2 سال پیش / خواندن دقیقه

حق و حقوق زنان و برابری جنسیتی

درباره سوئد - متن دارای مطالبی برای آشنائی با جامعه سوئد.

این متن در مورد حق و حقوق زنان و برابری جنسیتی است. برابری جنسیتی به این معنی است که زنان و مردان باید از فرصت ها، حق و حقوق و وظایف یکسان برخوردار باشند. یعنی از جمله زنان و مردان باید از قدرت برابر، امکانات یکسان برای رفتن به مدرسه برخوردار باشند و در مسئولیت کارهای خانه و فرزندان مشارکت داشته باشند. ما در سوئد در زمینه برابری جنسیتی پیشرفت بسیار خوبی داشته ایم، اما هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. به عنوان مثال بسیاری از زنان با اینکه تحصیلات و وظایف کاری/شغلی یکسانی دارند هنوز دستمزد/حقوق کمتری از مردان دریافت می کنند.

حق و حقوق زنان و برابری جنسیتی

از جمله در مورد برابری جنسیتی و خشونت مردان علیه زنان مطالبی خواهید خواند. شما همچنین در مورد اقدامات پارلمان سوئد برای ایجاد برابری بیشتر سوئد نیز مطالبی خواهید خواند.

فمینیسم، برابری و تساوی

فمینیسم یک جنبش است که تلاش میکند تا در جامعه برابری ایجاد کند. مفهومش این است که فمینیسم مایل است که با مردان و زنان بایستی یکسان رفتار شود، حق و حقوق و امکانات مشابه داشته باشند.

عوامل بیشتری غیر از جنسیت بر شرایط یک انسان تاثیر می گذارند. همه زنان صرفا بدلیل اینکه زن هستند از شرایط زندگی مشابه برخوردار نیستند. همه مردها هم برخوردار نیستند. عواملی بطور مثال مانند قومیت، سن و سال، گرایش جنسی، مذهب یا افت توانایی نیز میتوانند بر شرایط و موقعیت انسانها در جامعه تاثیر بگذارند.

تساوی مفهومش این است که همه انسانها ارزششان یکسان است و بایستی حق و حقوق آنها برآورده شود. تساوی مفهومی گسترده تر از برابری دارد.


کنوانسیون زنان

حقوق بشر تثبیت کرده که زنان و مردان بایستی حق و حقوقشان مشابه باشد. با این وجود با زنان اغلب برخورد بدتری می شود. بطور مثال بسیاری از زنان حق تحصیل و دریافت دستمزد برای کار مشابه را ندارند.

بهمین دلیل سازمان ملل کنوانسیونی مطرح کرده که قرار است حق و حقوق زنان را محافظت کند و جلوی هر گونه تبیعض علیه زنان را بگیرد. نام آن کنوانسیون زنان است. تقریباً تمام کشورهای عضو سازمان ملل زیر کنوانسیون زنان را امضا کرده اند. مفهومش این است که همه کشورها موظفند که هر کاری نیاز است انجام دهند تا به تبعیض علیه دختران و زنان خاتمه دهند. سوئد زیر کنوانسیون زنان را ١٩٨٠ امضا کرد.

هدف این کنوانسیون این است که کشورها بایستی برای دستیابی به تساوی تلاش کنند. دستیابی به تساوی منجمله در باره این است که به دختران و زنان حق رفتن به مدرسه و تحصیلات بالاتر داده شود. همچنین در باره این است که زنان امکان داشته باشند که کار حرفه ای داشته باشند، برای زندگی شخصی خود تصمیم بگیرند و با هر کسی مایلند ازدواج کنند.همینطور آنها نبایستی از جانب شوهرشان یا خویشاوند دیگری تحت خشونت قرار بگیرند. همه زنان و دختران بایستی این حق و حقوق را داشته باشند و بایستی بتوانند در باره زندگی خودشان تصمیم بگیرند.


سیاست سوئد در بارۀ برابری زن و مرد

مثال های بسیاری برای اینکه در جامعه تساوی برقرار نیست وجود دارد. در اینجا چند مثال هست:

  • اغلب با وجودیکه زنان کار مشابه مردان را انجام میدهند پول کمتری نسبت به مردان دریافت می کنند.
  • زنان کارهای بدون دستمزد مانند کارهای خانه و مراقبت کردن از کودکان انجام میدهند.
  • بمراتب تعداد بیشتری زنان نسبت به مردان مورد تعرض جنسی قرار می گیرند.

برای اینکه تساوی بیشتر شود پارلمان سوئد تصمیم گرفته که سوئد بایستی یک سیاست برابری زن و مرد داشته باشد. هدف سیاست تساوی این است که زنان و مردان قدرت مشابه برای شکل دادن جامعه و زندگی خودشان داشته باشند. در سوئد دو جنسیت حقوقی وجود دارد، زن و مرد. سیاست تساوی بر اساس این ها بنا شده است. افرادی نیز هستند که خودشان را نه زن و نه مرد و نه جنسیتی که هنگام تولد به آنها داده شده توصیف می کنند.

دولت، ادارات دولتی، نواحی بهداری و کمون ها بایستی جهت دستیابی به سیاست برابری زن و مرد در سوئد تلاش کنند. سیاست برابری زن و مرد شش هدف فرعی دارد. هدف های فرعی روی زمینه هایی تمرکز دارند که در آنها فرق بین زنان و مردان شدید هستند.

١- توزیع یکسان قدرت و نفوذ

قدرت بین مردان و زنان در حال حاضر در بسیاری از بخش های جامعه نامتعادل تقسیم شده است. تعداد بیشتری مردان به نسبت زنان موقعیت های بالا در دانشکده ها و دانشگاه ها دارند و تعداد بیشتری مردان ریاست شرکت ها را بر عهده دارند. تعداد بیشتری مردان به نسبت زنان پست های سازمانی با قدرت فراوان در اختیار دارند. بطور مثال سوئد تنها یک نخست وزیر زن داشته است. پیش از اینکه ماگدالنا آندرسون در سال ۲۰۲۱ نخست وزیر شود، همه نخست وزیران مرد بوده اند. اولین نخست وزیر سوئد در سال ۱۸۷۶ آغاز به کار کرد.

٢- برابری مالی

بازار کار برای زنان و مردان متفاوت است. تعداد بیشتری از زنان بطور مثال در خدمات درمانی، مراقبت های اجتماعی و مدرسه کار می کنند در حالیکه مردان در زمینه مشاغل صنعتی و فنی کار می کنند. اغلب در مشاغلی که در آنها تعداد مردان بیشتری کار میکنند در مقایسه با مشاغلی که در آنها تعداد زنان بیشتری کار میکنند، حقوق بالاتر است. حتی زمانیکه زنان و مردان وظایف کاری مشابه داشته باشند ممکن است مردها درآمد بیشتری داشته باشند. همچنین تعداد بیشتری از زنان به نسبت مردان پاره وقت کار می کنند، مرخصی والدین طولانی تر می گیرند و اغلب از فرزندان بیمار مراقبت می کنند. بهمین دلیل تفاوت حقوق و بازنشستگی مردان و زنان اغلب بسیار زیاد است.

٣- آموزش برابر

آنچه بر اساس نورم اجتماعی برای زن و مرد مناسب است می تواند بر انتخاب رشته تحصیلی و شغل آنها تأثیر بگذارد. این امر به بازار کار متفاوتی برای زنان و مردان کمک می کند. نتیجه مطالعات علمی همچنین نشان می دهد که پیشرفت پسران در مدرسه کمتر است و نمرات پایین تری نسبت به دختران می گیرند. دختران اغلب بیشتر در مدرسه استرس دارند و حال شان بدتر است.


٤- تقسیم برابر کارهای بدون دستمزد خانگی و مراقبت و نگهداری

زنان در خانه بیشتر از مردان کارهایی مانند نظافت، آشپزی و مراقبت از کودکان را انجام می دهند. زنان همچنین مراقبت بیشتری از بستگان از جمله بستگان شریک زندگی خود را انجام می دهند. این باعث می شود که بسیاری از زنان بطور پاره وقت کار می کنند. بنابراین زنان اغلب درآمد کمتری نسبت به مردان کسب می کنند.

٥- تندرستی یکسان

زنان و مردان خدمات درمانی یکسان دریافت نمی کنند. تشخیص بیماری روحی/ روانی در میان زنان شایع تر از مردان است. مرخصی بیماری زنان تقریباً دو برابر مردان است. تعداد مردان بیشتری نسبت به زنان با الکل یا مواد مخدر مشکل دارند. تعداد مردان بیشتری نسبت به زنان خودکشی می کنند.

٦- خشونت مردان علیه زنان بایستی خاتمه یابد

بخش بزرگی از خشونت های انجام شده علیه دختران و زنان در محیط خانه و خانواده صورت می گیرد. در اغلب موارد این مردان هستند که خشونت می کنند. تعداد بیشتری از زنان نسبت به مردان مورد تعرض جنسی قرار می گیرند. هر ساله چندین زن توسط مردانی که با آنها رابطه دارند یا رابطه داشته اند به قتل می رسند.

مستلزم نائل شده به اهداف سیاست برابری جنسیتی از جمله اتخاذ تصمیمات سیاسی و تغییر قوانین است. در اینجا نمونه هایی از تغییر قوانین که باعث بهبود برابری زنان و مردان در سوئد شده است را نام می بریم:

  • سه ماه مرخصی والدین برای هر پدر و مادر محفوظ است تا تعداد بیشتری از والدین با برایری بیشتری از مرخصی والدین استفاده کنند.
  • کارفرمایان وظیفه دارند هر ساله دستمزد زنان و مردان را در محیط کار مقایسه کنند تا تفاوت های ناعادلانه در حقوق و دستمزد بین زنان و مردان از بین برود.
  • سوئد قانون توافق طرفین را تصویب کرده است. مفهوم این قانون آنست که هر کسی که می خواهد با یک نفر رابطه جنسی داشته باشد همیشه باید اطمینان حاصل کند که طرف مقابل هم می خواهد رابطه جنسی داشته باشد. این قانون بایستی از تعرضات جنسی جلوگیری کند.

خشونت مردان علیه زنان

خشونت در روابط نزدیک خانگی و خشونت و ظلم ناموسی در سراسر جهان رخ می دهد. مبارزه با خشونت یک تلاش بین المللی مبتنی بر کنوانسیون های متعددی مانند کنوانسیون زن و کنوانسیون کودک است. سوئد قوانین متعددی را تصویب کرده است تا تمام اشکال خشونت علیه دختران و زنان و حتی علیه پسران و مردان را غیرقانونی می کند.

بروز خشونت عادی است و می تواند موارد بسیار مختلفی را در بر بگیرد. خشونت بطور مثال می تواند شامل ضرب و شتم، خطاب کردن کلمات زشت و یا مجبور شدن به رابطه جنسی بر خلاف خواست فرد باشد.

خشونت در روابط نزدیک

اگر یکی از نزدیکان تان با شما بد رفتاری کند خشونت در روابط نزدیک نامیده می شود. به عنوان مثال ممکن است یک نفر توسط شوهر، همسر، همزی، شریک زندگی/جنسی، پدر و مادر یا خویشاوند دیگر خود مورد خشونت قرار گیرد.

خشونت در روابط نزدیک اغلب آمیزه ای از خشونت روحی/روانی، جنسی و جسمی است. خشونت می تواند بصورت خطاب شده با واژه های تحقیرآمیز مانند بی ارزش، فاحشه یا احمق باشد. خشونت می تواند بصورت از بین بردن اشیاء متعلق به یک فرد، عدم اجازه برای داشتن پول خود و عدم اجازه داشتن رمز عبور خود برای حساب های دیجیتالی و اینترنتی باشد. خشونت همچنین می تواند بصورت تجاوز جنسی، تهدید های جدی و ضرب و شتم هم باشد.


خشونت یا ظلم ناموسی

در برخی خانواده ها و فامیل ها برداشت ها و نظرات شدیدی نسبت به چگونگی رفتار زنان و دختران وجود دارد. بطور مثال مقررات خانوادگی می تواند به زنان و دختران بگوید با چه افرادی می توانند معاشرت کنند، چه لباس هایی بپوشند و اینکه آنها بایستی تا زمان ازدواج باکره باشند. همچنین ممکن است مقرراتی در مورد اینکه خانواده و فامیل چه گرایش جنسی را می پذیرند نیز وجود داشته باشد. گاهی کافی است مشکوک شوند که اتفاقی افتاده است. اگر فردی به دلیل نقض مقررات خانوادگی یا فامیل مجازات شود، خشونت یا ظلم ناموسی نامیده می شود.

خشونت و ظلم ناموسی نوعی خشونت مردان علیه زنان است. در اغلب موارد چندین نفر مشترکاً مرتکب خشونت یا ظلم می شوند. مجرمان لازم نیست شریک زندگی باشند. بلکه می توانند والدین، خواهر و برادر، خویشاوندان یا آشنایان خانواده باشند. خانواده یا فامیل از خشونت برای اعادۀ حیثیت خود که تصور می کنند از دست رفته است استفاده می کنند. کسانی که به ظلم و ستم کمک می کنند ممکن است خودشان نیز در معرض خشونت باشند، مانند مادران و مردان جوان. فقط زنان و دختران در معرض خشونت ناموسی قرار نمی گیرند، بلکه پسران، مردان و دگرباشان نیز در معرض خشونت ناموسی قرار دارند.

خشونت می تواند شکل های مختلفی داشته باشد. خشونت می تواند فیزیکی، تهدید های جدی به خشونت جسمی و در موارد شدید، خشونت مرگبار نیز باشد. خشونت همچنین می تواند بصورت کنترل و تحت نظر بودن نیز باشد. بطور مثال ممکن است فردی بر خلاف میل خودش مجبور شود ازدواج کند. در سوئد مجبور کردن کسی به ازدواج بر خلاف میل او و ازدواج با کسی زیر ۱۸ سال غیرقانونی است. این جرائم را جُرم ازدواج اجباری و جُرم ازدواج کودکان می نامند. همچنین ختنه آلت تناسلی یا مجبور کردن کسی به رفتن به خارج از کشور برای ازدواج و ختنه آلت تناسلی نیز جُرم محسوب می شود. اداره خدمات اجتماعی می تواند در صورت وجود احتمال ازدواج و/یا ختنه آلت تناسلی تصمیم به ممنوعیت خروج بگیرد.



می توانید کمک دریافت کنید

اگر خود شما یا کسی که او را می شناسد قربانی خشونت شده بایستی به شماره ١١٤١٤ زنگ بزنید و به پلیس گزارش دهید. در موارد اضطراری به شماره ١١٢ زنگ بزنید. همچنین می توانید با اداره پلیس در محل زندگی خود نیز تماس بگیرید.

کمون مسئولیت محفاظت از قربانیان خشونت را بر عهده دارد. این محافظت ممکن است بصورت ارائه مسکن تحت حفاظت باشد. اداره خدمات اجتماعی باید به کودکان، زنان و مردانی که با خشونت در روابط نزدیک و خشونت و ظلم ناموسی زندگی می کنند، حمایت و کمک ارائه کند.

کشیک زنان سازمانی است که به زنان و کودکانی که در معرض خشونت روابط نزدیک یا خشونت و ظلم ناموسی قرار گرفته اند، حمایت و کمک ارائه می کند. همچنین کشیک دختران نیز برای افراد جوان تر وجود دارد. اغلب کشیک های زنان و دختران توسط سازمان های داوطلبانه اداره می شوند. کشیک های زنان و دختران در سراسر کشور وجود دارند.

در بسیاری از کمون ها بخش های پذیرش بحران برای زنان و کودکان وجود دارد. بخش های پذیرش بحران به قربانیان خشونت کمک می کنند. همچنین بخش های پذیرش بحران ویژه ای نیز وجود دارد که به مردان کمک می کنند تا به خشونت کردن خاتمه دهند. حتی مردانی که قربانی خشونت هستند هم می توانند کمک دریافت کنند.


شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع