تولد شبنم قلی خانی کنار خانواده
شبنم قلی خانی در 19 آبان 1356 در تهران زاده شد.شبنم قلی خانی ، فعالیت بازیگری را در سال 1376 با بازی در تئاتر «آنتیگونه» در تئاتر شهر تهران آغاز کرد. شهریار بحرانی که از بازی شبنم قلی خانی خوشش آمده بود، او را برای ایفای نقش حضرت مریم در فیلم سینمایی «مریم مقدس» انتخاب کرد.
او دارای دیپلم ریاضی فیزیک است و در دانشگاه در رشتهٔ تئاتر قبول شد و گرایش طراحی صحنه را برگزید.
چندی پس از آن، در کنکور کارشناسی ارشد در گرایش کارگردانی تئاتر مشغول به تحصیل شد و هم اکنون فارغ التحصیل شده است.
او از سال 2004 عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد ایران بود و به آموزش بازیگری و تئاتر می پرداخت.
وی هم چنین بازیگری به کودکان را برای چندین سال در یک مؤسسهٔ فرهنگی تدریس می کرد.
او استاد کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است و لیسانس طراحی صحنه را در سال 2000 از دانشگاه آزاد اسلامی تهران دریافت کرد.
شبنم قلی خانی و مادرش
جشن تولد خانوادگی شبنم قلی خانی
شبنم قلی خانی و خواهرش
شبنم قلی خانی که این شب ها سریال هشت و نیم دقیقه به کارگردانی شهرام شاه حسینی را در حال پخش دارد
به بهانه ی همین مجموعه گفتگویی را انجام داده است .
نقش اصلی این سریال را شبنم قلی خانی که آخرین بار با سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» در این قاب جادویی دیده شد، ایفا می کند.
قلی خانی در این مدت علاوه بر تحصیل در رشته کارگردانی، مادر شدن را نیز تجربه کرده است. او از تجربه های جدید خود با ما همکلام شد.
بعد از چهار سال شما با نقش «یکتا» در سریال هشت و نیم دقیقه به تلویزیون برگشتید.
این نقش چه ویژگی منحصر به فردی داشت که بعد از این مدت طولانی آن را قبول کردید؟
– به هر حال محوریت فیلم نامه روی یک زن بود و همین موضوع برایم جذابیت داشت.
به علاوه اینکه ما زنی قوی را به تصویر می کشیم ،
که مشکلات او را از پای در نمی آورد و در جایی دوباره از صفر شروع می کند.
همه اینها در کنار هم برای من قابل احترام بود، همچنین « هشت و نیم دقیقه » فیلم نامه بسیار قوی دارد ،
و به نسبت سایر تولیدات تلویزیونی در هر قسمت اتفاق تازه ای می افتد که باعث می شود مخاطب آن را دنبال کند.
غیر از شخصیت یکتا، فیلم نامه و گروه را نیز خیلی دوست داشتم و همه عوامل دست به دست هم داد ،
تا کاری آبرومند را روی آنتن این شب های شبکه دو ببریم.
شخصیت پردازی ها، دیالوگ نویسی، همچنین کارگردانی اثر دست بازیگر را باز می گذاشت،
تا بتواند نقش را از آن خود کند و خدا را شکر از نتیجه کار نیز راضی هستم.
شبنم قلی خانی و همسرش
مدت بسیاری است که قهرمان سازی در سریال های ما به شدت افول پیدا کرده است،
و کمتر کارگردانی به این سمت می رود. به نظر می رسد بعد از مدت ها تلویزیون سریالیبه روی آنتن برده که اتفاقا قهرمان آن هم یک زن است.
– با صحبت شما کاملا موافقم. در این مدت هر سریالی که تماشا کردم به این نتیجه رسیدم که قهرمان سازی در سریال ها کمتر از سابق است.
زمانیکه این سریال به من پیشنهاد شد بابت اینکه با سریالی روبرو بودم که شخصیت محوری اش یک زن بود، خوشحال بودم.
در شرایطی که برخی از کارگردان ها قشر زن را ضعیف و وابسته جلوه می دهند،
یکتا زنی مستقل است که معتقدم می توان از شخصیت او در جامعه الگوسازی کرد.
در جامعه کنونی ما با اینکه زن ها پا به پای مردان کار می کنند، اما شاید شخصیت وابسته شان بیشتر شده است.
زمانیکه در یک خانواده مشکلاتی پیش می آید و یک زن سرپرست خانواده می شود،
باید دید چگونه می توان در برابر مشکلات فائق آمد.
یکتا برای خودِ من الگو بود چراکه درس هایی به من داد که تا به حال در زندگی تجربه نکرده بودم و برایم بسیار ارزشمند بود.
یکی از ویژگی های این شخصیت، مقاوم بودن در برابر مشکلاتی است که به طور ناگهانی برایش بوجود آمده است،
که شاید خیلی با شخصیت حقیقی شما همخوانی نداشته باشد.
– بله، یکتا از من خیلی دور است، چراکه همیشه زمانیکه مشکلی بوجود می آید باید ببینید چقدر قوی هستید،
و من به اندازه او شخصیت قوی ندارم، اما همین که بازی در این نقش را تجربه کردم باعث شد تا یک قدم قوی تر و بزرگ تر شوم.
همیشه بر این باور بوده ام که در طول روز و حتی از زمانیکه از خواب بیدار می شوید،
باید با تمامی مشکلاتتان مقابله کنید تا به جایی که می خواهید برسید.
اگر هم با بوجود آمدن کوچکترین تلنگری کم بیاورید و تقدیر را بهانه کنید،
به طور قطع به نتیجه نخواهید رسید و همین اتفاق ها از تو یک آدم منفعل می سازد.
اینها دقیقا خصوصیاتی است که یکتای قصه «هشت و نیم دقیقه» خلاف آنها را دارا است.
در اصل یکتا می خواهد خود و خانواده اش را از گزند مشکلات حفظ کند.
چقدر در زمان ایفای نقش یکتا با آن درگیر شدید؟
– بله، اما فقط دو ماه اول ضبط سریال که سکانس های مربوط به بیمارستان، خاکسپاری و … را ضبط می کردیم،
از نظر روحی بسیار به هم ریخته بودم و حتی بی دلیل گریه ام می گرفت، اما کم کم با پیشرفت روند داستان حال روحی ام بهتر شد.
به هر حال دور از ذهن هم نبود چراکه یکتا اولین تجربه حضورم در نقش هایی اینچنینی بود و تا به حال مشابه آن را بازی نکرده بودم.
همانطور که گفتید از این نقش دور بودید، چطور توانستید یکتا را پیدا کنید؟
– یکی از اتفاق های خوبی که برای من افتاد و آن را به فال نیک می گیرم حضورم در این نقش بود.
فکر می کردم چهار سالی که کار نکردم از این حیطه دور افتادم و بازگشتم کمی دشوار است،
اما الان و بعد از حضورم در «هشت و نیم دقیقه» به این نتیجه رسیدم که اگر در این مدت هم سالی دو سه سریال بازی می کردم،
به اندازه حضورم در این سریال موثر نبود.
به این دلیل که آنقدر برای این شخصیت زمان گذاشتم و او را در ذهنم پروراندم و به او فکر کردم ،
همه اینها باعث شد تا یکتا از تمامی کاراکترهایی که تا به حال بازی کرده ام، باورپذیرتر درآید.
از طرفی در این مدت تجربه های زندگی نیز یک بازیگر را پخته تر می کند که در نقش هایش پیاده کند.
مادر شدن شما نیز در شکل گیری این اتفاق موثر بوده است؟
– اتفاقا چند روز پیش به خواهرم گفتم شاید اگر الان طعم مادر شدن را نچشیده بودم ،
نمی توانستم به این راحتی با یکتا و شخصیت او ارتباط برقرار کنم و دغدغه هایش را درک کنم.
الان که یکسال و سه ماه است مادر شدم، می توانم روح و احساس یک مادر به فرزندش را به خوبی حس کنم.
با مادر شدن تمام احساسات آدم تغییر می کند، شاید باور نکنید،
اما زمانیکه حسام رحیمی منش بازیگر نقش طاها را می دیدم که در آن شرایط سخت زندگی قرار دارد،
واقعا به یاد دختر خودم می افتادم.
از طرفی احساسات آدم رقیق تر می شود و در ایفای نقش یکتا این موضوع را متوجه شدم.
شاید اگر یکتا چهار سال پیش به من پیشنهاد می شد طور دیگری بازی می کردم.
اما واقعا مادر شدن به من کمک کرد و یکتا درست در بهترین زمان ممکن به من پیشنهاد شد.
از همکاری با شهرام شاه حسینی راضی بودید؟
– بله، ایشان جوان و خوش فکر هستند و به این دلیل که تقریبا هم سن هستیم ،
خوبی با یکدیگر هماهنگ شدیم و ذهنیت هایمان از یکدیگر دور نیست.
ایشان نیز پیشنهادهایمان را به خوبی می پذیرفتند،
حتی برخی از دیالوگ ها را با یکدیگر تغییر می دادیم و در کل دست بازیگر را باز می گذارند.
ورود شما به دنیای بازیگری با ایفای نقش مریم مقدس بود که شاید به دلیل خاصیت چهره شما بود.
چقدر توانستید خود را از این وادی دور کنید و نقش های متفاوت را تجربه کنید؟
– جالب است بدانید قبل از اینکه نقش یکتا به من پیشنهاد شود، نقش فروغ (آَشا محرابی) را قرار بود بازی کنم.
معتقدم چهره موثر نیست چراکه اگر اینطور بود پس هنر گریمور چه می شود؟!
در مورد نقش یکتا ترجیح می دادم تا همین نقش را بازی کنم و دوست ندارم همیشه در یک قالب بمانم ،
و فکر می کنم گریمورهای ما آنقدر پیشرفت کرده اند تا بتوانند تغییری حتی کوچک در چهره ای معصوم شکل دهند.
اگر کارگردان های ما اهل ریسک کردن باشند و به بازیگرشان اعتماد کنند، دیگر به چهره او کاری ندارند.
چرا ترجیح دادید یکتا را بازی کنید؟
– بین این دو نقش تردید داشتم. نه اینکه بگویم توانایی ایفای نقش فروغ را نداشتم نه،
اما ترجیح می دادم حالا که قرار است بعد از چهار سال با یک سریال به تلویزیون برگردم با نقشی شبیه به یکتا برگردم.
در حقیقت زمانیکه فیلم نامه را خواندم یکتا را بیشتر دوست داشتم و به دلم نشست،
و بر همین اساس همزمان با اینکه خودم نیز این درخواست را مطرح کردم، نظر کارگردان و تهیه کننده هم همین بود.
ادامه گفتگو با شبنم قلی خانی:
تا به حال و در این سالها دوست داشتید نقش منفی بازی کنید؟
– بله صد در صد به هر ترتیب من یک بازیگر هستم و دوست دارم تا اغلب نقش ها را تجربه کنم.
البته برعکس این نیز وجود دارد و خیلی از بازیگران هستند که سالها در ژانر طنز بازی می کنند ،
و بعد از مدتی در کارهای جدی حضور پیدا می کنند و اتفاقا هم خوش می درخشند و این به توانایی بازیگر و هدایت کارگردان برمی گردد.
بعد از یکتا ترجیح می دهید تا در کدام مدیوم حاضر شوید؟
– هر پیشنهادی که خوب باشد را می پذیرم و اهل جدا کردن مدیوم ها نیستم.
در حال حاضر نیز مشغول بازی در تئاتر «پوست انداختن» هستم.
از طرفی هم چند کار سینمایی پیشنهاد داشتم که فیلم نامه های ضعیفی داشت . قبول نکردم.
در این مدت پیشنهاد حضور در فیلم سینمایی نداشتید؟
– در طول بازی کردن در این سریال، دو فیلم سینمایی را از دست دادم که خب ارزشش را داشت.
علاوه بر تحصیل در رشته کارگردانی سینما، فیلم نیز ساخته اید؟
– من از سال 82 ساخت فیلم کوتاه را شروع کردم و در این چهار سال نیز چندین فیلم کوتاه برای دانشگاه و رشته ام ساختم.
همچنین طرح چند فیلم نامه نیز نوشتم، اما باید به همراه یک فیلم نامه نویس روی آنها کار کنم.
به عنوان سوال پایانی در کنار مشغله های کاری، چقدر فرصت پیدا می کنید تا در کنار دخترتان باشید؟
– از هر فرصتی برای مادر بودن استفاده می کنم و معتقدم این لحظه ها به زودی می گذرد ،
و دیگر هم برنمی گردد و دوست ندارم تا روزی خدای نکرده حسرت بخورم.
تا جایی که بتوانم نیز در کنارش هستم و مادرم و مادر همسرم نیز کمکمان می کنند.