گفتگو با اشکان خطیبی
اشکان خطیبی تحصیلات را تا مقطع کارشناسی تئاتر از دانشکدهٔ هنر و معماری دانشگاه آزاد ادامه داده است. در سال 79 به همراه بابک سعیدی یک گروه موسیقی راک ایرانی به نام اپولون داشته است که راک ایرانی می زدند اما از گروه جدا شدند.
اشکان خطیبی در روزهایی در سینما، تلویزیون و تئاتر ما ظاهر شد که عملا کمتر جوانی در این سن وسال در آنها حضور داشت و بیشتر بازیگرانی که سن وسال شان حتی به نقش ها نمی آمد، نقش می گرفتند. اما او و چند نفر دیگر در این روزها آمدند تا میدان را از آنِ خود کنند. اما خطیبی خیلی زودتر از دیگران در حوزه های مختلف وارد شد. او به دلیل ریشه های تئاتری اش و تسلط بالایش بر زبان انگلیسی همین طور آشنایی خوبش با موسیقی به ویژه نوازندگی و خوانندگی توانست بیش از دیگران و بسیار زودتر نامش را سر زبان ها بیندازد. تا آنجا که در اکثر کارهای محمد رحمانیان حضور داشت و نقش های کلیدی و جوانانه را عهده دار شد.
اشکان خطیبی بازیگر و خواننده
تعدادی از اینهایی که اشاره کردید اشتباهاتی بوده که هرگز دوباره تکرار نخواهم کرد؛ مثل رستوران داری. این از یک شوریدگی در وجودم می آید که هیچ گاه نتوانستم جلویش را بگیرم. در زندگی تابه حال چند بار از خط خودم خارج شده ام تا به دوستانم کمک کنم که همیشه هم خطا بوده. این کار باعث شد از مسیرم پرت شوم؛ هم به لحاظ مادی و هم معنوی.
بیشتر شبیه آدمی هستید که نمی توانید «نه» بگویید.
الان دیگر می توانم.
دوست دارید با کدام یک از این عنوان ها از شما یاد شود؟
اصلا مهم نیست چه دوست دارم. در گذر زمان آنچه باعث می شود به وسیله آن از من یاد شود خودش را نشان خواهد داد کمااینکه در این ٢٠سالی که به حرفه های مختلف هنری وصل شدم خودش را نشان داده است.
سلبریتی ها و افراد مشهور ایران با بضاعت اندکی که سینما و موسیقی ما دارد در همه فعالیت های اجتماعی و هنری شرکت می کنند. وقتی آدمی به این سطح می رسد که می خواهد تجربیاتش را به صورت گسترده انجام دهد، ناگهان به چشم می آید. شما عامدانه این مسیر را انتخاب کردید یا احساس کردید باید تجربه کنید؟
من همیشه از تکرار بدم می آید؛ به ویژه درباره خودم. بیشتر از آن، از یک جاماندن بدم می آید. فکر می کنم تنوع و تغییر لازمه زندگی هرکسی است که نفس می کشد. در طبیعت هم همه چیز در حال تغییر است و چیزی نمی تواند ثبات داشته باشد.
اما خیلی ها این تغییر و تنوع را اکثرا در یک حوزه دنبال می کنند.
من تربیت شده ام تا حرفه های مختلفی را براساس آنچه میلم است انتخاب کنم. از پنج سالگی تحت تعلیم موسیقی بودم و از ١٤،١٣سالگی شروع کردم به آموختن حرفه های نمایشی. وقتی وارد تئاتر شدم انتخاب اولم نبود چون دوست داشتم سینما بخوانم. فکر می کنم بستگی به این دارد که به لحاظ بالقوه چه چیزهایی در وجودت هست. بلندپروازانه اش این است که در همه حرفه هایی که بابتش تربیت شدم، بتوانم به بالاترین درجه برسم اما واقعیت این است که امکان پذیر نیست، چون هر کدام تمرکز بسیار بالایی می خواهد. نه فقط روی خودت، بلکه روی آنچه در آن حرفه اتفاق می افتد. ما در دهکده بزرگی زندگی می کنیم که در کمتر از ١٠ ثانیه می توانیم خبردار شویم در هر نقطه از دنیا چه اتفاقی می افتد، به همین میزان هم در معرض تولیدات و اتفاقات مختلف هنری هستیم. به همین دلیل اگر قرار است به سطح بالایی از آن حرفه برسی باید تمرکز زیادی داشته باشی.
خوانندگی اشکان خطیبی
شما درباره کودکی تان صحبت کردید که بسیاری از این تجربیات فعلی به آن دوره برمی گردد. الان از پدر و مادرتان راضی هستید که شما را در چنین مسیرهایی قرار دادند؟
بله، به نظرم به نسبت شرایط و محدودیت های آن روز جامعه، هر آنچه در توان داشتند برایم انجام دادند. به ویژه مادرم؛ چون هرچه مربوط به دانسته هایم درباره زبان هایی غیر از زبان مادری و هنرهایی است که مردم من را با آن می شناسند، مربوط به پیگیری مادرم است.
الان در ٣٨سالگی با توجه به اینکه مردم شما را به عنوان بازیگر و موسیقی دان می شناسند، در ادامه دوست دارید کدام را دنبال کنید؟
من خودم را موسیقی دان نمی دانم و فکر می کنم اگر خودم را با این عنوان خطاب کنم توهین به موسیقی دان های بزرگ کشورمان است. ولی قطعا از این به بعد کمتر به بازیگری مقابل دوربین خواهم پرداخت. حدود سه سال است فقط روی صحنه بازی کرده ام و جلوی دوربین نرفته ام. تصور چیزی غیر از بازیگری روی صحنه برایم سخت است. حتی جنس موسیقی ای که کار می کنم موسیقی نمایشی است. به دلیل زمینه تئاتری ام هر کاری که می کنم رنگ نمایش به خودش می گیرد.
هنوز هم خیلی از رنگ های موسیقایی دیگری در درون من هست که بیرون کشیده نشده به دلیل اینکه مخاطب خاص تری طلب می کند و به زبان فارسی اتفاق نخواهد افتاد.
روند همکاری شما با محمد رحمانیان برای خود شما تا کجا می تواند ادامه پیدا کند؟
الان مدتی است با ایشان همکاری ندارم بعد از نمایش آدامس خوانی. فعلا تصمیمم تمرکز روی طرح هایی است که مدت هاست در ذهنم گیر کرده و اگر به آنها نرسم ممکن است احساس خطا و اشتباه کنم. راک «د پن» خیلی شوخی شوخی شروع شد. رضا دادویی برای یکی از برنامه های شب شنبه ها پیشنهاد داد که اجرا داشته باشم. در ٤٨ ساعت طرح راک د پن در ذهنم شکل گرفت و در کمتر از ١٠ روز اجرا شد. طبیعتا همکاران نوازنده و تصویرگری که کنار من ایستادند در سرعت عمل این گروه و اجرا تأثیر داشتند. وقتی طرحی این قدر سریع و از هیچ به وجود می آید، اینجاست که این تصور به وجود می آید طرح هایی که پشت ذهنت گیر افتاده اند هم می توانند طرح های خوبی باشند. بنابراین دلم می خواهد از این به بعد تمرکزم روی طرح های خودم باشد.
طرح های شما بیشتر در چه زمینه و قالبی است؟
به یک سری شب های موسیقی فکر می کنم که قریب الوقوع ترین شان پروژه راک د پن ٢ است که ایده متفاوت تری نسبت به قبلی دارد و در تالار وحدت اجرا خواهد شد.
اشکان خطیبی موسیقی دان
کمی درباره راک د پن توضیح دهید که با چه ایده ای اتفاق افتاد.
من از سال ٧٧ کنسرت روی صحنه برده ام. آنچه از کارنامه موسیقایی من به ذهن متبادر می شود این است که گرایشی به سمت موسیقی راک دارم. وقت هایی که کم رنگ می شود زمانی است که آموخته هایم از موسیقی قدیمی تر پررنگ می شود که از پدرم آموخته ام. اما آنچه کودکی و جوانی ام با آن گذشته، موسیقی راک بوده. این در گروه «آپولون» هم مشهود بود که اولین بار سعی کردیم یک گروه راک فارسی داشته باشیم اما به سرانجام نرسید.
راک د پن ٢ چه تفاوتی دارد؟
هیچ کدام دوست نداشتیم تکرارکننده باشیم راحت ترین راه این بود که ترک های دیگری انتخاب کنیم، این بار با یک کانسپت دیگر و من براساس آن تکه های نمایشی بنویسم. از جایی به بعد نوید ملکی به گروه ما اضافه شد که براساس طرح های من به انگلیسی تکه های نمایشی را می نوشت که بخشی از آن زنده اجرا می شد و بخشی صداپیشگی بود. اما نپذیرفتیم این کار را بکنیم و دوباره کلنجار رفتیم. از آمیختن یک ایده قدیمی از من و یک ایده جدید از سهیل دانش به یک ایده کاملا منفک از هر دو رسیدیم و قرار است براساس آن جلو برویم.
چه زمانی قرار است اجرا شود؟
قرار است برای اردیبهشت ماه اجرا داشته باشیم و اجرای مجدد برای اواخر تیرماه.
برای شهرستان ها چطور؟
راک د پن ١ را در شیراز اجرا داشتیم، اما در رشت و بندرعباس هنوز نتوانسته ایم اجرا داشته باشیم که به سال آینده موکول می شود. اگر اجرای شهرهای دیگر با استقبال روبه رو شود قطعا راک د پن٢ را هم اجرا می کنیم. چون رنگ وبوی همه فهم تری دارد و استقبال بیشتری می شود. بخش زیادی از آن هم به خاطره اکثر مخاطبان پیوند خورده.
بعد از آلبوم ترافیک برداشت عموم و شنونده های جدی موسیقی این بود که اشکان خطیبی آمده تا در بازار موسیقی ماندگار شود. الان چهار سال گذشته و هیچ آلبوم دیگری منتشر نکرده اید؛ حتی آن گروه هم از هم پاشیده.
بازار موسیقی به نظرم آلبوم نیست، چون بازار چیزی است که سرمایه در آن گردش دارد. اگر ترافیک دو در کار باشد قطعا آلبوم فیزیکال نخواهد بود چون الان همه چیز تغییر کرده حقیقتا به بازار نشر در ایران اعتقادی ندارم. غیر از یکی، دو هنرمندی که آنها هم از ابزار دیگری مثل تلویزیون یا سینما بهره می برند اصولا معادلات بازار نشر موسیقی ایران معادلات غلطی است. به نظرم الان کل پروسه تولید آلبوم که بیش از ٥٠ درصدش مرجوع می شود خیلی حرفه ای نیست. مگر گروه هایی که مخاطب خاص دارند و با تیراژ کمتری کار می کنند. درباره گروه هم باید بگویم از هم نپاشیده، من فقط اعضای گروه را تغییر داده ام. باید برندی وجود داشته باشد که تحت لوای آن استعدادهای جدید کشف شوند و شروع به کار کنند. اما هم درگیری های من زیاد است و هم گروهی کارکردن در ایران کار سختی است. آدم ها هنوز خودمحوری را بیشتر از گروه محوری دوست دارند.
یکی از ویژگی هایی که شما دارید و باعث شده بین مردم شناخته شده تر باشید این است که به زبان انگلیسی آواز می خوانید. این می تواند مثل یک لبه تیغ عمل کند و دو نوع برخورد متفاوت وجود داشته باشد. این برخوردها چه حسی در شما ایجاد می کند و چه تأثیری در ادامه راه تان دارد؟
اصولا خودم را موظف نمی دانم نسبت به طرفداری ها و انتقادها عکس العمل نشان دهم. چون وقتی وارد بازار کار حرفه ای می شویم براساس یک سری تقاضا خودمان را عرضه می کنیم. یا این عرضه براساس تقاضاها پاسخ داده خواهد شد یا نه. این مبحث کاملا سلیقه ای است و هیچ دانشی تأثیر ندارد غیر از دانش فردی طرف نسبت به کالایی که به دستش می رسد. متأسفم در قرن ٢١ در جامعه ای زندگی می کنیم که دانستن یک زبان دیگر که امری الزامی است، می تواند برخورد منفی داشته باشد. در زندگی ام هیچ وقت نظر آدم ها برایم مهم نبوده غیر از کسانی که اصحاب آن کارند. در سینما فقط چند نفر هستند که نظرشان برایم مهم است و با آنها مشورت می کنم.
محدوده سنی مخاطبی که برای راک د پن تعریف کردید، چیست؟
اصلا محدوده سنی ندارد. وقتی ترافیک را درست کردم گفتم برای مخاطب ١٤ تا ٢٢ سال درست می کنم، چون مخاطبی است که در معرض اتفاقات هنری دنیا قرار دارد و می تواند آنها را با هم مقایسه کند. اما وقتی راک د پن را کار کردم اصلا به محدودیت سنی مخاطب فکر نکردم. چون کاری است که هم زمان از چند مدیوم هنری مختلف برای ایجاد جذابیت استفاده می کند؛ اول موسیقی است که بی واسطه ترین مدیوم هنری است، دوم هنرهای تجسمی است و قوه باصره را درگیر می کند، سوم حال وهوای نمایشی است که باعث نمی شود یک اتفاق خسته کننده یا کش دار را شاهد باشید. مجموعه اینها باعث جذب گستره بزرگی از مخاطب می شود.