بیوگرافی رضا یزدانی و همسرش
- نام:رضا
- نام خانوادگی: یزدانی
- تاریخ تولد:1352/7/24
- محل تولد: تهران
- همسر:شبنم لالمی
- سبک :راک ، پاپ راک
- ساز(ها):گیتار آکوستیک ، گیتار الکتریک
- سال های فعالیت:1377 تا کنون
زندگینامه رضا یزدانی
از دندان پزشک شدن فرار کردم
به خاطر حرفه پدرم، «دندان پزشکی» موضوع تحصیل در خانواده مان حرف اول را می زد. پدرم به شدت به تحصیلات اهمیت می داد، اما من به شدت از درس و مدرسه فراری و شیفته خوانندگی بودم. آرزو داشتم که تمام وقتم را با موسیقی بگذرانم؛ اما جو جامعه ما در آن شرایط، به دلیل جنگ، به گونه ای نبود که بخواهم به سمت موسیقی بروم. به همین خاطر، بیشتر وقتم را با ورزش، به ویژه فوتبال، می گذراندم.
عکسهای رضا یزدانی
علاقه به فوتبال
انصافا هم دروازه بان خوبی بودم و سال ها گلری می کردم، تا این که زمان دانشگاه شد. یکی از دوستانم از آلمان گیتاری برقی را برایم سوغات آورد. در آن زمان، گیتار در ایران خیلی کم بود و چون قیمت بسیار بالایی داشت ،من با پول توجیبی ام نمی توانستم از عهده خرید آن برآیم. پدرم هم، چون تاکیدش بر درسم بود، زیر بار خریدن گیتار برای من نمی رفت. در هر حال، گیتاری که دوستم برایم خرید جرقه نوازندگی را در من زد و باعث شد به شکل جدی موسیقی را دنبال کنم.
دندان پزشک تجربی ام
تابستان ها، چون اوقات فراغتم زیاد بود، به عنوان دستیار با پدرم همکاری می کردم و در آن مدت آن قدر پیشرفت کردم که به اندازه یک دندان پزشک تجربی از عهده کارها بر می آمدم. هیچ وقت یادم نمی ورد وقتی پدرم کار جراحی را انجام می داد ،بخیه هاش را انجام می دادم. با این حال، هیچ علاقه ای به این کار برای شغل آینده ام نداشتم؛ به همین خاطر، تصمیم گرفتم که در دانشگاه، رشته ای دیگر درس بخوانم و بعد از آن هم به فراگیری موسیقی پرداختم.
حرکت جالب رامبد جوان و رضا یزدانی در خندوانه
ترانه، شناسنامه کار من است
هر خواننده ای شیوه و دیدگاه خودش را در انتخاب ترانه دارد. من دوست دارم ترانه هایی که اجرا می کنم بیانگر تفکراتم باشد، به همین خاطر در زمینه ترانه بسیار سخت گیر هستم. به نظرم، ترانه مهم ترین بخش یک آهنگ است. من در یک آلبوم برای انتخاب یک ترانه، بیچاره می شوم. واقعا برای انتخاب ترانه زحمت می کشم، مخصوصا الان که دیگر با یک ترانه سرا کار نمی کنم و از ترانه سراهای گوناگون ترانه می گیرم. به نظرم «ترانه» شناسنامه یک کار است و این همه زحمت برای انتخاب سوژه ترانه به نتیجه ای که به دنبال دارد، می ارزد.
پاداش سرکشی
اگر به من بگویند پررنگ ترین خصوصیات اخلاقیت چیست؟ بی تردید می گویم قدرت ریسک پذیری ام. در طول این سال ها، همیشه سعی کردم دست به ریسک بزنم و می خواهم تا آخر عمرم هم با ریسک های بزرگ، زندگی کنم و ترسی هم از این بابت ندارم. اعتقاد دارم کسی که در عالم هنر ریسک نکند خیلی زود فراموش می شود و سرکشی و خطرکردن است که باعث ماندگاری یک هنرمند می شود!!
رضا یزدانی و نفیسه روشن
پانزده سال در اوج
من از سال 78 به واسطه آلبوم «شهر دل» وارد عرصه موسیقی شدم و حالا با گذشت پانزده سال، شاید جزو معدود خواننده هایی باشم که هنوز مانده ام و کار می کنم و نه تنها نسبت به آن دوران شروع کارم، افتی نداشتم، بلکه پیشرفت هم کردم. شاید دلیل این موضوع به این خاطر است که موسیقی ام را در یک سطح نگه نداشتم و بنا به شرایط روز جامعه آن را جلو بردم و تغییرات زیادی را در ترانه، ملودی و تنظیم آن ایجاد کردم.
تماشاگر قهار فیلم هستم
به سینما و تماشای فیلم همیشه علاقه داشتم و فیلم دیدن جزو برنامه های ثابت زندگی من است. از این جهت من را می توان تماشاگر قهار فیلم دانست. آرشیو بسیار مفصلی از فیلم های مطرح دنیا دارم. معمولا فیلم ها را در سبک و سیاق های مختلف دنبال می کنم. این موضوع باعث می شود که با فیلم ها در سبک های مختلف آشنا شوم و در جریان آثار روز دنیا قرار بگیرم.
آدم خاطره بازی هستم
من آدم خاطره بازی هستم و نوستالژی در زندگی ام نقش پررنگی را ایفا می کند. فکرکردن به چیزهای قدیمی به من حس آرامش و امنیت را منتقل می کند. آدم از مرز چهل سالگی که رد می شود، حس نوستالژی اش بیشتر گل می کند و احساس می کند، قدیم ها چقدر بهتر بود. برای من بافت قدیمی خانه ها جذاب تر از آپارتمان های امروزی هستند. ترانه برج را که خواندم، گوشه هایی از ذهنم همین بود که این ساختمان های بلند در ته کوچه های باریک قدیمی چه می خواهند. آنها بخشی از هوای تنفس و چشم انداز مرا گرفته اند.
کودکی رضا یزدانی در آغوش پدرش
دستمزد رضا یزدانی
ازدواج رضا یزدانی
عکسهای رضا یزدانی و همسرش به همراه دخترش
فعالیت حرفه ای
اولین آلبوم
رضا یزدانی آهنگ جدید
فعالیت در سینما
بازیگری رضا یزدانی
رضا یزدانی در فیلم اینجا تاریک نیست
کنسرت های رضا یزدانی
پس از انتشار آلبوم هیس، یزدانی شروع به اجرای چندین کنسرت در تهران و دیگر شهرها کرد که در کنسرت مربوط به 26 اسفند ماه 1389 با اجرای حماسی ترانه خلیج فارس تمامی تماشاچیان را به ایستادن در سالن وا داشت.
رضا یزدانی آلبوم ها
- شهر دل (1379)
- پرنده بی پرنده (1382)
- هیس (1385)
- ساعت 25 شب (1389)
- ساعت فراموشی (1390)
- خاطرات مبهم (1391)
- ساعتا خوابن (1392)
- سلول شخصی (1393)
- "نوستالژی (تصویری)" (1394)
- دوئل در آینه (1395)
سینمایی
- - حکم (1383)
- -رئیس (1385)
- -محاکمه در خیابان (1387)
- - گام های معلق (1387)
- -کیفر (1388)
- - طهران تهران (1388)
- - بوی گندم (1389)
- - خودزنی (1390)
- - خط ویژه (1392)
- - متروپل (1392)
- -360 درجه (1393)
- - من ناصر حجازی هستم... (1394)
اجرای رضا یزدانی در دورهمی
بازیگر
- طهران تهران (1388)
- بوی گندم (1389)
- تیک آف (1394)
- سوفی و دیوانه (1395)
- کروکودیل (1396)
- تعطیلات رویایی(نوروز1397)
جوایز رضا یزدانی خواننده
-
برنده ی تندیس حافظ جشن سینمایی دنیای تصویر برای سومین بار برای ترانه فیلم طهران تهران / مرداد 1390
- برنده ی تندیس حافظ جشن سینمایی دنیای تصویر برای دومین بار برای سریال مرگ تدریجی یک رویا / 1388
- خواننده ی برگزیده ی جشن وبلاگ پارسی (پرشین بلاگ و محیط زیست) برای اجرای ترانه برج / 1385
- برنده تندیس حافظ جشن سینمایی دنیای تصویر برای ترانه ی فیلم حکم / 1384
رضا یزدانی و امین زندگانی و همسرش الیکا عبدالرزاقی
مصاحبه با رضا یزدانی
فضای متفاوت موسیقی رضا یزدانی در این سال های اخیر شاید هر خبرنگاری را وسوسه کند تا برای یک بار هم که شده پای صحبت های او بنشیند. جذابیتی که برای طرفداران روز افزون رضا یزدانی نیز در حال قوت گرفتن است و علاوه بر تمام این ها همکاری چند باره او با یکی از بزرگترین کارگردانان سینمای کشور، مسعود کیمیایی، انتشار آلبوم جدید و حضور به عنوان بازیگر در چند کار سینمایی و به تازگی صحنه تئاتر، همه و همه بهانه های کافی برای ترتیب دادن یک گفتگوی گرم با رضا یزدانی را برایم فراهم کرد...
اجرای آهنگ تیتراژ سریال ها و فیلم های سینمایی، سبب چهره شدن یک خواننده می شود یا بیش از اندازه او را در ویترین قرار می دهد؟
ببینید بستگی دارد که خواننده برای چه سریال یا فیلم سینمایی موسیقی تیتراژ را بخواند و این که میزان موفقیت فیلم و سریال فوق تا چه اندازه ای است. ممکن است که خواننده ای در مدت فعالیت هنری اش تیتراژهای زیادی را خوانده باشد اما موفقیتی در این زمینه کسب نکند.
پیش از انتخاب اجرای موسیقی تیتراژ در نظر گرفتن چه فاکتورهایی به موفقیت خواننده کمک می کند؟
به هر حال کارگردان، نقش تعیین کننده ای دارد و در عین حال گروه بازیگران و تا بخشی هم که بشود داستان را خواند، فیلم نامه تاثیر گذار است. البته اگر فیلم سینمایی باشد که من ترجیح می دهم اول فیلم را ببینم و بعد تصمیم بگیرم که تیتراژ را بخوانم یا نه. هرچند در مواقعی ممکن است که میزان استقبال از این دست آهنگ ها به میزان موفقیت فیلم یا سریال بستگی نداشته باشد و آهنگ تیتراژ یک کار ناموفق، بگیرد و به تنهایی موفق شود.
خود شما همچین تجربه ای را داشته اید؟
من...آره، مثلا تیتراژ تله فیلم «گام های معلق» که تنها یک بار از تلویزیون پخش شد را مردم خیلی دوست دارند.
خودتان فکر می کنید که چرا مسعود کیمیایی علاقه دارد که شما خواننده فیلم هایش باشید؟
رابطه من با مسعود کیمیایی مربوط به یکی دو سال اخیر نیست. ما سالهاست که همدیگر را می شناسیم و ایشان به من لطف دارند و می گویند که کارم متفاوت است و مهر و امضای خاص خود را دارد. 8 سال پیش آقای کیمیایی آلبوم پرنده بی پرنده را در اتومبیل خانم اندیشه فولادوند شنیده بود و از من برای بازی در نقش یکی از سربازهای فیلم «سربازان جمعه» دعوت کردند که این امر بنا به دلایلی میسر نشد و سرانجام اتفاقی که با همکاری در فیلمهای رییس، حکم و محاکمه در خیابان افتاد و رنگ و لعاب بیشتری به این رابطه بخشیده است. آقای کیمیایی جایی به امیر حسین رستمی گفته بود که رضا آن قدر جوان هست که به عمر فیلمسازی من قد دهد، وقتی این را شنیدن گریه ام گرفت. طرز نگاه او به من، برایم خیلی با ارزش است.
کنسرت رضا یزدانی
راستی داستان قولی که مسعود کیمیایی از شما گرفت، چه بود؟
زمان اکران فیلم «حکم» قرار شد عکس مرا با نوشته ای از آقای کیمیایی در روزنامه چاپ کنند. یک روز در دفتر کارشان، صدایم کرد و گفت:رضا دو روز دیگر عکس تو چاپ می شود. می خواهم برایت چیزی بنویسم؛ چی دوست داری؟ گفتم هرچه خودتان دوست دارید باعث افتخار است. بعد پنج، شش تا خودنویس شان را چیدند روی میز و با یکی کنار عکس من نوشت:"بعد از فرهاد و رضا موتوری، رضا یزدانی و یغما گلرویی با ترانه فیلم حکم می آیند؛ صدای رضا یزدانی، صدای نسل امروز ماست." وقتی خواست امضا کند یک لحظه مکث کرد، زیر چشمی نگاهی به من کرد و گفت:رضا شیش و هشت نخونی آبرومون رو ببری! دارم امضا می اندازم پایت؛ تو هم پایش بمان. من هم گفتم:"شما امضا کنین خیالتون تختِ تخت باشه."
بازی در فیلم سینمایی «تهران طهران» چه تجربه ای را برایتان به همراه داشت؟
این فیلم برای من خیلی خوب بود و بعد از آن هم تجربه حضور در فیلم «این جا تاریک نیست» را داشتم. ببینید، رک بگویم، مقوله کلی بازی در فیلمی برای من، فقط در جهت دیده شدن و شنیده شدن ترانه هایم است و گرنه هیچ علاقه ای به بازی کردن ندارم و حتی به کارگردان هایی که در این مدت با آن ها کار کردم؛ می گفتم، که تا حد ممکن دیالوگ های مرا کم کنند.
حالا با توجه به این نگرش، که به نوعی اجبارا بازی می کنید؛ جلوی دوربین راحت هستید؟
من سال ها در کنار مسعود کیمیایی بودم. از نزدیک بازی بازیگر های خوب را در کارهای او دیدم و یک چیزهایی یاد گرفتم ولی خوب، این که خودت بخواهی بازی کنی، داستانش متفاوت است. جالب است بدانید در همین شش ماه اول سال، سه پیشنهاد بازی داشتم ولی چون نقش های مورد نظر، خواننده نبودند؛ آن ها را قبول نکردم.
از بین آلبوم هایی که منتشر کرده اید، شخصا کدام را بیشتر دوست دارید؟ البته با توجه به بعد زمان و تجربه تان!
نمی توان گفت که کدام را بیشتر دوست دارم، ولی از لحاظ تکنیکی، تنظیم و نوع گویش خودم، آلبوم ساعت فراموشی به مراتب بهتر از قبلی ها است.
ولی بازخورد اکثر آن هایی که رضا یزدانی گوش می دهند؛ پسند کارهای قبلی شما است؟
ولی من در این مدت بازخوردهای متفاوتی نسبت به شما گرفته ام، البته حرف شما را به طور کلی رد نمی کنم. من در آلبوم قبلی، آهنگ هایی به اسم «کوچه ملی» و «پیکان» داشتم. از این جنس ترانه ها در آلبوم جدید نیست و مدتی طول می کشد که مخاطبانم ارتباط لازم را با آلبوم جدید، برقرار کنند. به هر حال، من دوست دارم فضاهای جدیدی را در کارم تجربه کنم.
رضا یزدانی و همسرش در کنار الیکا عبدالرزاقی و همسرش
مخاطبان شما افراد خاصی هستند و هر کسی، خصوصا در ایران این سبک را نمی پسندد...اگر بخواهید صادقانه جواب بدهید، تلاشتان در راستای راضی کردن بیشتر این دست از مخاطبان است یا می خواهید با تغییر فضای کارتان، مخاطبان تازه ای داشته باشید؟
مخاطبان من خاص بودند؛ ولی الآن که تیراژ فروش آلبوم هایم بالا رفته است؛ نشان می دهد که آدم های بیشتری به من گوش می دهند. مخاطب خاص، یعنی پنج هزار نسخه، ده هزار نسخه، نه صد و هفتاد هزار تا. به هر روی، من تلاش کردم که هر دو نوع این مخاطب را برای خود داشته باشم.
حضور چهره ها و افراد مشهور در کنسرتهایتان چه حسی را به دنبال دارد و اصلا حضور آن ها با طرفدار عادی برایتان فرقی دارد؟
من دوست های سینمایی زیادی دارم که همیشه به من لطف دارند، بالاخره کسی مثل بهرام رادان علاوه بر این که ستاره سینما است، دوست من هم هست و حضور او برای من خیلی خوشحال کننده است.
یک سوال اساسی، قبول دارید که کنسرت رفتن در ایران به دلیل هزینه بالا تنها مختص به قشری خاص شده است و هر کسی نمی تواند به سالن ها راه پیدا کند... واقعا این موضوع برای خوانندگان ما، دغدغه این را که نمی توانند با هر قشر از مردم رابطه داشته باشند؛ پدید نمی آورد؟
خود خواننده در این زمینه هیچ کاره است؛ به خاطر این که الآن بخش اعظم پول بلیتی که مردم می دهند، صرف اجاره سالن می شود. برج میلاد، سی و پنج میلیون تومان هزینه اجاره دارد و هیچ سالن استاندارد دیگری در تهران وجود ندارد. سالن هایی با کیفیت همین برج میلاد در کشورهای دیگر، حداکثر ده میلیون اجاره می گیرند. بیش از نصف در آمد یک کنسرت در کشور ما به سالن ها پرداخت می شود و این جا، نه تهیه کنندگان می توانند کاری کنند نه هیچ کس دیگر... تنها راه برای کاهش قیمت بلیت ها، ساخت سالن های خوب و پایین آوردن اجاره بهای آن هاست. البته شهرداری تهران کار بسیار جالبی را نیمه شعبان امسال انجام داد که در فضای باز، در زمین فوتبال پارک آزادگان، چندین شب برنامه بود و همه خواننده های روی بورس کشور اجرا داشتند. آن جا 26 هزار صندلی چیده می شد و 10، 15 هزار نفر هم، ایستاده برنامه ها را می دیدند.
برای خودتان فرقی دارد که به کدام یک از دو شکل فوق، برنامه اجرا کنید؟
نه، چه فرقی دارد؟! برای من بسیار جالب بود که یک دریا از مردم به تماشای اجرایم آمده بودند، خیلی از آن ها مرا می شناختند و از کارم لذت می بردند و خیلی های دیگر هم از کارم خوششان نمی آمد. ولی خوب برنامه رایگان بود و مردم این امکان را داشتند که هر شب یک خواننده برایشان بخواند.
لاله اسکندری و همسرش در کنار رضا یزدانی و علی اوجی
بعد از همخوانی با حامد بهداد در آلبوم قبلیتان، چندی پیش در آلبوم بهرام رادان با او هم خواندید. این یک رویکرد جدید در آثار رضا یزدانی است یا فقط یک پیش آمد است؟
نمی توان گفت یک رویکرد، اگر به یاد داشته باشید در آلبوم قبلی ام که حامد حضور داشت هیچ مانوری روی نام او برای فروش بیشتر آلبوم نداشتم. این نوع همکاری ها بیشتر به خاطر تجربیات تازه برای طرفین است. حامد بهداد شاید صدایی داشته باشد که هر کسی از آن خوشش نیاید ولی به نظر من خواننده ترین بازیگر حال حاضر ایران است.
از فضای موسیقی ای که در آن کار می کنید، راضی هستید؟
هیچ وقت عادت نداشته ام به طور کلی نظر بدهم. خود من موسیقی ای کار می کنم که اسم آن را پاپ-راک یاهر چیز دیگری می گذارند. من تلاش می کنم که در این سیستم تاثیر خود را داشته باشم و واقعا موسیقی کار کنم. هدفم این است که اگر بتوانم افتخاری را در زمینه فرهنگ برای خودم کسب کنم و کاری به کلیت فضای موسیقی ندارم.
رضا یزدانی ای که کارش سرشار از حس و ظرافت است. البته در کنار صدای کمی خشن اش، چطور سر از مهندسی چوب و کاغذ در آورده بود؟
شما به من لطف دارید، اما آن موقعی که من وارد این رشته شدم هنوز خبری از ورودم به موسیقی حرفه ای نبود، من ورودی سال 72 هستم در حالی که از سال 78 فعالیت حرفه ای خود را در این زمینه آغاز کردم. پدر من یک پزشک بود و آن سال ها، طبعا دوست داشتند که من درس خود را ادامه بدهم.
پس حتما پدرتان مخالف با فعالیت هنری شما بود، چطور ادامه دادید؟
(با خنده) به سختی؛ این هم درگیری های خاص خود را داشت. ایشان دورنمای موسیقی را می دیدند. آن زمان در ایران، موسیقی به شکل امروز رایج و همه گیر نبود و نمی شد آینده خوبی برای آن پیش بینی کرد. پدرم از من پرسید:«قرار است در موسیقی به چه چیزی برسی؟» آن روز جوابی نداشتم که به او بدهم؛ اما امروز با موسیقی فقط به عشق رسیدم! البته به احترام و خواست پدرم، در رشته دیگری تحصیل کردم اما موسیقی از من و احساسم جدا نشد.
هنگامی که موسیقی را زیر زمینی کار می کردید، به ذهنتان خطور می کرد که به چنین جایگاهی برسید؟
بله، قطعا، نه تنها می خواستنم؛ بلکه می دانستم که به جایگاه کنونی می رسم. اعتماد به نفس کاذبی نداشتم اما با ایمان به کار خودم، می دانستم که به خواسته هایم خواهم رسید. حسی که همچنان در من ادامه دارد.
عکسهای رضا یزدانی
عکسهای جدید رضا یزدانی
عکس کنسرت رضا یزدانی
اجرای رضا یزدانی
ملیکا شریفی نیا در کنسرت رضا یزدانی
علی اوجی و رضا یزدانی
کنسرت رضا یزدانی