فرهنگ ایران شامل تمام آداب و رسوم، مذهب غالب، هنر، ادبیات، شعر، مجموعه شاعران و ادبیان و نویسندگان و ... است. در واقع فرهنگ هر کشوری مجموعهای از مواردی است که آن کشور را تشکیل داده است. فرهنگ بسیاری از کشورها به واسطه نو ظهور بودن کشور، فرهنگ ضعیفی است. اما ایران بواسطه نسل آریایی که از هزاران سال پیش جزو نسلهای قدیمی و پرافتخار بوده است، کشوری با فرهنگ غنی محسوب میشود. فرهنگ هر کشور در معرض تغییر و تحول است، به همین علت است که ممکن است امروزه ما افراد مهم بسیار زیادی را دیگر نشناسیم و یا با بسیاری از کتابهای مهم و تاریخی کشورمان غریب باشیم. امید است که با حفظ فرهنگ غنی ایرانی، این گران مایه را به نسلهای بعد نیز منتقل کنیم.
فرهنگ و تربیت
فرهنگ و تربیت ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند. هر کشور بواسطه فرهنگ خود، دارای شرایط مشخص تربیتی است. این شرایط تربیتی شامل ادبیات و هنر آن کشور، آداب و رسوم کشور، نوع آموزش، جغرافیا، آب و هوا و ... است. شرایط تربیتی، از شما انسانی با ویژگیهای خاص میسازد. فرهنگ تکمیل کننده تربیت است و تربیت فرهنگ را میسازد. به همین دلیل است که در یک کشور، مردم از نظر رفتاری و اخلاقی ویژگیهای نزدیک به هم دارند. فرهنگ مثل یک مدرسه است که از الف را به شما میآموزد، سخت است پس از سالها آموزش در آن مدرسه، بخواهید تا روش آموزشی خودتان را به کل تغییر دهید و یا وارد مدرسهی دیگری بشوید.
آشنایی با فرهنگ و مراسمهای آیینی
ایران یکی از کشورهایی است که هنوز سنت جایگاه قبلی خود را در آن دارد و تاحد زیادی مدرنیته قبول واقع نشده است. فرهنگ قدیم ایرانی را از چند عکس بجای مانده از دوران قدیم میتوان مشاهده کرد. فرهنگ بومی ایرانی مملو از مراسم آیینی و رسم و رسومات جالب و عجیب است. یکی از مراسمهای آیینی ایرانی، تعزیه است. تعزیه تا سالهای زیاد تنها رشته خاص هنر نمایشی برای ایرانیان محسوب میشد. تعزیه در واقع نوعی نقل داستان کربلا است. در هر شهر ایران مراسمهای مشخص و متفاوتی برگزار میشد که در بعضی از شهرها این مراسم به بیرون از شهر درز پیدا میکرد و کشوری میشد. نذری دادن و آشپزی در ابعاد بزرگ رسمی بود که از دیرباز همراه با ایرانیان بود و امروزه نیز این رسم پابرجاست. برای اقوام غیر مسلمان این رسم غیرقابل باور است.
فرهنگ سازی چگونه اتفاق میافتد؟
همهی دنیا بدنبال فرهنگ برتر هستند. فرهنگ برتر فرهنگی است که همهی اتفاقات و ویژگیهای خوب را داراست. فرهنگ سازی با استفاده از نمادهای هر کشور اتفاق میافتد. بهتر است با یک مثال بگویم. فکر کنید که میخواهید فرهنگ استفاده نکردن از گوشی موبایل در مدارس را جای بیندازید. تنها کسی که قدرت این را دارد که این فرهنگ را جای بیندازد، خود نهاد مدرسه است، مدرسه بعنوان نهادی قدرتمند میتواند فرهنگ استفاده نکردن از موبایل را جای بیندازد. هر بار فرهنگهای مختلف توسط نهادهای مختلف، اشخاص قدرتمند میتوانند شکل بگیرند و تغییراتی را در فرهنگ جای بیندازد و چه اتفاق مهلکی میافتد اگر نهادهای پرقدرت، فرهنگهای اشتباه را در میان مردم رواج بدهند.
چگونه رسانه باعث تغییر و تحول در فرهنگ میشود؟
رسانهی هر کشور نمادی جهانی از فرهنگ یک کشور است. رسانهها بعلت در دسترس بودن براحتی میتوانند جریان سازی انجام دهند. رسانهای مثل تلویزیون که امروزه در خانه اکثر آدمها وجود دارد، با فرهنگ سازی رفتاری خاص میتواند خیلی زود تاثیرش را روی تماشاگران بگذارد. هرچه رسانه در دسترستر و مردمیتر باشد، بیشتر پتانسیل تبدیل به یک عامل فرهنگساز را دارد. برای مثال تاثیر سینما خیلی کمتر از تاثیر تلویزیون است. رادیو نیز در زمانی تاثیر زیادی داشته که با حضور وسایل تصویری کمرنگ تر شده است. رسانه باید مردمی باشد و از ارگانی غیر از مردم خط نگیرد که در اینصورت فرهنگی که ایجاد میکند ضد مردمی خواهد بود.
تاثیر دانشگاه و محیط تربیتی در رشد فرهنگ هر کشور
دانشگاه یکی دیگر از آن نهادهایی ست که تاثیر زیادی روی فرهنگ و تربیت هر دانشجو و بطور کلی قشر تحصیلکرده جامعه دارد. تاثیر دانشگاه به سبب چند عامل درسی، اساتید، محیط دانشگاه و مباحث حاشیهای خارج از درس است. دانشگاه میتواند تاثیر منفی و مثبت در ایجاد یک فرهنگ خاص و مهم بگذارد. متاسفانه یا خوشبختانه افرادی که وارد دانشگاه میشوند، دچار یک شخصیت مستقل و نسبتا با سواد هستند و بدین منظور حرفهای دیگران را چه درست و چه غلط به سختی میپذیرند. دانشگاه محیطی است که اگر دچار اعتقادات غیرپایدار هستید، قطعا باید منتظر این باشید که اعتقاداتتان تغییر کنند. سواد و تحصیلات از دیگر عواملی است که تاثیر مستقیمی روی فرهنگ و میزان آگاهی مردم دارد.
چرا فرهنگ مهم است؟
فرهنگ یکی از اجزای مهم هر کشور است. یک کشور با فرهنگ آن شناخته میشود. فرهنگ بدلیل انتقال رسم و رسومات، آداب، هنر، ادبیات، تربیت و ... مثل ژنتیک میماند و کسی که از این ژنتیک بی بهره میماند، ارتباطی به کشورش ندارد. فرهنگ همیشه درست نیست و همواره انتقال دهنده صفات مثبت و خوب نیست. گاهی اوقات در فرهنگ یک کشور خونریزی و جنگ مهمترین بازماندهاست که در این مورد باید علل جنگ و خونریزی بررسی شوند و به نتیجهی واحدی برسیم. فرهنگ یک یادگار است که بعضی از افراد نسبت به یادگاریها بسیار حساسیت به خرج میدهند و همواره از آنها مراقبت میکنند و برخی دیگر هیچ عرق خاصی به هیچ یادگاریای ندارند.
چگونه فرهنگ غنی ایرانی را وارد زندگی مان کنیم؟
اگر میخواهیم از یک فرهنگ غنی در تربیت، ادب و رسومات استفاده کنیم، بهتر است که از ابتدا با آن فرهنگ رفتار کنیم. ضد و نقیض عمل کردن یکی از اعمال غیر فرهنگی به حساب میآید.
عناصر فرهنگ شامل چه مواردی است؟
عناصر فرهنگ شامل هنر، ادبیات، مذهب و آیین هر کشور یا قبیلهای است. یکی از مواردی که در فرهنگ ایرانی غنی و مورد فخز است، هنر و ادبیات است. ما جزو تنها کشورهایی بودیم که شاعرانی مثل حافظ و سعدی را در چند قرن پیش داشتیم، شاعرانی که جزو بهترین شاعران کل دنیا محسوب میشوند. یکی از هنرهایی که ما از دیرباز داشتیم، موسیقی سنتی است. موسیقی سنتی همراه با المانهای سنتی و سازهای بومی مثل نی، دهل، تنبور و ... یکی از زیباترین آوا ها را میسازد. نمایش ایرانی اصل مثل نمایش روحوضی یکی از نمایشهایی است که مخصوص ایران است و یک نمایش بومی به حساب میآید. در نمایشهای روحوضی هر بار موضوع جدید و موضوع روز با زبان طنز توسط یک کاراکتر احمق که خودش را سیاه کرده بازگو میشود.
بررسی فرهنگ پوشاک
فرهنگ ایران با مذهب و دین گره خورده است. کشور ایران شامل صدها زبان، شهر و آداب و رسوم خاص است. در هر قبیلهای لباس مخصوص وجود دارد و در برخی قبیلهها این لباسها مشترکند. در ایل بختیاری که معمولا زنان و مردان همراه با یکدیگر به دامداری، کشاورزی و زندگی در چادر میپردازند، لباسها معمولا شامل دامن بلند و پرچین، لچک که روسری بلندی است، پاپوش که نوعی کفش است و ... است. مردان بختیاری معمولا از گیوه استفاده میکنند و بعلن زندگی در ییلاقات معمولا لباسهای گرم به تن دارند. طرح لباس زنان بختیاری سراسر گل و پر از نقوش طبیعی است که بر زیبایی این زنان میافزاید.
بررسی فرهنگ آرایش
همواره از گذشتههای دور زنان ایرانی جزو زیباترین زنان شرقی به حساب میآمدند. زنان ایرانی معمولا برای زیباتر شدن از مادهی سفیدی به نام سفیداب استفاده میکردند که پوست صورت را سفیدتر میکرد. سفیداب، سرخاب و سرمه سه لوازم آرایشی بود که معمولا زنان ایرانی در مواقع جشنها، اعیاد و عروسیها استفاده میکردند. اما بطور معمول زنان ایرانی در گذشته آرایش چندانی نداشتند و همیشه زیبایی و سادگی آنها زبان به زبان میچرخید. زنان ایرانی بعدتر که از سنت و فرهنگ ایرانی دور شدند و نگاهشان به سمت فرهنگ غرب افتاد، راهشان را از شرقی بودن جدا کردند و به سمت آرایشهای غلیظ، عملهای جراحی و ... رفتند. امروزه دختران و زنان ایرانی جزو زنانی هستند که بسیار آرایش میکنند و معمولا صورتهای غیرطبیعی دارند.
فرهنگ یا بی فرهنگی چگونه قابل تشخیص است؟
اصلا واژهای به نام بی فرهنگی وجود ندارد. بی فرهنگیای که منظور ما است، در واقع همان فرهنگ ضعیف و فرهنگ غیرغنی است که بر ما تاثیر بدی میگذارد. فرهنگ غیرغنی و فرهنگ ضعیف ما را به سمت ناهنجاری هدایت میکند و مغز ما را به سمت بدی و با فرم بدی شکل میدهد. فرهنگ ضعیف هر لحظه درحال فروپاشی است و هیچ ثبات و استحکامی ندارد. فرهنگ غنی در مقابل به هر نقطهای که وارد شود، مردم را شیفته خودش میکند، زیرا مردم ناخودآگاه عاشق خوبی و زیبایی هستند.
ریشه فرهنگ و زبان
زبان فارسی از سالها پیش وارد کشورهایی مثل ایران، تاجیکستان، افغانستان و هند شد و در هرکدام با کمی تغییر هنوز پابرجاست. پس از استعمار هندوستان توسط انگلیسها، این کشور زبانش به هندو تغییر کرد. در خود ایران زبان فارسی با لهجههای مختلف به گوش میرسد. در فرهنگ ایرانی برخی از قبایل مثل آذری، بختیاری، کردی و ... به زبانهای مختلفی صحبت میکنند و این تغییر زبان ریشه در سالیان دور که قبایل مختلف وارد خاک ایران شدند، دارد. فرهنگ و زبان فارسی در هم ریشه دواندهاند. زبان فارسی از زمانهای بسیار دور زمانی که به نثر و شعر زیر دست شاعران و نویسندگان بسیار مطرح کشور نوشته میشد، طرفداران زیادی پیدا کرد.
فرهنگ به کجاها ورود پیدا میکند؟
فرهنگ مهمترین عامل تعیین کننده در هرکشوری است و هر آنچه ما بعنوان عناصر بومی و غیربومی از آن یاد میکنیم، در عرصه فرهنگ ورود پیدا میکند. تربیت و آموزش، هنر، ادبیات، شعر، سینما، تلویزیون، رادیو، پوشاک، آرایش، نمایش، موسیقی و ... همگی فرهنگ ما را میسازد. فرهنگ وارد هر مقولهای که فکر کنید، میشود و تاثیر به شدت مهمی در همه امور دارد. فرهنگ میتواند بطرز نامحسوسی وارد سیاست شود و گاها روی مذهب نیز تاثیر بگذارد. فرهنگ علاوه بر تاثیرگذاری در امور، به شدت تاثیرپذیر است. همچنانکه به نظر میرسد امروزه غرب در فرهنگ ما خیلی تاثیر گذاشته است و مدهای لباس و فرم آرایش و تا حد زیادی نوع رفتارمان را تحت پوشش خودش قرار داده است.
چرا فرهنگ تعیین کننده است؟
فرهنگ بعلت تاثیرگذاری و تاثیرگیری اش عنصری تعیین کننده است. برای مثال بزرگترین انقلابهای رخ داده تحت تاثیر فرهنگ پوشش دهی شدهاند. ادبیات یک کشور تاثیر خیلی مهمی در فرهنگ آن کشور دارد. برای مثال کتابهای زیادی بودهاند در طول تاریخ که منجر به خودکشی شدهاند، به خودی خود این نوعی فرهنگ است که توسط ادبیات بوجود میآید. حتی سینما و فیلم نیز به شدت موثرند. فیلمهای زیادی بودند که در طول تاریخ فرهنگ عشق، خودکشی، خیانت، تبهکاری و استعمال دخانیات را رواج دادهاند. هر عنصر فرهنگی میتواند مضر یا مفید باشد و بجز موارد خاص، این مزیت یا ضرر در موقعیت خاص است که شناسایی میشود.
به فرهنگ مان عشق بورزیم
فرهنگ و وطن دو عنصر به هم چسبیدهاند. ما باید به هردوی آنها عشق بورزیم. فرهنگ ما تمام چیزیست که ما را بوجود آورده است، برای بدست آوردن یک زندگی بهتر باید از فرهنگ عوامل مثبت را انتخاب کرد و بقیه را استفاده نکرد. در فرهنگ هر کشوری ممکن است کارهای زیادی وجود داشته باشد که بعنوان یک کار اشتباه از آن یاد کرد، نمیتوانیم چشم بسته و تنها با عرق ملی که داریم تمام چیزهای بد را استفاده کنیم. هر عامل بد و منفی در همه جای دنیا بد است. هیچ کشوری برای یک دزد احترام قائل نیست و این یک پدیده منفی است که در همه جای دنیا بعنوان یک فرهنگ جای افتاده است.
چگونه تحت تاثیر بقیه فرهنگ ها قرار نگیریم؟
تحت تاثیر قرار گرفتن یک فرهنگ خوب کار بدی نیست اما تحت تاثیر قرار گرفتن یک فرهنگ اشتبه همواره کار بدی است. بهتر است بجای اینکه از آمریکا فرهنگ عمل جراحی را یاد بگیریم، فرهنگ کتاب خواندن را یاد بگیریم و بجای اینکه غرب از ما بعنوان فرهنگ عقب افتاده یاد کند، نگاهی به ادبیات و شعر فرهنگ ما بیندازد. در همهی فرهنگها مثبت و منفی در کنار هم قرار گرفته اند، برنده کسی است که بهترین انتخاب را داشته باشد. تمام یک کشور را با همدیگر ببینیم، بدین صورت است که میتوانیم بهترین فرهنگ را برگزینیم.