حق طلاق و شرایط مختص به طلاق
برعکس نکاح که نوعی عقد است و دو طرف باید بر آن رضایت داشته باشند، طلاق از نوع ایقاع است و فقط رضایت مرد در آن کافی است. طبق ماده 1133 قانون مدنی طلاق حق اختصاصی مرد است و زن تنها در شرایطی بسیار خاص می تواند توسط حاکم طلاق داده شود. طلاق یک مسئله شرعی است و هر مردی می تواند با رعایت شرایط آن همسر خود را طلاق دهد. لیکن قوانین به خاطر حفظ نظم اجتماعی و ایجاد پایداری در ساختار خانواده، شرایطی نسبتاً دشوار را برای طلاق قرار داده است تا مردان به راحتی نتوانند همسر خود را طلاق دهند. البته مردان می توانند این مقررات را رعایت ننموده و همسر خود را به صورت شرعی و غیر رسمی طلاق دهند؛ ولی طبیعتاً در صورت عدم رعایت قوانین مجازات خواهند شد. در ادامه به شرایط شرعی و قانونی طلاق اشاره می شود.
شرایط شرعی طلاق
طلاق زمانی موجب انحلال نکاح می گردد که دارای شرایط زیر باشد:
1. طلاق دهنده باید دارای قصد باشد.
2. طلاق دهنده باید دارای رضا باشد. البته در مواردی که زن بوسیله دادگاه طلاق داده می شود، طلاق مزبور در نتیجه اکراه نبوده و صحیح است.
3. طلاق باید به صیغه طلاق باشد. (زوجتی طالق)
4. طلاق باید قطعی باشد. یعنی پیدایش آن متوقف بر امر دیگری قرار داده نشود، مانند آنکه کسی بگوید:زوجه خود را طلاق دادم هرگاه تا دو ماه دیگر آبستن نشود.
5. تعیین زن در صیغه طلاق. بوسیله ذکر نام او یا ذکر ضمیر یا اشاره به عمل می آید، مگر آنکه مرد دارای یک زن باشد؛ که در این صورت چنانچه بگوید:زوجتی طالق، زن او طلاق داده می شود.
6. طلاق باید در حضور لااقل دو نفر مرد عادل، که طلاق را بشنوند واقع گردد.
7. طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست، مگر اینکه زن باردار باشد، یا طلاق قبل از نزدیکی با زن واقع شود، یا شوهر غایب باشد به طوری که اطلاع از عادت زنانگی بودن زن نتواند حاصل کند. همچنین طلاق در طهر مواقعه صحیح نیست مگر اینکه زن یائسه یا حامل باشد. و طلاق زنی که با وجود اقتضای سن عادت زنانگی نمی شود، وقتی صحیح است که از تاریخ آخرین نزدیکی با او سه ماه گذشته باشد.
طلاق
شرایط قانونی طلاق
طبق ماده 20 قانون حمایت خانواده ثبت رسمی نکاح دائم، طلاق، رجوع و اعلام بطلان نکاح یا طلاق الزامی است. چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت محکوم می شود (ماده 49).
جهت ثبت رسمی طلاق نیز زوجین باید به دادگاه خانواده مراجعه نمایند و با ارائه دادخواست و انجام تشریفات مربوطه، تقاضای صدور اجازه طلاق را بنمایند. دادگاه با رسیدگی قضایی و در صورت عدم امکان صلح و سازش، گواهی مربوطه را صادر نموده و به متقاضی اجازه می دهد با مراجعه به دفاتر رسمی ازدواج و طلاق ضمن اجرای شرعی طلاق، آن را ثبت نمایند.
دادگاه ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج، تکلیف جهیزیه، مهریه و نفقه زوجه، اطفال و حمل را معین و همچنین اجرت المثل ایام زوجیت طرفین را تعیین و در مورد چگونگی حضانت و نگهداری اطفال و نحوه پرداخت هزینه های حضانت و نگهداری تصمیم مقتضی اتخاذ می کند. همچنین دادگاه با توجه به وابستگی عاطفی و مصلحت طفل، ترتیب، زمان و مکان ملاقات وی با پدر و مادر و سایر بستگان را تعیین می کند.
ثبت طلاق موکول به تأدیه حقوق مالی زوجه است. طلاق در صورت رضایت زوجه یا صدور حکم قطعی دایر بر اعسار زوج یا تقسیط محکومٌ به نیز ثبت می شود. در هر حال، هرگاه زن بدون دریافت حقوق مذکور به ثبت طلاق رضایت دهد می تواند پس از ثبت طلاق برای دریافت این حقوق از طریق اجرای احکام دادگستری مطابق مقررات مربوط اقدام کند (ماده 29 قانون حمایت خانواده)
انواع طلاق
الف) طلاق رجعی:
طلاقی است که به درخواست مرد جاری می شود و در آن وی موظف است تمام حقوق زن را از قبیل صداق، نفقه، پوشاک و مسکن برای مدت 100 روز (زمان عده) تأمین کند. در این نوع طلاق، مادامی که عده زن منقضی نشده باشد، مرد می تواند به زن خود رجوع کند و با رجوع مزبور، بدون تحلیل نکاح و عقد جدید، می تواند با او زندگی کند. در این حال طلاق باطل می شود. طلاق همواره رجعی است مگر در شرایطی که آن را تبدیل به بائن می نماید و در ادامه می آید. در طلاق رجعی، تا موقعی که عده زن منقضی نشده است، رابطه نکاح کاملاً قطع نشده است. بنابراین در ایام عده رجعیه، حقوق و تکالیف زوجیت تا آنجا که با ماهیت طلاق سازگار باشد، به حکم قانون باقی می ماند؛ نفقه زن به عهده شوهر است و دادگاه در صورت اختلاف باید میزان این نفقه را تعیین کند و اگر یکی از زوجین فوت کند، دیگری از او ارث می برد.
ب) طلاق باین:
طلاقی است که در آن مرد حق رجوع به زن خود را ندارد، یعنی برعکس طلاق رجعی، نمی تواند بدون جاری شدن عقدی جدید به او رجوع کند. طلاق باین در موارد زیر است:
1. طلاق دختر صغیر یعنی دختری که هنوز 9 سال تمام ندارد.
2. طلاق زن یائسه یعنی زنی که به سن نازائی (حدود 50 سالگی رسیده و دیگر نمی تواند بچه دار شود).
3. طلاق در دوران عقد یعنی پیش از انجام مراسم عروسی و در صورتی که عمل زناشویی انجام نگرفته باشد.
4. طلاق زن سه طلاقه یعنی زنی که او را سه بار متوالی طلاق داده باشند. اعم از اینکه وصلت مجدد ناشی از رجوع باشد یا نکاح جدید.
5. طلاق خلع که در آن زن به دلیل کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به او می بخشد طلاق می گیرد.
6. طلاق مبارات که در آن طرفین به علت کراهتی که از هم دارند به طلاق اقدام می کنند. در طلاق مبارات، زن مالی را که کمتر از مهر او است به مرد می پردازد.
احکام طلاق
وکالت زوجه در طلاق خودش
857. هر گاه زوجه از طرف زوج وکالت در مطلّقه کردن خود داشته باشد، در مورد صیغه ی طلاق باید چه بگوید؟
ج. بگوید ـ زوجةُ موکّلی طالق ـ و مقصود، خودش باشد.
میزان عدالت در شاهد طلاق
858. در عدالت عادل هایی که شاهِد طلاق می شوند، آیا حسن ظاهر کافی است یا احراز عدالت واقعی لازم است؟
ج. حکم عدالت در آن همانند عدالت در باب نماز جماعت است.
آشکار شدن عدم عدالت شهود
859. پس از طلاق معلوم می شود که دو شاهد، هنگام طلاق فاسق بوده اند، طلاق چه صورتی دارد؟
ج. آن طلاق باطل است؛ زیرا عدالت واقعی آن ها شرط است و احراز عدالت به تنهایی کافی نیست.
طلاق در حال حیض و ازدواج بعد از آن
860. چند سال قبل با کسی ازدواج کردم و بعد از مدّتی در حال حیض، طلاق گرفتم. بعد از گذشت عدّه، چون نمی دانستم طلاق در حال حیض صحیح نیست، دو مرتبه ازدواج کردم و فعلاً یک بچّه دارم. لطفا مرا راهنمایی کنید و حکم شرعی را بیان بفرمایید؟
ج. طلاق در حال حیض صحیح نیست، مگر در سه صورت که در مسأله ی 1993 رساله بیان شده و در فرض بطلان، در زوجیت شوهر اوّل هستید و باید از دوّمی جدا شوید و بچّه، احکام حلال زاده را دارد.
شرط اختیار طلاق ضمن عقد
861. در صورتی که زوج ضمن عقد ازدواج، یا عقد لازم دیگر، زوجه ی خود را در طلاق وکیل کند، آیا این وکالت قابل عزل می باشد یا خیر؟
ج. اگر به نحو شرط نتیجه بوده، قابل عزل نیست و اگر شرط فعل بوده، احکام وکالت در آن جاری است.
زمان طهر خانمی که رحم ندارد
862. خانمی که جراحی کرده و رحمش را خارج کرده اند، عادت ماهانه ندارد و خونی هم نمی بیند، بفرمایید، زمان طهر غیر مواقعه ی او جهت اجرای صیغه ی طلاق چگونه است؟
ج. باید از وقتی که با او نزدیکی کرده تا سه ماه از نزدیکی با او خودداری نماید و بعد او را طلاق دهد.(مسأله 2000 رساله)
طلاق حامل
863. آیا در طلاق حامل، لازم است آثار حمل ظاهر شده باشد، یا علم به حمل کفایت می کند، اگرچه آثار حمل ظاهر نشده باشد؟
ج. علم به حمل کفایت می کند.
مردی که به تعهّدات خود عمل نمی کند
864. حکم مردی که به تعهّدات خویش در رابطه با همسرش عمل نمی کند و حاضر به طلاق او نیز نمی باشد، چیست؟
ج. امر طلاق به دست زوج است؛ مگر اختیار طلاق وکالتا ضمن عقد به زوجه منتقل شده باشد، در غیر این صورت برای الزام مرد به انجام تعهّدات، می تواند به حاکم شرع صالح مراجعه کند.
شرط اختیار طلاق در صورت ازدواج مجدّد
865. اگر زنی شرط کرده باشد در صورتی که شوهرش همسر دیگری اختیار کند وکالت در طلاق داشته باشد، آیا در صورتی که شوهر به خاطر ناسازگاری زن، همسر دوّمی اختیار کند، باز هم همسر اوّل وکیل در طلاق است؟
ج. اگر آن شرط در صورت عدم ناسازگاری زن بوده، در این جا در طلاق وکالت ندارد.
نحوه ی اثبات ادّعای طلاق توسّط زوج
866. آیا طلاق به مجرّد ادّعای شوهر و این که بگوید:من او را مطلّقه نموده ام، ثابت می شود، به گونه ای که زن حقّ ازدواج داشته باشد و نفقه ساقط شود، یا این که باید با شهادت دو عادل باشد؟
ج. آن چه به اقرار بر علیه زوج است، ثابت است و در امور دیگر، عدم زوجیّت ثابت نیست و اما خود زن با اطمینان به راستگویی و صدق شوهر، احکام طلاق را اجرا می کند و شهادت دو عادل شرط نیست.
اختلاف زن و مرد در طلاق
867. مرد و زن در وقوع طلاق اختلاف دارند؛ مرد مدّعی وقوع طلاق و زن منکر آن است. قول کدام یک مقدّم است؟
ج. اگر انکار زوجه به عدم آگاهی وی از طلاق ـ به تنهایی ـ باز نگردد، قول او با قَسَم مقدّم است.
مردی که زن خود را اذیت می کند و نفقه نمی دهد
868. مردی عیال خود را اذیّت می کند و نفقه نمی دهد و از طلاق او نیز خودداری می کند. آیا آن زن می تواند شوهر دیگر اختیار کند؟
ج. نمی تواند.
اختیار طلاق در دست زوج است
869. اینجانب سردفتر می باشم، خانمی مراجعه کرده که با بخشیدن مهریه ی خود و نفقه در ایّام عده، طلاق می خواهد. توضیح آن که خانم از دیوان عالی کشور حکم طلاق دارد، امّا شوهر وی به هیچ وجه رضایت نمی دهد. آیا طلاق دادن زن شرعا جایز است؟
ج. خیر، بلکه باید شوهر به طلاق راضی شود.
میزان مدخوله بودن زن در طلاق
870. با دختر باکره ای ازدواج کرده و دخول ـ به اندازه ای که موجب غسل است ـ شده، ولی بکارت برداشته نشده و باقی است و سپس زن را طلاق داده ام. آیا در طلاق دادن حکم مدخوله را دارد یا نه؟
ج. حکم مدخوله را دارد.
871. آیا دخول در دُبُر موجب می شود که طلاق بعد از دخول باشد، یا دخول در قُبُل لازم است؟
ج. بله، طلاق مدخول بها محسوب می شود.
طلاق قبل از غسل
872. هر گاه طلاق پس از انقطاع خون و قبل از غسل واقع شود، آیا صحیح است؟
ج. صحیح است.
عده ی زنانی که بچه دار نمی شوند
873. عده نگه داشتن برای زنی که عقیم است، یا به واسطه ی دارو بچه دار نمی شود و یا رحم خود را درآورده است، لازم است؟
ج. بله، لازم است.
حکم طلاق
نفقه ی زن مطلقه
874. پس از طلاق، نفقه ی زن مطلقه بر عهده ی کیست؟ آیا پدر و مادر در مورد او وظیفه ای دارند؟
ج. اگر زن فقیر باشد و پدر و مادرش تمکن مالی داشته باشند، واجب النفقه ی آن ها است.
عنوان طلاق حاکم شرع
875. طلاق حاکم شرع، آیا رجعی است یا بائن؟
ج. به هر نوعی که طلاق داده، به همان نوع می باشد.
طلاق زن بدون عادت
876. طلاق زنی که به وسیله ی قرص جلوگیری از حاملگی عادت نمی شود، چه وقت است؟
ج. به مسأله ی 2000 رساله رجوع شود.
طلاق به علت بی نمازی زن
877. زنم نماز نمی خواند و دارای هفت فرزند هستیم، آیا می توانم به این جهت او را طلاق بدهم؟
ج. می توانید او را طلاق دهید، ولی بهتر است به هر راه ممکن او را نمازخوان کنید.
سه طلاقه کردن زن در یک مجلس
878. در صورتی که همسر زنی سنّی باشد، آیا مرد می تواند در یک مجلس زنش را سه طلاقه کند؟
ج. خیر، نمی تواند و با قاعده ی الزام منافات ندارد.
طلاق خلعی
879. اگر زن مبلغی را برای رضایت شوهر به طلاق بدهد، آیا مرد در انجام یا عدم انجام طلاق اختیار دارد یا لازم است او را طلاق دهد؟
ج. خیر، مرد اختیار دارد.
استمتاع از زن در ایام طلاق رجعی
880. کسی که همسرش در عده ی طلاق رجعی است، می تواند به او نگاه شهوت آلود داشته باشد؟ و استمتاعاتی که در این ایام برای او جایز است چه مقدار است؟
ج. هیچ نگاه و استمتاعی برای او جایز نیست؛ مگر این که با آن استمتاع رجوع عملی از طلاق بکند.
طلاق در ایام عادت
881. اگر زن پس از طلاق متوجه شود که او در حال عادت بوده، آیا طلاق صحیح است؟
ج. خیر، باطل است، مگر از سه مورد مذکور در مسأله ی 1993 رساله باشد.
طلاق زن حامله
882. آیا طلاق زن حامله در حال عادت زنانگی صحیح است؟
ج. بله، صحیح است.
طلاق سوّم بعد از عقد انقطاعی دیگری
883. زنی دو طلاق داده شده و سپس به عقد موقت دیگری درمی آید و سپس با شوهر اوّلی ازدواج می کند و مطلّقه می شود. آیا این طلاق سوّم است؟ یا ازدواج موقّت اثر دو طلاق اوّلی را مانند عقد دایم از بین می برد؟
ج. اثر دو طلاق اوّل را از بین نمی برد.
جستجو از شوهر مفقودالاثر
884. برای جستجو از شوهر مفقودالاثر، آیا اعلان در جراید و وسایل ارتباط جمعی ـ مثل رادیو ـ کفایت می کند؟
ج. جستجو، شأن حاکم شرع است.
عسر و حرج زن در زمان غیبت همسر
885. آیا عسر و حرج زن بر اثر غیبت همسر، باعث جواز طلاق برای حاکم می شود؟ به ویژه اگر غیبت به وسیله ی رفتن و فرار کردن خود زوج باشد، یا موردی که نفقه دهنده ای نیست که نفقه ی زوجه را بدهد؟
ج. در مدّت فحص و جستجو، حاکم بر زوجه انفاق می کند توسّط ولیّ از مال زوج یا متبرّع دیگری یا از بیت المال.
تقاضای طلاق به علت وطی در دبر
886. در محاکم قضایی، زوجه به جهت وطی در دُبُر و نارضایتی وی، دادخواست طلاق غیابی و یا حضوری شوهر داده است، در حالی که شوهر به طلاق راضی نیست. آیا عنوان مذکور مجوّز طلاق می باشد؟ و در صورت صدور طلاق توسّط قاضی، آیا زوجه می تواند ازدواج مجدّد کند؟
ج. طلاق به دست زوج است و نفس عنوان مذکور مجوّز مبادرت قاضی به حکم طلاق نخواهد شد و با فرض فوق، ازدواج مجدّد جایز نیست.
شرط ندیدن بچّه توسّط زوجه ضمن طلاق
887. اگر در ضمن اجرای طلاق خلع، علاوه بر بذل مهر با زن شرط شده است که وی حقّ ملاقات با فرزندش را نداشته باشد، چون موجب ناراحتی و اضطراب طفل می شود و نگهداری آن برای زوج مشکل می شود و زوجه هم قبول نموده است. حال اگر زوجه از این شرط تخلّف کند و بخواهد با فرزندش ملاقات کند، آیا این هم مثل رجوع مهر محسوب می شود که موجب تبدّل طلاق خلع به رجعی است یا خیر؟
ج. در صورتی که زوجه حقّ حضانت داشته باشد، شرط صحیح نیست و در هر صورت، موجب بطلان و تبدل خلع نیست.
امر پدر و مادر به طلاق همسر
888. اگر پدر یا مادر به فرزند بگویند زنت را طلاق بده، آیا باید اطاعت امر ایشان کرد یا خیر؟
ج. خیر.
عدّه طلاق زنی که خون نمی بیند
889. هر گاه زنی به خاطر شیر دادن بچّه عادت ماهانه نبیند، تکلیف او برای طلاق چیست؟
ج. باید از وقتی که با او نزدیکی کرده تا سه ماه از نزدیکی با او خودداری نماید و بعد او را طلاق دهد.
استحقاق نصف مهر برای زوجه غیر مدخوله
890. بخشی از مهریه زوجه ای، دو دانگ از خانه مسکونی که زوج بعدا خواهد خرید قرار داده شده است، (به شرط خرید خانه). اکنون زوج پیش از خرید خانه و پیش از دخول، قصد طلاق دارد و آن دو دانگ را به شش میلیون تومان تعیین کرده اند. آیا زوجه مستحقّ چه مقدارش می باشد؟
ج. زوجه نصف آن را حق دارد.
کشف عدم یائسگی پس از چند مرتبه ازدواج موقت
891. زنی به یائسه بودن خود علم داشته و چند مرتبه بدون گرفتن عدّه، ازدواج موقّت نموده است و بعد حامله شده که کاشف از عدم یأس است و در لحوق این ولد به این ازدواج مردّد گشته که شاید هم برای شوهر اوّل باشد. حکم وطی هایی که انجام شده چیست و ولد ملحق به کدام است؟
ج. این وطی ها، به شبهه بوده و ظاهرا ولد ملحق به آن است که صاحب عدّه ی فعلیه ی بوده، بنابراین که عدّه وطی به شبهه هم فراش است. (مستفاد از جامع المسائل، ج3، صفحه 535.)
اگر عدم طلاق زوج موجب عسر و حرج باشد
892. زنی با شوهرش اختلاف دارد و با هم متارکه کرده اند. شوهر اصلاً طلاق نمی دهد و زن در عسر و حرج به سر می برد، آیا زن می تواند خودش به طلاق اقدام نماید؟ تکلیفش چیست؟
ج. زن نمی تواند خودش طلاق بگیرد و تا امکان دارد به حدّ میسور و مقدور با هم سازش کنند، هر چند به نحو ارتباط جزیی باشد، به این که حتّی الامکان واسطه ای نزد زوج ببرند تا او را حاضر به طلاق یا زندگی کنند، ولو به این که زن در خانه ی دیگری باشد و گاهی به او سر بزند. خلاصه زن به این صورت صبر کند تا شاید فرجی برایش حاصل شود.
وکالت بلاعزل زوجه در طلاق در صورت تخلف مرد از شرایط عقدنامه
893. در ضمن عقد ازدواج، زوج به زوجه وکالت بلاعزل برای طلاق در صورت تخلّف از شرایط مندرج در عقدنامه می دهد. آیا زوج در فرض مذکور حق فسخ و رجوع از این وکالت را دارد؟
ج. حق فسخ و رجوع نداشتن زوج از این وکالت، خالی از اشکال نیست؛ زیرا بلاعزل بودن وکالت، خلاف مقتضای وکالت است و وکیل قابل عزل است. زیرا معنای بلاعزل، اصالت است و قوام وکالت به عدم اصالت است. مگر این که شرط نتیجه کند. یعنی شرط کند که زن وکیل باشد که قابل عزل نمی باشد.
طلاقِ باطلِ زن مسیحی و ازدواج موقت با مرد مسلمان
894. مسیحیان طبق ضوابط و دستورات شرع خودشان، باید در کلیسا ازدواج یا طلاق را انجام دهند. زنی به حکم دادگاه آن ها، در دادگاه طلاق داده شده است که در شرع مسیحیّت این طلاق باطل است. آیا در این صورت، مرد مسلمان می تواند با چنین زنی ازدواج موقت کند؟
ج. در فرض مرقوم، مسلمان نمی تواند با آن زن عقد موقّت انجام دهد.
اختلاف زن و مرد در صحّت طلاق
895. زنی سال ها پس از طلاق، ادّعا می کند طلاق در حال حیض واقع شده، لذا باطل بوده است، امّا مرد مدّعی صحّت طلاق است، قول کدام یک مقدّم است؟
ج. مدّعی صحّت مقدم است، مگر بیّنه بر خلاف بیاورد؛ هر چند وظیفه ی زن این است که طبق علم خود عمل کند.
بطلان طلاق در زمان عادت
896. در سال 1360 از زوجه ام جدا شدم، در حالی که از وی دو فرزند پسر داشتم. در سال 1362 مجددا ازدواج کردم و اکنون دارای دو فرزند می باشم. در سال 1363 همسر سابقم ازدواج کرد، مدتی بعد صاحب فرزند شد، در زمانی که بچه دوّم را آبستن بود، فهمید در زمان طلاق در عادت به سر می برده است. وی و همسرش به این نتیجه رسیدند که بچه باید سقط شود و آن ها از هم جدا شوند که این عمل صورت گرفت. بفرمایید:
1) نسبت من با همسر سابقم چیست؟ آیا محرم می باشیم؟
2) آیا ما می توانیم بدون خواندن صیغه ی مجدّد با هم زندگی کنیم و زناشویی داشته باشیم؟
3) حکم اولاد متولد شده از همسر دوّم چیست؟
ج. زوجه به همسری زوج اوّل باقی است و نیاز به عقد جدید ندارد. اولاد از همسر دوّم، اولاد شبهه و ملحق به والدین است و سقط هم حرام است و این در صورتی است که طلاق شخص غایب نبوده باشد و الا در مسأله ی 1993 رساله و بعد آن بیان شده است.
وقوع طلاق در طهر مواقعه
897. کسی صیغه ی طلاق را به وکالت از زوج اجرا کرده و پس از آن زن اعلام نموده که طلاق در طهر مواقعه واقع شده و مجری صیغه دوباره آن را در طهر دیگری بخواند، آیا طلاق دوّم صحیح است؟
ج. طلاق دوّمی صحیح است و نیازی به وکالت مجدّد از زوج ندارد و عدّه را باید از طلاق دوم شروع کند.
زنده شدن زوج و مسأله ی رجوع وی
898. در صورتی که میّت به طور غیر طبیعی زنده شود ـ مثلاً با دعا یا تصرّف ولایی یا رجعت ـ یا مواردی که زن باید در عدّه ی وفات باشد ـ مانند مرتدّ شدن زوج یا طلاق حاکم در زوج مفقود الاثر ـ بعد از رفع مانع (توبه و رجوع از ارتداد، عودت زوج مفقود الاثر)، حکم رجوع زوج را شرعا بیان نمایید. آیا فرقی بین موارد فوق هست؟
ج. بعد از تحقّق موت، همسرش نیست تا به رجوع حلال شود و در صورت دوّم (ارتداد) هم حقّ رجوع ندارد و در صورت سوم (مفقود شدن شوهر) اگر شوهر در عدّه آمد، حقّ رجوع دارد و اگر بعد از انقضای عدّه آمد، حقّی ندارد؛ اگرچه هنوز شوهر اختیار نکرده باشد، واللّه العالم.
اختلاف زن و مرد در اصل طلاق
899. اگر زوج مدّعی طلاق و زوجه منکر باشد و بیّنه و شهود هم نباشند، قول کدام یک مقدّم است؟
ج. قول زوجه با یمین او مقدم است.
شیربها و بازپس گیری آن
900. حکم شیربهایی که هنگام عقد ازدواج به پدر زوجه، طبق رسومات محلّی جهت تهیّه جهیزیه داده می شود، در صورت طلاق چیست؟ آیا زوج می تواند آن را بازپس گیرد؟
ج. احکام هبه را دارد؛ لذا اگر پول را در جهیزیه صرف کرده و شرطی هم نشده و یا متعارف نبوده، مرد حق ندارد آن را مطالبه کند.
بطلان طلاق خلعِ مشروط به شرط باطل
901. اگر در طلاق خلع، زوج با مجری صیغه شرط کند که در صورتی طلاق خلع می دهم که زن به هیچ وجه فرزندش را نبیند و طلاق هم واقع شده و زن از این شرط خبر نداشته باشد، آیا شرط مذکور و طلاقی که مشروط به این شرط شده است، صحیح است؟
ج. این شرط و طلاق خلعِ مشروط به این شرط، باطل است. مانند این است که عوض در خلع چیز حرامی مانند خمر باشد؛ ولی در بطلان اصل طلاق، تأمّل است.
تقاضای نصف مهر پس از بخشش به شوهر
902. اگر زوجه در عوض طلاق، تمام مهریه خود را ببخشد یا ابرا کند و زوج وی را پیش از دخول طلاق بدهد، آیا زن می تواند نصف مهر را به زوج رجوع کند؟
ج. محلّ تأمل است و احتیاط در این است که زن نصف مهر را به زوج برگرداند، ولی احتمال اقرب، تأثیر جامع یا مجموع خلع و طلاق قبل از دخول در احدالنّصفین است، مثل تأثیر خلع در نصف دیگر به تنهایی. (مستفاد از جامع المسائل، ج3، ص 507.)
تقاضای بازگرداندن خدمات انجام داده توسط مرد
903. آیا مرد می تواند هنگام طلاق، یا غیر طلاق تقاضای بازگرداندن مال یا خدماتی را که خارج از وظیفه لازم خویش انجام داده بنماید؟
ج. خیر، نمی تواند مگر مالی به او بخشیده باشد و باقی باشد که رجوع در هبه ی به زوجه جایز است، گر چه خلاف احتیاط است.
رضایت به طلاق در برابر پول
904. آیا مرد می تواند در مقابل درخواست طلاق زن، مبلغی را از او بگیرد و به طلاق رضایت دهد؟
ج. طلاق زنی را که به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به شوهر می بخشد تا طلاقش دهد، خلع می گویند و اگر زن و شوهر یکدیگر را نخواهند و زن مالی به مرد بدهد که او را طلاق دهد آن طلاق را مبارات گویند.
طلاق بدون حضور طرفین
سؤال:سر دفتری طلاق های متعددی را جمع کرده تا پیش شاهد عادل بخواند. مستدعی است در موارد ذیل حکم را بفرمایید:
الف) وکیل حین خواندن طلاق نمی داند شرط طلاق در مطلقه موجود است یا نه چون حضور ندارد و چندین روز گذشته ولو قبلاً از زن سؤال شده.
ب) طلاق در جمع علما خوانده می شود. بر فرض شهادت آیا می توانند آقایان شهادت دهند با اینکه طرفین را ندیده و نمی شناسند و به علاوه تعداد طلاق زیاد است؟
پاسخ:آن چه که شرط صحّت طلاق می باشد، اجرای آن در حضور دو شاهد عادل است ولی لزومی ندارد که شاهدها دو طرف (زوجین) را بشناسند، بله مجری صیغه طلاق باید در فرض غیبت زوجه، نام او را نزد شهود و در مجلس هنگام خواندن صیغه طلاق ببرد. و زیاد یا کم بودن تعداد طلاق تغییری در حکم مذکور ایجاد نمی کند.
اجرای صیغه طلاق بدون رضایت قلبی طرفین
سؤال:آیا طلاق بدون رضایت قلبی طرفین و تنها با احراز رضایت زبانی، علی رغم وجود شواهد کافی بر عدم رضایت صحیح است یا خیر؟
پاسخ:طلاق اکراهی صحیح نیست ولی اگر بدون اکراه و اجبار با اراده و با اختیار و مراعات شرایط انجام بگیرد، صحیح است.اجرای طلاق در طهر مواقعه
سؤال:یکی از نزدیکان اینجانب اخیراً طلاق خلع گرفته و وقوع طلاق در زمان پاکی زن بوده است اما روز قبل از وقوع طلاق و جاری شدن صیغه، این زن و شوهر نزدیکی داشته اند. امروز مطلع شدم که طلاق باطل است و بعد از پاکی، نباید نزدیکی صورت گیرد. لطفاً وضعیت این زن و مرد و تکلیف آنها را بیان بفرمایید.
پاسخ:در فرض مذکور طلاق باطل است و زوجیّت تا طلاق با شرایط آن صورت نگرفته، باقی است.
اجرای صیغه ی طلاق از طرف حاکم شرع
سؤال:در بعضی از کشورهای خارجی طلاق محلی بانوان مسلمان انجام گرفته ولی به علت مفقودالاثر بودن شوهر امکان ثبت شرعی و قانونی آن نیست و زن در بلاتکلیفی بسر می برد که بر اثر این بلاتکلیفی زوجه در عسر و حرج قرار گرفته و فرزندان حاصل از این ازدواج نیز به دلیل عدم حضور پدر از داشتن هرگونه مدرک هویتی کشورشان محروم گردیده اند. آیا حاکم شرع می تواند صیغه طلاق را در چنین شرایطی با مراجعه زوجه و تظلم او جاری نماید؟
پاسخ:وکیل حاکم شرع می تواند در اینگونه موارد، صیغه طلاق را اجرا کند.
امام خمینی(ره):
- زنی که نه سالش تمام نشده و نیز زن یائسه عدّه ندارد، یعنی اگر چه شوهرش با او نزدیکی کرده باشد، بعد از طلاق میتواند فوراً شوهر کند.
- زنی که نه سالش تمام شده و یائسه نیست، و شوهرش با او نزدیکی کند اگر طلاقش دهد، بعد از طلاق باید عدّه نگهدارد، یعنی بعد از آن که در پاکی طلاقش داد، و مقداری هر چند کم باشد بعد از طلاق پاک بود، به قدری صبر کند که دو بار حیض ببیند و پاک شود، و همین که حیض سوم را دید عدّه او تمام میشود و میتواند شوهر کند، ولی اگر بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد و طلاقش بدهد عدّه ندارد، یعنی میتواند بعد از طلاق فوراً شوهر کند.
- زنی که حیض نمیبیند، اگر در سن زنانی باشد که حیض میبینند، چنان چه شوهرش او را طلاق دهد، باید بعد از طلاق سه ماه عدّه نگهدارد.
- زنی که عدّه او سه ماه است، اگر اول ماه طلاقش بدهند، باید سه ماه هلالی، یعنی از موقعی که ماه دیده میشود تا سه ماه عده نگهدارد، و اگر در بین ماه طلاقش بدهند، باید باقی ماه را با دو ماه بعد از آن، و نیز کسری ماه اول را از ماه چهارم عدّه نگهدارد تا سه ماه تمام شود، مثلاً اگر غروب روز بیستم ماه طلاقش بدهند، و آن ماه بیست و نه روز باشد، باید نه روز باقی ماه را با دو ماه بعد از آن و بیست روز از ماه چهارم عده نگهدارد، و احتیاط مستحب آن است که از ماه چهارم بیست و یک روز عده نگهدارد، تا با مقداری که از ماه اول عدّه نگهداشته سی روز شود.
- اگر زن آبستن را که حملش از شوهرش است طلاق دهند، عدّهاش تا دنیا آمدن، یا سقط شدن بچه او است. بنابراین اگر مثلاً یک ساعت بعد از طلاق بچه او به دنیا بیاید، عدّهاش تمام میشود، و اگر حمل از شوهرش نباشد؛ خواه از زنا باشد یا از شبهه، به وضع حمل عدّه طلاق تمام نمیشود. بلی، عدّه وطی به شبهه به وضع حمل تمام میشود، و زنا عدّه ندارد.
- زنی که نه سالش تمام شده و یائسه نیست، اگر متعه شود مثلاً یک ماهه یا یک ساله شوهر کند، چنان چه شوهرش با او نزدیکی نماید، و مدت آن زن تمام شود، یا شوهر مدت را به او ببخشد، باید عدّه نگهدارد. پس اگر حیض میبیند، واجب است به مقدار دو حیض عدّه نگهدارد، و اگر حیض نمیبیند، باید چهل و پنج روز از شوهرکردن خودداری نماید.
- ابدای عدّه طلاق از موقعی است که خواندن صیغه طلاق تمام میشود؛ چه زن بداند طلاقش دادهاند یا نداند. پس اگر بعد از تمام شدن عدّه بفهمد که او را طلاق دادهاند، لازم نیست دوباره عدّه نگهدارد.
- زنی که شوهرش مرده اگر آبستن نباشد، باید چهار ماه و ده روز عدّه نگهدارد، یعنی از شوهر کردن خودداری نماید، اگر چه یائسه یا متعه باشد، یا شوهرش با او نزدیکی نکرده باشد؛ و اگر آبستن باشد، باید تا موقع وضع حمل عدّه نگهدارد، ولی اگر پیش از گذشتن چهار ماه و ده روز، بچهاش به دنیا بیاید، باید تا چهار ماه و ده روز پس از مرگ شوهرش صبر کند، و این عدّه را عدّه وفات میگویند.
- زنی که در عدّه وفات میباشد، حرام است لباس الوان بپوشد و سرمه بکشد، و هم چنین کارهای دیگری که زینت حساب شود، بر او حرام میباشد.
- اگر زن یقین کند که شوهرش مرده، و بعد از تمام شدن عده وفات شوهر کند، چنان چه معلوم شود شوهر او بعداً مرده است، باید از شوهر دوم جدا شود، و در صورتی که آبستن باشد به مقداری که در عدّه طلاق گفته شد، یعنی تا موقع زاییدن برای شوهر دوم عدّه طلاق، و بعد برای شوهر اول عدّه وفات نگهدارد، و اگر آبستن نباشد، برای شوهر اول عدّه وفات و بعد برای شوهر دوم عدّه طلاق نگهدارد، و ابتدای عدّه وفات را از موقعی که خبر صحیح وفات شوهر به او رسیده قرار دهد.
- ابتدای عدّه وفات از موقعی است، که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
- اگر زن بگوید عدّهام تمام شده، با دو شرط از او قبول میشود:
اول ـ آن که مورد تهمت نباشد. دوم ـ آن که از طلاق یا مردن شوهر به قدری گذشته باشد که در آن مدت تمام شدن عدّه ممکن باشد.
آیت الله مکارم شیرازی:
- ابتدای شروع عدّه طلاق از آن موقعی است که صیغه طلاق خوانده می شود، خواه زن بداند یا نداند، حتّی اگر بعد از تمام شدن مدّت عدّه بفهمد او را طلاق داده اند لازم نیست دوباره عدّه نگه دارد.
- زنی که از شوهرش طلاق گرفته باید عدّه نگه دارد، مگر این که شوهر با او اصلاً نزدیکی نکرده باشد، یا زن یائسه باشد، در این دو صورت بعد از طلاق می تواند بلافاصله شوهر کند.
- مقدار عدّه در مورد زنانی که عادت می شوند احتیاط آن است که بقدری صبر کند که دوبار حیض ببیند و پاک شود هنگامی که حیض سوم را دید عدّه او تمام است.
- زنی که عادت ماهانه نمی بیند اگر در سنّ زنانی باشد که عادت می بینند چنانچه شوهرش بعد از نزدیکی کردن او را طلاق دهد باید بعد از طلاق سه ماه عدّه نگه دارد و منظور از سه ماه آن است که اگر اوّل ماه است سه ماه تمام هلالی و اگر روز دیگری از ماه است مانند پنجم یا دهم هنگامی که پنجم یا دهم ماه چهارم شود عدّه او تمام است، مثلاً اگر پنجم ماه رجب او را طلاق گفته، پنجم ماه شوّال عدّه او تمام است.
- پایان عدّه زن باردار، متولّد شدن فرزند یا ساقط شدن آن است، حتّی اگر یک ساعت بعد از طلاق بچّه به دنیا آید، عدّه او تمام می شود و می تواند شوهر کند.
- عدّه ازدواج موقّت بعد از تمام شدن مدّت، در صورتی که عادت ماهانه می بیند، به مقدار دوحیض کامل است و اگر عادت نمی بیند چهل وپنج روز تمام است.
آیت الله سبحانی:
پرسش:زنی به جهت جلوگیری از حاملگی از آمپول استفاده کرده و دیگر حیض نمی بیند و به عقد موقت درآمده، شوهر پس از دو ماه مابقی مدت عقد را بخشیده، عده این خانم چه مقدار است؟
پاسخ:باید از آمپول استفاده نکند و مقدار عده مورد نظر چهل و پنج روز است.
پرسش:بر فرض صحت تغییر جنسیّت زن و مرد در صورت طلاق یا فسخ یا فوت همسر عده چه مقدار است؟
پاسخ:هرگاه تغییر جنسیت قبل از طلاق باشد عقد باطل می شود و اگر بعد از طلاق باشد عده باطل می شود.
پرسش:اگر به زن شوهرداری تجاوز به عنف شود آیا این زن باید نسبت به شوهر خودش عده نگه دارد؟
پاسخ:باید آن قدر از هم دور شوند که معلوم شود که رحم پاک و نطفه ای در آن نیست.
پرسش:زوجه با بذل مهریه اش خواستار طلاق شده است و زوج نیز قبول بذل نموده و وی را طلاق داده از آنجا که نزدیکی صورت نگرفته طلاق خلع و غیر مدخوله و بدون عده اعلام شده است ولی پس از دو ماه از اجرای طلاق، زن اعلام داشته که حمل 6 ماهه دارد که ممکن است در اثر ملاعبه باردار شده باشد آیا عده لازم است و آیا مرد می تواند به زن رجوع کند؟
پاسخ:در فرض سؤال چون زن حامله است و ولد هم از نظر حکم شرعی متعلق به شوهر است باید تا وضع حمل عده نگه دارد ولی مرد حق رجوع به زن را ندارد .
پرسش:اگر خانمی از قرص تأخیر عادت ماهانه استفاده کند آیا در نگه داشتن زمان عده شبیه زنانی است که عادت ماهانه نمی بینند؟
پاسخ:جزو زنانی نیست که در حد حیض اند ولی حیض نمی بینند و باید در عقد موقت دو حیض و در عقد دائم سه حیض عدّه نگه دارد و در نتیجه باید از خوردن قرص خود داری کند.
آیت الله سیستانی:
پرسش:آیا بدون نردیکی کردن باز هم باید زن عده نگه دارد؟
پاسخ:لازم نیست .
پرسش:زمان نگه داشتن عده در ازدواج موقت چقدر است؟
پاسخ:دو حیض است و به احتیاط واجب یک حیض کفایت نمی کند .
پرسش:اگر مرد و زنی مدت زیادی از هم جدا زندگی کنند و بعد از سه سال طلاق صورت بگیرد عده لازم است؟
پاسخ:باید عده نگه دارد .
پرسش:آیا مردی که خانمی را به صیغه خود درآورده و مدت تمام شده باید مراقب او باشد که در مدت عده با مرد دیگر ازدواج نکند یا خیر؟
پاسخ:لازم نیست .
پرسش:عده وفات چقدر است و آیا می توا ن با مرد نامحرم صحبت کند و حکم خروج او از منزل چیست و مخارج آن بعهده کیست ؟
پاسخ:چهار ماه و ده روز یعنی ازدواج نکند و خود را آرایش ننماید و ارتباط با نامحرم در حدی که همیشه مجاز بوده است مانند صحبتهای معمولی اشکال ندارد. مانعی ندارد از منزل خارج شود ولی مکروه است در دوران عده شب جای دیگری بخوابد یا برای غیر ضرورت یا کاری یا انجام وظیفه ای یا اداء حقی خارج شود و رعایت این امور بهتر است ولی واجب نیست و مخارج او با خودش می باشد .
پرسش:آیا به زنان بدکاره و فاحشه عده تعلق می گیرد؟
پاسخ:زنا عده ندارد .
پرسش:آیا نگه داشتن عده برای زنان اهل کتاب واجب است ؟ اگر مطمئن باشید که عده نگه نمی دارد چطور؟
پاسخ:در مواردی که ازدواج با اهل کتاب جایز است ، عده لازم نیست .
پرسش:آیا نگاه داشتن عده بر زنی که لوله های رحم او بسته شده لازم است ؟
پاسخ:لازم است .
پرسش:اگر مردی با زنی صیغه عقد موقت جاری ساخته باشند و مجامعت نیز واقع شده باشد چنانچه به منظور تبدیل عقد مؤقت به دائم (میان همان مرد و زن) صیغه موقت را فسخ نمایند آیا قبل از جاری ساختن عقد دائم زن می بایستی عده نگه دارد؟ به بیان دیگر آیا برای تبدیل عقد موقت به دائم میان یک زن و مرد واحد نیز می بایستی توسط زن مدت عده رعایت شود؟
پاسخ:عده لازم نیست ولی عقد را نمی توان فسخ کرد بلکه اگر وقت باقی است باید مرد باقیمانده را ببخشد.