2 سال پیش / خواندن دقیقه

افسردگی چاقی یا افسردگی آتیپیک +نشانه ها

افسردگی چاقی یا افسردگی آتیپیک +نشانه ها

افسردگی چاقی یا افسردگی آتیپیک چیست؟ اگر یک فرد افسرده خواب، اشتها و وزنش افزایش یابد، به افسردگی از نوع آتیپیک مبتلا شده است و علامت های نباتی معکوس دارد.

ارتباط چاقی و افسردگی

چاقی و افسردگی یک ارتباط دو طرفه است که بیان می کند به میزانی که افراد چاق می شوند، احتمال افسردگی و احساس ناخوشایند، بیشتر می شود؛ بنابراین چاقی در افسردگی اثرگذار است، همانطور که ورزش کردن در احساس سلامتی، شادی و حال خوب اثرگذار است.

ارتباط ورزش با افسردگی

درواقع وقتی مشغول فعالیت بدنی مانند ورزش کردن می شویم، هورمون آدرنالین در بدن شروع به ترشح می کند و باعث احساس هیجان می شود و پس از آن هورمن آمفتامین نیز ترشح می کند که باعث شادی و احساس خوشایند و خوشحالی می شود. ترشح این دو هورمون در روز باعث می شود که با انجام ورزش، حتی اگر بخواهیم غمگین هم باشیم و یا به مسائل اطرافمان فکر کنیم و راجع به گذشته غصه بخوریم، نمی توانیم.

در نتیجه وقتی ورزش می کنیم به صورت ناخودآگاه احساس خوشایندی به ما دست می دهد که نشان دهنده ارتباط ورزش با افسرگی است. اما این اتفاق در افراد چاق که به خوردن عادت کرده اند و چه در زمان شادی و چه در زمان استرس مشغول خوردن می شوند به هیچ عنوان اتفاق نمی افتد.

برخی افراد چاق در اولین قدم، اعتماد به نفسشان را از دست می دهند و از دست دادن اعتماد به نفس باعث می شود نتوانند به راحتی با اطرافیان خود معاشرت کنند یا آن ها را با توانایی های خود آشنا کنند؛ بنابراین به مرور گوشه گیر می شوند و از دور همه را نگاه می کنند.

افسردگی چاقی یا افسردگی آتیپیک +نشانه ها

حسرت های نا امید کننده

حسرت های مداومی مانند ای کاش می توانستم این لباس را بپوشم یا اینگونه رفتار کنم و یا به راحتی همه جا حضور پیدا کنم، در ذهن و افکار افراد چاق حضور پیدا می کند و همیشه این احساس که «من چاق هستم پس دوست داشتنی نیستم زیرا خودم هم خودم را دوست ندارم و از بدن و ظاهر خودم لذت نمی برم و هیچ کسی هم نمی تواند از من راضی و خوشحال باشد» در این افراد وجود دارد.

با شروع این افکار، بیشتر نشستن و دست به هیچ عملی نزدن و احساس ناخوشایند دوست نداشتنی بودن و افسردگی حضور پیدا می کند و به یکباره متوجه می شویم که در عین چاقی، افسردگی هم داریم. پس مدام بیشتر می خوریم، بیشتر رنج می بریم و بیشتر افسرده می شویم؛ در واقع در یک چرخه تمام نشدنی از رنج و چاقی و افسردگی قرار می گیریم که تمام نشدنی است و تنها راه نجات از آن رها شدن از چاقی است. دلیل پایه ای این رنج، چاقی بوده و ما می توانیم با تغییر رفتار(چاق نبودن) در افکار و ذهنمان نیز تاثیرگذار باشیم و باعث شویم احساس خوبی را تجربه کنیم.

هر فرد چاقی با یک رژیم درمانی سالم که به سلامت بدن و روان او لطمه ای وارد نکند، می تواند از چاقی رها شود و به مرور به وزن ایده آل خود دست پیدا کند؛ هر روز احساس شادتر و سلامت بیشتری کند و احساس کند اطرافیانش را بیشتر دوست دارد و یا دنیا جای دوست داشتنی است.

این به این معنی است که احساس افسردگی کم کم از بین می رود و احساس شادی، تعلق خاطر به خود و اطرافیان و احساس رضایت در فردی که رو به سلامت جسمی است به وجود می آید. فرد توانسته از چرخه چاقی، افسردگی و رنج نجات پیدا کند و به سلامت جسمی، بدنی و روحی خود دست یابد.

افسردگی چاقی یا افسردگی آتیپیک

در DSM به علامت های افسردگی مانند کم یا زیاد شدن وزن اشاره شده که در فرم تیپیک یا متعارف، با علامت هایی مانند کاهش اشتها، خواب و وزن رو به رو هستیم. اگر یک فرد افسرده خواب، اشتها و وزنش افزایش یابد، گفته می شود که فرد علامتهای نباتی معکوس دارد و افسردگی وی از نوع آتیپیک یا نامتعارف است.




نشانه های افسردگی آتیپیک چیست؟

  1. واکنش پذیری خلقی
  2. فلج سربی
  3. الگوی با دوام حساسیت نسبت به طرد میان فردی
  4. افزایش وزن
  5. افزایش خواب
  6. افزایش اشتها

واکنش پذیری خلقی چیست؟

واکنش پذیری خلقی این است که این فرد هنوز اگر رویداد خوشایندی رخ دهد یا قرار باشد رویداد خوشایندی رخ دهد خوشحال می شود و واکنش پذیری خلقی خود را از دست نداده است. وجود این علامت برای افسردگی آتیپیک الزامی است.

فلج سربی چیست؟

منظور از فلج سربی این است که فرد احساس سنگینی در دست و پای خود می کند که با افزایش وزن این مورد طبیعی است.

چه عواملی، خطر ابتلا به افسردگی آتیپیک را بیشتر می کند؟

  • سابقه ابتلا به اختلال دو قطبی
  • سابقه وجود اختلالاتی مثل دو قطبی، افسردگی آتیپیک و سوءمصرف الکل در خانواده
  • سوءمصرف الکل یا مواد مخدر
  • استرس و تروما در کودکی
  • استرس های محیطی مثل استرس در محیط کار یا خانواده
  • تجربه اتفاقات ناخوشایند مثل مرگ عزیزان یا از دست دادن رابطه عاطفی

شواهدی برای افزایش معیارهای افسردگی غیرطبیعی که ممکن است یک اختلال افسردگی واکنشی را تعریف کند.

مطالعاتی که مبنای معیارهای افسردگی غیرمعمول قرار گرفت

وجود افسردگی آتپیک ناشی از پاسخ به داروهای ضد افسردگی است

بررسی مطالعات موردی نشان داد که برخی از بیماران مبتلا به «افسردگی غیرطبیعی» به درمان با MAOI بهتر از داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای پاسخ می دهند. بر اساس بخش عمده ای از این مطالعات موردی، محققان دانشگاه کلمبیا مجموعه ای از مطالعات بالینی تجربی را مرور کردند که نشان می داد بیماران مبتلا به برخی از انواع افسردگی به MAOI ها بهتر از دارونما پاسخ می دهند. در پایان این بررسی، نویسندگان فرضیه وجود یک افسردگی غیرمعمول شامل بی حالی، بیش از حد خوابیدن، هیپرفاژی، حساسیت به رد شدن و واکنش پذیری خلقی را مطرح کردند.

تا سال 1988، گروه کلمبیا نشان داد که بیمارانی که این علائم را نشان می دهند بیشتر به فنلزین پاسخ می دهند تا به ایمی پرامین یا دارونما و پیشنهاد کرد که افسردگی غیر معمول در DSM گنجانده شود. این پیشنهاد برای اولین بار در DSM-IV اجرا شد و افسردگی غیرطبیعی به عنوان مشخص کننده اختلال افسردگی اساسی در همه نسخه های DSM از آن زمان گنجانده شده است.

بررسی شیوع علائم فردی افسردگی غیر معمول

این بخش به علائمی می پردازد که در معیارهای فعلی DSM برای افسردگی اساسی گنجانده شده است. برخی مطالعات میزان پاسخ دهندگانی را که سندروم های مرتبط با افسردگی غیرمعمول نشان می دهند، معیارهای مختلف افسردگی را گزارش کرده اند.

سیمولر و همکاران علائم گزارش شده توسط بیماران افسرده در مقیاس همیلتون برای افسردگی در نه بیمارستان روانپزشکی در آلمان اندازه گیری کردند. 127 بیمار معیارهای افسردگی غیرمعمول را داشتند. لازم به ذکر است که برخی از معیارها تقریبی بودند. برای رد کردن حساسیت، سیمولر و همکاران از میزان تحریک پذیری و برای فلج سربی از اندازه گیری سنگینی در پاها استفاده کردند. از بیماران مبتلا به افسردگی غیرطبیعی، 63٪ بی خوابی زودرس، 72٪ بی خوابی، 38٪ کاهش وزن، 52٪ کاهش اشتها و 93٪ علائم جسمی را گزارش کردند که شامل سنگینی اندام، درد یا خستگی می شود.

افسردگی چاقی یا افسردگی آتیپیک +نشانه ها

راهکار مؤثر برای جلوگیری از افسردگی حاصل از چاقی

اگر بخواهیم هم چاق باشیم و هم فردی شاد و با انگیزه قطعاً در مواردی احساس ضعف خواهیم کرد، زیرا چاقی می تواند منجر به از دست دادن سلامتی شود. بنابراین باید برای شاد بودن و داشتن رژیم غذایی مناسب و اندام مناسب تلاش کنیم تا سبک زندگی خود را تغییر دهیم.

یکی از نیازهای اساسی بدن داشتن تحرک و تولید هورمون هایی است که باعث شادابی می شوند. اگر فردی باشیم که به غذا خوردن بیش از حد و نداشتن تناسب اندام عادت کرده ایم باید بدانیم که نمی توانیم به افسرده بودن عادت کنیم. تلاش برای داشتن سبک زندگی سالم صرفاً تنها راهی است که می توانیم به شادی روحی و جسمی خود ما اضافه کند. بنابراین یکی از راهکارهای مؤثر در جلوگیری از افسردگی حاصل از چاقی، چاق نبودن است. درست غذا خوردن، داشتن خوراک مناسب و جلوگیری از پراشتهایی عصبی می تواند ما را در داشتن احساس بهتر، اعتماد به نفس بیشتر و شادابی بیشتر کمک کند.

افسردگی حاصل از چاقی درمان پذیر است

افرادی که دچار چاقی مفرط هستند از یک جایی به بعد نمی خواهند به این باور دست پیدا کنند که شاداب نبودن، بی حوصلگی، بدخوابی و در مواردی عصبی بودن و بی انگیزگی ماحصل سبک زندگی است بنابراین تلاش می کنند برای درمان افسردگی اغلب به دارو درمانی و یا پرداختن به تفریحات بیشتر روی بیاورند که قطعاً در اکثر موارد جواب معکوس خواهد داد.

این گروه از افراد نیازمند دوره هایی از مشاوره هستند که بتوانند دلیل روانی چاقی خود را جستجو کنند و پس از آگاهی بتوانند خود را در مسیر بهبود و درمان قرار بدهند. افراد چاقی که دچار افسردگی می شوند، در واقع از دو بیماری رنج می برند و به همان میزان که جسمشان بیمار است از روان بیمار هم برخوردار هستند و زندگی برایشان سخت خواهد شد.


شاید از نوشته‌های زیر خوشتان بیاید
نظر خود را درباره این پست بنویسید ...

منوی سریع