سرمربی پرسپولیس رفت. زمانی که خطای شدید لئاندرو پریرا با کارت قرمز داور مواجه شد تا سرخپوشان نیمه دوم را ده نفره شروع کنند. اتفاق مهیبتر البته در راه بود. شلیک محمد کریمی به دروازه تیمی که دیگر طاقت شکست نداشت...
پس یحیی سر در گریبان بُرد و به سرعت زمین چمن ورزشگاه آزادی را ترک کرد. در همین لحظات، اندک تماشاگرانی که از شکست تیمشان بُهت زده بودند، با فریاد نام «پرسپولیس» حمایت خود را نشان دادند، اما زیر پوست این حمایت، نارضایتی عمیقی دیده میشد که به خصوص در شبکههای اجتماعی سر باز کرد و حتی سرمربی تیم را نیز هدف قرار داد.
**از ناکامی به امید، از امید به بحران
این شاید بدترین پایانبندی ممکن برای سالی بود که برای یحیی روی سکوها آغاز شد؛ با توقف مقابل هوادار، بعد از دربی جنجالی. کمی بعد، شکست برابر سپاهان از راه رسید و در همان لحظات بود که قهرمانی استقلال مسجل شد. اما چند هفته بعد، همزمان با سوت پایان بازی پرسپولیس – فجرسپاسی، خبر توافق پرسپولیس با سه بازیکن سپاهان منتشر شد و به همین سرعت، فصل ناکامی قرمزها با بارقه امید پیوند خورد.
پاکسازی. این اسم رمز تابستان پرماجرای پرسپولیس بود. جدایی 17 بازیکن به معنای تغییر شمایل تیمی بود که با خرید پرتعداد ستارهها، از بیرانوند، پورعلیگنجی و اسدبیگی تا سعید صادقی و سروش رفیعی و دانیال اسماعیلیفر، چهره جدیدی را برای هوادارانش پدید آورده بود. خریدهای آخر، شیخ دیاباته و یورگن لوکادیا بودند که خط حمله مخوف پرسپولیس را میساختند.
پرسپولیس البته شروع مطلوبی در فصل بیست و دوم نداشت ولی هرچه گذشت، آنها تبدیل به بهترین تیم لیگ برتر شدند. تیمی پرستاره که با نقش آفرینی یورگن لوکادیا به صدر جدول رسید. در همان روزها بود که جدایی ستاره هلندی، شوک بزرگ را بر پیکره پرسپولیس وارد کرد اما آنها به خوبی پیچ این جدایی را رد کردند و قهرمان نیم فصل شدند. با این حال همه چیز برای پرسپولیس از شکست در فولاد آرهنا آغاز شد، بعد باخت به هوادار زیر پای یحیی سبز شد و سپس هم شکست به سپاهان. حالا برای توصیف صحنه، بار دیگر باید از کلیدواژه «بحران» استفاده کرد. بحرانی که این بار صدای مخالفان سرمربی تیم را به اوج خود رسانده است.
**مخالفان یحیی چه میگویند و چه میخواهند؟
برای شناخت موقعیت کنونی، شاید لازم باشد به سراغ انبوه انتقادات از یحیی گلمحمدی رفت. البته شاید ذکر یک نکته هم ضروری باشد. اینجا انتقاد و مخالفت اغلب به عنوان مترادف استفاده شده و واژه منتقد و مخالف نیز به "طرفداران پرسپولیس" اطلاق میشود که نقد یا مخالفتی نسبت به سرمربی تیم دارند. بدیهی است که گستره مخالفتها با سرمربی پرسپولیس تنها به این گروه محدود نمیشود.
با این حال اغلب انتقادات هواداران پرسپولیس به یحیی گلمحمدی منصفانه و در چارچوب استدلال قابل قبول است:
1. تغییرات مداوم بازیکنان در پستهای مختلف (حنانوف، نعمتی، عمری و...)
2. افت محسوس بازیکنان در نیم فصل دوم (کمال، امیری، سرلک و...)
3. مصدومیت پرتعداد بازیکنان پرسپولیس (عمری، دیاباته، صادقی و...)
4. سردرگمی بازیکنان در لحظات حساس (دقایق آخر بازی سپاهان)
5. ناکامی در برتری توپهای سوم مقابل محوطه جریمه (بازی سپاهان و تراکتور)
6. عملکرد پرفراز و نشیب در طول فصل (برد 4 گله سپاهان و باخت به هوادار)
بدیهی است که شاید کارشناسان فوتبالی نیز با تمام این انتقادات فنی و نکات بیشتر هم موافق باشند. پرسپولیس در 8 بازی نیم فصل دوم تنها 13 امتیاز کسب کرده و این خود آماری است که شاید جای هیچ بحث را باقی نگذارد.
پرسپولیس با هدایت یحیی گلمحمدی از صدرنشین نیم فصل تبدیل به تیمی شده که حالا شانس قهرمانی خود را اندک میبیند و قافیه را به سپاهانی واگذار کرده که باوجود تقابل با استقلال، پرسپولیس و گلگهر در دور برگشت، 7 برد و یک تساوی به دست آورده است. اما شاید این سکه روی دیگری هم داشته باشد.
** این آخرین فرصت یحیی "نیست"
شاید نیاز باشد به عملکرد پرسپولیس نگاهی از نزدیک انداخته شود تا نکات دیگری هم مورد بررسی قرار بگیرد. نخست اینکه پرسپولیس در حال سپریکردن فصلی خاص است و طبیعتا برای تحلیل و تفسیر چنین دورانی نمیتوان از فرضیات و مقتضیات موقعیت عادی بهره گرفت. دوم، طرفداران گلمحمدی، او را یک سرمربی فنی و بادانش میپندارند. این پیش فرضی است که بدون آن هیچ دفاعیهای از یحیی امکانپذیر نیست. سوم، پرسپولیس در مجموع دوران سرمربیگری یحیی، نتایج قابل قبول و چه بسا درخشانی کسب کرده است.
حال نکاتی از بازی سپاهان:
1. پرسپولیس در بازی مقابل سپاهان، یک نیمه ده نفره بازی کرد. مقابل تیمی که ده نفره، توانسته بود گلگهر را 4-2 شکست دهد و رفت و برگشت استقلال را مغلوب کند.
2. پرسپولیس در نیمه دوم بازی سپاهان عقب ننشست بلکه یک مهاجم (آلکثیر) را جایگزین یک هافبک (عالیشاه) کرد. آنها در نیمه دوم حمله کردند و البته طبیعتا با یک یار کمتر توانستند نمایش موردنظر را ارائه کنند اما عملکردی "آبرومندانه" داشتند.
3. پرسپولیس برای بازی سپاهان، شش بازیکن خود را در موقعیت ایدهآل نداشت: گولسیانی، اسدبیگی، حنانوف، صادقی، دیاباته و عمری.
4. پرسپولیس امکان برخورداری از حمایت کامل هواداران خود را هم نداشت و تنها 7 هزار نفر در ورزشگاه 78 هزارنفری، از این تیم پشتیبانی کردند.
اما چرا یحیی گلمحمدی این فصل کارنامه قابل دفاعی داشته است؟
1. پرسپولیس بعد از جدایی یورگن لوکادیا، به خوبی شوک حاصله را جبران و مدیریت کرد. آنها بعد از خروج مهاجم هلندی از ایران بود که اختلاف امتیاز سنگین با استقلال و سپاهان را ایجاد کردند و به قهرمانی نیم فصل رسیدند. این خود نکته مهمی است چرا که لوکادیا مهره مهمی برای پرسپولیس بود.
2. پرسپولیس در این فصل توانست گلگهر را در سیرجان، سپاهان را در اصفهان و تراکتور را در تبریز شکست دهد. آنها بدون لوکادیا و دیاباته برابر استقلال بیشکست ماندند.
3. پرسپولیس در نیم فصل نخست بهترین آمار دفاعی لیگ برتر را در اختیار داشت. همه خریدهای یحیی نمایشهای درخشانی را ارائه کردند و این تیم به صورت تیمی عملکردی بسیار خوب داشت.
4. پرسپولیس همین حالا با 45 امتیاز از 23 بازی، عملکرد قابل قبول داشته و در ادامه فصل نیز چهار بازی با تیمهای پایین جدولی خواهد داشت. سه بازی دیگر برابر استقلال، گلگهر و مس رفسنجان است که در نیم فصل اول 7 امتیاز برای این تیم به دنبال داشت.
اما نکته مهمتر. یحیی این فصل پروژه جوانگرایی را به خوبی استارت زده است. محمد عمری نمونه بارز این پروژه است که فصل گذشته به عنوان دفاع راست معرفی شد و این فصل در خط حمله چهره درخشان پرسپولیس بوده است. شاید همین پروژه، دلیلی باشد بر اعتماد دوباره طرفداران به سرمربی سرخپوشان. او تاکید میکند که قصد دارد یک نسل جدید را برای آینده باشگاه بسازد. البته روند پیشرفت این پروژه باید به دقت بررسی شود.
همچنین از سوی دیگر، اگرچه هواداران پرسپولیس همیشه عطش قهرمانی دارند اما نباید فراموش کرد که در پایان هر فصل، تنها یک تیم قهرمان شود. آیا 15 تیم دیگر شکست میخورند؟ بدیهی است که پاسخ منفی خواهد بود. یحیی با پیروزی بر مدعیان در این فصل عملکرد خوبی نشان داده، ساختار دفاعی پرسپولیس را بازسازی کرده و جانی دوباره به خط حمله این تیم داده. البته که اشتباهاتی هم داشته و اسیر بدشانسی هم شده تا تیمش ناگهان از ریل موفقیت خارج شود.
همچنین مسئله قابلتوجه، آلترناتیوهای یحیی گلمحمدی است. البته که هواداران پرسپولیس میتوانند انتظار استخدام یک سرمربی تراز اول خارجی (چه بسا یورگن کلوپ و پپ گواردیولا!) را داشته باشند اما موقعیت فوتبال ایران و پرسپولیس نشان میدهد حتی بازگشت به گزینههای خارجی قبلی هم چندان ممکن نیست.
نباید فراموش کرد اگر برانکو با قرارداد قبلی به پرسپولیس بیاید دستمزدش 55 میلیارد تومان و کالدرون 45 میلیارد تومان خواهد بود. بنابراین حالا که یک پیشکسوت از پرسپولیس سرانجام توانسته اینچنین نتایج مثبتی را رقم بزند، اینچنین پروژههای موفقیتآمیزی را پیش ببرد و اینچنین پرسپولیس را برای چهارمین سال متوالی مدعی نگه دارد، شاید بد نباشد که منتقدان هم از برج عاج پایین بیایند و صحنه را از نزدیک و منصفانهتر ببینند وگرنه بازگشت به دوران قبل از برانکو، به سرعت فرا خواهد رسید و چه بسا پرسپولیس در همین مسیر هم باشد.
یحیی هم بیتردید نیک میداند که 52 سالگی زمانی برای ناامیدی نیست. بلکه زمانی است برای اثبات ادعایی که تنها با کسب قهرمانی بیشتر و بیشتر نشان داده خواهد شد.