وی فور یو
2 سال پیش / خواندن دقیقه

چرا زندگی اینقدر سخت شده؟ دلیل کشف شد!

چرا زندگی اینقدر سخت شده؟ دلیل کشف شد!

گاها ممکن است به این درک برسیم که زندگی واقعا سخت و غیر قابل تحمل شده است. با این وجود چه دلایلی باعث شده اند تا ما زندگی را خیلی سخت ببینیم؟

دلیل سخت شدن زندگی های امروزی

همه ما در زندگی گاهی با مشکلاتی روبرو می شویم و زمان هایی به معنای واقعی کلمه حس می کنیم که زندگی برای ما سخت و پوچ و طاقت فرسا شده است. گاهی احساس سخت و طاقت فرسا شدن زندگی به مشکلات مربوط نمی شود و به باورها و دید ما از زندگی باز می گردد چرا که بسیاری از ما ساده زندگی کردن را فراموش کرده و در نمایش غیرواقعی که دیگران از زندگی خود نشان می دهند، غرق شده ایم. اگر شما هم در زندگی خود چنین احساسی را تجربه می کنید، این بخش از پلاس وی به شما کمک می کند تا علت سخت شدن زندگی را بیابید.

فقط بدی های زندگیتان را می بینید

آیا در زندگی فقط به چیزهای بدی فکر می کنید که تجربه کرده اید؟ اگر بیش از حد روی جنبه های منفی زندگی خود تمرکز کنید، جای تعجب نیست که زمان بسیار سختی را سپری کنید. باید درک کنید کنترل هر چیزی که در زندگی اتفاق می افتد یا اتفاق افتاده را ندارید،اما می توانید بر درک خود از نحوه نگرش این چیزها نیز کنترل داشته باشید.

نا امیدی

سعی کنید برای تغییر به جنبه های مختلف هر چیزی نگاه کنید. وقتی با موانعی روبرو می شوید آنها را به عنوان چالش هایی ببینید که می خواهید بر آن ها غلبه کنید به جای اینکه تعجب کنید که چرا این چیزها همیشه برای شما اتفاق می افتد. زمانی که همه چیز دقیقاً طبق برنامه پیش نمی رود، روی گام هایی که تاکنون برداشته اید و چیزهایی که در طول مسیر یاد گرفته اید تمرکز کنید.

زندگی تان حول محور افراد دیگر می چرخد

اگر برای راضی نگه داشتن دیگران زندگی می کنید و کارهایتان بر اساس نظرات و خواسته های دیگران است. ممکن است رشته خاصی را انتخاب کرده باشید زیرا والدینتان از شما خواسته اند و مواردی از این قبیل. همه این کارها را انجام می دهید زیرا از شما انتظار می رود و می خواهید همه را خوشحال کنید و حتی گاهی فراموش می کنید که برای خود چه می خواهید.

باید شروع کنید خودتان را در اولویت قرار دهید و به خواسته های خود فکر کنید و کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت می برید و دوست دارید انجام دهید. در غیر این صورت، زندگی همیشه خسته کننده و سخت خواهد بود. شادی شما نباید به دیگران وابسته باشد زیرا لذت بردن از زندگی به معنای یافتن و انجام کارهایی است که دوست دارید.

بیش از حد به آنچه مردم فکر می کنند اهمیت می دهید

اگر بیش از حد نگران راضی نگه داشتن دیگران هستید و اینکه آنها در مورد شما چه فکری می کنند، جای تعجب نیست که روزگار سختی خواهید داشت. چگونه می توانید از زندگی خود لذت ببرید و خوشحال باشید اگر تنها چیزی که می توانید به آن فکر کنید این است که مردم به شما چه می گویند یا در مورد تان چه فکری می کنند.باید پی ببرید که برای خودتان زندگی می کنید نه برای هیچ کس دیگری.

ناراحت بودن

به خودتان سخت میگیرید

اشکالی ندارد اگر شکست بخورید اما خوب نیست همیشه بهترین نسخه خودتان باشید. همه اشتباه می کنند و هیچ کس نمی تواند همیشه بهترین باشد. همه ما در مقاطعی از زندگی خود شکست می خوریم و یکی از دلایل اصلی که در زندگی چنین دوران سختی را تجربه می کنیم این است که بیش از حد به خود سخت می گیریم و بیشتر از خودمان انتقاد می کنیم و هرگز از خود راضی نیستیم.

باید یاد بگیرید خودتان را همانگونه که هستید بپذیرید و به آنچه هستید و آنچه تاکنون به دست آورده اید افتخار کنید.

خودتان را با دیگران مقایسه می کنید

ما خودمان را با دیگران و داشته هایشان مقایسه می کنیم و این تصور را داریم که هر چه دیگران می خواهند، دارند و واقعاً خوشحال اند. به نظر می رسد که همه چیز برای آنها آرام پیش می رود،اما فکر می کنیم که آنها از ما خوشحال و راضی ترند.

حقیقت این است که هرگز نمی توانیم بفهمیم شخص دیگری چه حالی دارد. زندگی هرگز آسان نخواهد بود اگر دائماً زندگی خود را با دیگران مقایسه کنیم. به جای انجام این کار، روی زندگی خود و چیزهای خوبی که دارید تمرکز کنید.

مقایسه کردن

ارتباط سالم برقرار نمی کنید

ارتباط با دیگران بسیار اهمیت دارد. روابط بین فردی و ارتباطات اجتماعی ضروری هستند زیرا می توانند به کاهش اضطراب و افسردگی کمک کنند همچنین می تواند به تنظیم احساسات و یادگیری چیزهای جدید کمک کند. جدا شدن از دیگران زندگی را برایتان سخت می کند.باید یاد بگیرید و برای ارتباط با مردم سازگار شوید. این به افزایش عزت نفس شما، بهبود خود و عدم احساس ترس کمک می کند.

هدفی برای زندگی ندارید

درک معنای زندگی سخت است و دیدن هر چیزی که در یک مقطع زمانی خاص پیش می آید دشوار است. زندگی منطق نیست و موقعیت ها ممکن است برای هر کسی در هر لحظه ایجاد شود.

هدف

نقش احساسات را نادیده می گیرید

خداوند انسان ها را با احساسات آفریده است و این احساسات می تواند قدم ها و تصمیم گیری ما را تعیین کند. در واقعیت به سادگی بر اساس احساسات خود واکنش نشان می دهیم. هنگامی که اتفاق هیجان انگیزی رخ می دهد، حس مثبتی داریم که زبان بدن ما را بهتر شکل می دهد. رفتار با احساس متفاوت است اما در هم تنیده اند. هیجانات و اتفاقات بد احساسات بدی را به همراه خواهند داشت و می توانند بر تصمیم گیری ما تأثیر بگذارند و این می تواند زندگی را دشوارتر کند.

از خود رضایت ندارید

اگر شادی خود را به دیگران مرتبط بدانید زندگی برایتان دشوار می شود و وقتی شادی خود را به دیگران وابسته کنیم انسان ها می توانند ناامید شوند. ما باید به دوستان، همسر و افراد صمیمی اطرافمان اعتماد کنیم، این اعتماد سطحی از وابستگی را می دهد. یکی از کارهایی که باید انجام دهید این است که سعی کنید همیشه خودتان را خوشحال کنید.

نارضایتی درونی

از شکست می ترسید

ما در زندگی ترس هایی داریم که اغلب اتفاق می افتد. زندگی برای هیچ کس منصفانه نیست و ما آنچه را که لیاقتش را داریم به دست نمی آوریم. در زندگی ترس های مختلفی داریم که می دانیم اگر اتفاق بیفتد ممکن است تأثیر زیادی روی ما بگذارد و منجر به شکست شود شما فقط باید زندگی خود را بگذرانید و هر چیزی که خارج از کنترل شما در زندگی است را بپذیرید.

نگران های زیادی دارید

ما انسان ها همیشه ناراحت هستیم که با پتانسیل، رویاها، علاقه خود زندگی نمی کنیم یا برای بازنشستگی برنامه ریزی نداریم. زندگی سخت است زیرا باور داریم که در حال شکست هستیم.

در حقیقت انسان هایی هستیم در دنیایی پر از چالش ها و موهبت ها. گاهی باید با مبارزات انسانی سر و کار داشته باشیم و تشخیص دهیم که چقدر خوشبختیم.

نگران بودن

احساس تنهایی می کنید

وقتی روی موارد مثبت تمرکز کنید، زندگی راحت تر می شود اما احساس تنهایی زندگی را سخت تر می سازد.

وقتی به خاطر عشقی که دارید سپاسگزارباشید، عشق بیشتری را وارد زندگی خود می کنید. ممکن است مشکلاتی داشته باشید اما می توانید به یاری خدا و همکاری اطرافیان آن را حل کنید.

این مبارزه است که به ما احساس ارزش، قدرت و شگفتی می دهد. بسیاری از چیزهایی که واقعاً ارزش داشتن را دارند کمی مشکل هستند. گاهی اوقات مبارزه دقیقاً همان چیزی است که انسان ها برای رشد و زندگی خوب به آن نیاز دارند.

به گذشته فکر می کنید

زندگی و نحوه نگرش ما به جهان خلاصه ای از تمام تجربیات است. بنابراین، گذشته و نحوه رفتار ما در این سال ها باعث می شود باور کنید زندگی دشوار است.این امر در مورد افرادی که مورد سوء استفاده و بی توجهی قرار گرفته اند صدق می کند.

مغز ما به این امر کمک می کند زیرا می خواهد همه چیز همیشه معنا داشته باشد و گاهی برای رسیدن به آن مسیر کمترین مقاومت را طی کند. در واقع خود را به خاطر بسیاری از چیزهایی که هرگز تقصیر ما نبوده و هرگز نمی تواند تقصیر ما باشد، سرزنش خواهیم کرد.

زندگی در گذشته

به ندرت تغییر واقعی ایجاد می کنید

به چند دلیل می توان زندگی را سخت دانست.یکی از این موارد این است که مغز ما ذاتاً به دنبال مسیری است که کمترین مقاومت را داشته باشد و در نتیجه به تعویق انداختن می پردازد زیرا برای تغییر دادن خود تلاشی نمی کنید.

مشکلات را به عنوان شکست بزرگ می بینید

همه ما در زندگی لحظات سختی را پشت سر می گذاریم برخی آن را یک شکست بزرگ می دانند که زندگی آنها را فرا می گیرد و برخی همین عقب نشینی را به عنوان یک چالش و فرصتی برای یادگیری، رشد و پذیرفتن تمام زندگی نه فقط بخش های خاصی از آن می دانند.

دفعه بعد که اتفاقی نه چندان عالی برای شما می افتد به جای تمرکز مداوم بر روی اتفاقات آن را برای مدتی در پس زمینه قرار دهید و همه چیزهای شگفت انگیز زندگی خود را فهرست کنید.

شکست خوردن

ساختارهای اجتماعی با سرعت کمی تغییر می کنند

بسیاری از جوانانی که قصد رفتن به دانشگاه را دارند از اینکه در رشته هایی تحصیل می کنند که نمی توانند وارد بازار کار شوند بی اطلاع هستند بنابراین، نمی توانند و نخواهند توانست در مقوله های دیگر زندگی تأیید شوند و این یک چرخه معیوب است. اگر فردی کارآفرینی را انتخاب کند به معنای واقعی کلمه یک دهه طول می کشد تا به موفقیت قابل توجهی دست یابد.

وقتی برای انجام کارها ندارید

زندگی مدرن می تواند استرس زا باشد و شما این را می دانید، به نظر می رسد هرگز برای انجام تمام کارهایی که می خواهید یا نیاز دارید وقت ندارید همه چیزی از شما می خواهند و متوجه می شوید که با جابجایی، سازگاری با مکان یا محیط جدید، یافتن دوستان جدید مشکل دارید.


هر آنچه میخواهید در اینجا بخوانید
شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع