تولید و ایجاد کلمات از طریق صوت، حرف زدن یا سخن گفتن نام دارد. حرف زدن است که باعث ایجاد مکالمه، مذاکره کردن و در نهایت شروع روابط اجتماعی با دیگران میشود. یکی از راههای ارتباطی خیلی مهم با کودکان هم همین حرف زدن است. این روزها کم شدن حرف زدن و گفتوگو در خانواده و کاهش ارتباطات کلامی میان اعضای آن تبدیل به یک عادت شده است. اما راه چاره چیست؟ در این مطلب میتوانید با راه و روش حرف زدن با کودکان آشنا شوید.
اول کمی فکر کنیم
والدین و به ویژه پدرها اغلب با عنوان کردن مواردی مثل گرفتاری شغلی، خستگی و مشکلات مالی زمان بسیار کمی در روز را با کودک خود میگذرانند تا با او حرف بزنند. یک لحظه فکر کنیم، آیا برای آیندهٔ کودک نیست که تلاش و کار میکنیم؟ میدانیم که تمام ولدین کودکانشان را دوست دارند ولی گاهی ما یادمان میرود که غیر از مسائل مالی، روح و روان کودکمان نیز نیاز به تقویت و هزینه دارد. اگر بتوانیم راه درست حرف زدن خود با کودکان را یاد بگیریم، آنها هم درست حرف زدن را از ما یاد خواهند گرفت. درست است که پدر یا مادر بودن یکی از سختترین کارهای این دنیاست، اما این هم بسیار مهم هست که با تمام خستگیها باز هم صحبت کردن با کودک و همچنین گوش دادن به حرفها و آرزوهایش را در نظر بگیریم.
به قدر کافی زمان بگذاریم
این درخواست از کودک که هر چه شما میگویید و میخواهید باید انجام شود، میتواند برایش به این مفهوم باشد که او برایتان مهم نیست و توجهی به او ندارید و در واقعیت هم همین است، یعنی نظرات و افکار او برای ما مهم نیست! پس او نیز در مقابل به شما توجه نمیکند و احترام نخواهد گذاشت. برای تربیت درست و بهتر بچهها باید زمان صرف کنیم، همه چیز را در آره یا نه خلاصه نکنیم، برای پاسخ به سؤالات زیادشان وقت بگذاریم و با صبر کامل و مرتبط به آنها جواب بدهیم.
به کودک گوش دهیم
کودکان دوست دارند برای شما باارزش باشند، در واقع همه این را میخواهند. به کودکتان واقعاً نشان بدهید که تمام دقت شما به شنیدن حرفهایی است که دارد میزند. کار کردن و وقتگذرانی با موبایلتان، تلویزیون نگاه کردن، صحبت کردن با دوستانتان و کارهای دیگر حواس شما را پرت میکند و کودک اینها را میبیند و میفهمد. ولی اگر نمیتوانید به حرفهای کودکتان گوش بدهید، تظاهر به این کار هم نکنید. گوش دادن به حرفهای کودکتان باعث ایجاد اعتمادبهنفس میشود و کودک احساس ارزشمند بودن خواهد کرد.
یک الگوی خوب باشیم
کودکان مشغلولیتهای ذهنی و درگیریهای ما را ندارند، بنابراین در ذهنشان فضا و جای بیشتری برای توجه به اطراف و تقلید از والدین خود دارند. به عبارت دیگر، تمام حواس آنها به رفتار و گفتار شماست و هر کاری شما بکنید و هر چه بگویید، به زودی همان را از کودکتان دریافت خواهید کرد. برخورد خوب و خوشرفتاری شما با کودک به او یاد میدهد چطور با شما و دیگران رفتار کند. اگر شما دروغ بگویید، کودکتان هم شروع به دروغ گفتن خواهد کرد. اگر فردی خوشصحبت باشید، خواهید دید که فرزندتان هم شیرینزبان خواهد بود. فراموش نکنید که ثابتقدم بودن در رفتار خوب نیز ملاک است، یعنی اگر توقع دارید همیشه کودکتان راست بگوید، خودتان هم نباید یک بار راست بگویید و یک بار دروغ!
به بچهها کمک کنیم حرف بزنند، با ما صحبت کنند تا در آینده دچار انکارهای مختلف شخصیتی و خودسانسوری نشوند، آرزوها و بهشت کودکیشان همیشه همراهشان بماند و قربانی کنش و عملکردهای مداوم بازدارنده با اثرهای بد نباشند.
از جملههای مثبت استفاده کنیم
به جای عبارتهای منفی مثل «نه»، «دست نزن»، «نکن»، بهتر است از عبارتهای مثبت استفاده کنید. همچنین هرگز از کلمههایی که باعث ایجاد حس گناه در کودک میشود استفاده نکنید، چون کودکان از همان ابتدا قدرت درک بسیاری از چیزها و احساسات را ندارند، پس نباید برای اشتباهاتشان مدام آنها را مؤاخذه و سرزنش کنید. از عبارتهای سرزنشکننده هم استفاده نکنید، زیرا احساس بیارزشی را در کودک تقویت میکند. در عوض، جملههای مثبت به کودک اعتمادبهنفس و احساس شاد بودن میدهند. رفتارش را بهتر خواهد کرد و تلاش او را برای رسیدن به کاری که درست است و شما میخواهید بیشتر میکند.
به چشمهایش نگاه کنیم
وقتی با فرزندتان صحبت میکنید، همه چیز را کنار بگذارید و مستقیم و با مهربانی به چشمهایش نگاه کنید. هم شما و هم کودکتان اثر کلمهها و واژهها را زمانی بهتر احساس میکنید که در محیطی آرام قرار بگیرید و به چشمهای هم نگاه کنید و با آرامش با یکدیگر حرف بزنید. این کار علاوه بر مهم بودن، دلچسب و سرشار از احساس عمیقی است که باید حتماً آن را تجربه کنید.
به لحنمان دقت کنیم
لحن حرف زدن شما اثر مشخصی با یادگیری حرف زدن کودکتان دارد. اگر با کودکی که پرخاشگری میکند یا مدام ناله میکند که بچههای نوپا بر حسب طبیعتشان این رفتار را خواهند داشت، با لحنی تند و پرخاشگر صحبت کنید، نتیجهٔ کار مشخص است؛ اوضاع فقط بدتر خواهد شد! پس وقتی کودک آرام شد با او حرف بزنید و راهکارهای برخورد با ناله کردن کودکتان را پیدا کنید. همچنین بالا و پایین شدن تن صدای شما باید بسیار هماهنگ و متناسب با موقعیت باشد، پس اگر همیشه با داد و فریاد حرف میزنید باید این عادت را ترک کنید، چون شاید فرزندتان هم به شما نگاه میکند و کار شما را تقلید کرده است.
حرف زدن منجر به فکر کردن میشود. فکر کردن میتواند باعث ایجاد خلاقیت درونی یا محدودیت فکری شود. سبک فکری افراد آموختنی و یادگرفتنی است که در دوران کودکی شکل میگیرد و هر کودکی شیوهٔ فکر کردن را از والدینش میآموزد.
به حرف زدن ترغیبش کنیم
اگر میخواهید کودکتان بیشتر فکر کند، برداشتهای آزاد و شخصی داشته باشد و دیدگاهها و احساسش را نشان بدهد، بهتر است کاری کنید تا تشویق به توضیح دادن شود. به عنوان مثال، از او چیزهایی بپرسید که میدانید برای جوابشان لازم است کمی بیشتر حرف بزند. سؤالهایی که پاسخ آنها بله یا خیر نیست میتواند یک نمونه باشد. مثلاً به جای پرسیدن «خونهٔ مامانبزرگ خوب بود؟» بپرسید «چه چیزی امروز بیشتر تو خونهٔ مامانبزرگ تو رو خوشحال کرد؟».
پس به کودکان خود اجازه دهیم افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند، حتی اگر در حد چند کلمهٔ نامفهوم و بیمعنی باشد. مهارت استفاده از زبان که مهمترین وسیله در ارتباط با دیگران و همچنین کشف دنیای پیرامون خواهد بود، لازم است از همان بدو تولد توسط والدین آموزش داده و تقویت شود.
از فهمیدنش مطمئن شویم
اگر حس میکنید کودکتان واکنش درستی به درخواستها و حرفهای شما نشان نمیدهد، شاید گیج شده است. پرسش و درخواستتان را دوباره تکرار کنید تا متوجه شوید او موضوع را به خوبی فهمیده است. به عنوان مثال، از او بخواهید بگوید شما چه گفتهاید، اما نه با عصبانیت و تحکم! کمک کنید کودکتان در کنار کمک شما، خودش به دلایل مسائل مختلف فکر کند تا قدرت تحلیل کردن را به او یاد بدهید.
کودکانه حرف نزنیم
با بچهها با زبان خودتان صحبت کنید، شاید کمی نرمتر و شمردهتر از آنچه با یک بزرگسال حرف میزنید، اما یادتان باشد که کودکان بسیار باهوشتر از آن هستند که تصورش را کنید و لازم نیست صدای خود را کودکانه کنید یا با کلمات خیلی بچگانه با آنها حرف بزنید. کودکان مکالمات شما و دیگران با یکدیگر را میشنوند و مدام کودکانه حرف زدن شما با خودشان را زیاد جالب نمیدانند، به ویژه وقتی بزرگتر میشوند.
همچنین بسیاری از والدین از اینکه کودکشان به اشتباه کلمهای را میگوید خوشحال میشوند و جواب او را نیز با همان زبان کودکانه تکرار میکنند. این کار شاید ابتدا برایتان خوشایند باشد، اما کودک را تشویق به استفادهٔ بیشتر از تلفظ غلط کلمهها خواهد کرد تا توجه شما و دیگران را به خودش جلب کند. پس لازم است با زبان صحیح و بدون هیچ غلطی با کودکتان صحبت کنید تا معنای درست کلمهها را یاد بگیرد.
وسط حرف کودک نپریم
اگر کودک برایتان ماجرایی را تعریف میکند تا آخرین جملهاش به او گوش بدهید و حرفش را قطع نکنید. اگر مدام وسط حرف کودک بپرید یا وسط صحبتش نظر بدهید، او علاقهاش برای مطرح کردن دیدگاههای مختلف را از دست میدهد. مثلاً اگر کودکتان اتفاقاتی را که امروز در مهدکودک افتاده است برایتان تعریف میکند با پرسشهای مختلف او را سردرگم نکنید یا از ماجرا منحرف نشوید، پس سکوت کنید و احساس خود را فقط با لبخند یا تعجب نشان بدهید.
تندتند و بیپایان با کودک حرف نزنیم
تمام افراد در مسیر یک مکالمه میتوانند تعداد محدودی موضوع را به خاطرشان بسپارند و به همین دلیل است که کودکان وقتی بیشتر از ظرفیت خود میشنوند، دیگر تمایلی به گوش کردن ادامهٔ حرف شما ندارند. اگر دوست دارید چیزهای زیادی به فرزندتان بیاموزید، ابتدا و در هر مکالم، آن را به چند بخش کوتاه تقسیم کنید تا نتیجهٔ بهتری داشته باشید. پس یادتان باشد نتندتند و خیلی سربسته و کلی با کودکان حرف نزنید، چون آنها نمیتوانند چند موضوع و کار را همزمان یاد بگیرند و انجام بدهند، پس او را قدم به قدم با انجام کارهای خوب آشنا کنید.
کودک را تهدید نکنیم
هرگز کود خود را با کلمهها و شیوههای مختلف کم و زیاد تهدید نکنید. قرار نیست کودکمان را مطیع و بدون هیچ نظر و عقیدهای تربیت کنیم، برعکس، لازم است به کودکان فرصت اندیشیدن و اشتباه کردن بدهیم. تهدید کردن کودک باعث خواهد شد تا اعتمادبهنفس او از بین برود و در آینده هم در درون خودش و هم در ارتباط با دیگران دچار مشکل شود.
حواسمان به صحبت کردن با دیگران هم باشد. به همسرمان چه میگوییم؟ چگونه در مورد همسایه حرف میزنیم؟ هنگام رانندگی در مورد خودرویی که کاری غلط را انجام میدهد با چه الفاظی صحبت میکنیم؟ تمام اینها را کودک ما یاد خواهد گرفت!
بگذاریم خودش حرفش را تمام کنم
اگر کودک شما خیلی آرام و آهسته صحبت میکند، سعی کنید وسط حرفش نیایید و مدام جملههایش را کامل نکنید. بلکه، با آرامش و صبر و حوصله اجازه بگذارید تا او خودش حرفهایش را تمام کند و از این راه به ترس و دلهرهٔ خود برای صحبت کردن در حضور دیگران مقابله کند.
به شیوهٔ حرف زدنمان دقت کنیم
بچهها فقط به صحبتهای شما توجه نمیکنند، بلکه وضعیت، حرکات بدن، اضطراب، نگرانی، لحن و تن صدایتان راهم میبینند و میشنوند. پس هنگام حرف زدن با کودکان به این موارد نیز توجه کنید. یعنی اگر حالتان خوب نیست و از چیزی ناراحت هستید، بهتر است کودکتان را در این ناراحتی سهیم نکنید یا اصلاً سعی نکنید با او در این مورد درددل کنید.
از کودک تعریف کنیم
برای کودکان نوپا، آرام نشستن و شلوغ نکردن سخت و طاقتفرساست و اگر از او برای گاهی و در زمان لازم ساکت بودنش تعریف نکنید، احساس میکند به او توجهی نکردهاید. به دنبال آن اگر کودک نتواند توجه مثبت یعنی تعریف و تمجید والدینش را جلب کند، به سراغ امتحان کردن و جلب توجه منفی خواهد بود و به مرور زمان اگر او حس کند در جلب توجه منفی موفقتر از جلب توجه مثبت است، شیوهای را که نتیجهٔ بهتری دارد انتخاب خواهد کرد، پس در تعریف کردن از کودکتان بسیار سخاوتنمد باشید.