تنهایی و تنها ماندن شاید یکی از اولین ترس های انسانی باشد که به صورت متناوب بیان می شود. معمولا ترس از تنهایی به دو صورت تعریف می شود. اول، گاهی به صورت اینکه فرد در خانه یا جایی تنها باشد و در تعریف دوم ترش از دست دادن عزیزان است. از آنجایی که انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است بنابراین ترس از تنهایی برای او می تواند یکی از ترس های اولیه ذهنی یا فوبیای تنهایی باشد. همچنین در ادامه این مقاله به موضوعاتی مانند تنهایی هراسی و فوبیای تنها ماندن و اختلال ترس از تنهایی و ترس هنگام تنهایی و ترس از تنهایی خوابیدن نیز خواهیم پرداخت.
مونوفوبیا چیست؟
مونوفوبیا، ترس از انزوا یا تنهایی است. به عنوان یک فوبیا، این ترس لزوما یک ترس واقعی نیست. اگرچه ممکن است بدانید از نظر جسمی ایمن هستید، اما همچنان ممکن است از غریبه ها، مزاحمان، مورد بی مهری قرار گرفتن، داشتن شرایط اضطراری و بدون کمک یا تجربه کردن سایر رویدادهای غیرمنتظره بترسید. متخصصان معتقدند که مونوفوبیا بخشی از گروه اضطرابی با نام آگورافوبیا است. آگورا فوبیا یک ترس حاد از قرار گرفتن در بیرون از خانه یا مکانی عجیب است. مونوفوبیا درجات مختلفی دارد؛ برخی افراد به یک همراه خاص نیاز دارند، برخی نیاز دارند که فرد دیگری در همان اتاق باشد و برخب دیگر نیاز دارند که شخصی در خانه باشد.
کودک و احساس تنهایی
زمانی که کودک هستیم نیازمند محبت، علاقه و توجه گرفتن از والدینمان می باشیم و تا دو سالگی به صورت تمام عیار به مادر و احساس محبتی که می تواند به ما داشته باشد وابسته هستیم. کودک میتواند تمام کم و کاستی ها را از سر بگذراند اما یکی از حیاتی ترین منابع رشدی اش را که، محبت مادر است نمی تواند نادیده بگیرد.
بنابراین کودکانی که تا پیش از دو سالگی از منبع عظیم و بی قید و شرط محبت مادر دور مانده باشند در شرایط رشد نیافته عزت نفس قرار می گیرند و ناخواسته و یا خواسته به دنبال راهکارهایی برای دریافت محبت و جلب توجه از دیگران بر می آیند.
دوست داشتنی بودن و احساس رضایت خاطر از خود و احساس بالندگی کردن که در کلمه عزت نفس خلاصه می شود یکی از منابع مهم رفع اضطراب است. بنابراین فرد مضطرب برای برطرف کردن احساس پس زده شدن، تنها ماندن، مورد قبول نبودن و وارد نشدن به اجتماع دچار ترس و دلهره ای می شود که می تواند تا سال های آخر زندگی او گریبان گیر باشد.
تنهایی چیست؟
لازم است بدانیم به غیر از اینکه ذات انسان و موجودیت او به اجتماع و تنها نبودن است، یکی از مهمترین عواملی که موجود انسانی را تحت تاثیر قرار می دهد تفکر او به مرگ است. مرگ در تعریف اصلی به معنای: نبودن، نیستی و اتمام است، بنابراین هیچ موجود انسانی مایل به نبودن و نیستی و اتمام خود نمی باشد، از آنجایی که تنهایی شباهت های بسیاری به احساس نبودن دارد هیچ انسانی مایل به پذیرفتن و درک تنهایی نیست.
تنهایی می تواند هر انسانی را به سمت نیستی ببرد، انسانی که ماهیتاً برای زندگی کردن، دیده شدن، دوست داشتنی بودن و مورد تایید بودن مدام در تلاش است. بنابراین تنهایی یک نوع تفکر است که ریشه اصلی آن از ترس از مرگ و نیستی سرچشمه می گیرد.
تربیت در ترس از تنهایی چگونه تاثیر گذار است
واضح است که اگر بخواهیم در کودکان خود احساس استقلال و توانمندی را پرورش بدهیم و آن ها را وابسته به اطرافیان و قطعاً پدر و مادر ندانیم قسمتی از معضل ترس از تنهایی و جدا ماندن را در آن ها رفع کرده ایم.
والدین باید پس از ۴ ماهگی جدا خوابیدن از والد مادر را به کودک بیاموزند. جای خواب جداگانه و آموزش این امر باعث می شود کودک از همان ماه های اولیه زندگی از سطحی از اضطراب شدید با نام اضطراب جدایی دور بماند و به مرور به شرایط خود عادت کند و جدایی های پس از آن برای کودک سخت و غیر قابل تحمل نمی باشد.
کودکانی که تا پیش از یک سال و چهار ماهگی از شیر مادر گرفته نمی شوند نیز دچار وابستگی شدید به مادر و اتصال به مادر می شوند که در هر حالتی احساس نیاز شدید به حضور و وجود مادر خود دارند. بنابراین لازم است بدانیم کودکانی که در کنار والدین خود می خوابند و تا مدت ها از شیر مادر تغذیه میکنند دچار سطح بالایی از اضطراب می شوند که ندیدن والد خود را حتی در لحظه ای به مثابه مرگ می دانند.
احساس تنهایی در بزرگسالی
کودک مضطربی که تمام تلاش خود را برای حفظ والد خود در کنارش می کند به آسانی نمی تواند آینده ای جداگانه را متصور شود. شاید بارها و بارها بزرگسالانی را دیده باشیم که تصمیم های غلطی گرفته اند که ریشه در جدا نشدن از والدین خود دارد.
به طور مثال ازدواج نکردن و یا ازدواج هایی که منجر به طلاق می شود تا ما را به والدمان به طور مجدد وصل کند و باز گرداند، یا رشد نکردن در شغل و حرفه به این دلیل که باید در کنار والدین خود بمانم زیرا آن ها پیر و ناتوان هستند و یا دیدار ها و تماس های هر روزه با والدین به آن دلیل که من نگران آن ها هستم و یا آن ها از من انتظار دارند.
در واقع این دست از رفتارها می تواند نشان از تصمیم ناخودآگاه فردی داشته باشد که به هر نحوی و در هر شرایطی ما را به والدین خود متصل نگه دارد و نتوانیم در نهایت سلامت و احساس آرامش قدم های رهایی و جدا شدن از آناه را برداریم.
بنابراین چنین فرد بزرگسالی احساس می کند در هیچ شرایطی توانایی تنها ماندن را ندارد. انتخاب های اشتباه، رفتن به مکان های اشتباه، پذیرش رفتارهای نادرست و بودن با انسان های غلط از دسته رفتارهایی هستند که حکایت از ترس از تنهایی دارند.
چگونه می توانیم ترس از تنهایی را از بین ببریم
با توجه به آنچه که در بالا گفته شد، احساس اضطراب جدا شدن باعث ترس های شدید از تنها ماندن میشود. بنابراین اگر در بزرگسالی مدام به دنبال افرادی هستیم که این احساس ترس از تنهایی را از ما دور کنند قطعاً راه درستی را انتخاب نکرده ایم.
ترس از تنهایی و درمان ترس از تنهایی
اگر بتوانیم در زندگی خود نیاز اساسی خود ارزشمندی را تعالی دهیم و برای هر لحظه از بودن با خودمان لذت ببریم، بنابراین ناچار به تجربه ناخوشایند بودن در کنار کسانی نیستیم که فقط به دلیل ترس از تنهایی و تحمل نکردن احساس تنهایی به دنبال دیگران باشیم. این سطح از اضطراب در بیشتر مواقع باعث می شود تصمیم های غلط در انتخاب هایمان داشته باشیم.
برای بالا بردن احساس عزت نفس بهتر است خودمان را بهتر از قبل بشناسیم و با آنچه که هستیم صادقانه مواجه شویم و هراس نداشته باشیم که با مواجه شدن با خود اصلیمان دیگران دیگر دوستمان نخواهند داشت.
تنهایی یک احساس است و با شناخت این احساس و مواجه شدن با آن می توانیم به این نتیجه برسیم که احساس تنهایی صرفاً از تنها ماندن به وجود نمی آید و با رشد روحیه خویشتن دوستی و ایجاد فضایی برای آسایش روحی و معنوی خود دیگر هراسی از تنها ماندن نخواهیم داشت.
آیا در جمع بودن نشانه تنها نبودن است؟
نسبت به صحبت های پیش از این واضح است که بدانیم جمع نمی تواند کمک مهمی در رفع احساس تنهایی کند، مگر اینکه یک جمع سالم که نشانه های رشد در آن دیده شود. جمع های ناسالم که صرفاً به دلیل تنها نبودن در آن قرار می گیریم فقط و فقط انرژی وجودی ما را از بین می برند و احساس خوشایند ما را نسبت به خودمان تحلیل می برند.
سخن آخر
مواجه با احساس تنهایی یکی از راهکارهای مفید برای مقابله با ترس از تنهایی است. از بین بردن وابستگی های بی جهت که صرفاً ما را در یک فضای شلوغ قرار می دهد می تواند اولین قدم در مواجه با تنهایی باشد.
آشتی با خود و گذراندن وقت و زمان با خودمان مانند: قدم زدن در طول روز و همچنین خرید کردن به تنهایی، دیدن فیلم و تئاتر می تواند ما را به قوی شدن در این احساس کمک کند. و مهمترین موضوع این است که: اگر زمانی تنها بودید از این احساس نترسید و از برداشت مردم و اطرافیان نسبت به خود احساس ناخوشایندی نداشته باشید. اینکه چه کسی در مورد ما چه فکری می کند به هیچ وجه در روند زندگی ما و تغییر احساس ما تاثیر نخواهد داشت.
به طور مثال اگر دوستانی داشته باشید که ازدواج کرده اند و یا در جمع هایی هستند که ظاهراً در تعامل های دوستانه هستند و مدام در مهمانی ها و معاشرت های هر روزه قرار دارند بدان معنی نیست که شما هم نسبت به خود احساس ناخوشایندی داشته باشید اما مجبور به بودن در آن جمع هستید. به هر میزان که بتوانید با خودتان در فضایی دوستانه زمان بیشتری بگذرانید و از مواجه با خود نترسید در راه رشدی قرار گرفته اید که می توانید ترس از تنهایی را از بین ببرید.
سوالات متداول
1. ترس از تنهایی چگونه است؟
معمولا ترس از تنها ماندن در کودکان وجود دارد که در بزرگسالان به شکل فوبیای تنهایی خود را نشان می دهد.
2. ترس از دست دادن عزیزان با ترس از تنهایی ارتباط دارد؟
گاهی فکر به این موضوع که پس از از دست دادن عزیزان ترس از تنهایی بیشتر می شود می تواند ریشه در میزان وابستگی فرد داشته باشد.
3. درمان ترس از تنهایی چگونه است؟
درمان ترس از تنهایی به روش تحلیلی یا شناختی و رفتاری قابل درمان است.