وی فور یو
یک سال پیش / خواندن دقیقه

شعر کوتاه و دوبیتی های عاشقانه مولانا

شعر کوتاه و دوبیتی های عاشقانه مولانا

مولانا شاعر بسیار بزرگ قرن هفتم با شعر هایی که درباره عشق سروده معروف است، از این رو ما چند بیت از شعر های زیبای مولانا برایتان آماده کرده ایم.

گلچین شعر و دوبیتی های عاشقانه مولانا

در ادبیات کهن ایران زمین بخش بسیار زیادی از اشعار زیبا درباره عشق و مسائل عاشقانه سروده شده است. جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به مولوی شاعر بزرگ قرن هفتم هجری یکی ازشاعرانی است که اشعار بسیاری را در باب عشق بیان کرده که تا کنون زبانزد خاص و عام است. برای ابراز عشق به معشوقتان از کلام شیوا و بی نظیر مولانا کمک بگیرید و اشعار کوتاه عاشقانه این عارف و شاعر بزرگ که در این بخش از فرهنگ و هنر پلاس وی منتشر نموده ایم، را برای معشوقتان ارسال کنید.

گلچین شعر های مولانا

بهترین اشعار و دو بیتی های مولانا درباره عشق

دلتنگم و دیدارِ تو درمان من است

بی رنگِ رُخت زمانه زندان من است

بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی

آنچه از غمِ هجرانِ تو بر جان من است

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

مرا اگر تو نخواهی منت به جان خواهم

وگر درم نگشایی مقیم درگاهم

به توست بیخودیم گر خراب و سرمستم

به توست آگهی من اگر من آگاهم

ز جاه و سلطنت و سروری نیندیشم

بس است دولت عشق تو منصب و جاهم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

دوبیتی مولانا در مورد خدا

من او بدم من او شدم

با او بدم بی او شدم

در عشق او چون او شدم

زین رو چنین بی‌سو شدم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

من همه در حکم توام

تو همه در خون منی

گر مه و خورشید شوم

من کم از آنم که تویی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

دوبیتی مولانا در مورد دوست

ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان

پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند

تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیده‌ست

چو دو دیده را ببستی ز جهان جهان نماند

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

ای در دل من میل و تمنا همه تو

وندر سـر من مایه سودا همه تو

هرچنــد به روزگار در می‌نگرم

امروز هـمه تویی و فردا همه تو

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر درباره دوست

دوبیتی مولانا درباره عشق

گفتم صنما مگر که جانان منی

اکنون که همی نظر کنم جان منی

مرتد گردم گر ز تو من برگردی

ای جان جهان تو کفر و ایمان منی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

دلتنگم و دیدار تو درمـان من است

بی رنگ رخت زمـانه زندان من است

بـر هیچ دلـی مبـاد و بـر هیچ تنی

آنچه از غم هجران تو بر جان من است

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

هرچند فراق، پشت امید شکست

هرچند جفا دو دست آمال ببست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر عاشقانه و دوبیتی مولانا برای بیو

نومید نمی‌شود دل عاشق مست

هر دم برسد به هر چه همت، دربست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

درکوی خرابات مراعشق کشان کرد

آن دلبرعیارمرا دیدنشان کرد

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

من درپی آن دلبرعیاربرفتم

اوروی خودآن لحظه زمن بازنهان کرد

من درعجب افتادم ازآن قطب یگانه

کزیک نظرش جمله وجودم همه جان کرد

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر دوبیتی مولانا غمگین

دیر آمده‌ای مرو شتابان

ای رفتن تو چو رفتن جان

دیر آمدن و شتاب رفتن

آیین گل است در گلستان

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

خمرِ من و خمارِ من

باغِ من و بهارِ من

خوابِ من و قرارِ من

بی‌تو به سر نمی‌شود

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

هر جا رَوَم با من رَوی، با من رَوی

هر منزلی مَحرم شوی، مَحرم شوی

روز و شبم مونس تویی، مونس تویی

دام مرا خوش آهویی، خوش آهوی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر مولانا

شعر دوبیتی مولانا عارفانه

مها به دل نظری کن که دل تو را دارد

به روز و شب به مراعاتت اقتضا دارد

ز شادی و ز فرح در جهان نمی‌گنجد

دلی که چون تو دلارام خوش لقا دارد

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

چون حلقه زلف خود شماری

ما چشم در آن شمار داریم

چشم تو شکار کرد جان را

ما دیده در آن شکار داریم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

مرا عقیق تو باید

شکر چه سود کند

مرا جمال تو باید

قمر چه سود کند

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر کوتاه از مولوی

من مست و تو دیوانه، ما را که برد خانه

صد بار ترا گفتم کم خور دو سه پیمانه

در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم

هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

جانا به خرابات آ، تا لذت جان بینی

جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر کوتاه زیبا از اشعار مولانا

من آن ماهم که اندر لامکانم

مجو بیرون مرا در عین جانم

تو را هر کس به سوی خویش خواند

تو را من جز به سوی تو نخوانم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

حیلت رها کُن عاشقا

دیوانه شو دیوانه شو

وَنْدَر دل آتش درآ

پروانه شو پروانه شو

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

رو سینه را چون سینه‌ها

هفت آب شو از کینه‌ها

وانگه شراب عشق را

پیمانه شو پیمانه شو

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر عارفانه برای استوری

من آزمودم مدتی

بی‌تو ندارم لذتی

کِی عُمر را لذت بُوَد

بی‌مِلْحِ بی‌پایان تو؟

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

تلخی ز تو شیرین شود

کفر و ضلالت دین شود

خارِ خَسَکْ نسرین شود

صد جان فدای جان تو

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر زیبا درباره عشق

گفتم:

ای عشق من از چیزِ دگر می‌ترسم

گفت:

آن چیز دگر نیست

دگر هیچ مگو

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

من به گوش تو

سخن‌هایِ نهان خواهم گفت

سَر بجنبان که بلی

جُز که به سَر، هیچ مگو

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

مرا عهدیست با شادی، که شادی آنِ من باشد

مرا قولیست با جانان، که جانان جانِ من باشد

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

عشق

شعر سنگین و زیبا از مولانا

حیلت رها کن عاشقا

دیوانه شو دیوانه شو

و اندر دل آتش درآ

پروانه شو پروانه شو

باید که جمله جان شوی

تا لایق جانان شوی

گر سوی مستان می‌روی

مستانه شو مستانه شو

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

زهی عشق زهی عشق

که ما راست خدایا

چه نغزست و چه خوبست

و چه زیباست خدایا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

چه گرمیم چه گرمیم

از این عشق چو خورشید

چه پنهان و چه پنهان

و چه پیداست خدایا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر مولانا یار شدم یار شدم

یار شدم

یار شدم

با غم تو یار شدم

تاکه رسیدم بر تو

از همه بیزار شدم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر غمگین

شعر زیبای کوتاه برای پست

دلاراما چنین زیبا چرایی

چنین چست و چنین رعنا چرایی

گرفتم من که جانی و جهانی

چنین جان و جهان آرا چرایی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

من از عالم تو را تنها گزینم

روا داری که من غمگین نشینم

دل من چون قلم اندرکف توست

ز توست ار شادمان وگر حزینم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

خواهم که به عشق تو ز جان برخیزم

وز بهر تو از هر دو جهان برخیزم

خورشید تو خواهم که به یاران برسد

چون ابر ز پیش تو از آن برخیزم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

خواب شب بر چشم خود کردم حرام

تا ببینم صبحدم سیمای دل

قد من هم چون کمان شد از رکوع

تا ببینم قامت و بالای دل

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر مولانا نی من منم

نی من منم، نی تو توئی، نی تو منی

هم من منم، هم تو توئی، هم تو منی

من با تو چنانم ای نگار ختنی

کاندر غلطم که من توام یا تو منی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر دوبیتی مولانا درباره عشق

از آتش عشق در جهان گرمی‌ها

وز شیر جفاش در وفا نرمی‌ها

زآن‌ ماه که خورشید از او شرمنده‌ست

بی شرم بود مرد چه بی شرمی‌ها

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

من پیر فنا بدم جوانم کردی

من مرده بدم ز زندگانم کردی

می‌ترسیدم که گم شوم در ره تو

اکنون نشوم گم که نشانم کردی

عشقت صنما چه دلبری‌ها کردی

درکشتن بنده ساحری‌ها کردی

بخشی همه عشقت به سمرقند دلم

آگاه نه ایی چه کافری‌ها کردی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

زیباترین شعر کوتاه مولوی

بیچاره‌تر از عاشق بی‌صبر کجاست

کاین عشق گرفتاری بی‌هیچ دواست

درمان غم عشق نه صبر و نه ریاست

در عشق حقیقی نه وفا و نه جفاست

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

ﺍﯼ ﺩﻝ ﺍﮔﺮﺕ ﻃﺎﻗﺖ ﻏﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﻭ

ﺁﻭﺍﺭﻩٔ ﻋﺸﻖ؛ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﺮﻭ

ﺍﯼ ﺟﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﯿﺎ ﺍﮔﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪ

ﻭﺭ ﻣﯽ‌ﺗﺮﺳﯽ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﻭ

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

عشق

شعر زیبا کوتاه و پرمعنی

ای روی تو کعبۀ دل و قبلۀ جان

چون شمع ز غم سوختم ای شعلۀ جان

بردار حجاب و رخ به عاشق بنمای

تا چاک زند به دست خود خرقهٔ جان

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

من مهر تو بر تارک افلاک نهم

دست ستمت بر دل غمناک نهم

هر جا که تو بر روی زمین پای نهی

پنهان بروم دیده بر آن خاک نهم

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

شعر زیبای مفهومی

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون

دلم را دوزخـی سـازد دو چشمم را کند جیحـون

ای دوست قبولم کن و جانم بستان

مستـم کن وز هر دو جهانم بستان

بـا هـر چـه دلم قــرار گیـرد بی تـو

آتش بـه مـن انـدر زن و آنــم بستـان…

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

نیست از عاشق کسی دیوانه‌تر

عقل از سودای او کورست و کر


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع